رفتن به مطلب

مشاعره با کلمه پیشنهادی


ermia_rooz

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

جهان انسان شد وانسان جهانی

از این پاکیزه ترنبود بیانی

 

جملگی

  • Like 4
  • پاسخ 656
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

همه گويندو كه اينان همه مجنون خودند

جملگي در به درو خانه به دوشند و ولند

عشوه

  • Like 4
ارسال شده در

فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش

گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

"میکده"

  • Like 4
ارسال شده در

ثواب روزه و حج قبول آنکس برد

که خاک میکده عشق را زیارت کرد

ساقی

  • Like 4
ارسال شده در

ساقیا بده جامی زان شراب روحانی

تا دمی بیاسایم زین حجاب جسمانی

 

سقف

  • Like 3
ارسال شده در

بیا تا گل بر افشانیم ومی در ساغر اندازیم

فلک را سقف بشکافیم وطرحی نو در اندازیم

رخ

  • Like 3
ارسال شده در

کامی نبرده ایم از آن سیمتن رهی

از دور بوسه بر رخ مهتاب داده ایم

مهتاب

  • Like 3
ارسال شده در

بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم

همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم

 

عنقا

  • Like 2
ارسال شده در

پرده شرم و حیا، بال و پر عنقا شده است

 

صبر از دلها چو کوه قاف دامن چیده است

 

 

صبر ...

  • Like 3
ارسال شده در

صبر
بر جور رقيبت چه كنم گر نكنم

همه دانند كه در صحبت گل خاري هست

 

شادي

  • Like 2
ارسال شده در

نگویم یار را شادی که از شادی گذشت است او

مرا از فرط عشق او ز شادی عار می آید

سعدی

عار

  • Like 4
ارسال شده در

مرد را سودای دانش در دل و در سر شود

چونش ننگ و عار نادانی به دل صفرا کند

خون رسوائی است نادانی، برون بایدش کرد

از رگ دل پیش از انک او مر تو را رسوا کند

 

طوفان

  • Like 5
ارسال شده در

آن روز دیده بودم این فتنه‌ها که برخاست

کز سرکشی زمانی با ما نمی‌نشستی

 

عشقت به دست طوفان خواهد سپرد حافظ

چون برق از این کشاکش پنداشتی که جستی

 

کوه"

  • Like 4
ارسال شده در

شب شد که شکوه ها ز دل تنگ بر کنيم

ناليم آنقدر که دلی را خبر کنيم

 

اسیر ...

  • Like 2
ارسال شده در

اســـــــير آب وآتشـــــم زآب وتاب مـــــاه تـــو

شكسته پاي جان مـــــرا چو صيد بي پنـــاه تو

 

"ساغر"

  • Like 4
ارسال شده در

آن روز شوق ساغر می خرمنم بسوخت

کاتش ز عکس عارض ساقی در آن گرفت

 

 

فلک ...

  • Like 2
ارسال شده در

خواهی به فلك شـوی ستاره!!

در هجــــــو تو شد خجل كلامم

"سپهر"

  • Like 5
ارسال شده در

میرسد قرنی به پایان و سپهر بایگان

دفتر دوران ما هم بایگانی میکند

 

 

خراب

  • Like 3
ارسال شده در

من ملک بودم و فردس برین جایم بود

آدم آورد درین دیر خراب آبادام

آدم....

  • Like 3
ارسال شده در

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

شعاع درد مرا ضرب در عذاب کنید

مگر مساحت رنج مرا حساب کنید

محیط تنگ دلم را شکسته رسم کنید

خطوط منحنی خنده را خراب کنید

طنین نام مرا موریانه خواهد خورد

مرا به نام دگر غیر از این خطاب کنید

دگر به منطق منسوخ مرگ می خندم

مگر به شیوه ی دیگر مرا مجاب کنید

در انجماد سکون ، پیش از آنکه سنگ شوم

مرا به هرم نفسهای عشق آب کنید

مگر سماجت پولادی سکوت مرا

درون کوره ی فریاد خود مذاب کنید

بلاغت غم من انتشار خواهد یافت

اگر که متن سکوت مرا کتاب کنید

  • Like 2

×
×
  • اضافه کردن...