رفتن به مطلب

چهارشنبه سوری نواندیشان!


ارسال های توصیه شده

  • پاسخ 220
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

آخه الان که دیگه چهرشنبه سوری آتیش بازی و جشن نیست...همش ترقه و صداهای وحشتناکه.من که اصلا بیرون نمیروم چون از جونم سیر نشدم که.

مردم میان بیرون فقط همدیگرو بترسونن...کمتر میبینم کسی آتیش روشن کنه :banel_smiley_4:

  • Like 12
لینک به دیدگاه
* v e n o o s * مهمان

سوختن غصه هاتونو در آتش آخرین 4شنبه سال آرزو دارم؛

 

tatice_04.gif4 شنبه سوری مبارکtatice_08.gif

 

viannen_28.gif

 

هوراااااااااااااااااااااااا

 

tatice_05.gif

لینک به دیدگاه

یه استادی داشتیم میگفت اولا چهارشنبه سوری خیلی رسم جالبی بوده

میگفت به این دلیل از رو اتیش میپریدن که اعتقاد داشتن اتیش پاک کنندس و گناهها رو میبره .

مردم قبل از شروع سال جدید از رو اتیش میپریدن تا با یه دل پاک و صاف پا به سال جدید بذارن .:w16:

:icon_gol:

.

این روزا چهارشنبه سوری که دیگه ترقه نیست ! بزن برقصه فقط تو خیابونا کلی حال میده :ws3:

  • Like 12
لینک به دیدگاه

با درود

 

 

 

 

 

 

چهارشنبه سوری

 

 

 

 

چهارشنبه سوری جشن چهارشنبه سوری به همراه دیگر آیین آن با گوناگونی و زیبایی بسیار و آواز و ترانه های شادی بخش و بزم و پایکوبی در همه سرزمین ایران بزرگ از چند هزار کیلومتری کردستان تا چین برگزار می شود.

گستره برگزاری این جشن، نشان از شكوه و پایندگی فرهنگ كهن این بوم دارد.

« واژه جشن از کلمه « یسنه» آمده که ریشه اوستایی دارد و به معنی ستایش کردن است . بنابراین معنی واژه جشن، ستایش و پرستش است . هدف از برگزاری جشن ها در ایران باستان ، ستایش پرودگار ، گردهمایی مردم، سرور و شادی، داد و دهش و بخشش به بینوایان و زیردستان بوده است».

سور (sur ) واژه ای پهلوی است که به معنای : مهمانی، بزم، جشن، جشن عروسی آمده است. و " سوری" نیز به معنای : گل سرخ رنگ، رنگ سرخ ، شادی و چیزی که به رنگ سرخ باشد مورد استفاده قرا گرفته است. پس چها رشنبه سوری را می توان یک جشن و شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است. اما اگر بپذیریم که چهارشنبه سوری همان جشن سوری است و جشن سوری به معنای ستایش آتش؛ نباید این ترکیب ما را به اشتباه بیاندازد که مردم آتش را به عنوان خدا ستایش می کردند. همانطور که پیش تر گفته شد هر چیز خوبی به خدا نسبت داده می شود و دراین میان روشنایی آتش که مهم ترین نقش را در زندگی بشر بازی می کند ، نشانی از حضور خداوند است. اگر بخواهیم برای این نوع ستایش مثالی ذکر کنیم می توان به ستایش کعبه که قبله مسلمانان است اشاره کرد. آیا مسلمانان در کعبه به ستایش سنگ می پردازند یا به ستایش خداوند؟. بدون شک کعبه مکانی روحانی است که انسان را به یاد خدا می اندازد و انسانی که به سوی آن سجده می کند، نه برای سنگ که برای بزرگی خداوند به خاک افتاده است . توجه به آتش و احترام به آن نیز برای انسان ایران باستان چنین بوده است و هم اکنون نیز در بسیاری از ادیان ، روشن کردن آتش پیش از نیایش مرسوم است که می توان برای مثال به « روشن کردن شمع» در مکان های مقدس اشاره کرد. پس جشن سوری یا چهارشنبه سوری مراسمی است که مردم در کنار آتش به شادی می پردازند و این شادی نوعی ستایش و سپاس از خداوند است که با پایان دادن به زمستان و تولد بهار و سبزی به آنها زندگی تازه می بخشد.

 

ریشه واژه:

چهار شنبه سوری از دو واژه "چهارشنبه" پایان سال و واژه "سوری" كه همان "سوریك" پهلوی و به چم معنی سرخ است ساخته شده است و روی هم رفته به چم چهارشنبه‌ سرخ است.

 

پیشینه و سرچشمه:

به باور نیكان ما در پنج روز مانده به پایان سال فروهر مردگان برای سركشی بازماندگان خود به زمین فرود می آیند و در پایان شب سال كه پایان جشن گاهان بارهمسپهمدیم است و پسان (بعداً) بازنمود خواهد شد، بر روی بام رفته و فانوسی به لبه بام خود می گذاشتند كه تا بامداد روشن است. سپیده دم بر روی بام می رفتند و آتش افروزی آغاز می شد كه با نوای اوستا در هم می آمیخت. این آیین با دمیدن نخستین پرتو خورشید پایان می پذیرفت و نوروز آغاز می شد. گویا آیین آتش افروزی شب جشن چهارشنبه سوری از آتش افروزی زرتشتیان یا ایرانیان باستان در شب پایان سال سرچشمه گرفته شده است ولی آیین آن با آیین شب پایان سال بسیار دیگرگون است.

 

چرا چهارشنبه پایانی سال

 

دیدگاه های گونگون درباره برگزیدن شب چهارشنبه برای این آیین:

در ایران باستان خرید نوروزی همچو آینه، كوزه و اسپند را از چهارشنبه بازار فراهم می‌كردند. بازار در این شب چراغانی و زیور بسته و سرشار از هیجان و شادمانی بود و خرید هر كدام هم آیین ویژه ای را نوید می داد. شاید جشن شب چهارشنبه سرچشمه از چهارشنبه بازار دارد.

نخستین و کهن ‌ترین نسكی (کتابی) که در آن نام چنین آتش ‌افروزی آورده شده است، "تاریخ بخارا" نوشته ابوبکر محمد بن جعفر نرشخی است، ولی در آن نامی از زمان برگزاری جشن آورده نشده است، ولی گزاره "هنوز سال تمام نشده بود" و نیز "شب سوری" آمده است.

دومین نوشتار کهن که نام جشن چارشنبه ‌سوری را می آورد، شاهنامه فردوسی در سرگذشت سردار دلیر ایران، بهرام چوبینه است. ولی چرا چهارشنبه؟

 

 

بشد چارشنبه هم از بامداد بدان باغ که امروز باشیم شاد

...

ز جیهون همی آتش افروختند زمین و هوا را همی سوختند

 

 

برگزاری آیین جشن چهارشنبه سوری:

 

پسین (غروب) بوته‌ها را به شمار سه یا هفت کوپه آتش به نماد "پندار نیک"، "گفتار نیک" و "کردار نیک" و یا هفت امشاسپند "هرمزد"، "وهومن"، "اردیبهشت"، "شهریور"، "سپندارمذ"، "خورداد" و "امرداد"، روی هم می‌ گذارند و هنگامی كه خورشید فرو می نشیند، آن را بر می ‌افروزند تا آتش سر به آسمان كشیده جانشین خورشید شود. آتش می‌تواند در بیابان‌ها یا رهگذرها یا در خرند (حیاط) و بام خانه‌ها افروخته شود.

هنگامی كه آتش گُر ‌كشید از رویش می‌پرند و ترانه‌هایی كه در همه‌ آنها نشان از تندرستی و بارآوری و پاكیزگی است، می‌خوانند:

"سرخی تو از من و زردی من از تو" كه در اینجا سرخی آتش نماد تندرستی و شادابی و روشنایی است و زردی نماد بیماری و اندوه و سستی است.

آتش چهار شنبه سوری را خاموش نمی‌كنند تا خودش خاكستر شود. سپس خاكسترش را كه سپند (مقدس) می دانند، كسی گرد آوری می كند و بی آنكه پشت سرش را نگاه كند، سر نخستین چهار راه می ریزد‌. در باز گشت، باشندگان خانه از او می‌پرسند:

 

كیستی؟

می‌گوید: منم

از كجا می ‌آیی؟

از اروسی (گوشزد: واژه اروسی اوستایی است كه به عربی رفته و عرب ها آنرا به گونه عروسی می نویسند)

چه آورده‌ای؟

تندرستی

 

آیین چهارشنبه سوری تنها به آتش افروزی بسنده نمی شود، خانه تکانی پیش از چهارشنبه سوری، خریدن آیینه و کوزه نو، خرید اسپند دانه، چراغانی، فراهم كردن و خوردن آجیل هفت مغز، کوزه شکستن، فال گوش ایستادن، فال کوزه، ریختن آب به گوشه و کنار خانه، به بیابان رفتن در روز چهارشنبه سوری، تخم مرغ شکستن، شال اندازی، كفچه (قاشق) زنی، گره گشایی از بخت دختران با بستن كوپله (قفل) به گردن، نشستن روی چرخ کوزه گری، شکستن گردو، گفتن آرزوها به آب روان، فریاد زدن خواسته ها در چاه كهن، یاری خواستن از "چهارشنبه خاتون"، رنگ کردن خانه با گِل هایی به رنگ آبی و زرد، پختن آش ویژه چهارشنبه سوری و...

گزیده ای از آیین نام برده شده:

 

بوته افروزی

 

در ایران رسم است كه پیش از پریدن آفتاب، هر خانواده بوته های خار و گزنی را كه از پیش فراهم كرده اند روی بام یا زمین حیاط خانه و یا در گذرگاه در سه یا پنج یا هفت «گله» كپه می كنند. با غروب آفتاب و نیم تاریك شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع می شوند و بوته ها را آتش می زنند. در این هنگام از بزرگ تا كوچك هر كدام سه بار از روی بوته های افروخته می پرند، تا مرگ ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود ببخشند. مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه زیر را می خوانند.

 

 

زردی من از تو ، سرخی تو از من

غم برو شادی بیا ، محنت برو روزی بیا

ای شب چهارشنبه ، ای كلیه جاردنده ، بده مراد بنده

 

 

هر خانه زنی خاكستر را در خاك انداز جمع می كند، و آن را از خانه بیرون می برد و در سر چهار راه، یا در آب روان می ریزد. در بازگشت به خانه، در خانه را می كوبد و به ساكنان خانه می گوید كه از عروسی می آید و تندرستی و شادی برای خانواده آورده است.

در این هنگام اهالی خانه در را به رویش می گشایند. او بدین گونه همراه خود تندرستی و شادی را برای یك سال به درون خانه خود می برد. ایرانیان عقیده دارند كه با افروختن آتش و سوزاندن بوته و خار فضای خانه را از موجودات زیانكار می پالایند و دیو پلیدی و ناپاكی را از محیط زیست دور و پاك می سازند. برای این كه آتش آلود نشود خاكستر آن را در سر چهارراه یا در آب روان می ریزند تا باد یا آب آن را با خود ببرد.

 

مراسم كوزه شكنی مراسم كوزه شكنی

 

مردم پس از آتش افروزی مقداری زغال به نشانه سیاه بختی،كمی نمک به نشانه شور چشمی، و یكی سكه دهشاهی به علامت تنگدستی در كوزه ای سفالین می اندازند و هر یك از افراد خانواده یك بار كوزه را دور سر خود می چرخاند و آخرین نفر ، كوزه را بر سر بام خانه میبرد و آن را به كوچه پرتاب می كند و می گوید: «درد و بلای خانه را ریختم به توی كوچه» و باور دارند كه با دور افكندن كوزه، تیره بختی، شور بختی و تنگدستی را از خانه و خانواده دورمیکنند زیرا می گویند که فروهرها از کوزه نو دیدن خواهند کرد و آب پاشیده شده، نشان روشنایی در خانه است. در زمان ساسانیان به جای آب، سکه هایی را درون کوزه می انداختند و آن را از پشت بام به زمین پرتاب می کردند برای اینكه روزی و فزونی برای آنان فرستاده شود

 

فال گوش نشینی

 

غروب زنان و دخترانی که شوق شوهر کردن داردند یا آرزوی و زیارت و مسافرت مانند دختران دم بخت یا زنان در آرزوی فرزند شب چهارشنبه نیت می کنند و از خانه بیرون می روند و در سر گذر یا سر چهار راه كه نماد گذار از دشواری ها بود می‌ایستادند. گوش به صحبت رهگذران می سپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال می زنند اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن خواهند . بدرستی آنها از فروهر‌ها می‌خواستند كه گره كارشان را با كلیدی كه زیر پا داشتند، بگشایند.

 

قاشق زنی

 

آیین كفچه زنی كم و بیش در همه سرزمین های ایران بزرگ برگزار می شود. بدین گونه است که مردم و گاهی کودکان كاسه ای مسین و كفچه را به هم کوبیده و در پشت در پنهان می شوند و خاوند (صاحبخانه) تخم مرغ یا پیشكشی درون کاسه می گذارد. كفچه زنان چه مرد چه زن بیشتر خود را با چادر می پوشانند.

كفچه زنی نماد پذیرایی از فروهر‌ها است زیرا كه كفچه و كاسه مسین نشانه‌ خوراك و خوردن بود. ایرانیان باستان برای فروهر‌ها بر بام خانه خوراك های گوناگون می‌گذاشتند تا از این میهمانان تازه رسیده‌ آسمانی پذیرایی كنند و چون فروهر‌ها پنهان و نمی توان دیدشان، كسانی هم كه برای كفچه زنی می‌رفتند، كوشش می‌كردند روی بپوشانند و ناشناس بمانند و چون خوراك و آجیل را ویژه فروهر می‌دانستند و دریافتشان را همایون می‌پنداشتند.

 

آش چهارشنبه سوری

 

خانواده هایی که بیمار یا حاجتی داشتند برای بر آمدن حاجت و بهبود یافتن بیمارشان نذر می گردند و در شب چهار شنبه آخر سال «آش ابودردا»یا «آش بیمار »می پختند و آن را اندکی بیمار می خوراندند و بقیه را هم در میان فقرا پخش می کردند.

 

 

 

آجیل چهارشنبه سوری تقسیم آجیل چهار شنبه سوری

 

زنانی که نذر و نیازی می کردند در شب چهار شنبه آخر سال آجیلی از هفت مغز مغز و میوه خشكك به نماد هفت امشاسپندان درست شده و آن را در سفره چهارشنبه سوری می گذارند تا همه خانواده برای شگون و تندرستی از آن بخورند و امروزه آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذری اش را از دست داده و از تنقلات شب چهارشنبه سوری شده

 

 

برگرفته از :

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 21
لینک به دیدگاه

آخ جووووووووووووووووووووووون...من که احتمالا همینجا چهارشنبه سوری میگیرم....آخه کسی نیست باهم بریم بیرونننننننننننننننن:w821:

 

میام همینجا انفجار بازی.....

  • Like 8
لینک به دیدگاه
2cq8ul0o53z3vj80ob6t.jpg

 

 

بیاین اول با این مجازا شروع کنیم:persiana__hahaha:

 

خودمم نمی دونم اسم اون گنده ها شیه؟:w127:

منم عسک اونایی که خریدم قراره بترکونم رو بگیرم بذارم اینجا؟:ws3:

 

 

 

آخ جون آتیش بازی:shad:

 

 

:jawdrop::jawdrop::jawdrop:

پریییییییییی

امشب چیزیت نشه با اینا:banel_smiley_52:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
يكي بياد جلو بتركونمش:smiley (18):

بیا ببینم چیکار میخوای بکنی:w02:

خیلی خوبه... :ws3:

 

فقط حواستون باشه شما باید از رو آتیش بپرید نه آتیش از رو شما... :banel_smiley_4:

نمیری بیرون حامد؟:ws3:

4shanbe%20sori.jpg

خوشکله:w16:

 

 

 

:w02:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
آخه الان که دیگه چهرشنبه سوری آتیش بازی و جشن نیست...همش ترقه و صداهای وحشتناکه.من که اصلا بیرون نمیروم چون از جونم سیر نشدم که.

مردم میان بیرون فقط همدیگرو بترسونن...کمتر میبینم کسی آتیش روشن کنه :banel_smiley_4:

بیا بریم بترکونیم بابا

این حرفا چیه؟:ws3::ws3:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...