سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ نه گریه نکردم چون 1 سال قبلش آمادگی رفته بودم... منم آمادگی رفته بودم اما بازم گریه کردم 5 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من ک اصلا گریه نکرده رو داشتم این هوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا مهسا کلاس پنجم بود من اول ما یه زنگ زود تعطیل میشدیم میرفتم تو کلاس مهسا دعای فرج میخوندم مهسا هم لبو میشد هی نیشگونم میگرفت آبروم و بردی بشین معلمشونم نبود فقط میرقصیدم و دوستاش لپمو میکشیدن میگفتن چه آبجی نمکی داری مسی هم حرص میخورد آخه اون بر عکس من آروم بود 9 لینک به دیدگاه
jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ حالا چرا گریه می کنن؟ من فقط یادمه روز اول اونم نه جشن شکوفه ها تو مدرسه گم شدم گریه کردم دنبال کلاسم می گشتم 5 لینک به دیدگاه
jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ منم روز اول گریه نکردم ولی روزهای بعد که میدیدم بقیه مامانها ته حیاط هستن و مامان من بینشون نیست دلم میشکست و چشمام اشک میافتاد..احساس میکردم مامانم دوستم نداره که نیومده اونجا بمونه تا من برم سر کلاس....هنوز یادم چه قدر احساس تنهایی و بی کسی میکردم:ws54: :ws28: 3 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من ک اصلا گریه نکرده رو داشتم این هوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامهسا کلاس پنجم بود من اول ما یه زنگ زود تعطیل میشدیم میرفتم تو کلاس مهسا دعای فرج میخوندم مهسا هم لبو میشد هی نیشگونم میگرفت آبروم و بردی بشین معلمشونم نبود فقط میرقصیدم و دوستاش لپمو میکشیدن میگفتن چه آبجی نمکی داری مسی هم حرص میخورد آخه اون بر عکس من آروم بود :ws28: 4 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ منم آمادگی رفته بودم اما بازم گریه کردم عجب... 2 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ :ws28: :ws28: :icon_redface: من یه بچه تخسی بودم اول راهنمایی که بودم اینقدر رقصیدم و ناظمم و اذیت کردم ناظممون داشت استعفا میداد:ws47: مامانم مدرسم و عوض کرد 6 لینک به دیدگاه
pianist 31129 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ :icon_redface: من یه بچه تخسی بودم اول راهنمایی که بودم اینقدر رقصیدم و ناظمم و اذیت کردم ناظممون داشت استعفا میداد:ws47: مامانم مدرسم و عوض کرد آبجی چرا کلاس رقص تاسیس نمیکنی؟؟ مطمئنم موفق میشیا... 3 لینک به دیدگاه
میلاد 24047 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من رو امادگی و مهد نبردند ...نمیدونم واس چی؟ روز اول مدرسه فقط مامانم باهام اومد بهم مدرسه رو نشون داد...گفت اینجا مدرسته بعد رفتم تو خیلی شاد و خندون هم بودم...همه بچه محلا بودند با هم بازی کردیم 7 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ :icon_redface: من یه بچه تخسی بودم اول راهنمایی که بودم اینقدر رقصیدم و ناظمم و اذیت کردم ناظممون داشت استعفا میداد:ws47: مامانم مدرسم و عوض کرد تو یکم کارت از تخس بودن گذشته بود خنده نداره :there: 3 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من رو امادگی و مهد نبردند ...نمیدونم واس چی؟ روز اول مدرسه فقط مامانم باهام اومد بهم مدرسه رو نشون داد...گفت اینجا مدرسته بعد رفتم تو خیلی شاد و خندون هم بودم...همه بچه محلا بودند با هم بازی کردیم ما که بچه محلامون تو مدرسمون نبودن، مجبور بودیم گریه کنیم خب 4 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ آبجی چرا کلاس رقص تاسیس نمیکنی؟؟ مطمئنم موفق میشیا... :icon_redface: جدا اگه یکم جو شهرمون خوب بود این کار و میکردم استعدادم خوبه تو این زمینه یادمه عروسیه داییم بود اون موقع کلاس اول بودم یعنی 21 سال پیش 19 هزار تومن کلییییی پول بود از بس که گشنگ رقصیدم به من شاباش میدادن :icon_redface: هیییییییییییییییی جووووونیییییییییییییی:ws54: 9 لینک به دیدگاه
TrueBlue 1583 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من اصلا نمی دونستم باید گریه کرد روز اول مامانم رسوندم مدرسه منم سرمو انداختم پایین رفتم تو اصلا یادم نمیاد باهاش خداحافظی کردم یا نه :4chsmu1: کلی هم کیف کردم که دیگه تو خونه نیستم که حوصله م سر بره 7 لینک به دیدگاه
maryam_alien 9904 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من اصلا نمی دونستم باید گریه کرد روز اول مامانم رسوندم مدرسه منم سرمو انداختم پایین رفتم تو اصلا یادم نمیاد باهاش خداحافظی کردم یا نه :4chsmu1: کلی هم کیف کردم که دیگه تو خونه نیستم که حوصله م سر بره عجب بچه مثبت اندیشی... 5 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من ک اصلا گریه نکرده رو داشتم این هوااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااامهسا کلاس پنجم بود من اول ما یه زنگ زود تعطیل میشدیم میرفتم تو کلاس مهسا دعای فرج میخوندم مهسا هم لبو میشد هی نیشگونم میگرفت آبروم و بردی بشین معلمشونم نبود فقط میرقصیدم و دوستاش لپمو میکشیدن میگفتن چه آبجی نمکی داری مسی هم حرص میخورد آخه اون بر عکس من آروم بود من فک میکردم مهسا جون از شما کوچیکترن؟! :icon_redface: جدا اگه یکم جو شهرمون خوب بود این کار و میکردم استعدادم خوبه تو این زمینه یادمه عروسیه داییم بود اون موقع کلاس اول بودم یعنی 21 سال پیش 19 هزار تومن کلییییی پول بود از بس که گشنگ رقصیدم به من شاباش میدادن :icon_redface: هیییییییییییییییی جووووونیییییییییییییی:ws54: 19 هزار تومن؟؟؟:w58:+شکلک افتادن فک من که پریشب که مراسم نامزدی برادرم بود فقط 15 تومن جمعیدم 5 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من فک میکردم مهسا جون از شما کوچیکترن؟! 19 هزار تومن؟؟؟:w58:+شکلک افتادن فک من که پریشب که مراسم نامزدی برادرم بود فقط 15 تومن جمعیدم نه مهسا از من 4.5 سال بزرگتر خب آخه خیلی واسه همه جالبه که یه بچه 7 ساله بتونه بابا کرم و عربی برقصه:icon_redface: 5 لینک به دیدگاه
jonny depp 8297 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ نه مهسا از من 4.5 سال بزرگترخب آخه خیلی واسه همه جالبه که یه بچه 7 ساله بتونه بابا کرم و عربی برقصه:icon_redface: من اصلا رقص بلد نیستم به من یاد بده عروسی خواهرم عین بز وایستادم نگاه کردم چون اصلا بلد نبودم برقصم 4 لینک به دیدگاه
شقایق31 40377 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ من اصلا رقص بلد نیستم به من یاد بدهعروسی خواهرم عین بز وایستادم نگاه کردم چون اصلا بلد نبودم برقصم تاپیک داره از مسیرش منحرف میشه:whistle: باشه بیا مجانی بت یاد میدم واسه عروسی خودم مردم تا خودم کنترل کنم زیاد نرقصم 3 لینک به دیدگاه
Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 مهر، ۱۳۸۹ نه مهسا از من 4.5 سال بزرگترخب آخه خیلی واسه همه جالبه که یه بچه 7 ساله بتونه بابا کرم و عربی برقصه:icon_redface: واقعا؟؟؟ خوش به حالت من اصلا رقص بلد نیستم به من یاد بدهعروسی خواهرم عین بز وایستادم نگاه کردم چون اصلا بلد نبودم برقصم خب کاری نداره که! فقط یه کمرتتو قر میدادی و دستو پاتو می حرکتیی 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده