رفتن به مطلب

مشاعره با اشعار حافظ


surgun

ارسال های توصیه شده

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست

دل سودازده از غصه دو نیم افتادست

 

 

چشم جادوی تو خود عین سواد سحر است

 

لیکن این هست که این نسخه سقیم افتادست

  • Like 2
لینک به دیدگاه

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

 

دل که آیینه شاهیست غباری دارد

 

از خدا می‌طلبم صحبت روشن رایی

  • Like 3
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...