ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید 3 نقل قول لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 اسفند، ۱۳۸۹ دل من در هوای روی فرخ بود آشفته همچون موی فرخ 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3,471 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ خدایا چون دل ریشم قراری بست با زلفش مرا به او رسان و از این دوری رها کن 4 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ ناظر آن منظر عالی بنا عاشق و دیوانه و سر در هوا 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ ناگهان پرده برافراشته ای یعنی چه 1 نقل قول لینک به دیدگاه
arash86. 4,604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم 1 نقل قول لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3,471 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ من همین یک نفس از جرعه جانم باقیست آخرین جام تهی را تو بنوش نقل قول لینک به دیدگاه
arash86. 4,604 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نيست بر لوح دلم جز الف قامت يار چه كنم حرف دگر ياد نداد استادم 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نظم دلاویز که جانپرور است پارهای از جان سخنگستر است 1 نقل قول لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد 1 نقل قول لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نسیم مشک تاتاری خجل کرد شمیم زلف عنبربوی فرخ 1 نقل قول لینک به دیدگاه
sanaz.goli 3,471 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ خوش است خلوت اگر یار یار من باشد من بسوزم و او یار من باشد 1 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد 2 نقل قول لینک به دیدگاه
S.F 24,931 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نابرده رنج گنج میسر نمی شود . مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ نابرده رنج گنج میسر نمی شود . مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد. دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گل ادم بسرشتند و به پیمانه زدند... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ در وهم نیاید که چه شیرین دهنی اینست که دور از لب ودندان منی ما را به سرای پادشاهان ره نیست تو خیمه به پهلوی گدایان نزنی... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
sarevan 9,753 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ یار من خسرو خوبان و لبش شیرین است, خبرش نیست که فرهاد وی این مسکین است 3 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 اسفند، ۱۳۸۹ ترسم که به یاران عزیزت نرسی کز دست و زبان خویشتن در قفسی... 3 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .