رفتن به مطلب

مشاعره با کلمه پیشنهادی


ermia_rooz

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

رنگ چشمش را چه ميپرسي ز من

رنگ چشمش كي مرا پابند كرد

آتشي كز ديدگانش سر كشيد

اين دل ديوانه را دربند كرد

 

جفا

  • Like 3
  • پاسخ 656
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

جفا مکن که جفا رسم دلربائی نیست

جدا مشو که مرا طاقت جدائی نیست

 

عبید زاکانی

.

.

دلداده

[TABLE=width: 100%]

[TR]

[TD][/TD]

[TD][/TD]

[/TR]

[/TABLE]

  • Like 3
ارسال شده در

اینهمه دلها بری ز دست ولیکن

خاطر دلداده‌ئی بدست نیاری

 

 

اسیر

  • Like 3
ارسال شده در

نگاه كن كه غم درون ديده ام

چگونه قطره قطره آب ميشود

چگونه سايه سياه سركشم

اسير دست آفتاب ميشود

 

باده

  • Like 3
ارسال شده در

خواب از خمار باده نوشین بامداد

بر بستر شقایق خودروی خوشترست

 

گلستان

  • Like 3
ارسال شده در

اگر رفيق شفيقي درست پيمان باش

حريف خانه و گرمابه و گلستان باش

 

پيمان

  • Like 3
ارسال شده در

تارعنکبوت بر چشم پنجره ام نشسته

 

بغض شکسته در گلو در هنجره ام نشسته

 

پیمان آتش عشقت همش رویا بود

 

همه خواب و خیالم به اندازه دریا بود

از پیمان شکنیت آهن و سنگ شدم

 

از این همه خیانت دل تنگ شدم

درتار زخم تنم دگر آهنگی نیست

 

در دل شکسته ام دیگر یکرنگی نیست

 

.

.

.

مستی

  • Like 3
ارسال شده در

هنگام تنگدستي در عيش كوش و مستي

كاين كيمياي هستي قارون كند گدا را

 

سپهر

  • Like 3
ارسال شده در

زاده ی عرش بودم ، به زمین وصلم شد

اشــــرف خلق گشتم ، به ثنا کارم شد

 

ز سپـــــهر آمدم ، بهر لقا جنگیدم

در نهایت به آغوش قضا جایم شد

سکوت

  • Like 3
ارسال شده در

نیست حالی در دل شاعر خیال انگیز تر

از سکوت خلوت اندیشه زای نیمشب

 

وصل

  • Like 3
ارسال شده در

وصل تو اجل را ز سرم دور همی داشت

از دولت هجر تو کنون دور نماندست

زلف

  • Like 3
ارسال شده در

زلف بر باد مده تا ندهي بر بادم

ناز بنياد مكن تا نكني بنيادم

 

سفر

  • Like 3
ارسال شده در

نشان یار سفر کرده از که پرسم باز

که هر چه گفت برید صبا پریشام گفت

عشوه...

  • Like 3
ارسال شده در

فكر بلبل همه آن است كه گل شد يارش

گل در انديشه كه چون عشوه كند در كارش

 

دريا

  • Like 3
ارسال شده در

این جهان دریا و موجند ای بشر

رهسپاران در قفای یکدگر

موج من گفتم ،نه موجی،شبنمی

سر به سر عمرت در این عالم دمی

ناله...

  • Like 3
ارسال شده در

بيهوده مزن در كه در اين خانه كسي نيست

بيهوده مكن ناله كه فريادرسي نيست

 

خال

  • Like 3
ارسال شده در

اگر ان ترک شیرازی به دست ارد دل ما را

به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

فتنه...

  • Like 2
ارسال شده در

باز امد ان قیامت با فتنه وملامت

گفتم که افتابی یا نور نور نوری

 

 

تهمتن

  • Like 2
ارسال شده در

چو خورشید بر زد سر از تیر کوه

تهمتن ز خواب خوش امد ستوه

دشمن...

  • Like 4
ارسال شده در

هزار دشمنم ار میکنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک

 

شیر

  • Like 3

×
×
  • اضافه کردن...