شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ دلگیر نباش ، تقصیر از خودت بود ! دسته کلید علاقه که گم شد ، باید عوض میکردی قفل تمام آرزو ها را . . . 6 لینک به دیدگاه
azarafrooz 14221 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض صحبت از خاطره ایست که نشسته لب حوض یک طرف خاطره ها! یک طرف پنجره ها! در همه آوازها! حرف آخر زیباست! آخرین حرف تو چیست که به آن تکیه کنم؟ حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست 4 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ من اگر شادمانم، اگر خندانم همه از بودن توست، تو که در قلب منی لحظه لحظه با منی بودنت بودن من رفتنت مردن من همیشه دوستت دارم... 4 لینک به دیدگاه
کهربا 18089 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ ای الهه اساطیری ای سرچشمه نورهای دور ای مادر بادهای مهربان با تو از کدامین نسیم سخن بگویم با کدامین زبان مرده با کدامین حس پژمرده تا آلام قلب های خسته ما را تسکین ببخشی و دست نوازشت گندم های عطش زده ما را آرام کند ای الهه سرزمین های قصه با من از افسانه هایی بگو که جز تو کسی در آن نیست تو خود افسانه ای رویا ... 4 لینک به دیدگاه
pesare baba 2250 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد، ۱۳۹۱ برایت مینویسم از دل تنگ برایت می نویسم قصه تلخ برایت حرفها دارم صمیمی کنارم باش تا عشقم ببینی برایت مینویسم تا که باشه همیشه یاد من در خاطر تو برایت می نویسم تا که هستم کنارم جا بمونه واسه تو برایت می نویسم می نویسم. . . . 4 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یه غریب آشنا دل و جونمو ربود اینجوری نگام نکن گل یاس مهربون اون غریبه خودتی همیشه باهام بمون. 2 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ دیگر اکنون نه تویی مانده نه من من و تو زادۀ مفهوم خیالش بودیم من؟! من همان عاشق دلدادۀ تو تو؟! تو همان لیلی افسانۀ او او؟! او همان شاعر منظومۀ ما دیگر اکنون نه تویی مانده نه من جز کتابی زیبا، کنج دیوار کهن 6 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ به خودت می آیی، یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند، نه دستی که شانه هایت را بگیرد، نه صدای که قشنگ تر از باد باشد تنهایی یعنی این... 6 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ بمان وقتی... التماس می کند چشمانش.... نه برای همیشه.... بمان برای دیدن آن چه که بعد ها.... نخواهی دید... نخواهی دید که بر چشمانش... چه می گذرد در نبودت... 4 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ ” دل ” اتفاقی ترین اشتباه دنیاست ! بسته میشود آنجا که نباید کنده میشود از جایی که نباید . . 3 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ ساعت عشق به سر میگوید که زمان رفت و نیامد یارت گفتم ای ساعت دیوانه بخواب تا نگاهم ندهد آزارت 3 لینک به دیدگاه
شــاروک 30242 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ میخواهمت چنانکه شب خواب را می جویمت چنانکه لب تشنه آب را حتی اگر نباشی می آفرینمت چنانکه التهاب بیابان سراب را 5 لینک به دیدگاه
arash86. 4604 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس 5 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ دیگه رو خاک وجودم نه گلی هست نه درختی لحظه های بی تو بودن میگذره، اما به سختی... دل تنها و غریبم داره این گوشه می میره ولی حتی وقت مردن باز سراغ تو رو میگیره. 5 لینک به دیدگاه
.Yaprak 15748 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ در جایی بنویس:هیچکس دوبار زندگی نکرد...و روزی دوبار بخوان. 5 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مرداد، ۱۳۹۱ ترانه ساز شکر ریز من، خداحافظ فروغ شعر دل انگیز من، خداحافظ هزاار بیت سرودی که دوستم داری دروغ مصلحت آمیز من خداحافظ 5 لینک به دیدگاه
farhatami 1390 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ گفته بودم که باهات قهرمو آشتی ندارم حرفمو پس میگرم ، میشه بیایی باز کنارم من برات نامه نوشتمو جوابش نیومد لااقل زنگ میزنم جواب بده کارت دارم من آخه شاکی ام از فاصله ها تو رابطه ام تو میگی که روی این رابطه سرپوش بزارم !؟ تو برام مثل ستاره ای بودی اون دوردورا که تو شبهای سیاه نور چشاتو میشمارم باشه انگار تو میخوای هرچی که هست تموم بشه اما اینو خوب بدون همیشه یادت میارم 6 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست تو مرا باز رساندی به یقینم کافی ست قانعم،بیشتر از این چه بخواهم از تو گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست گله ای نیست من و فاصله ها همزادیم گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن من همین قدر که گرم است زمینم کافی ست من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست فکر کردن به تو یعنی غزلی شور انگیز که همین شوق مرا، خوب ترینم! کافی ست ... 7 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مرداد، ۱۳۹۱ چه زیباست زندگی را با تو پرواز کردن چه زیباست شوق هستی را با تو سر دادن و چون مرغ خوش آهنگی بر شاخه لرزان حیات آشیان ساختن چه زیباست هستی را از نگاه تو دیدن و چون نیایش از لبان تو جاری شدن در موسیقی آب با تو نواختن در چشمه با تو جوشیدن ترس ها را شستن در پی محو نقش ها و بی رنگی رنگ ها رفتن و زندگی را چون شعری نو دوباره سرودن 5 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ در من باغبانی است که شکفته شدن گل نگاه تو را، هر صبحدم به تماشا می نشیند... 7 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده