رفتن به مطلب

برای او که معنای خدا را خوب می فهميد!


.....

ارسال های توصیه شده

خدایا، چون ماهیان که از عمق و وسعت دریا بی خبرند،

عظمت عشق تو را نمی شناسم.

فقط میدانم که معبود این دل خسته هستی

و اگر دیده از من برگیری خواهم مرد ..............

 

 

eshgh..%20%283%29.jpg

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 434
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

  • 3 هفته بعد...

تکلیف اتاق تاریک را

کلید برق، روشن می‏کند

و تکلیف سیگار زر را

کبریت بی‌‏خطر !

 

تکلیف دهلیزهای درون را

نه کلید برق

نه کبریت بی‌‏خطر ،

تنها اندکی خدا

می‏‌بایست

خدایی که سخت

نایاب است .

 

 

سیدحسن حسینی

  • Like 8
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

خداسلام

هرچند به تویی که همیشه حاضری وناظری ونگاهت را ازمن برنمیداری سلام بی معنی است ...اما مدتی است دلم برایت تنگ شده بود... بازهم چشمهایم رابسته بودم ونمیدیدمت ...خدامراببخش وباز هم سلام

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 5 هفته بعد...

سر به سرش نمی گذارم..

 

مدتی ست که دوست ندارد به آسمان نگاه کند....

 

خدا باید پادر میانی کند.....

 

او باران را دوست دارد....

 

خدایا...باران...آسمانت را بارانی کن...:icon_redface:

  • Like 8
لینک به دیدگاه

" یا هو .. "

 

بیدادهایم رنگ باخته اند ؛

از دست ِ این خود ِ در خود مانده ی ِ بیخود شده ..!

دادی برسان ؛

داد اگر نه جان را بستان ..!

؛

خوب می دانی خسته ام ..؛

خسته ام اما نه این کابوس .. نه تکرار ِ هر روزه اش ..

تمام نمی شود ..

تمام نمی شود ..

،

دیگر گذشته است ؛

قیامت نمی خواهد ؛

روی این پیشانی مدت هاست نوشته اند :

" این آدم غیر قابل ِ بازیافت است ..! "

 

: هنوز هم بی تو دمی آرامم نیست ..!

  • Like 5
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

خداوندگار

من نمی خواهم تو را رنج دهم

تنها مرا،

همان گونه که هستم

پذیرا باش

 

آنتوان سنت اگزوپری

  • Like 11
لینک به دیدگاه
  • 3 هفته بعد...

قلب من دوباره تند تند می زند

مثل اینکه باز هم خدا

روی قالی دلم، قدم گذاشته

در میان رشته های نازک دلم

نقش یک درخت و یک پرنده کاشته

قلب من چقدر قیمتی است

چون که قالی ظریف و دست باف اوست

این پرنده ای که لای تاروپود آن نشسته است

هدهد است

می پرد به سوی قله های قاف دوست...^

دانلود باران کعبه

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 6
لینک به دیدگاه

وقتی نردبان "عقل" را میگذاری تا

به خدا برسی،

خدا سر نردبان را می گیرد مبادا بیفتی!

اما وقتی که "دل" را نردبان می کنی

تا به او فقط کمی نزدیک شوی

پای نردبان را آنقدر تکان می دهد تا هراسان،

دلگیر و درهم و شکسته در آغوش او بیفتی

  • Like 7
لینک به دیدگاه
  • 2 هفته بعد...

در من خدایی نهفته است

آرام!

گاه گاهی به دور از هر هیاهو

می نشینم با او...

در خلسه ی شبهای آزاد

گاه تحسینم می کند!

گاه عاصیست!

خدای من نمی خواهد خدای مردگان باشد

خدای تابوتها و شاعران باشد.

خدای واژهای کودن و گستاخ یک متهم

-هنگام مرگ

با خدا باشد.

بی هیچ ترفندی

نمی خواهد خدای خندهای تلخ باشد!!!

  • Like 6
لینک به دیدگاه

** خداوندا... **

تو می دانی که من دلواپس فرداهای خود هستم

مبادا گم کنم راه قشنگ ارزوها را

مبادا گم کنم اهداف زیبا را

مبادا جا بمانم از قطار محبت ها

دلم بین امید و ناامیدی می زند پرسه

می کند فریاد...

می شود خسته...

**
مرا تنها تو نگذاری خداوندا
...!
**

  • Like 6
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...