* v e n o o s * مهمان اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ عید شمام پیشاپس مبارک نه من بچه لاهیجان نیستم ولی چهارشنبه پنجشنبه ها لاهیجان میرم دانشگاه بفرمایید در خدمت باشیم اینجور که پیداست ارشد قبول شدیا ؛ شیرینیش کو؟ هان ؟ ایشالله که درست حدس زده باشم ، تبریک میگم :-* لینک به دیدگاه
Ali.Fatemi4 22826 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ اینجور که پیداست ارشد قبول شدیا ؛ شیرینیش کو؟ هان ؟ایشالله که درست حدس زده باشم ، تبریک میگم :-* سلام چه عجب ناپیدااااا :vahidrk: 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ میگن این دله سمبه بیجار گیل که نی لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ واقعا این دل دله ، میشکنه گل شالیزار نیست که بخوای هر جور دلت خواست باهاش تا کنی ......................................................... سمیرا اومدی بگو یه سوال پزشکی دارم 2 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ واقعا این دل دله ، میشکنه گل شالیزار نیست که بخوای هر جور دلت خواست باهاش تا کنی......................................................... سمیرا اومدی بگو یه سوال پزشکی دارم من فرنوشم. میخوااااااااااای از من بپرس 1 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ من فرنوشم. میخوااااااااااای از من بپرس خو تو هم تجربی خوندی شاید بدونی ببین این خون جز ازمایش راهی نداره گروه خونی بدونی 2 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ خو تو هم تجربی خوندی شاید بدونی ببین این خون جز ازمایش راهی نداره گروه خونی بدونی نه خانومی تجربی نخوندم. ولی راهش فقط آزمایشه. 1 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ نه خانومی تجربی نخوندم. ولی راهش فقط آزمایشه. من از ازمایش خون میترسم چکا کنماهههه یبار ازمایش رفتم دستمو عین کسایی که دستشون میشکنه کج نگه میدارن نگه داشتم گفتم میترسم مویرگا پاره شن:icon_pf (34):واقعا میترسمااا 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ واقعا این دل دله ، میشکنه گل شالیزار نیست که بخوای هر جور دلت خواست باهاش تا کنی......................................................... سمیرا اومدی بگو یه سوال پزشکی دارم ویینا ویینا ویینا...... 1 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ من از ازمایش خون میترسم چکا کنماهههه یبار ازمایش رفتم دستمو عین کسایی که دستشون میشکنه کج نگه میدارن نگه داشتم گفتم میترسم مویرگا پاره شن:icon_pf (34):واقعا میترسمااا ترس نداره.خیلییییییییییییی زود تموم میشه. به یه دقیقه هم نمیرسه. لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ ترس نداره.خیلییییییییییییی زود تموم میشه. به یه دقیقه هم نمیرسه. واسه تو یه دقیقه اس واسه من 24 ساعت قبل ازمایشم حساب میشه یبار بچه بودم تا بردنم تو ازمایشگاه فرار کردم 2 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ بلی؟ خیلی خوب دیگه:icon_pf (34): 1 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ خیلی خوب دیگه:icon_pf (34): باشه 2 لینک به دیدگاه
Farnoosh Khademi 20023 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ واسه تو یه دقیقه اس واسه من 24 ساعت قبل ازمایشم حساب میشه یبار بچه بودم تا بردنم تو ازمایشگاه فرار کردم :ws28: الاااااااااااااااان دیگه بچه نیستی.بزرگ شدی. 1 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ باشه آفرین حالا شد خوبی چه خبرا سلامتی دماغت چاقه اگه اره بده عملش کنن 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ QUOTE=Farnoosh Khademi;1411063]:ws28: الاااااااااااااااان دیگه بچه نیستی.بزرگ شدی. بابا چند وقت قبل باید میرفتم ازمایش عدم اعتیاد میدادم من فکر میکردم باید خون بدم باور کن بزور بردنم داداش دم در بود فرار نکنم داخلم مامانم باهام بود تا مشخص نیست خون نیست من به حالت طبیعی بر گشتم از سرمم میترسم تنها چیزی که مجبورم تحمل کنم امپول بکمپلکسه که زیاد میزنم 1 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 خرداد، ۱۳۹۳ آفرین حالا شد خوبی چه خبرا سلامتی دماغت چاقه اگه اره بده عملش کنن میترسم از اتاق عمل و خون 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده