Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ ببرد از من قرار و طاقت و هوش بت سنگین دل سیمین بناگوش 1 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت / فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت من و مقام رضا بعد از این و شکر رقیب / که دل به درد تو خو کرد و ترک درمان گفت 2 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ تا من به تو دل دادم، افسانه شده یادم چون حافظ و مولانا، در رندی و شیدایی 2 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ یاد باد آن کو به قصد خون ما عهد را بشکست و پیمان نیز هم 4 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش 4 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ ما آزمودهایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش شبا همه نگهبان برای حفظ ایران روزش دلها گرفته به یاد کوی یاران ج.م 4 لینک به دیدگاه
.sOuDeH. 16059 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم 4 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 آذر، ۱۳۹۴ شبا همه نگهبان برای حفظ ایرانروزش دلها گرفته به یاد کوی یاران ج.م نــدا رد آ نــکــه بــد خــوا هـــی، بــه کـــشـــور بــه هــنــد وی وطــن، هــم مـهــــربــا ن ا سـت نــبـــا شــــد اِ فــتــخـــــا ر قـــــوم بــــر قــــــوم هــمــــه مـخــلـــــوق دا دا ر جــهــــــا ن ا سـت 3 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود 3 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ در رفاقت رسم ما جان دادن است یک قدم را صد قدم پس دادن است 2 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ توانگرا دل درویش خود به دست آور که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند 2 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی 2 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ یا رب از ابر هدایت برسان بارانی پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم 2 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ مرحبا طایر فرخ پی فرخنده پیام خیر مقدم چه خبر دوست کجا راه کدام 3 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست ؟! به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن 2 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ نی قصه ی آن شمع چگل بتوان گفت نی حال دل سوخته دل بتوان گفت 3 لینک به دیدگاه
sama-sh 6913 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ تو را من چشم در راهم... شبان هنگام که میگیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزان دل خستگانت راست اندوهی فراهم تو را من چشم در راهم... 3 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز 2 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیستتو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست 3 لینک به دیدگاه
Thorin Oakenshield 417 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 آذر، ۱۳۹۴ زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مستپیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم تبسمی کن و جان بین که چون همیسپرم 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده