ترانه18 8013 ارسال شده در 8 فروردین، 2012 ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی 5
AFARIN 7196 ارسال شده در 8 فروردین، 2012 عشق چون آيد برد هوش دل فرزانه را دزد دانا ميكشد اول چراغ خانه را 4
*lotus* 20275 ارسال شده در 15 فروردین، 2012 دلا طمع مبر از لطف بینهایت دوست چو لاف عشق زدی سر بباز چابک و چست 4
Himmler 22171 ارسال شده در 15 فروردین، 2012 در دایره قسمت ما نقطه ی تسلیمیم لطف انکه تو اندیشی حکم انکه تو فرمایی 4
AFARIN 7196 ارسال شده در 15 فروردین، 2012 قطره تويي بحر تويي لطف تويي قهر تويي قند تويي زهر تويي بيش ميازار مرا 3
*lotus* 20275 ارسال شده در 15 فروردین، 2012 میازار موری که دانه کش است که جان دارد و جان شیرین خوش است 2
saeed99 2563 ارسال شده در 16 فروردین، 2012 میازار موری که دانه کش استکه جان دارد و جان شیرین خوش است [TABLE=width: 50%] [TR] [TD=align: center] بگفت از دل جدا کن عشق شیرین [/TD] [/TR] [TR] [TD=align: center]بگفتا چون زیم بیجان شیرین [/TD] [/TR] [TR] [TD=align: center]بگفت او آن من شد زو مکن یاد [/TD] [/TR] [TR] [TD=align: center]بگفت این کی کند بیچاره فرهاد نظامی [/TD] [/TR] [/TABLE] 4
ترانه18 8013 ارسال شده در 16 فروردین، 2012 لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری که اینسان دشمنی ، یعنی که خیلی دوستم داری 3
*lotus* 20275 ارسال شده در 16 فروردین، 2012 لطیفه ایست نهانی که عشق ازو خیزد که نام ان لب لعل و خط ز نگاریست 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 16 فروردین، 2012 من نخواهم كرد ترك لعل يار و جام مي زاهدان معذور داريدم كه اينم مذهب است 1
ترانه18 8013 ارسال شده در 16 فروردین، 2012 در دل ساغر هستی تو بجوش، من همین یک نفس از جرعۀ جانم باقیست، آخرین جرعۀ این جام تهی را تو بنوش! 2
*lotus* 20275 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 ایینه ی سکندر جام می است بنگر تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 مي نوش كه عمر جاوداني اين است خود حاصلت از دور جواني اين است هنگام گل و مل است و ياران سرمست خوش باش دمي كه زندگاني اين است 1
ترانه18 8013 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 هر چه گفتیم جز حکایت دوست در همه عمر از آن پشیمانیم سعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیم ترک جان عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم 1
AFARIN 7196 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 سعديا چون تو كجا نادره گفتاري هست يا چو شيرين سخنت نخل شكرباري هست 1
sigari 704 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 سعديا چون تو كجا نادره گفتاري هست يا چو شيرين سخنت نخل شكرباري هست [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=align: left]چون ترش باشی به تو شیرین روان خواهم فشاند [/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]رخ ترش داری که خوبم شکر شیرین کنی [/TD] [/TR] [/TABLE] 1
sigari 704 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 مگو شهد شيرين شكر فايق استكسي را كه سقمونيا لايق است [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=align: left]مرا در گریهی تلخم دو دریا بر زمین خیزد [/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]چو تو در خندهی شیرین دو چاه از ماه بنمائی [/TD] [/TR] [/TABLE] شیرین؟ 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 [TABLE=width: 100%][TR] [TD=align: left]مرا در گریهی تلخم دو دریا بر زمین خیزد[/TD] [TD][/TD] [TD=align: right]چو تو در خندهی شیرین دو چاه از ماه بنمائی[/TD] [/TR] [/TABLE] شیرین؟ خنده را تا ياد دارم شاد و شيرين و شكرريز است چهره هايي هست اما اين زمان پيش چشم ما و پيرامونمان خنده هاشان شوم و تلخ و نفرت انگيز است خنده پيروزي يغماگران سنگدل جمعي كه ميخندند خوش بر گريه هاي ديگران غافلند اينان كه چشم روزگار با سرانجام چنين خوش خنده هايي آشناست گريه هايي در پي اين خنده هاست هر واژه اي از شعر نفر قبلي رو ميتونيد انتخاب كنيد 2
sigari 704 ارسال شده در 17 فروردین، 2012 خنده را تا ياد دارم شاد و شيرين و شكرريز استچهره هايي هست اما اين زمان پيش چشم ما و پيرامونمان خنده هاشان شوم و تلخ و نفرت انگيز است خنده پيروزي يغماگران سنگدل جمعي كه ميخندند خوش بر گريه هاي ديگران غافلند اينان كه چشم روزگار با سرانجام چنين خوش خنده هايي آشناست گريه هايي در پي اين خنده هاست [TABLE=width: 100%] [TR] [TD=align: left]نگارم گر به چین با طرهی پرچین شود پیدا[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]ز چین طرهی او فتنهها در چین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]کی از برج فلک ماهی بدین خوبی شود طالع[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]کی از صحن چمن سروی بدین تمکین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]هر آن دل را که با زلف دلآویزش بود الفت[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]کجا طاقت شود ممکن کجا تسکین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]صبا کاش آن مسلسل سنبل مشکین بیفشاند[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]که از هر حلقهاش چندین دل مسکین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]شکار خویشتن سازد همه شیران عالم را[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]گر از صحرای چین آن آهوی مشکین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]کجا فرهاد خواهد زنده شد از شورش محشر[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]مگر شیرین به خاکش با لب شیرین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]من از خاک درش صبح قیامت دم نخواهم زد[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]که ترسم رخنهها در قصر حورالعین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]نشاید توبه کرد از میپرستی خاصه در بزمی[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]که ترک ساده با جام می رنگین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]نخواهد در صف محشر شهیدی خونبهایش را[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]اگر از آستین آن ساعد سیمین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]دلم در سینه میلرزد ز چین زلف او آری[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]کبوتر میطپد هر چا پر شاهین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]به غیر از روی او زیر عرق هرگز ندیدستم[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]که خورشید از میان خوشهی پروین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]چنان گفتم غزل در خوبی رعنا غزال خود[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]که گر بر سنگ بسرایم از آن تحسین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]سزد گر در بپاشد لعل او هر گه که در گیتی[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]ز صلب ناصرالدین شه، معین الدین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]بلند اختر شهنشاهی که بهر جشن او هر شب[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]مهی از پردهی گردون به صد آیین شود پیدا[/TD] [/TR] [TR] [TD=align: left]فروغی از دعای پادشه فارغ نباید شد[/TD] [TD] [/TD] [TD=align: right]دعا کن کز لب روح الامین آمین شود پیدا [/TD] [/TR] [/TABLE] هر واژه اي از شعر نفر قبلي رو ميتونيد انتخاب كنيد بهتره در ادامه نفر قبلی واژه رو هم بنویسه! 2
ارسال های توصیه شده