AFARIN 7196 ارسال شده در 17 بهمن، 2011 زبان ناطقه در وصف شوق ما لال است چه جاي كلك بريده زبان بيهُده گوست 1
Himmler 22171 ارسال شده در 19 بهمن، 2011 قلم را ان زبان نبود که سر عشق گوید باز ورای حد تقریر است شرح ارزو مندی 1
AFARIN 7196 ارسال شده در 19 بهمن، 2011 از صداي سخن عشق نديدم خوشتر يادگاري كه در اين گنبد دوار بماند 1
Himmler 22171 ارسال شده در 19 بهمن، 2011 اصل بد نیکو نگردد چونکه بنیادش بد است تربیت نا اهل را چون گردکان بر گنبد است 1
saeed99 2563 ارسال شده در 23 بهمن، 2011 چنین است رسم سرای درشت گهی پشت زین و گهی زین به پشت هم دانه امید به خرمن ماند هم باغ و سرای بی تو و من ماند سیم و زر خویش از درمی تا بجوی با دوست بخور گر نه بدشمن ماند خیام دانه ... 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 23 بهمن، 2011 دل را چو انار ترش و شيرين / خون بسته و دانه دانه ديدم زهر عالم همه عسل شد / تا شهد تو در ميانه ديدم 2
Himmler 22171 ارسال شده در 27 بهمن، 2011 خورشید حمل ,رویت دریای عسل, خویت هر زره زخورشیدت صاحب عملی گشته مولوی 2
saeed99 2563 ارسال شده در 1 اسفند، 2011 عشق دريايي كرانه ناپديدكي توان كردن شنا اي هوشمند نصیب از عمر دنیا نقد وقتست مباش ای هوشمند از بی نصیبان سعدی 3
AFARIN 7196 ارسال شده در 1 اسفند، 2011 من كه امروزم بهشت نقد حاصل ميشود وعده فرداي زاهد را چرا باور كنم؟ (حافظ) 2
Himmler 22171 ارسال شده در 1 اسفند، 2011 چو فردا بر اید بلند افتاب من و گرز و میدان و افراسیاب فردوسی 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 1 اسفند، 2011 اي آفتاب خوبان مي جوشد اندرونم يك ساعتم بگنجان در سايه عنايت 2
Himmler 22171 ارسال شده در 2 اسفند، 2011 سخره ی او افتاب سغبه ی او مشتری بنده او اسمان چاکر او روزگار خاقانی 2
goddess_s 16415 ارسال شده در 2 اسفند، 2011 روزگار چون گرگ پیری پر بلاست طعمه اش واماندگان از گله هاست 2
Himmler 22171 ارسال شده در 3 اسفند، 2011 گر ز سگ طبعی کند با تو بره گرگ اشتی ان هم ازروباه بازی دان که ان شیر نر است 2
AFARIN 7196 ارسال شده در 3 اسفند، 2011 چون چرخ به كام يك خردمند نگشت خواهي تو فلك هفت شمر خواهي هشت چون بايد مرد و آرزوها همه هشت چه مور خورد به گور و چه گرگ به دشت 1
ارسال های توصیه شده