mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ دلم یک دیوار میخواهد که بیاید خودش را بکوبد به سر من من که جرات نداریم سرم را به دیوار بکوبم 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 28 بهمن، ۱۳۹۲ ﯾﻪ زمانایی ﺩﻟﺖ ﻃﻮﺭﯼ ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻪ ﮐﻪ ﻣﻐﺰﺕ ﮐﺎﻣﻼ ﻓﻠﺞ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺪﯼ ﻫﺎﺵ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ ﻧﺎﻣﺮﺩﯾﺶ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ ﺑﯽ ﻣﺤﺒﺘﯽ ﻭ ﺭﻓﺘﺎﺭﺳﺮﺩ ﻭ ﺗﻠﺨﺶ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ زمانی که ﺑﺎ ﺑﯽ ﺭﺣﻤﯽ ﺗﻨﻬﺎﺕ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎﺩﺕ ﻣﯿﺮﻩ ﻓﻘﻂ میگی ﺧﺪﺍﯾﺎ ﯾﻪ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺑﺒﯿﻨﻤﺶ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻭﺍﻣﻮﻧﺪﻩ ﺁﺭﻭﻡ ﺷﻪ... 3 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۲ [h=2] برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام [/h] نه این بار نمی نویسمت تنها چون گل سرخی با لبانی بسته و دستانی حیران سیر تماشایت می کنم. 2 لینک به دیدگاه
Hanaaneh 28168 اشتراک گذاری ارسال شده در 29 آبان، ۱۳۹۳ با اينكه بعضى كار ها را نبايد انجام داد اما به لذت اش مى ارزد مثل سر كشيدنِ پارچِ آب آن هم در چله ى تابستان و يا فكر كردن به تو وقتى مى دانم معشوقه ى من نيستى! خدا شفا "ندهد" وقتى اين روزها دوست داشتن ات نوعى مرض شده است! بهرنگ قاسمى 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده