pari daryayi 22938 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ سر کلاس نشته بودیم و نگران موضوع پایان نامه بودیم که استاد گفت هر تحقیقی با یه سوال شروع می شه! یه سوالی که ذهنتون رو مشغول کرده و دوست دارین براش دنبال جواب بگردین بعد گفت دغدغه ذهنی این روزاتون چیه فکر کردم دیدم تو دانشگاه ما که 90% دغدغه پیدا کردن شوهر رو دارن ماشاءالله هم خوب جواب می گیرن هر روز شیرینی یکی رو می خوریم نمی دونم چه قدر با صداقت جواب این سوال رو می دین اما اگه بدین که خیلی عالیه:aghosh: خیلی صادقانه فکر یا نگرانی ای رو که این روز ها ذهنتون رو مشغول کرده به صورت یه سوال یا یه جمله بیان کنین مهم نیست که بقیه راجع به شما چه فکر بکنن مهم اینه که شاید بعضی هامون جواب همدیگه رو داشته باشیم یا حتی بشه از دغدغه فکری دوستان تاپیک های بحث جالبی درآورد و همه در حل نگرانی همدیگه شریک باشیم:4chsmu1: یه سوژه هم واسه پایان نامه من پیدا کنین خدا عمرتون بده الهی 29 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ مهمترین دغدغه من عدم وجود یک چشم انداز درست در زندگی فردی و اجتماعی خودم و سایر مردم است. من هیچ هدفی را حس نمیکنم،نمیفهمم ما به دنبال چی هستیم؟ دنبال بهشتیم،دنبال فرار از جهنیم،دنبال مدیریت جهانی هستیم،که چی بشه؟ اگر بر فرض آقایی آمد و کل جهان را با گردن زدن دشمنان گرفت،میخواد چیکار کنه؟ چه عدالتی را در جامعه پهن کنه؟ 17 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ مهمترین دغدغه من عدم وجود یک چشم انداز درست در زندگی فردی و اجتماعی خودم و سایر مردم است. من هیچ هدفی را حس نمیکنم،نمیفهمم ما به دنبال چی هستیم؟ دنبال بهشتیم،دنبال فرار از جهنیم،دنبال مدیریت جهانی هستیم،که چی بشه؟ اگر بر فرض آقایی آمد و کل جهان را با گردن زدن دشمنان گرفت،میخواد چیکار کنه؟ چه عدالتی را در جامعه پهن کنه؟ خب اینو که فلاسفه هم پیدا نکردن جوابشو آخرش هم سه دسته شدن یا مادیون یا روحانیون! یا نیهیلیست ها اما راجع به اون جمله گه گفتی اشتباهت اینجاست که می گی ما! باید بگی من باید از خودت تعریف داشته باشی و از هدفت... شاید اگه با خودت کنار بیای و بدونی اسی کیه و چی می خواد جواب سوالت رو تا حدی پیدا کنی و گرنه برای جامعه ای به گستردگی جهان که نمیشه یه هدف گفت... نمونه آماری ت رو کوچک تر کن... از خودت شروع کن 6 لینک به دیدگاه
Ehsan 112346 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ اما راجع به اون جمله گه گفتی اشتباهت اینجاست که می گی ما! باید بگی من باید از خودت تعریف داشته باشی و از هدفت... شاید اگه با خودت کنار بیای و بدونی اسی کیه و چی می خواد جواب سوالت رو تا حدی پیدا کنی و گرنه برای جامعه ای به گستردگی جهان که نمیشه یه هدف گفت... نمونه آماری ت رو کوچک تر کن... از خودت شروع کن از خودم هم شروع کنم،خوب نمیفهمم واقعا چی میخوام.... ولی فکر کنم از بُعد مادی زندگی، فعلا به فکر یک کار خوب و با درآمد مناسب هستم. از بُعد معنوی که هیچی نگم بهتره....... 7 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ از خودم هم شروع کنم،خوب نمیفهمم واقعا چی میخوام.... ولی فکر کنم از بُعد مادی زندگی، فعلا به فکر یک کار خوب و با درآمد مناسب هستم. از بُعد معنوی که هیچی نگم بهتره....... این شد البته اگه بخوام درستش رو بگم اینه که یه کاغذ برداری بعد همه دغدغه هاتو روش بنویسی (که اینجا می نویسین) البته از همین الان و اون چیزی که الان باعص نگرانیته نه یه چیز خیلی کلی ... بعد که نگرانی های اخیر رو نوشتی ببینیم که کدومش قابل حله کدومش غیر قابل حل و در قسمت سوم اینکه این نگرانی ها کوتاه مدته یا بلند مدت؟ بعد برای غیر قابل حل ها راه حل های کنترل فکر رو بدیم و برای قابل حل ها زمان مثلا درباره شغلی که گفتی با خودت فکر کنی ببینی (مثلا به خودت بگی!) سال آینده قراره در این باره تصمیم بگیرم یا به طور جدی دنبالش بروم(زمانش رو تعینن کنی) و ادامه ماجرا... 5 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ دغدغه اصلی این روزای من شده قبولی توی آزمون کارشناسی ارشد سال آینده توی یک دانشگاه به درد بخور که 4 تا استاد که سرشون به تنشون بی ارزه داشته باشه. خسته شدم از سروکله زدن با استادای درپیتی که فکر میکنن علمشون ته دنیاست! 13 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ دغدغه اصلی من اول نوشتن پایان نامه ام و دفاع تا آخر شهریور به هر قیمتی که شده و دوم رفتن از ایران 10 لینک به دیدگاه
Hidden 982 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ دغدغه من فوت همکلاسیمه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 11 لینک به دیدگاه
MechJJ 11368 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ عه عه عه!!! همین الآن از کاربر تازه وارد تبدیل شدم به کاربر انجمن! ببخشید اسپم بود. ذوق داشتم...:w42::w14: 11 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ دغدغه اصلی من اول نوشتن پایان نامه ام و دفاع تا آخر شهریور به هر قیمتی که شده و دوم رفتن از ایران مورد اول رو خیلی پایه ام ولی تنها راهش قدم به قدم یا همون گام به گام حل مسئله است اما دومی رو هیچ رقمه تاب نمی آورم دغدغه من فوت همکلاسیمه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام این غم یا سوگه بهتون تسلیت می گم تنها چاره اش صبرو تحمله که می دونم خیلی دردناکه 8 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ دغدغه اصلی این روزای من شده قبولی توی آزمون کارشناسی ارشد سال آینده توی یک دانشگاه به درد بخور که 4 تا استاد که سرشون به تنشون بی ارزه داشته باشه.خسته شدم از سروکله زدن با استادای درپیتی که فکر میکنن علمشون ته دنیاست! متاسفانه امروزه تو همه دانشگاه ها مخصوصا دولتی ها!! آمار این اساتید خیلی بالاتره اما برای کنکور فقط کافیه مراحل گام به گامش رو طی کنید قبولی تضمینیه 3 لینک به دیدگاه
Hidden 982 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ مورد اول رو خیلی پایه ام ولی تنها راهش قدم به قدم یا همون گام به گام حل مسئله استاما دومی رو هیچ رقمه تاب نمی آورم این غم یا سوگه بهتون تسلیت می گم تنها چاره اش صبرو تحمله که می دونم خیلی دردناکه هنوز باورم نمیشه فک میکنم خوابم:4564: خدا بیامرزش از شما هم ممنون:icon_gol: 3 لینک به دیدگاه
pari daryayi 22938 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ هنوز باورم نمیشه فک میکنم خوابم:4564:خدا بیامرزش از شما هم ممنون:icon_gol: زمان و فراموشی تنها مسکن برای این درده صبور باشید 4 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ چه قدر خوبه که آدم بتونه بیاد این جا و از دغدغه هاش بگه. ولی من نمی تونم. تقریبا به هیچ کس این جا توی این محیط مجازی نمی تونم از دغدغه هام بگم یه چیزا و یه حرفایی فراتر از ارشد و کار و به قول دوستای تو پیدا کردن شوهر !! یا اصلاح جامعه و این حرفا. اینا کوچکترین دغدغه های من هستن، شاید همشون فقط یه جور وسیله باشن برام ولی چیزی که الان ذهنم رو خیلی مشغول کرده کمک کردن به یه نفر هستش. که خودش نمی فهمه ولی من دارم ذره ذره از بین رفتن رفتنش رو می بینم. و افسوس که تا کسی نخواد نمی تونی کمکش کنی. واین برام الان رنج بزرگیه. تقریبا عذاب 11 لینک به دیدگاه
lady architect 5358 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ این که این ترم رو پاس کنم وو برا مهمونی خداحافظی کیارو دعوت کنم و از ایران برم 6 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ این که یه بنایی که دارن مرمتش میکننو پیدا کنم و به استادمون معرفی کنم این که من مرمت گر خوبی نباشم و نتونم از یادگارهای تاریخ ایران به خوبی حفاظت کنم این که یه روزی به جایی برسم که بتونم بناهای زیادی رو ثبت جهانی کنم و تا اون موقع بناهارو خراب نکنن این که عروسی برادرم خوشجل و خوش تیپ باشم این که نمایشگاه کتاب تهران زودی بشه و من بیام تهران، همتتونو ببینم این که استادا از دستم ناراحت بشن و پروژه هام خوب نشه این که الان یکی از بهترین دوستام خیلی ناراحته و دلم میخواد ارومش کنم ولی .... این که از چیزایی که بدم میاد یه روزی بر سرم بیاد یا خودم اونجوری رفتار کنم این که بدون هیچ کاری بمیرم اینکه خدا دوستم نداشته باشه این که تنها بشم 9 لینک به دیدگاه
هولدن کالفیلد 19946 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ به چه دردت میخوره نکنه دچار کمبود دغدغه ذهنی شدی ؟! شنيدن خبرهاي راست از داخل كشورمون ا ز اونايي كه دربندند براي ما .. 4 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ دغدغه من فوت همکلاسیمه برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام وای خدا بیامرزش 3 لینک به دیدگاه
تینا 15116 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ شاید باورتون نشه اما دغدغه خاصی ندارم 2 لینک به دیدگاه
hilari 2413 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اسفند، ۱۳۸۹ مهمترين دغدغه اين روزاي من پيدا كردن موضوع مناسب برا دو تا از سمينارام كه هر چي ميگردم كمتر به نتيجه ميرسم و دوميشم جواب دادن به يه پيشنهاد (از اون پيشنهادا كه دخترا دير يا زود بايد جواب بدن ) 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده