.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۰ عکس تو دست از سر من بر نمیدارد عکس تو بر عکس دست تو... 5 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۰ عشقي كه با اشكهاي چشم شستشو گردد هميشه پاكيزه و زيبا خواهد ماند . ( ويليام شكسپير ) 5 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 دی، ۱۳۹۰ گفتی که :چو خورشید زنم سوی تو پرچون ماه ، شبی می کشم از پنجره سراندوه که خورشید شدیتنگ غروبافسوس ، که مهتاب شدیوقت سحر!!!! 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۰ ربطی به تو ندارند این شعرها! در من کسی هست که نوشته میشود هر شب. 6 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۰ هرچه هرجا هست بوی رفتن میدهد اینجا باد حتی سایهها را هم... 5 لینک به دیدگاه
hamed_063 1261 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۰ شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برام شاید بیداری مثل من به فکر اون خاطره ها شاید تو هم شب که میشه میری به سمت جاده ها بگو تو هم خسته شدی مثل من از فاصله ها با هر قدم برداشتنت فاصله بینمون نشست لحظه ای که بستی درو شنیدی قلبم شکست یادت بیاد که من کی ام همون که میمیره برات همون که دل نداره برگی بیافته سر رات نمیتونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام از کی داری تو دور میشی از من که میمیرم برات از من که دل ندارم برگی بیافته سر رات بگو من از کی بگیرم حتی یه بار سراتو دارم حسودی می کنم به آینه ی اتاق تو کاش جای اون آینه بودم هر روز تو رو می دیدمت کاشکی هنوز داشتمتو هر لحظه می بوسیدمت نمی تونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام تو مثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام از کی داری تو دور می شی از من که میمیرم برات از منی که دل ندارم برگی بافتاه سر رات ... 3 لینک به دیدگاه
Ha.Mi.D 8376 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۰ در خالصانه ترین گوشه ی قلبم انجا که خبر از تاریکی است، یاد تو می درخشد... 5 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 دی، ۱۳۹۰ گاهی جمله برای بیان احساسم کم....و گاهی واژه برای گفتن احساسم زیاده... حد اعتدال رو نگه دارم....باید بین واژه و جمله...یک برچسب جدید پیدا کنم.... شاید یک خط با دو واژه...که در انتهاش نقطه ای برای اتمام جمله نیست.. 8 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۰ با چشم های خود . . . یک فنجان شعر برایم بریز جرعه جرعه می نوشمش... 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۰ بر لب جوی فراموشی تو بوته ای میروید من تو را مثل ذرات هوا میخواهم کوه در حسرت یک جرعه طنین من تو را مثل صدا مثل صدا می خواهم.... 4 لینک به دیدگاه
.FatiMa 36559 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 دی، ۱۳۹۰ ابر دارد قفسم نت دلتنگی من باران است. 7 لینک به دیدگاه
Sh.92 3961 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ "دوستت دارم" را برای هر دویمان فرستادی ، هم من ، هم او ، خیانت میکردی یا عدالت ؟ 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ من مسئله ای ساده هستم حل میشوم... روزی در آغوشت...! 3 لینک به دیدگاه
*mini* 37778 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ .......خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی دوستت دارم...... 3 لینک به دیدگاه
Artaria 13629 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ خواب آروم و باور کن.....که بیداری یه کابوسه اگه بد شد کلاغ زشت....همش تقصیر طاووسه 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 دی، ۱۳۹۰ مرا با خیالت تنها مگذار اصلا به تو نرفته است ! مهربان نیست آزارم می دهد. دلم خودت را می خواهد ... 4 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 دی، ۱۳۹۰ سلام خاطره قشنگم رویای شب و روزم پس از تو دیگر هرچه بادا باد دیگر هوای عاشقی هم پرکشیده عاشقی دلی میخواهد که همه اش را توبردی مبارکت باشد دلم در دست دلدار است 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده