shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۹۰ ادامه ی ارتفاع --- > جدول دقیق فاصله ها جدول زیر بنیه ی فاصله های گوناگون و تعداد پرده های هر یک را نشان میدهد: نکات جدول: 1.در ستون اول عدد فاصله ها و در ستون های بعدی بنیه های مختلفی که هر یک از آنها می تواند داشته باشد درج شده است. 2.اعداد موجود در این جدول تعداد پرده ها را نشان می دهد. 3.فاصله های یکم ، چهارم ، پنجم و هشتم سه بنیه ای هستند در نتیجه این فاصله ها بنیه های بزرگ و کوچک ندارند. 4. فاصله های دوم ، سوم ، ششم و هفتم چهار بنیه ای هستند و این فاصله ها بنیه ی درست ندارند. 5. همه ی فاصله ها چه سه بنیه ای و چه چهار بنیه ای دارای بنیه های افزوده و کاسته هستند. 7 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۹۰ ادامه ی ارتفاع --- > فاصله های ساده و ترکیبی (قسمت دوم) پیش از این با فاصله های ساده و ترکیبی و شیوه ی ساده کردن فاصله های ترکیبی آشنا شدیم ، اینجا لازم است که به یک نکته دیگر در ارتباط با فاصله های ترکیبی توجه شود. هنگام ساده کردن فاصله های ترکیبی نباید بنیه ی فاصله را هیچ تغییری بدهیم برای مثال فاصله ی ترکیبی دوازدهم درست ، پس از ساده شدن به فاصله ی پنجم درست تبدیل میشود. پس هنگام ساده کردن فاصله های ترکیبی ، بنیه ی فاصله ثابت میماند. 7 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 اسفند، ۱۳۹۰ ادامه ی ارتفاع --- > معکوس فاصله هر فاصله ی ساده ای را میتوان معکوس کرد. معکوس فاصله خود فاصله ای جدید می باشد برای معکوس کردن یک فاصله ساده کافیست عدد 9 را منهای عدد فاصله کنیم. در واقع باید از هم تفریق کنیم. عدد فاصله – 9 =فاصله معکوس برای مثال اگر از ما معکوس فاصله ی پنجم را بخواهند عدد 9 را منهای عدد 5 کرده و به جواب 4 میرسم در نتیجه فاصله ی چهارم ، معکوس فاصله ی پنجم می باشد. حال باید به این نکته توجه داشته باشید که بنیه ی معکوس های هر فاصله با هم متفاوت است در نتیجه باید مطالب زیر را به خاطر بسپارید: هر فاصله ی درست در معکوس خود نیز درست میباشد. هر فاصله کوچک در معکوس خود بزرگ می شود. هر فاصله ی بزرگ در معکوس خود کوچک می شود هر فاصله ی کاسته در معکوس خود افزوده می شود. هر فاصله ی افزوده در معکوس خود بزرگ می شود. مثال: معکوس فاصله ی ششم افزوده میشود سوم کاسته 6 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 اسفند، ۱۳۹۰ ادامه ی ارتفاع --- > فاصله های مطبوع و نامطبوع اگر دو نت یک فاصله را پشت سر هم و یا همزمان اجرا کنیم ممکن است صدای تولید شده خوش آیند و یا ناخوش آیند حس بشود. البته تشخیص دادن این که یک فاصله خوش آیند و یا نا خوش آیند می باشد یک امر نسبی و تا حدودی شخصی میباشد. با این حال بنا به نظر اکثریت موسیقیدانان یک تقسیم بندی بین این فاصله ها (هشت فاصله ی ساده) انجام شده و به یک نتیجه نسبی رسیده اند. در این تقسیم بندی دو گروه فاصله داریم که گروه اول فاصله های خوش صدا (مطبوع) و گروه دوم فاصله های بد صدا (نامطبوع) میباشند در ضمن باید توجه داشته باشید که فاصله ها در خوشایند بودن و نبودن یکسان نیستند در واقع بعضی بیشتر و بعضی کمتر این خصوصیتها را دارند. این تقسیم بندی به شکل زیر میباشد : 1- فاصله های مطبوع : فاصله های هم صدا (یکم درست ) ، هشتم درست ، پنجم درست ، چهارم درست ، ششم بزرگ ، ششم کوچک ، سوم بزرگ و سوم کوچک 2- فاصله های نامطبوع : اگر بخواهیم به ترتیب از بدترین به کمتر بد بنویسیم : هفتم بزرگ ، دوم کوچک ، هفتم کوچک ، دوم بزرگ و همه ی فاصله های افزوده و کاسته در این گروه قرار میگیرند. توجه داشته باشید که منظور از نامطبوع این نیست که این فواصل مورد نیاز نیستند و یا هیچگاه مورد استفاده قرار نمیگیرند ، بلکه در اکثر موسیقی های معروف دنیا این فاصله ها نیز مورد استفاده قرار گرفته اند. در مورد این تقسیم بندی نظریه های گوناگونی وجود دارد برای آشنایی بیشتر با این مبحث بایستی علم هارمونی را بیاموزید که ما وارد آن نمیشویم. 4 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 فروردین، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > دانگ(تتراکورد) به چهار نت متوالی (پشت سر هم) در صورتی که بین نت اول و چهارم فاصله ی چهارم درست باشد یک دانگ (تترا کورد) میگویند. دانگ یا تتراکورد سه فاصله را درون خود جا داده است ، برای مثال ما چهار نت زیر را به صورت متوالی فرض میکنیم : همانطور که میبینید هر تتراکورد سه فاصله را در درون خود جای داده است : 1.فاصله ی بین نت اول و دوم 2.فاصله ی بین نت دوم و سوم 3.فاصله ی بین نت سوم و چهارم این سه فاصله ی میانی در هر تتراکورد ممکن است فاصله های متفاوتی داشته باشد. اما در هر صورت فاصله ای که در تتراکورد به هیچ وجه تغییر نمیکند فاصله ی بین نت اول و چهارم تتراکورد است که حتما باید چهارم درست باشد. در دانگ ها یک نت همیشه از دیگر نت ها مهم تر است و بر سایر نت ها تسلط بیشتری دارد که به آن نت ایست میگوییم . به عبارتی دیگر نیروی جاذبه ی نت ایست از سایر نت ها در یک آهنگ بیشتر است .( در پستهای آینده بیشتر با این موضوع آشنا خواهیم شد) 5 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 فروردین، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > گام قسمت اعظم آهنگسازی در موسیقی غرب بر اساس گام های ماژور و مینور میباشد که با آنها آشنا خواهیم شد. البته گام در موسیقی ایرانی و برخی از کشورها به گونه های دیگر است ، امّا ما به گامهای موسیقی غربی یعنی گامهای ماژور و مینور خواهیم پرداخت. تعریف ابتدایی گام: همانطور که میدانیم اگر از یک نت به طور متوالی بالا برویم در نت هشتم به اکتاو بالای نت اول میرسیم ، به این توالی مرتب نت ها گام میگویند. هر گامی را با نت آغازش می شناسند برای مثال در شکل زیر گام دو را مشاهده میکنید : هر یک از نتهای موجود در یک گام درجه ای مخصوص به خود دارد که در پستهای بعدی با آن آشنا خواهیم شد. 4 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > نام و نقش درجه های گام هر یک از نت های یک گام یک درجه از آن گام محسوب میشوند. نت اول یک گام را درجه ی اول می گویند و به همین ترتیب ادامه می دهند ، مانند شکل زیر: نکته ای که باید به آن توجه شود این است که درجه های گام ها را معمولا با اعداد رومی نشان میدهند و لازم است این چند عدد بسیار ساده ی رومی را به خاطر بسپاریم: چون نت های این گام به تدریج زیر تر می شوند این نوع گام را گام بالا رونده می نامند و در اینجا چون گام ما دو می باشد آن را گام بالا رونده ی دو می نامیم. حال میخواهیم از نت دو ، یک گام پایین رونده بسازیم . به شکل زیر توجه کنید : باید متذکر شویم که فاصله ی میان درجه ها در هر گام با دیگری متفاوت است. بعبارت دیگر گامها از نظر فاصله های میان درجه های متوالی دارای الگوی متفاوت و ویژه ای هستند. برای مثال الگوی فاصله ها در گام دو را مشاهده کنید : در هر گامی هر یک از درجه های گام دارای نقش و اهمیتی متفاوت است و در میان درجه ها نت آغاز یا مبدا که گام را با آن نام گذاری میکنند مهم ترین نت گام محسوب میشود. الگوی فاصله های میان درجه های یک گام تاثیری مهمی بر حالت عاطفی گام مورد نظر دارد . هر یک از این الگو ها نامی ویژه دارند مانند ماژور یا مینور که با آنها آشنا خواهیم شد. هر یک از درجه های یک گام مثل شخصیت های یک نمایش و یا سمت های مختلف یک اداره مانند رییس ، معاون و....در ارتباط با سایر درجه های گام نقش و وظیفه ای مخصوص دارند و با توجه به این نقش نام ویژه ای هم برای خود دارند. در شکل زیر درجه ها نوشته شده است و نام آنها زیرشان ذکر گردیده است: 4 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 اردیبهشت، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > گام ماژور یکی از الگوهای میان درجه ای گام ماژور نام دارد. اگر الگوی فاصله های میان درجه های متوالی یک گام مانند الگوی زیر باشد آن را گام ماژور یا گام بزرگ می نامند : همانطور که در شکل بالا ملاحظه میکنید در یک گام ماژور فاصله ی میان درجه های سوم و چهارم و نیز هفتم و هشتم نیم پرده است و میان سایر درجه های متوالی یک پرده است . به گام زیر توجه کنید : این همان گامی است که قبلا با آن آشنا شده ایم و آن را گام دو نامیدیم. حال میبینیم که الگوی فاصله های میان درجه های آن همان الگوی گام ماژور است. در نتیجه میتوانیم گام بالا را گام دو ماژور بنامیم. اکنون میخواهیم یک گام با الگوی ماژور از نت سل بسازیم. در واقع میخواهیم گامی به نام سل ماژور تشکیل دهیم: ابتدا نت ها را به طور متوالی از سل تا سل اکتاو بالا مینویسیم . سپس الگوی میان درجه ها در حالت طبیعی را به ترتیب بررسی میکنیم و میبینیم که فاصله های میان درجه های ششم و هفتم و درجه های ششم و هشتم با الگوی گام ماژور متفاوت است : حال باید کاری بکنیم که فاصله های این گام مانند گام ماژور بشود . برای این کار ابتدا باید فاصله ی بین نت های می و فا را از نیم پرده به یک پرده تغییر دهیم: برای این کار نت فا را نیم پرده زیر میکنیم و به آن یک دیز میدهیم. در مرحله بعد باید فاصله ی نت های فا و سل (درجه هفتم و هشتم) را از یک پرده به نیم پرده تغییر بدهیم. اگر کمی دقت کنیم میبینیم که با همان دیز کردن نت فا در مرحله ی اول فاصله ی نت فا و سل هم به حالت مورد نظرمان تغییر میکند و تغییر دیگری لازم نیست: بنابرین در گام سل ماژور فقط یک نت تغییر یافته وجود دارد (فا دیز) و بقیه بدون تغییر و یا همان بکار هستند . حال بیایید با هم گام می ماژور را تشکیل دهیم: ابتدا از نت می تا اکتاو بالای آن را به ترتیب مینویسیم سپس فاصله های میان درجه هایش را مشخص میکنیم: حال الگوی به دست آمده را با الگوی گام ماژور مقایسه میکنیم و میبینیم که از همان ابتدا با گام ماژور متفاوت است. میان درجه های اول و دوم گام ماژور یک پرده فاصله میباشد برای همین نت فا را نیم پرده زیر میکنیم و به آن دیز می دهیم. در این صورت باید نت بعدی یعنی سل را نیز نیم پرده زیر کرده تا فاصله ی آن با فا دیز یک پرده شود. حال این روند را ادامه میدهیم و در نهایت به این نتیجه میرسیم که در گام می ماژور چهار نت تغییر یافته وجود دارد : فا دیز ، سل دیز ، دو دیز ، و ر دیز یعنی برای تشکیل یک گام می ماژور لازم است درجه های دوم و سوم و ششم و هفتم گام را نیم پرده ی کروماتیک بالا ببریم. حال گام می ماژور را با تغییرات گفته شده ملاحضه کنید : با توجه به مطالبی که بیان شد حال باید بتوانیم گام های ر ماژور ، لا ماژور ، سی ماژور و سل ماژور را نیز با همین آموخته ها تشکیل دهیم که آن را بعنوان تمرین بعهده ی شما قرار میدهیم. نکته : نت آغاز گام هم میتواند یک نت دیز دار یا بمل دار باشد. برای مثال میخواهیم یک گام با الگوی ماژور از دو دیز ( در واقع یک گام دو دیز ماژور) بسازیم : اگر توجه کرده باشید تا کنون همه ی نت های تغییر کرده ی ما از نشانه ی دیز استفاده کرده اند. حال باید بدانید که بعضی از گام ها هستند که برای تبدیل آنها به یک الگوی ماژور باید از علامت بمل استفاده کنیم. برای مثال تلاش میکنیم که یک گام ماژور از نت فا بسازیم در واقع می خواهیم یک گام فا ماژور بسازیم : در مثالی دیگر میخواهیم گام لا بمل ماژور را تشکیل دهیم : شما میتوایند بعنوان تمرین گام های سی بمل ماژور ، می بمل ماژور ، ر بمل ماژور ، سی بمل ماژور ، دو بمل ماژور و فا بمل ماژور را نیز تشکیل دهید . 3 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > دانگ های گام ماژور هر گام ماژور از دو دانگ تشکیل شده است ( به شکل زیر توجه کنید) : پس می توان نتیجه گرفت که گام ماژور از دو دانگ تشکیل شده است و در بین دانگهای گام ماژور یک پرده فاصله وجود دارد. در نتیجه به آنها دانگ های منفصل می گویند. نکته ی دیگری که باید در مورد دانگ های گام ماژور به آن توجه کنید این است که از دو دانگ شبیه به هم به وجود آمده است که فواصل یکسانی دارند مانند شکل زیر : همانطور که در بالا میبینید این دانگ تشکیل شده است از فواصل : دوم بزرگ ، دوم بزرگ ، دوم کوچک یا همان فواصل پرده ، پرده ، نیم پرده از این پس به هر دانگی که از چنین فواصلی به وجود آمده باشد دانگ ماژور می گوییم. با این که دو دانگ گام ماژور از نظر ظاهری بسیار شبیه به هم هستند اما تفاوتی با هم دارند که در شکل آن ها را نمی بینیم و آن تفاوت این است که نت ایست در دانگ اول ، درجه ی اول دانگ می باشد و در دانگ دوم ، درجه ی چهارم دانگ می باشد . 3 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > تونالیته و مودالیته در زیر به گام سل ماژور که تشکیل داده ایم توجه کنید : همانطور که یاد گرفتیم در گام بالا نت سل ، نت اصلی گام است و در این گام نت فا ، دیز می باشد . حال اگر ما یک ملودی در این گام بسازیم هم همین ویژگیها را دارد ، یعنی در ملودی ما هم فا ، دیز است و سل نت اصلی ما می باشد . برای مثال ما یک ملودی در گام سل ماژور می سازیم: آهنگ بالا بر روی نت سل خاتمه یافته است و این نشان دهنده ی اهمیت این نت است و پایان یافتن یک ملودی بر روی نت اصلی یک امر بسیار قطعی و طبیعی است. همانطور که گفتیم چون در گام سل ماژور نت فا ، دیز بود در ملودی ما هم فا همیشه دیز است. در بالا چون نت اصلی و پایه ی ما نت سل بود می گوییم تونالیته ی ما تونالیته ی سل است. و چون در الگوی گام ماژور قرار داشتیم می گوییم این ملودی در مد ماژور است . در واقع تونالیته ی یک ملودی نت اصلی و مرکزی را نشان می دهد و مودالیته نشان دهنده ی الگوی فاصله های میان نت ها می باشد. ما تا کنون فقط با مد ماژور آشنا شده ایم. 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 28 خرداد، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > موسیقی تونال به هر نوع موسیقی که در آن یک نت ( یک درجه از گام یا دانگ ) بر سایر نتها و درجه ها برتری و تسلط داشته باشد موسیقی تونال می گویند. به این ترتیب بخش عظیمی از موسیقی جهان از جمله موسیقی ایرانی موسیقی تونال محسوب می شود. 3 لینک به دیدگاه
اميرحسين خان 14 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 تیر، ۱۳۹۱ سلام ياران . خرسندم از آشنايي با شما. به اعتقاد من هيچ امري نميتواند آرامش و انرژي و ميل به زندگي را به اندازه موسيقي در زندگي انسان ارتقا بخشد.به طور مثال آواز خواندن باعث ترميم سلول هاي مرده يا آسيب ديده مغز ميشود.توصيه من به شما عزيزان اين است كه در كنار تحصيلات و تفريحات خودتان،موسيقي را نيز در برنامه كارتان بگنجانيد. با سپاس. اميرحسين 4 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 تیر، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > نشانه های سر کلید به ملودی زیر که در گام لاماژور ساخته شده است توجه کنید می بینیم که در کنار نت های فا ، دو و سل ، علامت دیز قرار گرفته است. زیرا همانطور که می دانید در گام لاماژور درجه های سوم و ششم و هفتم گام باید نیم پرده بالا روند اما وجود این همه علامت در خطوط مخصوصاً وقت هایی که دو و سه برابر از این هستند خواندن نت را بسیار سخت و اجرای آن را دشوار می کند برای حل این مشکل از نشانه های ترکیبی یا همان نشانه های سر کلید استفاده می کنیم. نشانه های ترکیبی بمل ها و دیزهایی هستند که در ابتدای حامل بعد از کلید سل نوشته می شوند. این نشانه ها نت هایی را که در طول قطعه قرار است تغییر کنند نشان میدهند و از تکرار آنها و سردرگمی جلوگیری میکنند. قطعه قبلی را با استفاده از نشانه های ترکیبی مینویسیم و با هم از نظر ظاهر مقایسه می کنیم: همانطور که دیدید با نشانه های ترکیبی خواندن نت ها بسیار ساده می شود. چند نکته: 1.نشانه های ترکیبی در همه ی قطعه تاثیر دارد و اعتبار دارد مگر اینکه نشانه ی تغییر دهنده ای در طول قطعه بیاید. 2.هر نتی که در نشانه های ترکیبی تغییر کرده باشد در اکتاو های دیگر نیز تغییر می کند برای مثال اگر نت فا روی خط پنجم در نشانه های ترکیبی دیز شده باشد در اکتاوهای دیگر هم دیز محسوب می شود. 3.در موسیقی غربی نشانه های ترکیبی یا فقط بمل هستند و یا فقط دیز و از ترکیب این دو به هیچ وجه استفاده نمیشود. در موسیقی ایرانی این موضوع صدق نمیکند. 4.نشانه های ترکیبی ترتیب خاصی دارند که در آیند آنها را خواهیم شناخت همچنین یاد میگیریم چگونه می توان از روی نشانه های ترکیبی تونالیته ی گام مورد نظر را مشخص کرد. 3 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 24 تیر، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > گام های ماژور دیز دار به جز گام دو ماژور که همه نت های آن بکار هستند (هیچ نشانه ترکیبی ندارند) سایر گامهای ماژور با نشانه های ترکیبی مخصوص به خود نمایش داده می شوند. گام ها یا دیز دار هستند یا بمل دار هستند. ابتدا با گامهای دیز دار و سپس با گامهای بمل دار آشنا می شویم. اگر طبق قوانینی که آموختیم بخواهیم نشانه های گام سل ماژور را پیدا کنیم به یک نشانه و آن هم فا دیز میرسیم بنابرین سر کلید گام سل ماژور را به این شکل می نویسیم: حال بیایید نشانه های گام ر ماژور را پیدا کنیم که در نتیجه به دو علامت فا دیز و دو دیز میرسیم و آن را در سر کلید به این شکل نشان می دهیم: در گام بعدی اگر لاماژور را بررسی کنیم به سه نشانه ی تغییر دهنده میرسیم. اگر این روال را ادامه دهیم در نهایت به گام دو دیز ماژور میرسیم که بیشترین دیزها را در میان گامها دارد و در سر کلید به شکل زیر نشان داده میشود: توالی دیز ها : گفتیم که دیز ها در نشانه ی ترکیبی (سر کلید ) به ترتیب خاصی در کنار هم قرار میگیرند اگر در گامی فقط یک نت با نشانه ی دیز تغییر یافته باشد آن نت فا دیز است و اگر در گامی دو نت با نشانه ی دیز تغییر یافته باشد آن دو نت فا دیز و دو دیز هستند و اگر سه دیز باشد آن سه فا دیز و دو دیز و سل دیز هستند و... شما باید توالی دیز ها را حفظ کنید و به خاطر بسپارید. برای این کار کافی است نخستین دیز یعنی فا دیز را به خاطر بسپارید دیز بعدی فاصله ی پنجم درست از فا دیز یعنی دو دیز است و دیز سوم هم فاصله ی پنجم درست از دو دیز یعنی سل دیز است و... در انتها ما هفت دیز داریم که همه ی آن ها را مثل شیوه ی بالا می توان به کمک نت فا دیز به دست آورد که در نهایت به این ترتیب می رسیم: فا دیز ، دو دیز ، سل دیز ، ر دیز ، لا دیز ، می دیز ، سی دیز که روی سر کلید به این شکل نشان داده می شوند: روش یافتن تونیک گامهای ماژور از روی توالی دیز ها : بعضی مواقع ممکن است به ما تعدادی دیز بدهند در سر کلید و بگویند این چه گام ماژوری است. برای این کار ابتدا دیز ها را به ترتیبی که در بحث قبل یاد گرفتیم کنار هم قرار می دهیم. در مرحله بعد آخرین دیز را نیم پرده ی کروماتیک بالا میبریم. نت به دست آمده تونیک گام ماژور ما میباشد. برای مثال فرض کنید نشانه های ترکیبی ما سه نشانه ی ترکیبی باشد ، طبق ترتیبی که یاد گرفتیم این سه دیز باید فا دیز ، دو دیز و سل دیز باشند. حال برای یافتن تونیک این گام از آخرین دیز نیم پرده ی دیاتونیک بالا می رویم و به گام لاماژور میرسیم. 3 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مرداد، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > گام های ماژور بمل دار اکنون میدانیم که گامهای ماژور دیز دار چگونه به دست می آیند حال با گام های ماژور بمل دار آشنا می شویم. اگر به ما بگویند گام فا ماژور را تشکیل بدهید در نتیجه به یک نشانه ی ترکیبی بمل میرسیم و آن سی بمل است که به این شکل نشان داده می شود: و یا اگر از روی نت سی بمل بخواهیم یک گام ماژور یعنی سی بمل ماژور را بسازیم به دو نشانه ی بمل میرسیم آن دو نشانه سی بمل و می بمل میباشند که به این شکل نشان داده میشود : با تکرار این عمل روی گام های دیگر به گام دو بمل ماژور می رسیم که در بین گام های ماژور بیشترین بمل را دارد. که به این شکل نشان داده می شود: ( ترتیب بمل ها را به رودی فرا میگیریم ) توالی بمل ها : بمل ها هم مانند دیز ها ترتیب خاصی دارند. نخستین بمل ، سی بمل است برای بدست آوردن بمل های بعدی به فاصله ی چهارم درست رو به بالا حرکت می کنیم که به این بمل ها می رسیم : سی بمل ، می بمل ، لا بمل ، ر بمل ، سل بمل ، دو بمل ، فا بمل که روی سر کلید به این شکل نوشته می شود : اگر دقت کرده باشید توالی بمل ها دقیقا بر عکس توالی دیز ها می باشد. نکته : همه ی گامهایی که نشانه ی بمل دارند در اسم خود تونیک هم بمل دارند (مانند: سی بمل ماژور ، دو بمل ماژور و...) تنها گامی که در اسم بمل ندارد ولی نشانه ی ترکیبی بمل دارد نت فا ماژور است که یک نشانه ی ترکیبی بمل دارد و آن سی بمل است. روش یافتن تونیک گام های ماژور از روی توالی بمل ها : روش یافتن تونیک گام های ماژور بمل بسیار ساده است ، در بعضی مواقع به ما نشانه های ترکیبی گامی را می دهند و میگویند مربوط به کدام تونیک و گام است. در توالی بمل ها ، بمل قبل از آخر تونیک گام مورد نظر است. برای مثال از ما میخواهند تونیک گامی را پیدا کنیم که سه بمل داشته باشد که می شود : سی بمل ، می بمل ، لا بمل در این صورت بمل ما قبل آخر می بمل است در نتیجه گام ما می بمل ماژور است. نکته : تنها گام بمل داری که از این روش به دست نمی آید گامی است که یک علامت بمل داشته باشد و آن سی بمل باشد. در این صورت آن گام فا ماژور است و این استثنا را باید به خاطر بسپارید. روش یافتن نشانه های ترکیبی در گام های ماژور بمل دار : همانطور که گفتیم به جز فا ماژور همه ی گامهای ماژوری که نشانه ی بمل دارند خود نت تونیک شان هم یک نت بمل است. در مواقعی نام نت و تونیک را میدهند و می گویند در الگوی ماژور چه نشانه های ترکیبی به خود میگیرد ؟ برای این کار باید ببینیم که نت داده شده حتما یا بمل باشد یا اینکه نت فا باشد (استثنا) بعد از این شروع میکنیم توالی بمل ها را به ترتیب مرور میکنیم هر وقت به تونیک گفته شده رسیدیم یک بمل دیگر را نیز میشماریم و به این ترتیب نشانه ی گام مورد نظر را پیدا می کنیم. برای مثال از ما میخواهند نشانه های گام لا بمل ماژور را بدست بیاوریم. ابتدا توالی بمل ها را مرور می کنیم و میبینیم که لا بمل سومین بمل است و یک بمل از آن بالاتر میرویم یعنی بمل چهارم که میشود ر بمل در واقع گام لا بمل ماژور چهار بمل دارد: سی بمل ، می بمل ، لا بمل ، ر بمل 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 شهریور، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > گام های آنارمونیک (مترادف) گامهایی که تونیک آنها یا یک دیگر آنارمونیک هستند گامهای آنها نیز آنارمونیک نامیده می شود. برای مثال گام فا دیز ماژور (با شش نشانه ی ترکیبی دیز) و گام سل بمل ماژور ( با شش نشانه ی ترکیبی بمل ) گام های آنارمونیک هستند. گامهای آنارمونیک کاملا" مثل هم صدا می دهند و در واقع اجرای عملی گامهای مترادف اجرای یک گام واحد است که فقط نت های آنها اسامی مختلفی دارند. بعضی از گامهای آنارمونیک: 1.دو دیز ماژور و ر بمل ماژور 2.فا دیز ماژور و سل بمل ماژور 3.سی ماژور و دو بمل ماژور 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- > نشانه های موقتی ( عرضی) نشانه های عرضی نشانه های تغییر دهنده ای هستند که بر خلاف نشانه های ترکیبی در سراسر قطعه تاثیر ندارند و فقط در یک میران تاثیر و اعتبار دارند. برای مثال به ملودی زیر نگاه کنید : در ملودی بالا نت های فا و دو در سر کلید دیز شده اند و به این معناست که در همه ملودی این نت ها دیز هستند. اما جایی آهنگ ساز میخواهد برای چند ضرب کوتاه فقط نت لا را دیز کند برای این کار اگر لا دیز را به سر کلید اضافه کنید لا برای همیشه دیز می شود. برای حل این مشکل از نشانه ی عرضی استفاده می کنند. این نشانه ها در وسط نت هرجایی که ما بخواهیم می آیند و تا پایان میزانی که در آن قرار دارند اعتبار دارند ولی در میزان بعد به حالت اولیه بر میگردند برای مثال در شکل بالا لا در میزان آخر دیز شده است و اگر یک بار دیگر هم در این میزان از لا استفاده می شد (بدون علامت دیز ) باید به صورت دیز دار اجرا میشد . ولی در میزان بعدی باید به حالت اول بر میگشت و یا این که دوباره از علامت دیز استفاده می شد. در بعضی مواقع میتوانیم نتی را که در سرکلید تغییر کرده است را نیز با نشانه های عرضی تغییر دهیم ( مانند شکل زیر که می در سر کلید بمل شده است اما ما آن را بکار کرده ایم. در اینجا بکار هم نشانه ی تغییر دهنده محسوب می شود) در مواقعی ما نتی را در یک میزان تغییر می دهیم و همانطور که گفتیم تا آخر میزان این تغییر پا بر جاست اما ما میخواهیم در همین میزان یک بار دیگه از آن نت در حالت اولیه خود استفاده کنیم برای این کار باید دوباره از یک نشانه ی عرضی که نت را به حالت اول ببرد استفاده کنیم . (قواعد گفته شده مربوط به نشانه های عرضی را به یاد بیاورید ) برای مثال در شکل بالا می که در حالت عادی بمل است را در میزان دوم بکار کرده ایم و در همان میزان برای این که به حالت اول برگردد از نشانه ی بمل استفاده کرده ایم و آن را به حالت اول برگردانده ایم. نکته ی دیگری که در مورد نشانه های عرضی قابل ذکر است این موضوع است که بر خلاف نشانه های ترکیبی که علامت یک نت بر تمام اکتاوها تاثیر دارد در نشانه های موقتی تاثیر علامت فقط در همان نت و همان اکتاو می باشد و بر دیگر اکتاوها تاثیری ندارد. 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- >گام مینور همانطور که قبلا گفتیم موسیقی غربی از گامهای ماژور و مینور تشکیل شده اند و ما با گامهای ماژور آشنا شدیم ، حال به گامهای مینور میپردازیم : در موسیقی غربی سه نوع گام مینور (کوچک) وجود دارد: 1.مینور تئوریک یا طبیعی 2. مینور هارمونیک 3. مینور ملودیک 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 22 مهر، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- >گام مینور تئوریک ( طبیعی ) اگر درجه ششم هر گام ماژور را مبنای تشکیل یک گام جدید قرار دهیم و هشت نت متوالی پیش برویم الگوی جدیدی به وجود می آید که به آن مینور تئوریک می گویند. برای مثال ما درجه ششم گام دوماژور را مبنا قرار داده ایم و یک گام مینور تئوریک تشکیل داده ایم : الگوی بالا اگوی گام ماژور است همانطور که میبینید بین درجه های "دو و سه" و "پنج و شش" فاصله ی نیم پرده ای وجود دارد و در بین بقیه ی درجه ها فاصله ی تمام پرده وجود دارد. در این صورت اگر گام مینور تئوریک را به دو دانگ تقسیم کنیم الگوی زیر برای گام مینور تئوریک به دست می آید : در بالا میبینیم که دو دانگ با هم تفاوت دارند و شما باید این الگوی فاصله را به خاطر بسپارید. چون هر گام مینور تئوریک از یک گام ماژور به وجود آمده است آن را گام مینور نسبی آن گام ماژور می گوییم. روش یافتن گام مینور از روی نشانه های ترکیبی: در مواردی ممکن است به ما نشانه های ترکیبی بدهند و از ما نام تونیک مینور این نشانه ها را بخواهند. ما باید از این شیوه استفاده کنیم : ابتدا تونیک ماژور آن نشانه ها را به دست می آوریم (همانطور که قبلا آموختیم) سپس از تونیک ماژور به دست آمده یک سوم کوچک به سمت پایین حرکت میکنیم تا تونیک گام مینور به دست آید. برای مثال به ما دو نشانه ی ترکیبی دیز میدهند که میشود فا دیز ، دو دیز : ما ابتدا تونیک ماژور این نشانه ها را پیدا میکنیم که ر ماژور میشود. سپس از نت ر یک سوم کوچک پایین می آییم تا به تونیک مینور برسیم که جواب نت سی میشود. در واقع این نشانه های ترکیبی مربوط به سی مینور هستند. اگر ماژور این نشانه ها را بخواهند که همان ر ماژور میباشد به اصطلاح میگوییم: مینور نسبی گام ر ماژور ، سی مینور میباشد. 2 لینک به دیدگاه
shadmehrbaz 24772 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آبان، ۱۳۹۱ ادامه ی ارتفاع --- >گام مینور هارمونیک هر یک از درجه های گام نسبت به یکدیگر دارای قدرت جذب متفاوتی میباشند. برخی از آنها دارای جاذبه ی کمتری بوده و میل زیاده به حرکت به سوی نت مجاور در جهت بالا یا پایین دارند. بعضی دیگر هم دارای جاذبه ی بیشتر بوده و تمایل کمتری به رفتن به سوی نت های دیگر از خود نشان می دهند. در گامهای ماژور درجه هفتم که نیم پرده از تونیک پایین تر است دارای کمترین جاذبه می باشد . قبلا درجه ی هفتم گام ماژور را محسوس نامیدیم ، هنگام شنیده شدن این نت به خاطر جاذبه ی کمی که دارد و از طرفی جاذبه ی زیادی که نت اکتاو دارد و فاصله ی نیم پرده ای که میان این دو وجود دارد با شنیدن درجه هفتم میل و احساس شدیدی در شنونده برای شنیدن اکتاو به وجود می آید. اما در گام مینور تئوریک درجه ی هفتم را نمیتوان محسوس نامید و آن حس میل به حرکت به سمت اکتاو وجود ندارد زیرا فاصله ی محسوس و اکتاو در مینور تئوریک یک پرده می باشد از طرفی در موسیقی چند صد سال اخیر فاصله ی نیم پرده ای میان محسوس و اکتاو برای فرود و حس خاتم در موسیقی بسیار اهمیت یافته است. در نتیجه فاصله ی یک پرده ای میان درجه ی هفتم و هشتم گام مینور تئوریک یک عیب بزرگ محسوب می شود و عملا در موسیقی از چنین گامی استفاده نمیشود. به همین خاطر است که آن را مینور تئوریک مینامند. برای رفع این نقص موسیقی دانان به اصلاح این گام پرداخته و درجه هفتم گام مینور تئوریک را نیم پرده ی کروماتیک بالا برده اند تا گام دارای نت محسوس شود. به این ترتیب الگوی فاصله میان درجه های گام به شکل زیر در آمد و آن را مینور هارمونیک نامیدند. از دیگر ویژگی های این گام وجود فاصله ی یک و نیم پرده ای میان درجه های ششم و هفتم است. برای مثال لامینور (تئوریک) که از دو ماژور گرفته شده است و هیچ نشانه ی ترکیبی ندارد اگر بخواهیم بصورت مینور هارمونیک در بیاوریم باید درجه ی هفتم آن یعنی سل را نیم پرده بالا ببریم : 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده