Mahnaz.D 61917 ارسال شده در 28 مهر، 2010 فهمیده ام که باز کردن پاکت شیر از طرفی که نوشته "از این قسمت باز کنید" سخت تر از طرف دیگر است. 54 ساله فهمیده ام که هیچ وقت نباید وقتی دستت تو جیبته روی یخ راه بری. 12 ساله فهمیده ام که اگر عاشق انجام کاری باشم، آن را به نحو احسن انجام می دهم . 48 ساله فهمیده ام که وقتی گرسنه ام نباید به سوپر مارکت بروم. 38 ساله فهمیده ام که می شود دو نفر دقیقا به یک چیز نگاه کنند ولی دو چیز کاملا متفاوت ببینند. 20 ساله فهمیده ام که وقتی مامانم میگه"حالا باشه تا بعد" این یعنی"نه". 7 ساله فهمیده ام که بیش تر چیزهای که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند. 64 ساله فهمیده ام که وقتی مامان و بابا سر هم دیگه داد می زنند، من می ترسم. 5 ساله فهمیده ام که وقتی من خیلی عجله داشته باشم، نفر جلوی من اصلا عجله ندارد. 29 ساله فهمیده ام که بیش ترین زمانی که به مرخصی احتیاج دارم زمانی است که از تعطیلات برگشته ام. 38 ساله فهمیده ام که مدیریت یعنی: ایجاد یک مشکل- رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه. 34 ساله فهمیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری، باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید. 29 ساله فهمیده ام که عاشق نبودن گناه است. 31 ساله فهميده ام كه سخت ترين بخش از انجام هر كاري شروع كردن آن است. 44ساله در زندگی فهمیده ام هر آنچه را که بیشتر میخواهم بیشتر از دستش می دهم. 26 سال در زندگی فهمیدم هر وقت باتری کنترل ضعیف میشه دکمه ها رو اگه محکم فشار بدی کار میکنه. 23ساله در زندگی فهمیدم باید فکر کرد. 20 ساله راستی شما چی از زندگی فهمیده اید؟ 13
asal sadra 3752 ارسال شده در 28 مهر، 2010 :mrsbeasley: در زندگی فهمیدم "سپاسگزارم" با " ز" هست نه "ذ". 22 ساله (دوس داشتی :دی) 6
Mr. Specific 43573 ارسال شده در 28 مهر، 2010 من فهمیدم که: امروز باید لبخند زد، فردا روز بدتریه!!! فلسفه مورفی 7
Mr. Specific 43573 ارسال شده در 28 مهر، 2010 فهمیدم که برادر به برادر رحم نمیکنه چه برسه به غریبه! :banel_smiley_52: 2
سارا-افشار 36437 ارسال شده در 28 مهر، 2010 فهمیده ام که ایران یه دختر خیلی خوشگل مامانی هس و راز خوشگلیش نفته 8
Mr. Specific 43573 ارسال شده در 28 مهر، 2010 فهمیدم که دنیا ارزش خیلی چیزارو نداره! من موندم چرا بعضی ها این حرف رو میزنن مگه قراره دنیا پر از خوشی باشه!!! منصف باشید 2
Mahnaz.D 61917 مالک ارسال شده در 29 مهر، 2010 دلم گرفته. از بي مرامي بعضی آدمها. چيزي که مسلمه من مسئول تربيت ديگران نيستم و فقط مي تونم خودم رو کنار بکشم تا شايد بيشتر ازاین گزند نبينم. 10
سیندخت 18786 ارسال شده در 29 مهر، 2010 ولی من نفهمیدم چرا ميگن طرف مثل بچه خوابش برده در حاليکه بچه ها هر دو ساعت یک بار از خواب بيدار می شن و گریه می کنن؟ 7
ayhan 2309 ارسال شده در 29 مهر، 2010 من فهمیدم یا برای آزادی باید بجنگی تا بمیری یا یه عمر مثل گوسفند زندگی کنی. 8
EN-EZEL 13039 ارسال شده در 29 مهر، 2010 فهمیده ام که: 1)آزادی و آزاد بودن به ما نیومده 2)هر چه درس بخونی توی این کشور بیشتر عصبی میشی 3)کار مرتبط با دانش و حرفه خودت اصلا وجود نداره 4)اصلا مگه کار وجود داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 5)عشق تو کشور ما معنایی نداره چون اگه عاشق بشی اینقدر مشکلات زیاده که نمیتونی به عشقت برسی 6)دین در زندگی مردم از مراتب دیگه مهمتره و همین عاملی شده برای دور شدن مردم از هم 7)روز به روز قیمتها بالاتر میره و مردم از هم دورتر میشن 8)صنعت کشور نابود شده و مهندسان مکانیک بیکار میگردن 9)لیسانس ادبیات میشه رییس بیمارستان قلب 10)دوستای صمیمی بخاطر پول از هم فاصله میگیرن 11)آینده ای برای نسل جوان ما وجود نداره 12)صبح از خواب بی هدف بلند میشیم و تا شب فقط توی مشکلاتمون پرسه میزنیم و بهشون فکر میکنیم ولی راهی برای حلشون نداریم 13)بخاطر مشکلات معیشتی از ازدواج میترسیم و خودمون رو از داشتن یک زندگی آروم محروم میکنیم 14)اعتیاد به نسل جوان کشور رخنه کرده و همه دارن به خاطر مشکلات زیاد و نداشتن انگیزه به دامن این اهریمن خانمان سوز پناه میبرن 15)درس خوندن بی هدف شده و انگیزه از قشر تحصیلکرده کشور رخت بربسته(واسه کی و واسه چی درس بخونیم آخرش همه بیکاریم) و...................................:icon_pf (34): در آخر از مهناز عزیز بابت برقراری این تاپیک ممنونم که اجازه داد حرفمو بزنم 5
Ssara 14641 ارسال شده در 30 مهر، 2010 فهمیده ام که:1)آزادی و آزاد بودن به ما نیومده 2)هر چه درس بخونی توی این کشور بیشتر عصبی میشی 3)کار مرتبط با دانش و حرفه خودت اصلا وجود نداره 4)اصلا مگه کار وجود داره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 5)عشق تو کشور ما معنایی نداره چون اگه عاشق بشی اینقدر مشکلات زیاده که نمیتونی به عشقت برسی 6)دین در زندگی مردم از مراتب دیگه مهمتره و همین عاملی شده برای دور شدن مردم از هم 7)روز به روز قیمتها بالاتر میره و مردم از هم دورتر میشن 8)صنعت کشور نابود شده و مهندسان مکانیک بیکار میگردن 9)لیسانس ادبیات میشه رییس بیمارستان قلب 10)دوستای صمیمی بخاطر پول از هم فاصله میگیرن 11)آینده ای برای نسل جوان ما وجود نداره 12)صبح از خواب بی هدف بلند میشیم و تا شب فقط توی مشکلاتمون پرسه میزنیم و بهشون فکر میکنیم ولی راهی برای حلشون نداریم 13)بخاطر مشکلات معیشتی از ازدواج میترسیم و خودمون رو از داشتن یک زندگی آروم محروم میکنیم 14)اعتیاد به نسل جوان کشور رخنه کرده و همه دارن به خاطر مشکلات زیاد و نداشتن انگیزه به دامن این اهریمن خانمان سوز پناه میبرن 15)درس خوندن بی هدف شده و انگیزه از قشر تحصیلکرده کشور رخت بربسته(واسه کی و واسه چی درس بخونیم آخرش همه بیکاریم) و...................................:icon_pf (34): در آخر از مهناز عزیز بابت برقراری این تاپیک ممنونم که اجازه داد حرفمو بزنم من از زندگی اینو فهمیدم که این دوست من که نمیدونم اسمش چیه راست میگه و درست فهمیده 4
ارسال های توصیه شده