رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

کتاب متن هایی برای هیچ نوشته ساموئل بکت

نوشته های بکت مبهوت کننده ، ویرانگر و مملو از لذتی غریبند

چرا اینقدر دیر بکت را شناختم؟!

نسخه ایبوک این کتاب 84 صفحه ای هم در نت موجود می باشد!

 

اینم متنی درباره بکت و متن هایی برای هیچ از پاتریس مارسو

 

«اي کاش مي شد باز شوند، اين کلمه هاي کوچک، باز شوند و مرا ببلعند.» (متن هايي براي هيچ، صفحه 52) اگر مي خواهيد کتابي بخوانيد که بعدش در هم بريزيد، اگر مي خواهيد بعد از خواندن کتابي کله تان را به ديوار بکوبيد، اگر مي خواهيد درد لذتناک فهم مساله بودن را تجربه کنيد، اگر مي خواهيد با مفاهيم هستي شناسانه که دائم به آدم يادآوري مي کند «کسي دوستت نخواهد داشت» آشنا شويد، اگر مي خواهيد حين خواندن کتابي بميريد و زنده شويد، اگر مي خواهيد کتابي منحصر به فرد بخوانيد، اگر... اگر همه اين چيزها را مي خواهيد، کتاب متن هايي براي هيچ ساموئل بکت را بخوانيد.من اين کتاب را به آدم هايي پيشنهاد مي کنم که دور و اطرافشان شلوغ است. اين کتاب را نمي توانيد در تنهايي بخوانيد (خصوصاً افرادي که با مفاهيم وجودشناسي بيگانه اند). چند نفر از شما طاقت تنهايي را داريد؟ که حالا بخواهيد در آن نوشته اي از بکت را که بر هيچ انگاري دنيا و مافيهايش تاکيد مي کند بخوانيد.بکت در نوع خود موجود جالبي است. او در کتاب متن هايي براي هيچ مانند بسياري از آثارش (آخر بازي، در انتظار گودو و...) آدم را در «موقعيت پاياني» قرار مي دهد. در واقع او خودش، شخصيت هايش و خوانندگانش را در موقعيت پاياني قرار مي دهد تا بدين وسيله به کندوکاو در اجزاي زندگي بپردازد.

 

کتاب «متن هايي براي هيچ» حول محور مفاهيمي سير مي کند که از مولفه هاي سبک بکتي محسوب مي شود؛ بيان پارادوکس ها و ديالکتيک هايي چون هستي و امکان نيستي، بود و نبود، وجود و امکان، نومن و فنومن و... که در نهايت در حالتي مارپيچ وار و دايره اي به سوي هيچ انگاري ختم مي شود.سوال اساسي بکت در باب زندگي و معناباختگي مفهوم آن است، آيا لزومي دارد که جمله کليشه اي و تکراري نويسنده آوانگارد يا ابزورد را درباره او به کار ببرم؟بکت به کمک نمادگرايي فرانسوي و دوري جستن از موقعيت هاي کلاسيک انگليسي به بيان مفاهيم اساسي زندگي و تبيين وجود و امکان عدم ارتباط مي پردازد. به جرات مي توان گفت بکت از آن دست نويسندگان انگليسي زباني است که تطبيق ميان نمادگرايي فرانسوي و مفهوم پوچي را به بهترين شکل ممکن انجام داده است.... و اما «موقعيت پاياني»؛ بکت همواره علاقه دارد که شخصيت هايش را در موقعيت پاياني قرار دهد تا از اين رهگذر پايان همه چيز که به هيچ بودن ختم مي شود را راحت تر بازگو کند. «هراس» در موقعيت پاياني چيزي است که همواره در نوشته هاي بکت به چشم مي خورد. هراسي که از ابتداي زندگي بشر با او همراه بوده است.بکت در جايي گفته بود؛ «بهترين نمايشنامه، نمايشنامه اي است که فقط براي نوشتن، نوشته شده باشد.» متن هايي براي هيچ اگرچه نمايشنامه نيست اما با خواندن آن مي توان به چنين برداشتي رسيد. نگارش، متن، ساختار که تنها و بدون کمک حرکت هاي ناتوراليستي تئاتر به همان مفهومي اشاره مي کند که بکت سعي در القاي آن دارد. در واقع بکت در اين مرحله چند قدمي جلوتر از استادش «جويس» ديده مي شود؛ ساختار براي آفريدن يک مفهوم؛ مفهوم هيچ انگاري.

لینک به دیدگاه

39qt0jhrus5t3v8ln.gif

 

فلسفه ی شوپنهاور

نوشته ی دکتر ابوالقاسم ذاکر زاده

 

کتابی است مفید در باب تحلیل فلسفه ی شوپنهاور، فیلسوف مشهور آلمانی. این کتاب تحلیلی است بر اثر معروفش "جهان همچون اراده و تصور" که فلسفه و مفاهیم بکار رفته در این اثرش رو توضیح میده. البته برای درک کامل کتاب یه آشنایی نسبی با شوپنهاور و این کتابش لازمه، ضمن اینکه کتاب نسبتا سنگینیه. اما برای علاقه مندان به فلسفه مفید:a030:

بخش هایی از کتاب:

زندگی میان دو بی نهایت

"اگر امری که باعث می شود مرگ برای ما وحشتناک جلوه کند، فکر نبودن است، ما باید با همان ترس به زمانی فکر کنیم که نبودیم، زیرا کاملا مسلم است که نبودن پس از مرگ با نبودن پیش از تولد تفاوتی ندارد . بنابر این شگفت انگیز تر از آن نیست. در آن هنگام که ما نبودیم بی نهایت زمان طی شده است ولی ما حساسیتی نسبت به آن نشان نمی دهیم، اما از این که پس از بودنی موقت که بین دو بی نهایت قرار گرفته بی نهایتی خواهد آمد که در آن ما وجود نخواهیم داشت ناراحت می شویم و آن را غیر قابل تحمل می پنداریم."

 

درباره شوپنهاور:

آرتور شوپنهاور در ۱۷۸۸در شهر دانتزيگ يا گدانسك فعلي متولد شد. خانواده‌اش نسلهاي پياپي از جملة بازرگانان ثروتمند هانزايي بودند و شوپنهاور با هدف ورود به صحنه بازرگاناني بين المللي تربيت شد، نه زندگي دانشگاهي و علم و تحقيق.

اما او علاقه‌اي به تجارتخانة خانوادگي نداشت و با اصرار به دانشگاه رفت و بقيه عمر را با درآمد خصوصي‌اي كه داشت صرف مطالعات مستقل و نگارش كرد. رساله دكتري او با عنوان ريشه‌هاي چهارگانه اصل جهت كافي امروز به صورت يكي از آثار كوچك كلاسيك در آمده است.

او نه به روح معتقد است نه به ماده بلکه به جهان موجود علاقه دارد، او بیشتر فلاسفه را مورد تمسخر قرار می‌دهد و می‌گوید فلسفه نباید با جملات پیچیده آمیخته گردد، زیرا که همه مردم باید به فلسفه آگاهی کامل داشته باشند. «کار انسان نباید تفکر درباره آن پدیده‌هایی باشد که تاکنون کسی به آنها پی نبرده‌است، بلکه باید اندیشیدن به آن واقعیاتی باشد که در برابر دیدگان همه قرار دارد، ولی کسی به آنها نپرداخته‌است.

جهان همچون اراده و تصور

کتاب معروف شوپنهاور چنین آغاز می شود:«جهان تصور من است. این کتاب را به سمفونی‌ای در چهارموومان تشبیه می‌کنند. هرکدام از آن‌ها دارای فضای خاص خود است. این کتاب با بحثی انتزاعی در باب نسبت ما با جهانی که تجربه‌اش می‌کنیم «آن گونه که که آن را به خود باز می‌نماییم»آغاز می‌شود. دربخش دوم به این که واقعیتی ژرف تر از جهانی که علم توصیفش می‌کند اشاره می‌کند: زمانی که می‌توانیم به این جهان (جهان همچون اراده) نظری اجمالی بیندازیم که حرکات جسمانی ناشی از ارادهٔ خود را در نظر آوریم. بخش سوم بحثی است خوش بینانه در باب هنر. در این جا شوپنهاوئر ادعا می‌کند که هنر می‌تواند گریز گاهی باشد از شر ارادهٔ بی امان و در عین حال از ابعاد واقعیت ژرف تر(جهان همچون اراده) پرده بردارد. بدبینی تیره ناکی بخش چهارم را فرا گرفته. در این بخش شوپنهاور شرح می‌دهد که چرا ما به موجب سرشت خویش محکوم به رنج کشیدنیم. با این همه اگر حاضر شویم زاهدانه روزگار بگذرانیم و از امیال خویش دست بشوییم باری کور سوی امیدی هست.

لینک به دیدگاه

بیشعوری

 

نویسنده:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

مترجم:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

راهنمای عملی شناخت و درمانِ خطرناک ترین بیماری تاریخ بشریت

این کتاب سه بار تا وزارت ارشاد رفته و مجوز نگرفته است. طنزنویس معروف، محمود فرجامی هم از خیر چاپ گذشته، کتاب را PDF کرده و در سایت خودش گذاشته و از همه خواسته که دانلودش کنند.

این کتاب درباره بیشعوری در دوره معاصر است. بله، بیشعوری! و تاثیر عمیقی که بیشعورها با نفوذ در اجتماع، سیاست، علوم، تجارت، دین و امثال اینها در دنیای معاصر می گذارند. به نظر نویسنده، بیشعورها احمق نیستند، اتفاقا بیشتر آنها نابغه اند؛ اما نابغه هایی خودخواه؛ مردم آزار، با اعتماد به نفس بالا و البته وقیح که نتیجه تیزبازی هایشان در نهایت به ضرر خودشان و اطرافیانشان می شود.

نویسنده با شوخ طبعی و یک عالمه ماجراهای ساختگی (اما در واقع بسیار شبیه به اتفاقاتی که هر روز دور و بر ما می افتد) نظریه من درآوردی خودش را مطرح می کند: بیشعوری یک بیماری مسری است و دارد دنیا را تهدید می کند! باید کاری کرد والا بیشعورها دنیا را نابود می کنند.

لینک به دیدگاه

کتابخانه ترکی من نوشته اورهان پاموک نویسنده نامدار ترکیه در حاشیه نمایشگاه کتاب فرانکفورت بزرگترین نمایشگاه کتاب دنیا

 

این ادرس را از دست ندهید

غنی ترین و باارزشترین ارشیو مجازی و کتابخانه فارسی به همت امیر عزتی و ...

فیسبوک>باشگاه ادبیات

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه

از پیاز اباد تا شهر سوخته

مجموعه سفرنامه های نوگام

 

برای اینکه از چندوچون اینکه چه کتابی دانلود کرده ام سردربیارم شروع به خواندن چندصفحه ابتداییش کردم ولی اونقدر خوشایند و جالب روایت کرده بودند که مجبور شدم تا اخرشو بخونم

تو تاپیک یک روز یک کتاب برای دانلود قرارش دادم

لینک به دیدگاه

کتاب عقده ادیپ من نوشته فرانک اکانر

بالاخره تمومش کردم! كتاب ترجمه‌ای است از ((My Oedipus Complex and Other Stories)) :اثر ((فرانك اكانر)) كه در آن هجده داستان كوتاه گردآمده است

سه داستان اولش (مخصوصا نابغه) و داستان اخرش با عنوان شیاد فوق العاده بودند

یکی از بهترین مجموعه داستان های کوتاهی بود که تا حالا خوندم

لینک به دیدگاه

یه عادتی که دارم اینه که وقتی یه کتاب رو خیلی دوست داشته باشم، چند سال یه بار میخونمش

کتاب روی ماه خداوند راببوس نوشته مصطفی مستور

کتاب جالبیه بخصوص ربط دادن خودکشی محسن پارسا به تغییر طرز فکر یونس و ارتباطش با سایه و حتی حرف های علیرضا :)

لینک به دیدگاه

دو کتابی که تو این سه روز بالاخره بعد از سالها موفق شدم بخونمشون :

عقاید یک دلقک اثر هاینریش بل ...

این کتاب از دو دیدگاه مهم قابل بررسی است :یکی اثرات روانی پس از جنگ و دیگری اهمیت انسان و مقابله با هر چیزی که مانع انسان بودنش است. هاینریش بل به انسان با همه ی اشتباهاتش و سادگی هایش معتقد است و به هر چه که مانع انسانی بودن باشد می تازد.

 

«عقاید یک دلقک» طنزی است عاشقانه که در قالب داستانی به مسائل مختلف می پردازد.

 

بل می گوید: «من با نوشتن جهان را تغییر می‌دهم. همین که می‌نویسم، جهان تغییر می‌یابد.»

 

و ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد اثر پائولو کوئیلو....

ورونیکا، دختر جوانی‌ که‌ به‌ دنبال‌ مرگ‌ رفته، زندگی‌ را می‌یابد. او نزدیک‌ یک‌ هفته‌ بین‌ زندگی‌ و مرگ‌ سرگردان‌ است، ولی‌ آگاهی‌اش‌ از مرگ‌ باعث‌ می‌شود شدیدتر زندگی‌ کند و کارهایی‌ را انجام‌ دهد که‌ پیش‌ از آن‌ هرگز نکرده‌ بود. ورونیکا به‌ آن‌ چه‌ ندارد می‌اندیشد و زندگی‌ خود را دوباره‌ ارزیابی‌ می‌کند.

به نظر می رسد که ورونیکا هرچه می خواهد دارد. شب ها برای تفریح بیرون می رود، با مردهای جذاب ملاقات می کند، اما شاد نیست. در زندگی اش چیزی کم است. برای همین است که صبح روز ۱۱ نوامبر سال ۱۹۹۷، تصمیم می گیرد بمیرد. با قرص دست به خودکشی می زند و هرچند خودکشی اش موفق نیست، دکتر به او می گوید که تا چند روز دیگر می میرد.

این داستان، ورونیکا را در این روزهای حساس تعقیب می کند، چرا که ورونیکا در کمال تعجب پی می برد که جذب بیمارستانی شده که در آن بستری است. در این شرایط کشف چیزهایی را کشف می کند که پیشتر هرگز به خودش اجازه نداده بود: نفرت، ترس، کنجکاوی، عشق... تجربه اش او را به تدریج به درک این حقیقت وادار می کند که هر ثانیه از زندگی اش، گزینشی میان مرگ و زندگی است. این کتاب پائولو کوئلیو درباره‌ی کسانی است در قالب های معمول اجتماعی نمی گنجند. درباره جنون است و نیاز به یافتن راهی متفاوت برای زندگی، برای کسانی که اغلب با پیشداوری های دیگران آزار می بینند، فقط به این دلیل که مثل دیگران فکر نمی کنند. (نوشته پائولو کوئیلو )

لینک به دیدگاه

کتاب کجا ممکن است پیدایش کنم نوشته هاروکی موراکامی مجموعه داستان ترجمه بزرگمهر شرف الدین نشرچشمه

مجموعه داستان های کوتاه هاروکی موراکامی

فک کنم اولین کتابی بود که از موراکامی در ایران منتشر شد و حاوی داستان های بسیار جالبی از ذهنیت موراکامی نویسنده مستعد و پرتلاش ژاپنی است

ارزش داره بخونید البته باید با فضای پراز اوهام کتابهای موراکامی کنار بیایید

لینک به دیدگاه
کوری البته برای بار دوم ... مرددم جلد دوشو بخونم یا ن چون مثل اینکه پایان تلخی برای کاراکتر اصلی داره :sigh:

 

جلد دومش؟

کوری جلد دوم نداره که فک کنم منظورتون کتاب بینایی این نویسنده هست

کتابها و کاراکترهای داستانی ساراماگو در هم تنیده هستند چون ساراماگو در همه نوشته هاش داره اصول سیاسی و افکار سوسیالیستی اش رو بسط میده و تشریح میکنه برای همین کاراکترها مشترک هستند

لینک به دیدگاه

مونولوگ های پاره پاره نوشته اکبرسردوزامی نشرباران(خارج از ایران و ممنوع)

مجموعه شعر و نوشته ها و داستان بهم پیوسته ای که با ادبیات بسیار خاصی نوشته شده و منویات ذهنی و سیاسی نویسنده در اون منعکس شده

برای من جالب بود

تو نت میتونین پیداش کنین

لینک به دیدگاه

کتاب لب تلخی و فنجان مجموعه شعر اسماعیل رها

 

نوشتم

تا

بخوانید

تفسیر کنید

تا بدانم

 

مجموعه شعری از رها منتشر شده در سال 69 که به صورت ایبوک خوندمش و میتونید تو نت پیداش کنید

لینک به دیدگاه

کتاب شلوارهای وصله دار نوشته رسول پرویزی

مجموعه بیست داستان کوتاه با میه های روایی و طنز از پرویزی که فوق العاده جذاب و صمیمی بودند

نسخه ایبوکش هم موجوده

داستان من وعینکم برای بچه هایی که دبیرستانی بودند کاملا اشناست

لینک به دیدگاه

عشق، مگر حتما باید پیدا آشکار باشد تا به آدمیزاد حق عاشق شدن ، عاشق بودن بدهد؟

گاه عشق گم است؛ اما هست . هست ، چون نیست !

عشق ، مگر چیست ؟ آنچه که پیداست؟ نه ! عشق اگر پیدا باشد ، که دیگر عشق نیست ! معرفت است . عشق ، از آن رو هست ، که نیست ! پیدا نیست و حس می شود .

می شوراند . منقلب می کند . به رقص و شلنگ اندازی وا می دارد . می گریاند . می چزاند . می کوباند و می دواند . دیوانه به صحرا !

گاه ، آدم ؛ خود ِ آدم ، عشق است . بودنش عشق است . رفتن و نگاه کردنش عشق است . دست و قلبش عشق است .

در تو ، عشق می جوشد ، بی آنکه ردش را بشناسی ! بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده ، روییده ! شاید ، نخواهی هم . شاید هم ، بخواهی و ندانی . نتوانی که بدانی . عشق گاهی همان یاد کمرنگ سلوچ است و دست های به گل آلوده ی تو که دیواری را سفید می کنند . عشق ، خود مرگان است !

 

جای خالی سلوچ - محمود دولت آبادی

 

حتما بخونید ..

ساده ، شیوا ، روان ، تلخ ، تلخ و تلخ..

لینک به دیدگاه

کتاب زبان های باستانی اذربایجان نوشته حسینقلی کاتبی

اونقدر چرت و پرت بهم بافته بود که خودشم توش گیر کرده بود

گاهی از اینور بوم میافتاد گاهی از اونور بوم

چنان پدری از تاریخ دراورد که استخونای هردوت تو قبرش خود و خاکشیر شد

درسته تاریخ رو فاتحان مینویسند ولی قرار نیست دیگه ابدوغ خیار از تاریخ درست کنیم!

لینک به دیدگاه

والکیری ها اثر پائولو کوئیلو مثل بقیه آثار پائولو ترجمه آرش حجازی ...

توضیح کاملترش رو در ادامه براتون قرار میدم...

پائولو کوئلیو این بار شخصیت اصلی کتاب خودش شده است. پائولو کوئلیو تازه کتاب را نوشته و به استاد جادوگری‌اش، جی،‌ نشان داده است. جی از خواندن کیمیاگر خوشحال می‌شود، اما معتقد است که پائولو باید قبل از هر چیز ماجراهایی را از گذشته‌اش فراموش کند و به همین دلیل به او توصیه می‌کند «فرشته‌اش را ببیند.» اما پائولو نمی‌داند چگونه این کار را بکند. به همین دلیل همراه با همسرش راهی سفر می‌شود و در این راه حتی جانش به خطر می‌افتد. در این سفر توک را می‌بینند که پسری جوان است و در عین جوانی از استادان سنت جادو. توک به پائولو و همسرش توصیه می‌کند که «والکیری‌ها» را ببینند. والکیری‌ها دسته‌ای از زنان بیابانگرد هستند که در شهرهای مختلف در دل بیابان، ‌بازشدن دروازه‌های بهشت را موعظه می‌کنند و گویا دائماً با فرشتگان خود در تماس هستند. اگر پائولو ملاقات با فرشتگان را از والکیری‌ها بیاموزد، زندگی‌اش دگرگون خواهد شد. پائولو کوئلیو در این کتاب بخش‌هایی ناگفته از زندگی گذشته‌ی خود را افشا می‌کند؛ افشا می‌کند که مدت‌ها در خدمت شر بوده، افشا می‌کند که چگونه با همسرش دچار اختلاف شده بودند، چگونه در سنت جادویی خود به بن‌بست رسیده بود و جزییاتی دیگر در بطن قصه‌.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...