ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۳ سکوت … و دیگر هیچ نمی گویم …! که این بزرگترین اعتراض دل من است به تو … سکوت را دوست دارم به خاطر ابهت بی پایانش … 2 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۳ لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام خالیست تا بدانی نبودنت آزارم می دهدلمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکدلمس کن گونه هایم را که برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام است و پُر شیار لمس کن لحظه هایم را تویی که برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام من که هستملمس کن این با تو نبودن ها را 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 فروردین، ۱۳۹۳ برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام من بدون تو به یک پلک زدن خواهم مرد.. 6 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ دوست داشتن تو را با هیچ ثروتی در دنیا عوض نمی کنم دوست داشتنت برای من هوای نفس کشیدن است دوست داشتنت یعنی می دانم که هستم و قلبم می تپد ترس و اضطراب و بیتابی از دوست داشتن تو را با جان و دل میخواهم و دوست دارم و می خواهم که تا جایی که می شود و می توانم به تو بگویم دوستت دارم عشق من. 5 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ یکی هس تو قلبم... که هرشب واسه اون مینویسمو اون خوابه... نمیخوام بدونه واسه اونه که قلب من این همه بی تابه. 3 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ برمزارم گریه کن اشکت مرا جان میدهد ناله هایت بوی عشق و بوی باران میدهد دست برقبرم بکش تا حس کنی مرگ مرا دست هایت درد هایم را تسلا میدهد وقت رفتن لحظه ای برگردو قبرم را ببین این نگاه اخرت امید ماندن میدهد نیست ازمن قدرتی بوسیدن چشمان تو زخم های مرده ام را دیدنت جان میدهد 3 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ نگاه کن که غم درون دیده ام چگونه قطره قطره آب می شود چگونه سایه سیاه سرکشم اسیر دست آفتاب می شود نگاه کن تمام هستیم خراب می شود شراره ای مرا به کام می کشد مرا به اوج می برد مرا به دام میکشد نگاه کن تمام آسمان من پر از شهاب می شود تو آمدی ز دورها و دورها ز سرزمین عطر ها و نورها نشانده ای مرا کنون به زورقی ز عاجها ز ابرها بلورها مرا ببر امید دلنواز من ببر به شهر شعر ها و شورها به راه پر ستاره ه می کشانی ام فراتر از ستاره می نشانی ام نگاه کن من از ستاره سوختم لبالب از ستارگان تب شدم چو ماهیان سرخ رنگ ساده دل ستاره چین برکه های شب شدم چه دور بود پیش از این زمین ما به این کبود غرفه های آسمان کنون به گوش من دوباره می رسد صدای تو صدای بال برفی فرشتگان نگاه کن که من کجا رسیده ام به کهکشان به بیکران به جاودان کنون که آمدیم تا به اوجها مرا بشوی با شراب موجها مرا بپیچ در حریر بوسه ات مرا بخواه در شبان دیر پا مرا دگر رها مکن مرا از این ستاره ها جدا مکن نگاه کن که موم شب براه ما چگونه قطره قطره آب میشود صراحی سیاه دیدگان من به لالای گرم تو لبالب از شراب خواب می شود به روی گاهواره های شعر من نگاه کن تو میدمی و آفتاب می شود فروغ فرخزاد 3 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ عاقبت خاک گل کوزه گران خواهی شد ، حالیا فکر سبو کن که پر از بـــاده کنی .... 2 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ هر کســــی با شمـــع رخســــارت به وجهــــی عشـــق باخت زان مـــیان پروانــــــه را در اضطــــراب انداختـــــــــی گنـــج عشـــق خود نهــــادی در دل ویــــــران ما سایــــه دولـــت بر ایـــــن کنــــــج خــراب انداختــــــــی ((حضـــــرت حافـــــــظ)) 3 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ ﺗﻮﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫــﺎﯾﻢ ﻫﻤــﯿﺸﻪ ﺩﻭﺳﺘـــ ﺧـــﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ ... ﺑﻪ ﺷﺮﻃـــﯽ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭﺁﺭﺯﻭﯾﻪ ﺧﻮﯾــــﺶ ﻧﮕــــﺬﺍﺭﯼ... 3 لینک به دیدگاه
bande khoda 899 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 فروردین، ۱۳۹۳ [h=6]ديگر صدايم دلت را نمي برد بانو انگار حرفهايم برايت تكراري شده اما ياد تو ميانه ي اين همه غم و يورش برايم پرچم صلح است به تو و دنيايت فكر ميكنم به همه ي انهايي كه دوستت دارند و همه ب انهاي كه مرا... به خودم كه تكراري شده ام حالم خوب نيست مثل هميشه دوستت دارم بيشتر از هميشه و دلتنگم براي تكرار شدن يك ديدار اري من ادم بسيار تكراري شده ام اما بانو اين نفس كه از سينه بيرون مي ايد از سر تكرار است هر روز ميگويم ديگر برايت نمي نويسم پيام نميدهم دلتنگت نميشوم بانو ميداني روزي چند بار شماره ات را از گوشيم پاك ميكنم؟[/h] "علی ضیا" 5 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۳ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﮔﻔﺘـــــــــــﻪ ﺍﻧﺪ : “ﺩﻭﺭﻱ ﻭ ﺩﻭﺳــــﺘﻲ” ﻳﺎ ﻃﻌــــﻢ ﺩﻭﺳـــــﺘﻲ ﻧﭽﺸﻴـــﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻳﺎ ﺩﺭﺩ ﺩﻭﺭﻱ ﻧﮑــــــﺸﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ . . 2 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۳ گاہ گاھی در ھوای نبودنت چشم ھایم خیس می شود، می گویند حساسیت فصلی ست. آری من به فصل فصل این دنیای بدون تو حساسم! 5 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۳ هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم افسرده دلم به یاد تو شاد کنم بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است با یاد تو این خرابه آباد کنم . . . 4 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 فروردین، ۱۳۹۳ هروقت کم می آورم می گویم: اصلا مهم نیست …اما تو تو که خوب میدانی نبودنت چقدر برایم مهم است 5 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ اگر هنوز هم تو را آرزو می کنم؛ برای بی آرزو بودنِ من نیست؛ شاید آرزویی زیباتر از تو، سراغ ندارم ... 2 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ؛ ﺯﺑﺎﻥ ٬ ﺯﻣﺎﻥ ٬ ﺭﺍﻩ ٬ ﺩﻟﯿﻞ ٬ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ..... ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﻝ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﯾﮏ “ﻣﻦ ” ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻭ ﯾﮏ “ ﺗﻮ. دوست دارم عزیزم 3 لینک به دیدگاه
nazanin abedini 804 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۳ هر دم به بهانه ای تو را یاد کنم افسرده دلم به یاد تو شاد کنم بی تو دل من چو کلبه ای خاموش است با یاد تو این خرابه آباد کنم . . . 3 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۳ خراش ها هنوز روی پیشانی ام و طعم خون توی گلویم مانده اند... بعد از تو هیچ زخمی خوب نمی شود!! 1 لینک به دیدگاه
ایلین1366 5544 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 فروردین، ۱۳۹۳ از میان قلبم تا حوالی همانجا که بغضهایم را در گلو تلنبار کرده ام سنگینی می کند؛ انگار حروف نبودنت را با سرب داغ حک کرده باشند!! 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده