toghgrol 267 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مهر، ۱۳۹۴ منتظران را به لب آمد نفس/ ای شه خوبان تو به فریاد رس 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 مهر، ۱۳۹۴ هوای خونه دلگیره توکه نیستی پریشونم ببین بعد تو یک روزم تو این خونه نمیمونم تواین خونه نمیمونم نمیپرسی چرا هرشب ،چقدر طولانی ترسم شاید فهمیده باشی من از اینکه که نیستی میترسم ازاینکه نیستی میترسمممممممم راهی که منو به سمت تو میکشه بی راهه نیست هرجای رفتنی، تورو به عاشقت بیاست بیا وپرسه هامو باز دچاره اضطراب نکن شبهای این دیونه رو محتاج قرص خواب نکن تمام کوچه های شهر ،منو بی تو نمیشناسن نبودی و ندیدی که چه کرده رفتنت بامن چه کرده رفتنت بامن همه میگن که دیونه ام شاید راهشو گم کرده اما عاشق تو بی تو به خونه برنمیگرده به خونه بر نمیگرده تمام کوچه های شهر ،منو بی تو نمیشناسن نبودی و ندیدی که چه کرده رفتنت بامن چه کرده رفتنت بامن 1 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۴ برا عطيه بانو: از محبت ناز نوري ميشود وز محبت ديو حوري ميشود 4 لینک به دیدگاه
Tamana73 28832 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۴ برا عطيه بانو:از محبت ناز نوري ميشود وز محبت ديو حوري ميشود تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من علی آقا 5 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 آبان، ۱۳۹۴ به دوست داشتنت مشغولم همانند سربازی که سالهاست در مقری متروک بیخبر از اتمام جنگ نگهبانی میدهد... 5 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۴ حرف برای گفتن زیاد بود وقت، کم بوسیدمت... 5 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۴ بگو که لحظه رفتن، چگونه جا دادی درون ساک خودت، قلب بیقرارم را؟.. _ امید صباغنو _ 5 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۴ گویند دل به آن بت نامهربان مده دل آن زمان ربود که نامهربان نبود... _ اصلیقمی _ 5 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 آبان، ۱۳۹۴ گاهی برای او چیزهایی مینویسی بعد پاک میکنی پاک میکنی... او هیچ یک از حرفهای تو را نمیخواند اما تو تمام حرفهایت را گفتهای... 7 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 آبان، ۱۳۹۴ گل به گل ، سنگ به سنگ این دشت یادگاران تو اند رفته ای اینك و هر سبزه و سنگ در تمام در و دشت سوگواران تو اند در دلم آرزوی آمدنت می میرد رفته ای اینك ، اما آیا باز برمی گردی ؟ چه تمنای محالی دارم خنده ام می گیرد 3 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ همه جا به بیوفایی، مثل اند خوبرویان تو میان خوبرویان، مثلی به بیوفایی _ هاتف اصفهانی _ 2 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ غافلی از حال دل، ترسم که این ویرانه را دیگران بیصاحب انگارند و تعمیرش کنند... _ صائب تبریزی _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ من یک بار مرگ را تجربه کردهام. یک نفر شبیه تو دست یک نفر که شبیه من نبود را گرفته بود... باران هم میآمد... _ علیرضا هدایت _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ نمیتوانم نامت را در دهانم و تو را در درونم پنهان کنم. گل با بوی خود چه میکند؟ گندمزار با خوشهاش؟ طاووس با دمش؟ چراغ با روغنش؟ با تو سر به کجا بگذارم؟ کجا پنهانت کنم؟ وقتی مردم، تو را در حرکات دستهایم موسیقی صدایم و توازن گامهایم میبینند... _ نزار قبانی _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ هر که خود داند و خدای دلش که چه دردی ست در کجای دلش... _ مهدی اخوان ثالث _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ من از قبل باخته بودم مچ انداختن، بهانهای بود برای گرفتن دست تو... _ حسین پناهی _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ گفتنی نیست ولی بی تو نفسی هست دلی هست ولی جانی نیست... _ محمد عزیزی _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ مجنون به نصیحت دلم آمده است بنگر به کجا رسیده دیوانگیام!... _ ابوسعید ابوالخیر _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ دو جین کار سرم ریخته... اول باید خورشید را به آسمان سوزن کنم و بعد منت ماه را بکشم تا به شب برگردد سپس بادها را هل بدهم تا دوباره وزیدن بگیرند... و آنقدر با گلها حرف بزنم تا به یاد بیاورند روزی زیبا بودهاند... بعد از تو این دنیا یک دنیا کار دارد تا دوباره دنیا شود! _ ایهان برک _ 1 لینک به دیدگاه
B nam o neshan 12214 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ بیا قرار بگذاریم هر چند شنبه در خوابی خیالی جایی... یک دلِ سیر هم را ببینیم _ افشین صالحی _ 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده