مشاعره با اشعار حافظ

[نیمه ماه 2908]

زان روی که از شعاع نور رخ تو

خورشید منیر و ماه تابنده شده‌ست

[zahra22 19501]

ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند

در سر کار خرابات کنند ایمان را

[ermia_rooz 4760]

این مدت عمر ما چو گل ده روز است

خندان لب و تازه‌روی می‌باید بود

[YAGHOT SEFID 29302]

در سنبلش آویختم از روی نیاز

گفتم من سودازده را کار بساز

[Nima32 196]

[font=times

new roman, times, serif]ز در درآ و شبستان ما منوّر کن[/font]

هوای مجلس روحانیان معطّر کن

[font=times new roman,

times, serif]اگر فقیه نصیحت کند که عشق مباز[/font]

[font=times

new roman, times, serif]پیاله‌ای بدهش گو دِماغ را تر کن!‏[/font]

[* v e n o o s * مهمان]

زلف او دام است و خالش دانه ی آن دام و من

بر امید دانه ای افتاده ام در دام دوست

[گیتار 291]

تو پنداری که بدگو رفت و جان برد

حسابش با کرام الکاتبین است

[surgun 729]

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار

 

که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

[* v e n o o s * مهمان]

در دایره قسمت ، ما نقطه تسلیمیم

لطف آنچه تو اندیشی؛ حکم آنچه تو فرمایی

[ermia_rooz 4760]

یا رب کی آن صبا بوزد کز نسیم آن

گردد شمامه کرمش کارساز من

[* v e n o o s * مهمان]

نی قصه​ی آن شمع چگل بتوان گفت نی حال دل سوخته دل بتوان گفت

[hamid_hisystem 6612]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق

هر از نو غمی اید به مبارکبادم

[* v e n o o s * مهمان]

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

هر کسی آن درود عاقبت کار که کاشت

[hamid_hisystem 6612]

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

 

هر کسی آن درود عاقبت کار که کاشت

ترکان پارسی گو بخشندگان عمرند

ساقی بده بشارت پیران پارسا را

[ermia_rooz 4760]

او به خونم تشنه و من بر لبش تا چون شود

کام بستانم از او یا داد بستاند ز من

[* v e n o o s * مهمان]

نوای مجلس ما چو برکشد مطرب

به شادی رخ آن یار مهربان گیرد

[ermia_rooz 4760]

دلا همیشه مزن لاف زلف دلبندان

چو تیره رای شوی کی گشایدت کاری

[surgun 729]

یاد باد آن که نگارم چو کمر بربستی

 

در رکابش مه نو پیک جهان پیما بود

[تینا 15116]

دردم از یار است و درمان نیز هم

دل فدای او شدو جان نیز هم

[surgun 729]

مجلس بزم عیش را غالیه مراد نیست

 

ای دم صبح خوش نفس نافه زلف یار کو