samaneh66 10265 ارسال شده در 14 تیر، 2011 رو بر رهش نهادم و بر من گذر نکرد * صد لطف چشم داشتم و يک نظر نکرد 3
آریوبرزن 13988 ارسال شده در 14 تیر، 2011 تا رفت مرا از نظر آن چشم جهان بین کس واقف ما نیست که از دیده چه ها رفت..... 4
samaneh66 10265 ارسال شده در 14 تیر، 2011 تا سر زلف تو در دست نسيم افتادست * دل سودازده از غصه دو نيم افتادست 3
zahra22 19501 ارسال شده در 14 تیر، 2011 ترسم این قوم که بر دردکشان میخندند در سر کار خرابات کنند ایمان را 2
نیمه ماه 2908 ارسال شده در 14 تیر، 2011 ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد 3
surgun 729 مالک ارسال شده در 14 تیر، 2011 در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود از گوشهای برون آی ای کوکب هدایت 3
نیمه ماه 2908 ارسال شده در 16 تیر، 2011 تا به گیسوی تو دست ناسزایان کم رسد هر دلی از حلقهای در ذکر یارب یارب است 5
zahra22 19501 ارسال شده در 16 تیر، 2011 تا کی بود این گرگ ربایی، بنمای سرپنجهٔ دشمن افکن ای شیر خدای 3
AFARIN 7196 ارسال شده در 16 تیر، 2011 يا رب به كه شايد گفت اين نكته كه در عالم رخساره به كس ننمود اين شاهد هر جايي 2
arash86. 4604 ارسال شده در 17 تیر، 2011 ياذ باد آنكه سر كوي توام منزل بود ديده را روشني از خاك درت حاصل بود 4
arash86. 4604 ارسال شده در 19 تیر، 2011 زكوي ميكده دوشش به دوش مي بردند امام شهر كه سجاده مي كشيد به دوش 4
ermia_rooz 4760 ارسال شده در 20 تیر، 2011 شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها 4
AFARIN 7196 ارسال شده در 20 تیر، 2011 تا شدم حلقه به گوش در ميخانه عشق هر دم آيد غمي از نو به مباركبادم 2
ermia_rooz 4760 ارسال شده در 22 تیر، 2011 مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم جرس فریاد میدارد که بربندید محملها 1
jo-jo 242 ارسال شده در 22 تیر، 2011 انان که خاک را به نظر کيميا کنند ايا بود که گوشه چشمی به ما کنند 2
ارسال های توصیه شده