Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ یارا بهشت صحبت یاران همدمست دیدار یار نامتناسب جهنمست هر دم که در حضور عزیزی برآوری دریاب کز حیات جهان حاصل آن دمست 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ ملکا ذکر تو گويم که تو پاکی و خدايینروم جز به همان ره که توام راهنمايی یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ یاد باد آنکه سر کوی توام منزل بود دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود دیریست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت کلامی وسلامی نفرستاد صدنامه فرستادم وآن شاه سواران پیکی ندوانید و پیامی نفرستاد 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ یارا بهشت صحبت یاران همدمست دیدار یار نامتناسب جهنمست هر دم که در حضور عزیزی برآوری دریاب کز حیات جهان حاصل آن دمست تو کز محنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند ادمی 1 لینک به دیدگاه
Ala Agrin 14476 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ مشاعره یه بیته نهایتن دو بیت نه یه غزل کامل بگیم:w00: شما با یه بیت مشاعره بفرمائید 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دیریست که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت کلامی وسلامی نفرستاد صدنامه فرستادم وآن شاه سواران پیکی ندوانید و پیامی نفرستاد دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرس که چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس 1 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم و اندر این کار دل خویش به دریا فکنم 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ شما با یه بیت مشاعره بفرمائید هر کاری قانونی داره 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنمو اندر این کار دل خویش به دریا فکنم معاشری خوش و رودی بساز می خواهم که درد خویش بگویم به ناله بم و زیر:icon_gol: 2 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دارم از زلف سیاهت گله چندان که مپرسکه چنان زو شده ام بی سر و سامان که مپرس سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند 4 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانندپری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند به فتراک جفا دلها چو بربندند بربندند ز زلف عنبرین جانها چو بگشایند بفشانند دلا در عاشقی ثابت قدم باش که در این ره نباشد کار بی اجر 2 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ معاشری خوش و رودی بساز می خواهمکه درد خویش بگویم به ناله بم و زیر:icon_gol: رهرو عشقی اگر خرقه و سجاده شکن که به جز عشق، تو را رهرو این منزل نیست 2 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ رهرو عشقی اگر خرقه و سجاده شکنکه به جز عشق، تو را رهرو این منزل نیست تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری وفای عهد من از خاطرت بدر نرود 1 لینک به دیدگاه
marjan17 4150 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ تو کز مکارم اخلاق عالمی دگری وفای عهد من از خاطرت بدر نرود دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن 4 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دلا در عاشقی ثابت قدم باشکه در این ره نباشد کار بی اجر در غم ما روزها بيگاه شد روزها با سوزها همراه شد رهرو عشقی اگر خرقه و سجاده شکنکه به جز عشق، تو را رهرو این منزل نیست تاپرده زرخسار تو ای ماه برافتاد ازپرده بسی راز نهانی به درافتاد 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن نفس نفس اگر از باد نشنوم بویت زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک 4 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن نفس نفس اگر از باد بشنوم بویت زمان زمان چو گل از غم کنم گریبان چاک :girl_blush2: 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن نازها زان نرگس مستانه می باید کشد این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش 1 لینک به دیدگاه
هوتن 15061 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ در غم ما روزها بيگاه شد روزها با سوزها همراه شد دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند خواجه انست که باشد غم خدمتکارش 3 لینک به دیدگاه
*Polaris* 19606 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 خرداد، ۱۳۸۹ دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشندخواجه انست که باشد غم خدمتکارش شب تار است و ره وادي ايمن در پيش آتش طور کجا موعد ديدار کجاست 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده