رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

دریاب اگر اهل دلی پیش تر از صبح...چون غنچه نشکفته نسیم سحری را

ای روی تو چشمهٔ خور چشم

ابروی تو طاق اخضر چشم

 

بالای بلند و چشم مستت

شمشاد روان و عبهر چشم

 

لعل تو شراب مجلس روح

روی تو چراغ منظر چشم

لینک به دیدگاه
ای روی تو چشمهٔ خور چشمابروی تو طاق اخضر چشم بالای بلند و چشم مستتشمشاد روان و عبهر چشم لعل تو شراب مجلس روحروی تو چراغ منظر چشم
من نشاطی را نمی جویم بجز اندوه عشق...من بهشتی را نمی خواهم به غیر از کوی دوست
لینک به دیدگاه
من نشاطی را نمی جویم بجز اندوه عشق...من بهشتی را نمی خواهم به غیر از کوی دوست

تا روی تو پیرامن موی تو ندیدم

اقرار نکردم که ملک را پر و بالست

 

غمگین مشو ار وصف جمال تو نکردم

کز وصف تو میر جهان ناطقه لالست

 

میری که بود حافظ زندان سکندر

وز حکم مَلک مُلک سلیمانش مسخر

لینک به دیدگاه

روزی که سر از پرده برون خواهی کرد...انروز زمانه را زبون خواهی کردگر حسن و جمال ازین فزون خواهی کرد...یا رب چه جگرهاست که خون خواهی کرد

لینک به دیدگاه
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز

چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود

دید طین آدم و دینش ندید

این جهان دید آن جهان بینش ندید

 

فضل مردان بر زنان ای بو شجاع

نیست بهر قوت و کسب و ضیاع

لینک به دیدگاه

*عیب رندان مکن ای زاهد پاکیزه سرشت...که گناه دیگران بر تو نخواهند نوشت

*من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش...هرکسی ان دروید عاقبت کار که کشت

لینک به دیدگاه
از متاع مهر و وفا اگر نمی خری

 

باری اجازتی که به جای دگر برَد

دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی

یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

لینک به دیدگاه
دلا تا کی درین زندان فریب این و آن بینی

یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی

 

یادش همیشه با من و عشقش امیدِ دل

 

شکر خدا که شاهد مقصود در بر است

لینک به دیدگاه
یادش همیشه با من و عشقش امیدِ دل

 

شکر خدا که شاهد مقصود در بر است

 

تو به من خندیدی و نمیدانستی

من به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدم ...

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...