رفتن به مطلب

شعرهای لعنتی ...!


ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

دیگر هیچ زمینی را به امید مترسک

به زیر کشت نخواهم برد،

چرا كه من ديده ام يك آسمان كلاغ،

رقص باران را،

در كلاه مترسك به ريشخند گرفته اند

  • Like 8
  • پاسخ 353
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

ارسال شده در

بعضـے ها خود را یکـرنگ مے پنــدارند

آرے بہ راسـتے یک رنـگند

اما سـپـــیـــد

کافیســت یکــبار

با منشــورِ گذرِ زمـان دیدشـان

تا فهمــید همہ رنـــگهاےعالم را بلــدند

  • Like 8
  • 4 هفته بعد...
ارسال شده در

روزگار لعنتی

 

هــر سازی که زدی رقصیدم

 

بی انصاف یکبار هم تو به ساز من برقص

 

ببیـــن

 

دلم چه " شـــوری " میزند ...!

  • Like 8
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

خاطرات را بايد سطل سطل از چاه ِ زندگی بیرون کشید... !

خاطرات نه سر دارند و نه ته...

بی هوا می آیند تا خفه ات کنند...!

میرسند...

 

گاهی وسط ِ یک فکر...

گاهی وسط ِ یک خیابان...

سردت می کنند..

داغت میکنند..

رگ ِ خوابت را بلدند..

زمینت می زنند..

خاطرات تمام نمی شوند..

می کنند ...!

  • Like 8
ارسال شده در

دست روی دلم می‌گذارم، یخ می‌کند.

 

کی مردم؟

 

صدایم در نمی‌آید

 

چشم‌هایم اگر باز بود حرف‌هایم را نگاه به نگاه می‌خواندی؟

 

سردم است

 

پارچه را روی سرم بکش

 

فاتحه‌ای بخوان و برو

 

 

مینا رضایی فرخ

  • Like 8
ارسال شده در

این که پیدا کنم...

حس تنفر را در بین واژه ها..

آرزویی است محال...

لعنت کردن نیامده است...

به قامت واژه هایم...

شاید....

قسمت این بوده....

که من هم این گوشه...

در صف قسمت این حس و واژه..

جا بمانم...

  • Like 7
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

عشق یعنی حساب بانکی ِ پـُر

فقر را با نزول بلعیدن

عشق یعنی سیبیل حاج آقا

روی لبهات وقت بوسیدن

  • Like 8
ارسال شده در

قُل قُل كه ميزند گاهي احساسات ِ درونم ،

دلم يك هواي بارانـي ميخواهد .

تا يك چاي دارچيني دَم كنم و حالي به حال خودم بدهم !

تا رهـا كنم خودم را ، ذهنم را حتي . . .

از اين دوست داشتن هايي كه گاهي پوچ تر از هر خيال خامي است. . .

گاهي كه قُل قُل ميزند احساسات ِ درونم ...!

  • Like 7
  • 2 هفته بعد...
ارسال شده در

” سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “

چـه جمـلـه ای !

پــــُر از کـلیـشه …

پـــُـر از تـهـوع …

جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :

” ســرد اسـت “…

یـخ نمـی کنـی …

حـس نـمی کنـی …

کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه

چـه سرمایـی را گـذرانـدم …

  • Like 4
ارسال شده در

لعنت به این قرصها که فراموش کرده اند خــــــــــواب آورند نــــه یــــــــــــاد آور...!

  • Like 3
ارسال شده در

دخترک آرام است....

ایستاده...تکیه بر تکیه ی دیوار زده...

جوانکی رد می شود از خیال او...

طعنه ای می زند با زبان..می خندد و می رود...

دخترک....چیزی نمی گوید....

هر آنکه بود از انسان در اطرافش....

حرفی پَرت کردند به شخصیت پسرک...

.

.

نزدیک او شدم....

با زبان اشاره به من گفت سلام...

و من خندیدم...با اشاره به او گفتم سلام....

 

 

 

  • Like 9
ارسال شده در

از اين همخوابگي قرار بود عشق متولد شود، سقط کرديم...

  • Like 6
ارسال شده در

نشانی تو

بغض همه ی سنگــ ها

و یکــ دل سیر گریه کردن ابرهاستــ!

و سرخی نشکفته یکــ خاکــ!

پریدن اولین سهره ی بیدار!

و دستخطی ساده و پریده رنگــ

از نامه ای که هیچگاه به مقصد نرسید!!

راستی نشانی تو کجاستــ ؟؟!!

  • Like 7
ارسال شده در

مـغـزم از درد تـا مـرز انـفـجـار پـیـش مـے روَد ،یـادَت کـه عـود مـے کـنـد . .

فـکـر مـے کـردی روزے ،

 

مـایـه ے دردسـرم بـاشـے ؟

 

 

( آذیـ ـن بـیـگـدلـے )

  • Like 9
ارسال شده در

دِق و دلی واژه ها را خوردم...

با لیوانِ آبِ گذشت....

گاهی باید گذشت از بدیِ دیگران...

تا خار نرود به پای ذهنِ خسته ات...

  • Like 9
ارسال شده در

پنج انگشتـــــــــ دارم که از خـــــــودم به تــــــــو وابسته ترند

نیستی ببینی که چه اعتصاب سردی

از نبودنت کرده اند!!

  • Like 6
ارسال شده در

من رفتـم ...

 

و تو فقط گفتی :

 

برو به ........... !

 

مدت هاست که بی تابم

 

بی تاب بازگشت و کلام آخرت

 

راستی ...

 

" به سلامت " بود یا " به جهنم "

  • Like 6
ارسال شده در

تـــو ، چـه می فهمی

 

حــال و روز کسی را که

 

دیگر هــــیـــــچ نگاهی

 

دلــش را نمی لرزانـد ...!

  • Like 8
ارسال شده در

احســـــاس است...

مزرعـــه کـه نیست،

هـــی شخمش میـــزنی لعنتـــــی!

  • Like 7
ارسال شده در

بعضي آدم ها عجيب اند

 

و کمي هم نجيب !

 

آن کمي آنقدر در تو اثر مي گذارد

 

که

 

خر مي شوي !!!

 

و لجن بودنشان را نمي بيني ...

 

و دلت باز هم با تمام بدي هاي شده در حقت

 

برايشان مي سوزد ...!

 

  • Like 4

×
×
  • اضافه کردن...