Anarchist 1419 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ در جستار شرایط جهنمی با با جواب هایی روبرو شدم که نمیتوانم از ایجاد این سوال از تمامی دوستان صرف نظر کنم. تعریف شما از دوست چیست؟ توقعات شما از دوست چیست و چه معیار هایی برای دوستی دارید؟ آیا دوستی با جنس مخالف با دوستی با هم جنس تفاوتی دارد؟ آیا هر دوستی با جنس مخالف باید به ازدواج ختم شود؟ شاد و سربلند باشید آنارشیست 11 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ در جستار شرایط جهنمی با با جواب هایی روبرو شدم که نمیتوانم از ایجاد این سوال از تمامی دوستان صرف نظر کنم. تعریف شما از دوست چیست؟ توقعات شما از دوست چیست و چه معیار هایی برای دوستی دارید؟ آیا دوستی با جنس مخالف با دوستی با هم جنس تفاوتی دارد؟ آیا هر دوستی با جنس مخالف باید به ازدواج ختم شود؟ شاد و سربلند باشید آنارشیست شما این سئوالات را طوری پرسیده اید که انگار تعریف دوست و توقعات از دوست و دوستی با دیگران منشاء ریاضی دارد که ببینیم چه کسی تا کجای این مسئله رو حل کرده و ادامه ماجرا. باید عرض کنم این مقولات استاندارد نیست و هر کسی در حد توقعات و کمالات و آرزو هایش پاسخی ویژه به این سئوالات میدهد که جمع بندی و نتیجه گیری از مجموع آنها ممکن نیست. بسیاری از انسانها هم هستند که دوست دارند ایثار کنند و چشمداشتی هم ندارند. در عوض هستند انسانهایی که به مقوله دوستی به چشم یک معادله دو طرفه نگاه میکنند. همانطور که عرض کردم به تعداد جمعیت روی زمین برای این سئوالات پاسخ های متنوع یافت میشود و برآیند آنها هم به درد کسی نمیخورد.چون هر جوابی با مختصات و ویژه گیهای خود آن شخص متناسب است و بس. 5 لینک به دیدگاه
Anarchist 1419 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ شما این سئوالات را طوری پرسیده اید که انگار تعریف دوست و توقعات از دوست و دوستی با دیگران منشاء ریاضی دارد که ببینیم چه کسی تا کجای این مسئله رو حل کرده و ادامه ماجرا.باید عرض کنم این مقولات استاندارد نیست و هر کسی در حد توقعات و کمالات و آرزو هایش پاسخی ویژه به این سئوالات میدهد که جمع بندی و نتیجه گیری از مجموع آنها ممکن نیست. بسیاری از انسانها هم هستند که دوست دارند ایثار کنند و چشمداشتی هم ندارند. در عوض هستند انسانهایی که به مقوله دوستی به چشم یک معادله دو طرفه نگاه میکنند. همانطور که عرض کردم به تعداد جمعیت روی زمین برای این سئوالات پاسخ های متنوع یافت میشود و برآیند آنها هم به درد کسی نمیخورد.چون هر جوابی با مختصات و ویژه گیهای خود آن شخص متناسب است و بس. این گونه جواب دادن از شما اصلا بعید نیست٬ بالاخره شما هم وکیل (قاضی) آینده (و شاید فعلی) هستید و هیچ وقت به اصل موضوع توجه نمیکنید و سعی مکنید به هر نحوی و با هر ابتکاری سوال رو جواب ندهید و توجه را با گفته های خود جلب کنید و بازی را به نفع خود خلاص کنید! تمام چیزهایی که شما گفتید را میدانم برای همین از کسی برای حرف هایش منبع نخواستم و نخواستن منبع یعنی خواستن نظر شخصی و نظر هر شخص برای خودش محترم است! غیر از این است؟ مسئله جمع بندی را هم بگذارید به عهده ی من!! خیر سرمان آنارشیست هستیم و تمام استاندارد هارا زیر سوال میبریم!! :icon_pf (34): شاد و سربلند باشید آنارشیست 1 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ این گونه جواب دادن از شما اصلا بعید نیست٬ بالاخره شما هم وکیل (قاضی) آینده (و شاید فعلی) هستید و هیچ وقت به اصل موضوع توجه نمیکنید و سعی مکنید به هر نحوی و با هر ابتکاری سوال رو جواب ندهید و توجه را با گفته های خود جلب کنید و بازی را به نفع خود خلاص کنید! تمام چیزهایی که شما گفتید را میدانم برای همین از کسی برای حرف هایش منبع نخواستم و نخواستن منبع یعنی خواستن نظر شخصی و نظر هر شخص برای خودش محترم است! غیر از این است؟ مسئله جمع بندی را هم بگذارید به عهده ی من!! خیر سرمان آنارشیست هستیم و تمام استاندارد هارا زیر سوال میبریم!! :icon_pf (34): شاد و سربلند باشید آنارشیست بسیار خوب. پس اجازه بده برای اینکه ثابت کنم که جوابهای هر انسانی منشاء فردی دارد یک داستان برایت تعریف کنم. امیدوارم حوصله شما را تنگ نکنم. انسان ها محكوم به اشتباه هستند، زيرا قادر نيستند الزامات آن اصول را برآورده سازند. شنيده ام: يك دستفروش كه بادبزن هاي دستي مي فروخت از كنار قصر پادشاهي گذر مي كرد و فرياد مي زند: "بادبزن ها منحصربه فرد و شگفت انگيز ساخته ام. اين بادبزن ها هرگز قبلاً ديده نشده است." آن پادشاه مجموعه اي از بادبزن هاي دستي داشت كه از تمام دنيا گرد آوري شده بود و بنابراين بسيار كنجكاو شد. از بالكن قصرش نگاهي به بادبزن هاي منحصربه فرد اين مرد دوره گرد انداخت. به نظر او بادبزن ها معمولي به نظر مي رسيدند كه ارزش چنداني هم نداشتند، ولي به هرحال، او مرد را به بالا فرا خواند. شاه پرسيد: "چه چيز منحصربه فردي در بادبزن هاي تو وجود دارد؟ و قيمتشان چيست؟" مرد دستفروش گفت، : " عاليجناب، قيمتشان گران نيست. بادرنظرگرفتن كيفيت آن ها، قيمتشان خيلي كم است: هر بادبزن يكصد ریال!" شاه در عجب شد: "يكصد ریال؟! اين بادبزن ها به يك شاهی (يك صدم ریال ) همه جا در بازار موجود است و تو مي گويي يكصد ریال؟ چه چيز مخصوصي در مورد اين ها وجود دارد؟" دستفروش گفت، " چه چيز مخصوص؟ هر بادبزن تضميني يكصدسال دوام دارد. در طول صدسال خراب نمي شود." شاه گفت، "طوري كه به نظر مي رسند، حتي يك هفته هم دوام ندارند! آيا مي خواهي به من حقه بزني؟ اين يك كلاهبرداري است و آن هم با خود شاه؟!" فروشنده پاسخ داد: "خداي من! چگونه جرات كنم؟ من همه روز از اينجا گذر مي كنم. قيمت هر بادبزن صد ریال است و اگر صدسال دوام نياورد، من تضمين مي كنم. من همه روزه در خيابان در دسترس هستم. و به علاوه، شما حاكم اين سرزمين هستيد، من چگونه جرات مي كنم سر شما را كلاه بگذارم؟" بادبزن با قيمتي كه درخواست شده بود خريداري شد. باوجودي كه شاه به آن مرد اعتماد نكرد، ولي بسيار كنجكاو بود كه چگونه اين مرد چنان ادعايي را كرده است. به آن فروشنده دستور داده شد تا هفت روز ديگر خودش را به آنجا معرفي كند. محور چوبي وسط بادبزن ظرف سه روز بيرون آمد و در كمتر از يك هفته بادبزن از هم متلاشي شد. شاه يقين داشت كه آن مرد دوره گرد هرگز خودش را نشان نخواهد داد، ولي در كمال شگفتي ديد كه در روز هفتم، سرساعت مقرر حاضر شد: "عاليجناب، در خدمت شما هستم." شاه غضبناك بود: "اي حقه باز! اي احمق! ببين. اين بادبزن تو است كه همه اش شكسته و درهم ريخته. اوضاعش ظرف يك هفته چنين است و تو تضمين كردي كه صدسال دوام خواهد داشت! آيا تو ديوانه اي؟ يا اينكه بسيار حقه باز هستي؟" مرد با تواضع پاسخ داد: "با تمام احترام، به نظر مي رسد كه جنابعالي نمي دانيد چگونه از بادبزن استفاده كنيد! اين بادبزن بايد صدسال عمر كند، تضمين شده است. چگونه از آن استفاده كرده ايد؟" شاه گفت، "عجب! حالا هم بايد ياد بگيرم چگونه خودم را باد بزنم؟!" مرد گفت، "لطفاً عصباني نشويد. بادبزن چگونه يك هفته اي به اين روز افتاد؟ چطور باد زديد؟" شاه بادبزن را برداشت و نشان داد كه چطور از آن استفاده كرده. مرد گفت، "حالا مي فهمم! نبايد اينطوري باد مي زديد." شاه پرسيد، "چه راه ديگري هست؟" مرد توضيح داد، "بادبزن را ثابت نگه داريد و آن را مستقيم در برابرتان نگه بداريد و سپس سرتان را به دو طرف حركت بدهيد! بادبزن صدسال عمر مي كند. شما ازبين خواهيد رفت، ولي بادبزن دست نخورده باقي مي ماند. بادبزن اشكالي ندارد، روشي كه شما باد مي زنيد اشتباه است. بادبزن را ثابت نگه داريد و سرتان را حركت دهيد. عيب بادبزن من در چيست؟ تقصير شماست، نه بادبزن!" وضعيت انسان چنين است. بشريت امروز، حاصل فرهنگي است كه پنج يا شش هزار سال عمر دارد. ولي انسان مورد سرزنش است و نه آن فرهنگ. انسان در حال تباهي است، بااين وجود از آن فرهنگ تحسين مي شود. فرهنگ عظيم ما، همه چيز عظيم است! و اين انسان ثمره ي آن فرهنگ است! ولي نه : "انسان خطاكار است و بايد خودش را عوض كند!" استدلال دیگران در موضوعی که شما مطرح کردید نظیر استدلال آن بادبزن فروش از آب در میاید. باید ببینی دلت چی میخواد و چگونه میتوانی تا ابد در برابر تصمیمی که امروز میگیری , ثابت قدم باشی. 3 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ اگر امروز تخمي را بكاريم و ميوه اش زهرآگين و تلخ باشد، چه چيزي را ثابت مي كند؟ ثابت مي كند كه آن تخم مي بايد سمي و تلخ بوده باشد. البته، مشكل است كه پيشگويي كنيم كه آيا يك تخم معين، ميوه اي تلخ خواهد داد يا نه. مي توانيد آن را بادقت مطالعه كنيد، فشارش دهيد يا آن را بشكنيد، ولي نمي توانيد پيش بيني كنيد كه يقيناً ميوه اش تلخ خواهد بود يا نه. تخمي را بكاريد. گياهي جوانه مي زند. سال ها مي گذرد. درختي سربر مي آورد، شاخه هايش را به آسمان بر مي آورد، ميوه خواهد داد ،_ و فقط آنوقت است كه در خواهيد يافت كه آيا تخم آن درخت تلخ بوده است يا نه. تصمیم امروز شما هر چه باشد سالها بعد که شما دیگر جوان نخواهید بود نتیجه خواهد داد. آنوقت اگر تصمیم امروز شما نادرست باشد شما در پیری و فرتوتی توان تحمل درد آنرا نخواهید داشت. بنابراین باید درست و منطقی تصمیم بگیرید و کاری به نظرات دیگران نداشته باشید. اینرا به این جهت عرض کردم که احساس میکنم شما در مرحله تصمیم گیری برای یک موضوع مهم هستید. 2 لینک به دیدگاه
Avenger 19333 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ در جستار شرایط جهنمی با با جواب هایی روبرو شدم که نمیتوانم از ایجاد این سوال از تمامی دوستان صرف نظر کنم. تعریف شما از دوست چیست؟ توقعات شما از دوست چیست و چه معیار هایی برای دوستی دارید؟ آیا دوستی با جنس مخالف با دوستی با هم جنس تفاوتی دارد؟ آیا هر دوستی با جنس مخالف باید به ازدواج ختم شود؟ شاد و سربلند باشید آنارشیست به نظر من نوع تفریحاتدر دوستی دو همجس با دوستی با جنس مخالف تو ایران متفاوته البته فقط تو ایران :w16: 3 لینک به دیدگاه
RoBiC 590 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ از دوست نباید توقع داشت. اگه میخوای دوست خطابت کنند بدون توقع محبت کن 3 لینک به دیدگاه
Anarchist 1419 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ اگر امروز تخمي را بكاريم و ميوه اش زهرآگين و تلخ باشد، چه چيزي را ثابت مي كند؟ ثابت مي كند كه آن تخم مي بايد سمي و تلخ بوده باشد. البته، مشكل است كه پيشگويي كنيم كه آيا يك تخم معين، ميوه اي تلخ خواهد داد يا نه. مي توانيد آن را بادقت مطالعه كنيد، فشارش دهيد يا آن را بشكنيد، ولي نمي توانيد پيش بيني كنيد كه يقيناً ميوه اش تلخ خواهد بود يا نه. تخمي را بكاريد. گياهي جوانه مي زند. سال ها مي گذرد. درختي سربر مي آورد، شاخه هايش را به آسمان بر مي آورد، ميوه خواهد داد ،_ و فقط آنوقت است كه در خواهيد يافت كه آيا تخم آن درخت تلخ بوده است يا نه. تصمیم امروز شما هر چه باشد سالها بعد که شما دیگر جوان نخواهید بود نتیجه خواهد داد. آنوقت اگر تصمیم امروز شما نادرست باشد شما در پیری و فرتوتی توان تحمل درد آنرا نخواهید داشت. بنابراین باید درست و منطقی تصمیم بگیرید و کاری به نظرات دیگران نداشته باشید. اینرا به این جهت عرض کردم که احساس میکنم شما در مرحله تصمیم گیری برای یک موضوع مهم هستید. از شما خیلی ممنونم که قابل دونستید و و من را راهنمایی کردید. واقعا ممنون ولی هدف من از این پرسش ها این نبود (هرچند که حرف های شما کاملا آینده بینانه بود) تمام این تفاسیر درست است ولی هیچ جواب مستقیمی ندادید! اینکه تمام ما خطا میکنیم شکی توش نیست چون در حال پیشرفتیم ولی شما اگر لحظه ای خود را به وادی اکنون بیاورید و صادقانه به پرسش ها جواب بدهید البته اگر مایلید! 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ دوستا می تونن یا معمولی باشن یا صمیمی دوست صمیمی خیلی کم پیدا میشه ولی وجودشون تو زندگی واقعاً نعمت بزرگیه و با ارزشن. تنها توقعی که میشه از یه دوست داشت همینه که فقط نارو نزنه. البته یه دوست صمیمی باید رازدار و با معرفت باشه. 5 لینک به دیدگاه
کتایون 15176 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ بزرگ بود و از اهالی امروز بود و باتمام افق های باز نسبت داشت و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید صداش به شکل حزن پریشان واقعیت بود و پلک هاش مسیر نبض عناصر را به ما نشان داد و دست هاش هوای صاف سخاوت را ورق زد ......... این دوسته...که البته واقعا دیگه پیدا نمیشه...هیچ فرقی ام نداره که چه جنسیتی داره مهم اینه که جنسش چیه... 5 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ از شما خیلی ممنونم که قابل دونستید و و من را راهنمایی کردید. واقعا ممنون ولی هدف من از این پرسش ها این نبود (هرچند که حرف های شما کاملا آینده بینانه بود) تمام این تفاسیر درست است ولی هیچ جواب مستقیمی ندادید! اینکه تمام ما خطا میکنیم شکی توش نیست چون در حال پیشرفتیم ولی شما اگر لحظه ای خود را به وادی اکنون بیاورید و صادقانه به پرسش ها جواب بدهید البته اگر مایلید! من که تو تاپیک اول همه حرفامو گفتم. دیگه حرفی ندارم.من مي دانم كه سوال شما چيست و شما هم مي داني. من پاسخ را مي دانم.شما نيز پاسخ را مي داني. ولي پاسخ من فقط درشما يك باور مي شود. ترجيح مي دهم كه به شما ياري دهم پاسخ را درون خودت بيابي ، اين اصالت دارد.شاید شما مي خواهي بداني كه كيستي. اين يك پرسش اساسي است كه همه مي خواهند بدانند. ولی خیلی سخته که با این جوابها به نتیجه برسیم.سخن آخر : دوستی خالصترین عشق است. دوستی والاترین صورت عشق است جایی که چیزی نمیخواهی، شرطی قائل نمیشوی، جایی که ایثار کردن عین لذت است. یکی بسیار نصیب میبرد، اما این اصل نیست، این نصیب خودبخود پیش میآید. انسان نیاموخته که زیباییهای تنهایی را دریابد. او همیشه آوازهٔ جستن نوعی پیوند است، میخواهد با کسی باشد – با یک دوست، با یک پدر، با یک همسر، با یک فرزند، با یکی و کسی... اما نیاز اساسی آن است که به گونهای فراموش کنی که تنهایی. 2 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ به نظر من دوست یه واژه مقدسه که نمیشه واسه هر کسی به کار برد ترجیح میدم نظراتم رو نگم چون دیدگاهم نسبت به بقیه کاملا متفاوته و نمیخوام بحث کنم چون به نتیجه ای نمیرسیم 3 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ به نظر من دوست یه واژه مقدسه که نمیشه واسه هر کسی به کار بردترجیح میدم نظراتم رو نگم چون دیدگاهم نسبت به بقیه کاملا متفاوته و نمیخوام بحث کنم چون به نتیجه ای نمیرسیم در این حوزه هیچ چیز مقدسی وجود خارجی ندارد. دوستی هم نمیتونه مقدس باشه. دوستی یکنوع کلک و حقه زیبا برای دوری از تنهایی و خود شناسی است. البته ببخشید که در این مورد با شما هم عقیده نشدم. 1 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ در این حوزه هیچ چیز مقدسی وجود خارجی ندارد. دوستی هم نمیتونه مقدس باشه. دوستی یکنوع کلک و حقه زیبا برای دوری از تنهایی و خود شناسی است. البته ببخشید که در این مورد با شما هم عقیده نشدم. ولی من به دوستی اینجوری نگاه نمیکنم گفتم که دیدگاهم کاملا متفاوته از گفتنش هم عاجزم خواهش میکنم هیچ دو نفری رو نمیشه پیدا کرد که تو هر زمینه ای افکارشون با هم یکی باشه نظر هر کس محترمه 2 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ ولی من به دوستی اینجوری نگاه نمیکنم گفتم که دیدگاهم کاملا متفاوته از گفتنش هم عاجزمخواهش میکنم هیچ دو نفری رو نمیشه پیدا کرد که تو هر زمینه ای افکارشون با هم یکی باشه نظر هر کس محترمه شاید منظور شما این جمله باشه:شهامت به معنای زندگی در پیوند با دیگران و در عین حال مستقل باقی ماندن است. انسان نوین، انسان با شهامت خواهد بود. در گذشته، تنها دو نوع ابله در جهان زندگی میکردهاند، گونهٔ این دنیایی و گونهٔ آن دنیایی – ولی هر دو ابله بودهاند. انسان واقعاً بی باک کسی است که در این جهان زندگی میکند ولی به این دنیا تعلق ندارد. 3 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ شاید منظور شما این جمله باشه:شهامت به معنای زندگی در پیوند با دیگران و در عین حال مستقل باقی ماندن است. انسان نوین، انسان با شهامت خواهد بود. در گذشته، تنها دو نوع ابله در جهان زندگی میکردهاند، گونهٔ این دنیایی و گونهٔ آن دنیایی – ولی هر دو ابله بودهاند. انسان واقعاً بی باک کسی است که در این جهان زندگی میکند ولی به این دنیا تعلق ندارد. شاید ولی فراتر از این و یه جور دیگه.... 2 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ شاید ولی فراتر از این و یه جور دیگه.... دمادم در فقر واژه بسر مي برم . هر واژه را با ترديد محض بر زبان مي آورم ، چون خوب مي دانم كه كافي نيست ، ناقص است . هيچ چيز كافي نيست – حقيقت چنان بيكران و واژگان چنان حقير. 3 لینک به دیدگاه
sookut 13735 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ دمادم در فقر واژه بسر مي برم . هر واژه را با ترديد محض بر زبان مي آورم ، چون خوب مي دانم كه كافي نيست ، ناقص است . هيچ چيز كافي نيست – حقيقت چنان بيكران و واژگان چنان حقير. درسته همینه:ws2: 1 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 دی، ۱۳۸۹ در جستار شرایط جهنمی با با جواب هایی روبرو شدم که نمیتوانم از ایجاد این سوال از تمامی دوستان صرف نظر کنم. تعریف شما از دوست چیست؟ توقعات شما از دوست چیست و چه معیار هایی برای دوستی دارید؟ آیا دوستی با جنس مخالف با دوستی با هم جنس تفاوتی دارد؟ آیا هر دوستی با جنس مخالف باید به ازدواج ختم شود؟ شاد و سربلند باشید آنارشیست کسی که باهاته من توقعی ندارم چون رو هیچ کی حساب باز نمیکنم یه حاهایی اره یه جاهایی نه نه لینک به دیدگاه
Anarchist 1419 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 دی، ۱۳۸۹ به نظر من دوست یه واژه مقدسه که نمیشه واسه هر کسی به کار بردترجیح میدم نظراتم رو نگم چون دیدگاهم نسبت به بقیه کاملا متفاوته و نمیخوام بحث کنم چون به نتیجه ای نمیرسیم من با شما موافقم٬ دوست واژه ی مقدسیست ولی میشه ازتون درخواست کنم که نظرتون رو بگید. بقول شاهین: ولی تو قصه ی خودت رو بکش نقاش٬ بذا هرکی هرچی میخواد باشه٬ تو خودت باش. شاد و سربلند باشید آنارشیست 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده