marjan17 4150 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 در حق من لبت این لطف که میفرماید سخت خوب است ولیکن قدری بهتر از این 1
kimia 4172 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 نمیدانم دلم دیوانه کیست اسیر نرگس مستانه کیست نمیدانم دل سرگشته من کجا میگردد و در خانه کیست 2
marjan17 4150 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 تجلي گه خـود كـرد خـــدا ديــده مـا را در اين ديده درآييد و ببينيد خـدا را 1
hamid_hisystem 6612 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 ای که در جلوه گری آیتی از نور خدایی حیف باشد مه من کاین همه از مهر جدایی گفته بودی جگرم خون نکنی باز کجایی من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی 3
marjan17 4150 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 یا رب مگیرش ار چه دل چون کبوترم افکند و کشت و عزت صید حرم نداشت 2
kimia 4172 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 تا دلی آتش نگیرد حرف جانسوزی نگوید حال ماخواهی اگراز گفته ی ما جستجوکن 3
marjan17 4150 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر نامه رسان من و توست گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست 3
sara 20 1717 ارسال شده در 25 مرداد، 2010 تا بر گذشته مي نگرم ، عشق خويش را چون آفتاب گمشده مي آورم بياد 4
Occ.Health 1065 ارسال شده در 26 مرداد، 2010 اخیییییییییی مرجانی چقدر درد کشیدی تو سخن گفتن غزل خواندن سرودن من و شب های غربت تا سحرگاه 2
آریوبرزن 13988 ارسال شده در 26 مرداد، 2010 تا بوده چشم عاشق در راه یار بوده بی آنکه وعده باشد در انتظار بوده 3
afa 18504 ارسال شده در 26 مرداد، 2010 هميشه در قلب من حرمت تو باقيست نمادي از تو دارم همان که يادگاريست 3
hamid_hisystem 6612 ارسال شده در 26 مرداد، 2010 تبر به دوش بت شکن ، خلیل آتشین سخن خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی 2
Occ.Health 1065 ارسال شده در 26 مرداد، 2010 یاران چه غریبانه رفتند ازین خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه 2
hamid_hisystem 6612 ارسال شده در 26 مرداد، 2010 همه شب در این امیدم که ببینم از تو رویی چه ضرر تورا که نمن هم برسم به آرزویی 2
Ka!SeR 1333 ارسال شده در 26 مرداد، 2010 شکفته شد گل حمرا و گشت بلبل مست صلاي سر خوشي اي صوفيان باده پرست 1
ارسال های توصیه شده