*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 دوچشمانت خورشيد سياه است زبان ات آرزومندِ گناه است چگونه چشم پوشم از تو وقتى تمام ذره هاى من نگاهت خوشا كه يك شب مرا بگيرى از من به بوسه اى از ان لب واى از ان لب واى از اون لب اگر شبى هم به عمره من خوش افتاد خوشا خوشا همون شب اه از ان شب به چشمِ من بخوانند ترانه هاى خواهش به دست توبداند طريق نوازش به بوسه سر دهد تن ترانه شکوفتن به بوسه سر دهد تن ترانه شکوفتن از لب تو از لب من
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 بوسه هر چند که در کیش محبت کفرست کیست لبهای ترا بیندو طامع نشود؟
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 میآمد یار مست و تنها تنها با نرگس پرخمار رعنا رعنا جستم که یکی بوسه ستانم ز لبش فریاد برآورد که یغما یغما
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 رسید لب به لب و بوسه های ناب زدیم دو جام بودیم که با نیت شراب زدیم دو گل که با عطش بوسه های پی در پی به روی پیرهن سرخشان گلاب زدیم نه از هوس که ز جور زمانه!لب به شراب اگر زدیم برای دل خراب زدیم موذنا به امید که میزنی فریاد تو هم بخواب که ما خویش را به خواب زدیم
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 دریای کوچکم شو که من هم پری شوم آرام لای تاب و تبت بستری شوم هی موج موج بال وپرم را ببوسی و از بوسه ات بمیرم و خاکستری شوم هی اشک می شوی که تنم سبزتر شود من هم به دور روح تو نیلو فری شوم انگشتر عقیق سلیمانی ات کجاست تا من عروس خانه ی پیغمبری شوم من با تمام حادثه ها دست می دهم تا معدن طلای تورا مشتری شوم
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 دري بمان كه بي تو چه دلگير ميشوم دارم ميان حادثه ها پير مي شوم در بي حضور چشم تو اي طعم عاشقي از لحظه هاي زندگيم سير ميشوم انگشت اتهام به سويم نشانه رفت تنها به جرم عشق تو تحقير ميشوم سرداب هاي وحشت و سلول هاي درد بي تو اسير پنجه زنجير مي شوم چون عكس يادگاري ياران زمان عمر در زير پاي كوچه زمينگير ميشوم چون نور در ميانه منشور زندگي در هفت رنگ دلهره تكثير ميشوم حالا براي دفعه اخر مرا ببوس دارم ميان حادثه ها پير ميشوم 1
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 عشق آمد و ناگهانی از بوسه نوشت یک آیه ی آسمانی از بوسه نوشت با قرمز لبهای قشنگت تا صبح بر روی لبم رمانی از بوسه نوشت
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 امروز خراب دیشبم از بوسه لبریز حرارت و تبم از بوسه بر روی لبم بدوز لبهایت را امروز که من لبالبم از بوسه
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 تو بهاري؛به لطافت همه تن مهتابي نفس صبحي و روشنگر شب هاي مني بوسه ي گرمم و بر سرخي لب هاي توام واژه ي عشقي ودر شعر محبوب مني لب جانبخش گل آميزينه بر لب من در تنم روح بدم؛اي که مسيحاي مني مرغ دريايي ام وتشنه ي طوفان وصال بگشا حلقه ي آغوش که درياي مني
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 جام دریا از شرابِ بوسه ی خورشید لبریز است... جنگلِ شب تا سحر تن شسته در باران... خیال انگیز! ما ، به قدرِ جامِ چشمان خود، از افسون این خمخانه سرمستیم... در من این احساس: مهر می ورزیم، پس هستیم!
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 من به قر بان نگاه مست تو بوسه گاه لحظه هایم ،دست تو ای غریب جاده های سرد من ساکن پس کو چه های درد من محو احسا س قشنگت ،مانده ام واژه ها از چشم مستت، خوانده ام با نگاه تو چراغان ،گشته ام همچو چشمت، نورباران گشته ام همدم شبهای تنها یی شدم مثل شبهای تو یلدایی شدم ای سر انجام تمام هستی ام باده چشمت دلیل مستی ام من که احساس تو را بو سیده ام از می تلخ لبت ،نوشیده ام مرغ رام و سر براهت ،گشته ام غرق احساس گناهت، گشته ام دیگر از شهر غز لهایم ،مکو چ بی نگاهت ، مثنوی ها هیچ و پو چ از نگاهم خوشه غم را بچین هستی من ، مستی من را ببین...
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 می آیی و آب می شود تب هایم مهتاب تمام می شود شب هایم لب بر لب تو گذاش...بیدار شدم طعم گس بوسه می دهد لب هایم
غایب 4790 ارسال شده در 24 آذر، 2010 در تو خلاصه میشوم ، با تو زلال می شوم از پر پیراهن تو ، پر پر و بال می شوم در شب یلدایی تو ، صاحب روز می شوم صاحب تحویل شب اول سال می شوم در قفس ابری شب ، ماه اسیر بوده ام با تو رهاتر از همه ، ماه هلال می شوم با تو زلال می شوم ، پر پر و بال می شوم شعر محال می شوم ، بر این روال می شوم تا ملکوت جذبه ات ، شبانه راه می روم چون که نظر کرده ی نور لایزال می شوم برای از تو من شدن ، مرا مجال بس نبود پس از تو در هوای تو ، خود مجال می شوم خاصیت سروده ها ، تمام خواستن نبود برای از تو دم زدن ، شعر محال می شوم جز غزل شیشه ای ام ، شعر مرا سنگ بدان چون پس از این شاعر تو ، بر این روال می شوم 1
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 حالا میگی عاشق کدوم خوشبخت شدی؟ :girl_blush2: :icon_gol: 1
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 در تو خلاصه میشوم ، با تو زلال می شوماز پر پیراهن تو ، پر پر و بال می شوم در شب یلدایی تو ، صاحب روز می شوم صاحب تحویل شب اول سال می شوم در قفس ابری شب ، ماه اسیر بوده ام با تو رهاتر از همه ، ماه هلال می شوم با تو زلال می شوم ، پر پر و بال می شوم شعر محال می شوم ، بر این روال می شوم تا ملکوت جذبه ات ، شبانه راه می روم چون که نظر کرده ی نور لایزال می شوم برای از تو من شدن ، مرا مجال بس نبود پس از تو در هوای تو ، خود مجال می شوم خاصیت سروده ها ، تمام خواستن نبود برای از تو دم زدن ، شعر محال می شوم جز غزل شیشه ای ام ، شعر مرا سنگ بدان چون پس از این شاعر تو ، بر این روال می شوم خیلی قشنگ بود.............مرسی بوس نکته اصلی شعراست.......... 2
غایب 4790 ارسال شده در 24 آذر، 2010 زمستون تن عریون باغچه چون بیابون درختا با پاهای برهنه زیر بارون نمیدونی تو که عاشق نبودی چه سخته مرگ گل برای گلدون گل و گلدون چه شبها نشستن بی بهانه واسه هم قصه گفتن عاشقانه... چه تلخه...چه تلخه...باید تنها بمونه قلب گلدون مث من که بی تو نشستم زیر بارون زمستون... زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه بهاره زمستونا برای تو همیشه تو مثل من زمستونی نداری.. که باشه لحظه ی چشم انتظاری گلدون خالی ندیدی نشسته زیر بارون گلای کاغذی داری تو گلدون تو عاشق نبودی ببینی تلخه روزهای جدایی چه سخته...چه سخته...بشینم بی تو با چشمای گریون...http://i30.tinypic.com/2nlrfc1.gif 1
غایب 4790 ارسال شده در 24 آذر، 2010 نگاه کن من چه بی پروا به مرز قصه های کهنه می تازم نگاه کن با چه سرسختی تو این سرما برای عشق یه فصل تازه می سازم یه فصل پاک یه فصل امن و بی وحشت برای تو که یه گلبرگ زود رنجی یه فصل گرم وراحت زیر پوست من برای تو که با ارزش ترین گنجی نگاه کن من به عشق تو چه لیلاوار تن یخ بسته پروازو میبوسم بیا گرم کن منو با سرخی رگ هات من اون رگ های پر آوازو میبوسم بیا هیچکس مثل من و تو عاشق نیست مثل ما عاشق و همسایه و همدم بیا از شیشه ی سخت و بلند عشق مثل ارابه ی نور رد بشیم باهم نگاه کن من چه شبنم وار چه شبنم وار به استقبال دستای خزون میرم هراسم نیست از این سرمای ویرانگر برای تو من عاشقانه میمیرم
*mishi* 11920 مالک ارسال شده در 24 آذر، 2010 لبهای ترانه داغ از بوسه ی توست گل واژه ی عشق در گل خنده ی توست لبهای تو بوسیدنی و شیرین اند هیهات که دل بر کنم از بوسه ی تو آغوش تو گرم و خواستنی است ای گل من آغوش گشا که جان دهم در بر تو
ارسال های توصیه شده