رفتن به مطلب

نمیدانم از اکابری بودن من است یا ابهام در کلام


ارسال های توصیه شده

طلب توجه کردنto seek attention یکی از ضعف های انسانی است،

یکی از سستی های عمیقاٌ ریشه دار است. دلیل اینکه فرد به دنبال توجه است این است که فرد خودش را نمی شناسد. تنها در چشمان دیگران است که او می تواند چهره ی خویش را ببیند، در نظرات دیگران است که می تواند شخصیت خودش را پیدا کند. آنچه دیگران می گویند بسیار بااهمیت است. اگر دیگران به او بی اعتنایی کنند و او را نادیده بگیرند، او احساس گمگشتگی می کند. اگر از جایی عبور کنی و کسی به تو توجهی نکند، هرآنچه را که بافته ای و سرهم کرده ای از دست خواهی داد , شخصیت خودت را. شخصیت character چیزی است که آن را گردآوری کرده ای. آن را کشف نکرده ای، شخصیت چیزی طبیعی نیست. بسیار مصنوعی و قراردادی است. این تنها تو نیستی که گدای توجه هستی؛ تقریباٌ همه چنین اند. و موقعیت نمی تواند تغییر کند مگر اینکه خود اصیل خودت را , که وابسته به نظرات، توجهات، انتقادات، بی تفاوتی های هیچکس نیست؛ که هیچ ربطی به هیچکس دیگر ندارد , کشف کنی. فقط تعداد بسیار اندکی از مردمان قادر بوده اند تا خویشتن را کشف کنند، دنیا پر از گدایان است.

در عمق، ما همگی تلاش می کنیم که توجه به دست آوریم: این برای شخصیت ما نوعی تغذیه است. حتی اگر مردم ما را سرزنش کنند و از ما انتقاد کنند و با ما مخالف باشند، قابل قبول است، دست کم به ما توجه نشان می دهند. اگر با احترام و دوستانه رفتار کنند که البته بسیار بهتر است؛ ولی ما بعنوان یک شخصیت نمی توانیم بدون توجه دیگران بقا داشته باشیم. این توجه می تواند مثبت باشد، می تواند منفی باشد: این مهم نیست. مردم باید چیزی در موردما بگویند: با احترام یا نامحترمانه، هردو یک منظور را برآورده می سازند.

مایلم روی واژه ی "احترام"respect تفکر کنید. این به معنی عزت و شرافتhonor که بدون استثنا در تمام فرهنگ های لغت آمده نیست. فقط به معنی "بازنگری"re-spect یا دوباره نگاه کردن است. وقتی از خیابان گذر می کنی، شخصی برمی گردد و به تو نگاه می کند: تو نظرش را جلب کرده ای ,تو برای خودت کسی هستی. از آنجا که احترام، به تو این فکر را می دهد که شخص مخصوصی هستی، می توانی برای جلب توجه هرکاری را انجام بدهی.

مردم در تمام اعصار به هزاران راه و شیوه تلاش کرده اند که توجه کسب کنند. این راه ها الزاماٌ منطقی نبوده است , برای نمونه پانک هاpunks در غرب. آنان با تراشیدن موهای خود به روش های عجیب و غریب و رنگ آمیزی آن با رنگ های تند درواقع چه می طلبند؟

در طلب چه هستند؟ آنان گدایان هستند. شما نباید از آنان خشمگین باشید زیرا این چیزی است که آنان می خواهند. نباید آنان را سرزنش کنید زیرا این چیزی است که آنان می خواهند. والدین آنان نباید آنان را محکوم کنند زیرا این چیزی است که آنان طالبش هستند. آنان بدون اینکه مردم به آنان توجه نشان دهند باقی نخواهند ماند. طرز آرایش و لباس ما هم همین است. براستی چرا ما تا این حد ضعیف هستیم؟

  • Like 28
لینک به دیدگاه
اگر تمایلات انسانی را از تمایلاتی که برای دیگران هست برداریم.چیز بسیار کمی ازش میمونه

:ws52:

  • Like 5
لینک به دیدگاه

طلب توجه کردنto seek attention یکی از ضعف های انسانی است،

 

یکی از سستی های عمیقاٌ ریشه دار است. دلیل اینکه فرد به دنبال توجه است این است که فرد خودش را نمی شناسد. تنها در چشمان دیگران است که او می تواند چهره ی خویش را ببیند، در نظرات دیگران است که می تواند شخصیت خودش را پیدا کند. آنچه دیگران می گویند بسیار بااهمیت است. اگر دیگران به او بی اعتنایی کنند و او را نادیده بگیرند، او احساس گمگشتگی می کند. اگر از جایی عبور کنی و کسی به تو توجهی نکند، هرآنچه را که بافته ای و سرهم کرده ای از دست خواهی داد , شخصیت خودت را. شخصیت character چیزی است که آن را گردآوری کرده ای. آن را کشف نکرده ای، شخصیت چیزی طبیعی نیست. بسیار مصنوعی و قراردادی است. این تنها تو نیستی که گدای توجه هستی؛ تقریباٌ همه چنین اند. و موقعیت نمی تواند تغییر کند مگر اینکه خود اصیل خودت را , که وابسته به نظرات، توجهات، انتقادات، بی تفاوتی های هیچکس نیست؛ که هیچ ربطی به هیچکس دیگر ندارد , کشف کنی. فقط تعداد بسیار اندکی از مردمان قادر بوده اند تا خویشتن را کشف کنند، دنیا پر از گدایان است.

در عمق، ما همگی تلاش می کنیم که توجه به دست آوریم: این برای شخصیت ما نوعی تغذیه است. حتی اگر مردم ما را سرزنش کنند و از ما انتقاد کنند و با ما مخالف باشند، قابل قبول است، دست کم به ما توجه نشان می دهند. اگر با احترام و دوستانه رفتار کنند که البته بسیار بهتر است؛ ولی ما بعنوان یک شخصیت نمی توانیم بدون توجه دیگران بقا داشته باشیم. این توجه می تواند مثبت باشد، می تواند منفی باشد: این مهم نیست. مردم باید چیزی در موردما بگویند: با احترام یا نامحترمانه، هردو یک منظور را برآورده می سازند.

مایلم روی واژه ی "احترام"respect تفکر کنید. این به معنی عزت و شرافتhonor که بدون استثنا در تمام فرهنگ های لغت آمده نیست. فقط به معنی "بازنگری"re-spect یا دوباره نگاه کردن است. وقتی از خیابان گذر می کنی، شخصی برمی گردد و به تو نگاه می کند: تو نظرش را جلب کرده ای ,تو برای خودت کسی هستی. از آنجا که احترام، به تو این فکر را می دهد که شخص مخصوصی هستی، می توانی برای جلب توجه هرکاری را انجام بدهی.

مردم در تمام اعصار به هزاران راه و شیوه تلاش کرده اند که توجه کسب کنند. این راه ها الزاماٌ منطقی نبوده است , برای نمونه پانک هاpunks در غرب. آنان با تراشیدن موهای خود به روش های عجیب و غریب و رنگ آمیزی آن با رنگ های تند درواقع چه می طلبند؟

 

در طلب چه هستند؟ آنان گدایان هستند. شما نباید از آنان خشمگین باشید زیرا این چیزی است که آنان می خواهند. نباید آنان را سرزنش کنید زیرا این چیزی است که آنان می خواهند. والدین آنان نباید آنان را محکوم کنند زیرا این چیزی است که آنان طالبش هستند. آنان بدون اینکه مردم به آنان توجه نشان دهند باقی نخواهند ماند. طرز آرایش و لباس ما هم همین است. براستی چرا ما تا این حد ضعیف هستیم؟

اين موضوع رو ميشه تو جامعه خودمون به جوونها ربط داد

خيلي از جوونهاي ما الان چيكار ميكنن؟

به طرز عجيبي لباس ميپوشن

موهاشونو عجيب غريب درست ميكنن

تو خيابون...

همه اينها نشانه چه؟؟؟

همين كمبود توجه نيست؟

  • Like 5
لینک به دیدگاه
اين موضوع رو ميشه تو جامعه خودمون به جوونها ربط داد

خيلي از جوونهاي ما الان چيكار ميكنن؟

به طرز عجيبي لباس ميپوشن

موهاشونو عجيب غريب درست ميكنن

تو خيابون...

همه اينها نشانه چه؟؟؟

همين كمبود توجه نيست؟

به نظر من کمبود توجه نیست

 

ببین یکی رنگ قرمز دوست داره دوست داره بپوشه چون لذت میبره از رنگش(حالا فکر نکنی من میخوام پالتو قرمز بخرما:ws3:)

 

 

اما بعضی چیزا وافعا واسه دل ادمه نه جلب توجه:icon_redface:مثلا الان داغون بری بیرون همه نگات میکنن اینم جلب توجه میشه از نظرت؟:167:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

مطلب جالبی بود........

به نظر من طلب توجه و احساس مطرح بودن در اجنماع یک امر طبیعی در وجود آدمه . به هر حال ما موجوداتی اجتماعی هستیم و دوست داریم که مورد توجه دیگران قرار بگیریم . همه شهرت را دوست داریم ..........

اما نوع کسب این توجه و شهرت است که شخصیت انسان را نشان میدهد. به عنوان مثال آلبرت اینشتن رو همه میشناسند جفری دامر هم همه میشناسند هر دو آدم های مشهوری هستند ولی یکی با علم یکی با آدم خواری............

بعضی ها با رفتارهای غیر عادی و نابهنجار سعی در جلب توجه دیگران دارند ولی بعضی ها با تقویت رفتارهای به هنجار جلب توجه میکنند..........

اصلا همین توجه دیگران باعث تشدید یا کمرنگ شدن برخی رفتارهای ما میشود.........

من فکر میکنم مشکل در شناخت طریقه صحیح جلب توجه است..........

  • Like 5
لینک به دیدگاه

مطلب جالبی بود........

 

به نظر من طلب توجه و احساس مطرح بودن در اجنماع یک امر طبیعی در وجود آدمه . به هر حال ما موجوداتی اجتماعی هستیم و دوست داریم که مورد توجه دیگران قرار بگیریم . همه شهرت را دوست داریم ..........

اما نوع کسب این توجه و شهرت است که شخصیت انسان را نشان میدهد. به عنوان مثال آلبرت اینشتن رو همه میشناسند جفری دامر هم همه میشناسند هر دو آدم های مشهوری هستند ولی یکی با علم یکی با آدم خواری............

بعضی ها با رفتارهای غیر عادی و نابهنجار سعی در جلب توجه دیگران دارند ولی بعضی ها با تقویت رفتارهای به هنجار جلب توجه میکنند..........

اصلا همین توجه دیگران باعث تشدید یا کمرنگ شدن برخی رفتارهای ما میشود.........

من فکر میکنم مشکل در شناخت طریقه صحیح جلب توجه است..........

مرسی دوست عزیزم. نظرتون خیلی عالی و ژرف بود. :icon_gol:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

جلب توجه کردن گاهی یک بیماریست که همانطور که گفتی شخص به علت کمبودی در گذشته یا مشکلات روانی خویش با استفاده ابزاری از لباس،آرایش،طرز صحبت کردن،ایجاد سر و صدا و ... سعی در به دست آوردن آن دارد و برای بعضی ها هم در شخصیتشان قرار گرفته یعنی به واسته هنر،تخصص و علم و یا پرستیژ اجتماعی که دارند حضورشان موجب جلب توجه میشود.

در واقع اولی با عدم یا کمبود اعتماد به نفس همراه است و در دومی اعتماد به نفس شخص را مضاعف میکنه

  • Like 4
لینک به دیدگاه
جلب توجه کردن گاهی یک بیماریست که همانطور که گفتی شخص به علت کمبودی در گذشته یا مشکلات روانی خویش با استفاده ابزاری از لباس،آرایش،طرز صحبت کردن،ایجاد سر و صدا و ... سعی در به دست آوردن آن دارد و برای بعضی ها هم در شخصیتشان قرار گرفته یعنی به واسته هنر،تخصص و علم و یا پرستیژ اجتماعی که دارند حضورشان موجب جلب توجه میشود.

در واقع اولی با عدم یا کمبود اعتماد به نفس همراه است و در دومی اعتماد به نفس شخص را مضاعف میکنه

 

:icon_gol::icon_gol::icon_gol:

  • Like 1
لینک به دیدگاه

تاپیک زیبایی بود...

ولی حالا واقعا کی

میتونه بگه انسان موجودی اجتماعیه

یا فقط مجبور به اجتماعی زندگی کردنه؟

  • Like 2
لینک به دیدگاه

تاپیک زیبایی بود...

ولی حالا واقعا کی

میتونه بگه انسان موجودی اجتماعیه

یا فقط مجبور به اجتماعی زندگی کردنه؟

رفتار های ما ناشی از نیازهای ماست .............

انسان برای رفع نیاز گرسنگی اقدام به ساخت وسایل شکار کرد . حال انسان موجودی شکارچی بود یا مجبور به شکار بود .ابن بستگی به برداشت ما از کلمه اجبار دارد. ما میتوانیم بگوییم طبیعت انسان را مجبور به شکار کرد ولی جزئی از زندگی انسان بود..............

حال اجتماعی بودن انسان نیز از نیاز او سرچشمه میگیرد .که در طول زمان اجتماعی بودن جزء اصلی زندگی او شده....................

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...