AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ من نخواهم كرد ترك لعل يار و جام مي زاهدان معذور داريدم كه اينم مذهب است خرقه 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ غم دل با که بگویم که همه رخت عزا، خرقه سیه کرده اند نه به امید صدایی نه به امید نگاهی همگی جام بلا خورده اند پیروان ره عشق همگی مرده اند همگی خاک به سر گشته اند همگی خرقه فکندند به راه و ره عشق خرقه بازان همگی غم به سرا برده اند (سرا) 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ چنين است رسم سراي فريب فرازش بلند است و پشتش نشيب (دريغا) 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ دریغا انسان که با دردِ قرونَش خو کرده بود؛ دریغا! این نمیدانستیم و دوشادوش در کوچههای پُر نَفَسِ رزم فریاد میزدیم (میانه) 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۰ من در میانه هیچ کسم وز زبان من این شرح ها که میرود انها بداده اند عطار احمد 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۰ ز احمد تا احد يك ميم فرق است جهاني اندر آن يك ميم غرق است سروش 3 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۰ تا نباشی اشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش مقدم moghadam 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۰ من مقدم از همه عشاق، چون تویی مر حسن را مقدم، چون از کلام قد رودکی (رهی) 2 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 آذر، ۱۳۹۰ گر پذیری پند موسی وارهی از چینین شست بد نا منتهی انقباض 3 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۰ کشتهای خرکرهام را در ریاض که مبادت بسط هرگز ز انقباض مولوی هرگز 2 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۰ هرگز مگو که من ز خیال تو غافلم گر مانده ام خموش خدا داند و دلم گل.... 4 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 دی، ۱۳۹۰ ساقى حديث سرو و گل و لاله مى رود وين بحث با ثلاثهء غساله مى رود سرو 4 لینک به دیدگاه
ترانه18 8013 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را خزان 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ در خزان هجر گل اي بلبل طبع حزين خامُشي شرط وفاداري بود غوغا چرا شاه 3 لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ سپاهي بيامد ز بربر به رزم که برخاست از لشکر شاه بزم هوا گفتي از نيزه چون بيشه گشت خور از گرد اسپان پرانديشه گشت دنیا 4 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 15 دی، ۱۳۹۰ نه از دنيا، نه از عقبي، نه از جنّت، نه از دوزخ نه از آدم، نه از حوّا، نه از فردوس و رضوانم خاك... 5 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است خاک در دیده بسی جانفرسات سنگ بر سینه بسی سنگین است پروین اعتصامی . پاک 3 لینک به دیدگاه
AFARIN 7196 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 دی، ۱۳۹۰ آفرين جان آفرين پاك را آن كه جان بخشيد و ايمان خاك را نور 3 لینک به دیدگاه
*lotus* 20275 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۰ یک حرف صوفیانه بگویم اجازت است ای نور دیده صلح به از جنگ و داوری باغ... 2 لینک به دیدگاه
Himmler 22171 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 دی، ۱۳۹۰ گفتم میان باغ خود انرا میانه نیست لیک از میان نیست میانی خریده ام ... اشکم ( به معنای شکم ) 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده