رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

توراتیشه دادم که هیزم کنی

ندادم که برفرق مردم زنی

 

یک شهر به دنبال تو افتاده به والله

بیچاره شدم در صف صدها متقاضی

 

آغوش تو خشخاش و لبت الکل خالص

آماده شدم کار دلم را تو بسازی

لینک به دیدگاه
دقیقا کدوم ایام منظورتونه ؟:w02:

ما دانه نخورده طعمه ی دام شدیم ...

ناکرده گنه دیدی چه بد نام شدیم ؟

همون ایامی که یه ایامی داشتم:ws3:

 

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم

لینک به دیدگاه

متوجه شدم ...:banel_smiley_4:

 

ما چون زدری پای کشیدیم ، کشیدیم

امید ز هرکس که بریدیم ، بریدیم...

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشه بامی که پریدیم ، پریدیم...

رم دادن صید خود از اغاز غلط بود

حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم...

لینک به دیدگاه

همونایی که خودت میدونی...:whistle:

شاعر چی فکرده با خودش اینو گفته ،اتفاقا همون قالیه از هر چیزی گرانبهاتر و نفیس تره ....تازه هر چی پا میخوره نفیس تر هم میشه ....:banel_smiley_4:

 

شعر به این میگن ...

 

تا نشانی باشد از اسرار پنهان بهشت ...

آشکارا رحمتی از عالم بالاست زن...

لینک به دیدگاه

من هیچی نمیدونم:|

تشبیه شاعر در مورد قالی جالب بود. ولی فی نفسه قالی ارزشمنده ولی کی قدر این هنر رو میدونه؟

 

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...