رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

من شاخه ی خشکم تو بیا برگ و برم ده

با زمزمه ی عاطفه هایت ثمرم ده:icon_gol:

  • Like 3
ارسال شده در

ما را دلی بود که ز دنیای دیگر است

 

ماییم جای دیگر و او جای دیگر است

 

چشم جهانیان به تماشای رنگ و بوست

 

جز چشم دل که محو تماشای دیگر است

 

"رهی معیری"

  • Like 3
ارسال شده در

تو قصّه ی "شیرینیُ" و من شاعر "مجنون"

این گونه بعید است به من دل بِسِپاری!

 

سیگار و غزل چاره ی بی حوصلگی هاست

یک شعر بمان پیشم اگر حوصله داری:icon_gol:

  • Like 2
ارسال شده در

 

یکی از عقل می‌لافد، یکی طامات می‌بافد

بیا کاین داوری ها را به پیش داور اندازیم

  • Like 5
ارسال شده در

من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی

ولی با منت و خواری پی شبنم نمیگردم

  • Like 3
ارسال شده در

من ظاهر نیستی و هستی دانم / من باطن هر فراز و پستی دانم

با این همه از دانش خود شرمم باد / گر مرتبه ای ورای مستی دانم

  • Like 4
ارسال شده در

مژدگانی بده ای خلوتی نافه گشای

که زصحرای ختن اهوی مشکین امد

  • Like 4
ارسال شده در

در دلم بود كه بي دوست نباشم هرگز

چه توان كرد كه سعي من و دل باطل بود

  • Like 3
ارسال شده در

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی

خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

  • Like 3
ارسال شده در

یادم آرد روز دیرین

گردش یک روز شیرین....

  • Like 2
ارسال شده در

نیست در عالم ز هجران تلخ تر

هر چه خواهی کن ولیکن آن نکن

:icon_gol:

  • Like 3
ارسال شده در

نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار

چ کنم حرف دگر یاد نداد استادم

  • Like 2
ارسال شده در

من زیر فلک چون او ماهی ز کجا یابم / او هر طرفی یابد شوریده و شیدایی

مه گرد درت گردد زیرا که کجا یابد / چو چشم تو خماری چون روی تو صحرایی

من بی‌سر و پا گشتم خوش غرقه این دریا / بی‌پای همی‌گردم چون کشتی دریایی

از در اگرم رانی آیم ز ره روزن / چون ذره به زیر آیم در رقص ز بالایی

  • Like 1
ارسال شده در

یاران شنیده‌ام که بیابان گرفته‌اند

بی‌طاقت از ملامت خلق و جفای یار

  • Like 2
ارسال شده در

رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند

 

چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند

 

 

من ار چه در نظر یار خاکسار شدم

 

رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند....

  • Like 2
ارسال شده در

در حسرت یک نعره ی مستانه بمردیم

ویران شود این شهر که میخانه ندارد

  • Like 2
ارسال شده در

دردم نهفته به ز طبیبان مدعی

باشد که از خزانه ی غیبم دوا کنند

  • Like 2
ارسال شده در

دیگر نمانده طاقت ماندن و سوختن

باشد ک بجای من از خویش بگذرد

  • Like 2
ارسال شده در

دیدی آن ترک ختا دشمن جان بود مرا

گرچه عمری به خطا دوست خطابش کردم

  • Like 2
ارسال شده در

مرغ دل در قفس سینه من می نالد

بلبل ساز ترا دیده هم آواز امشب

زیر هر پرده ساز تو هزاران راز است

بیم آنست که از پرده فتد راز امشب

  • Like 2
×
×
  • اضافه کردن...