mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ خداوندا منو ببر به آسمون خسته شدم از این زمون 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ از تمام روزنه های نا امیدی ام که عبور میکنم.... کافیست تنها نام تورا بشنوم.... تمام نا امیدی هایم امید میشود... خــــــــــــــــــــــــ دایا 2 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ دلمــــ کمـے خدا مـے خواهد ... کمـے سکوت.. کمـے آخرت ... دلمـــــــــ دلــــــــــ بریدن مـے خواهد ... کمـے اشک .. کمـے بهت .. کمـے آغوش ِ آسمانـے ... 2 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ خـــداونـــدا !!! مــن از دوستان بـی مقدار ، مــن از همراهان بـی احســاس ، مــن از نارفیقی های این دنیا میترسم ... 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ خداوندا به "پیمان مقدس دوستی" سوگند بهترین درودهایم نثار آنانی که کاستی هایم را می بینند و باز دوستم دارند! 1 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ خداوندا خــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــد اوندا..... قرارم باش و یارم باش ..... جــــــــــــــــــــــــ ــــــــــهان تاریکی محـــــــــــــــــــــــ ض است میترسم.. کنـــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــارم باش.... 1 لینک به دیدگاه
محمــد 4415 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ خدایا خودت می دانی مصلحتم را پس چه بخواهم؟ خودت از درون من آگاهی می دانی طلبم را پس چرا می خواهی به زبان آورم باور کن برایم سخت هست می ترسم به زبان آورم می ترسم بخواهم وتو برایم نخواهی نمی خواهم غمگین شوم می ترسم از آن که با تمام وجود خواسته ام را طلب کنم وتو راهش را برمن ببندی حال آن که قبلا این راه را بر دیگران نبسته بودی چطور باور کنم اتفاقی نبوده؟ حال آن که بار اول است این راه به روی همه بسته می شود نکند بخاطر من به روی دیگران هم بسته ای خدایا خودت می دانی که باور ندارم به مصلحتم نبوده ولی اگر تو نمی خواهی باشد تسلیم من هم نخواستم اگر می خواهی باز هم غم را تحمل کنم باشد حرفی نیست با تقدیری که برایم رقم زده ای نمی جنگم می مانم ونشان می دهم صبوری ام را نشان می دهم که خودم راشناخته ام باشد همراهم باش مرا در این راه ماندگار کردی پس تنها رهایم نکن برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ خدایا...! صدایت میکنم چون در این دنیا دیگر صدا به صدا نمیرسه اما تو گفتی که شنوایی!!! واسه همین فقط تو رو صدا میکنم.... تنهام نذار 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 آذر، ۱۳۹۱ الهي ! دستم گير که دست آويز ندارم و عذرم بپذير که پاي گريز ندارم 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ من خدایی دارم، که در این نزدیکی است نه در آن بالاها ! مهربان، خوب، قشنگ ... چهره اش نورانیست گاه گاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من، ساده تر از سخن ساده من او مرا می فهمد ! او مرا می خواند، او مرا می خواهد، او همه درد مرا می داند ... یاد او ذکر من است، در غم و در شادی چون به غم می نگرم، آن زمان رقص کنان می خندم ... که خدا یار من است، که خدا در همه جا یاد من است او خدایست که همواره مرا می خواهد او مرا می خواند او همه درد مرا می داند .. __________________ لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ خدا خدایی دارم که از رگ گردن بهم نزدیک تره خدایی دارم که باوجودش احساس دلگرمی میکنم خدایی دارم که خیلی خوبه بیش ازحد خدایی دوست دارم 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ خداوندا.... خداوندا.....تو امید من هستی چو شمع روشن شبهای تاریکم که از تاریکی و غربت رهاییم تو میبخشی تو هستی آرزوهایم تو هستی همدم راهم 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ خدایـا ...! صـدای زجـ ـه هایـَم ، پُر کرده کوچـه های ایـ ـن شـهر را ... چرا نمی شنود ...؟ دلم براش تنگــ شُده ... 5 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم.... با تو رازی دارم !.. اندکی پیشتر اَی .. اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!. ... زیر چشمی به خدا می نگریست !.. محو لبخند غم آلود خدا ! .. دلش انگار گریست . نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!.. یاد من باش ... که بس تنهایم !!. بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !! به خدا گفت : من به اندازه ی .... من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ... به اندازه عرش ..نه ....نه من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !! اَدم ،.. کوله اش را بر داشت خسته و سخت قدم بر می داشت !... راهی ظلمت پر شور زمین .. طفلکی بنده غمگین اَدم!.. در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ... زیر لبهای خدا باز شنید ،... نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ... نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !... که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!! نازنینم اَدم .... نبری از یادم ؟؟!!!!.. 4 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ خداوندا نمی دانم در این دنیای وانفسا كدامین تكیه گه را تكیه گاه خویشتن سازم نمیدانم نمی دانم خداوندا. در این وادی كه عالم سر خوش است و دلخوش است و جای خوش دارد. كدامین حالت و حال و دل عالم نصیب خویشتن سازم نمی دانم خداوندا به جان لاله های پاك و والایت نمی دانم دگر سیرم خداوندا. دگر گیجم خداوندا خداوندا تو راهم ده. پناهم ده .امیدم ده خداوندا . كه دیگر نا امیدم من و میدانم كه نومیدی ز درگاهت گناهی بس ستمبار است و لیكن من نمیدانم دگر پایان پایانم. همیشه بغض پنهانی گلویم را حسابی در نظر دارد و می دانم كه آخر بغض پنهانم مرا بی جان و تن سازد. چرا پنهان كنم در دل؟ چرا با كس نمی گویم؟ چرا با من نمی گویند یاران رمز رهگشایی را؟ همه یاران به فكر خویش و در خویشند. گهی پشت و گهی پیشند ولی در انزوای این دل تنها . چرا یاری ندارم من . كه دردم را فرو ریزد دگر هنگامه ی تركیدن این درد پنهان اس خداوندا نمی دانم نمی دانم و نتوانم به كــس گویم فقط می سوزم و می سازم و با درد پنهانی بسی من خون دل دارم. دلی بی آب و گل دارم به پو چی ها رسیدم من به بی دردی رسیدم من به این دوران نامردی رسیدم من نمیدانم نمی گویم نمی جویم نمی پرسم نمی گویند نمی جوند جوابی را نمی دانم سوالی را نمی پرسند و از غمها نمی گویند چرا من غرق در هیچم؟ چرا بیگانه از خویشم؟ خداوندا رهایی ده كللام آشنایی ده خدایا آشنایم ده خداوندا پناهم ده امیدم ده خدایا یا بتركان این غم دل را و یا در هم شكن این سد راهم را كه دیگر خسته از خویشم كه دیگر بی پس و پیشم فقط از ترس تنهایی هر از گاهی چو درویشم و صوتی زیر لب دارم وبا خود می كنم نجوای پنهانی كه شاید گیرم آرامش ولی آن هم علاجی نیست و درمانم فقط درمان بی دردیست و آن هم دست پاك ذات پاكت را نیازی جاودانش هست..... __________________ 3 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ خـــــــــــــــــــــــد ایا تو دیدی من خطا کردم دلم گم شد دعا کردم کمک کن تا نفس مونده به آغوش تو برگردم تو حتی از خودم بهتر غریبی هامو میشناسی نمیخوام چتر دنیا رو که تو بارون احساسی... 4 لینک به دیدگاه
adamak-h 733 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ خــدايـا لج نکن..! قبول کن حق با شيطان بود.. آدميانت قابل پرستش نیستن..:| 6 لینک به دیدگاه
mani24 29665 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ خـــــــــدايــــا ! مــــن ايـمـــان دارم؛ ايـمـــان دارم بــه ايـنکـــه هـــر کـه دلــش هـوايــي تــو شــود تــو هــوايــش را داري ... 5 لینک به دیدگاه
YAGHOT SEFID 29302 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 آذر، ۱۳۹۱ . . . مي بيني؟ خدا تمام کوچه را براي آمدنمان آب پاشي کرده است ... 3 لینک به دیدگاه
S a d e n a 11333 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۹۱ خدایا توانایی ام ده به سامان کنم آنچه باید تغییر دهم، آنچنان که باید باشد و می توانم. تا در روز قیامت شرمنده تو و تمام کسانی که دوستم داشتن و به من مهر ورزیدند نباشم. آنان که تمام بدی ها و کاستی های مرا با مهر خود پوشاندند. آنان که بی دریغ تحملم کردند. تا شرمنده تو و تمام توانایی های که به من دادی نباشم. و افسوس عمری را که گزراندم نخورم. خدایا بگزار تا سپاس گویم تمام نعمت هایت را با تلاشم. بگزار تا امید در تمام وجودم سیال گردد. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده