Atre Baroon 19624 اشتراک گذاری ارسال شده در 17 مرداد، ۱۳۸۹ :icon_pf (44): :icon_pf (44): 2 لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 مرداد، ۱۳۹۰ مرغ مهتاب می خواند. ابری در اتاقم می گرید. گل های چشم پشیمانی می شکفد. در تابوت پنجره ام پیکر مشرق می لولد. مغرب جان می کند، می میرد. گیاه نارنجی خورشید در مرداب به اتاقم می روید کم کم بیدارم نپنداریم در خواب سایه ی شاخه ای بشکسته آهسته خوابم برد. اکنون دارم می شنوم آهنگ مرغ مهتاب و گل های چشم پشیمانی را پرپر می کنم... 1 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 27 مرداد، ۱۳۹۰ همیشه همینجوری بوده پسرا همیشه دخترا رو اذیت میکنن... بعضی موقه ها ناراحتی داغونی میان از بغلت رد میشن با نهایت سرخوشی بهت تیکه میندازن همهی دخترا این تیکه انداختنو واسه یبار هم حتما تجربه کردن و میدونن چقدر بده ناراحت و غرق در افکار برای حل مشکلاتت باشی اونوقت یکی بیاد بهت تیکه بندازه... 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده