نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ در جوانی همه با یاد تو دلخوش بودم پیرم و از تو همان ساخته با یاد هنوز 3 نقل قول لینک به دیدگاه
reyhan321 177 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ زندگی صحنه ی زیبای هنر مندی ماست هرکسی نغمه ی خویش خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته بجاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد . 5 نقل قول لینک به دیدگاه
mehran rezaeian 1,066 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ دلا تا کی در این زندان فریب این و ان بینی یکی زین ره ظلمانی برون شو تا جهان بینی 3 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ یوسف به بندگیت کمر بسته بر میان بودش یقین که ملک ملاحت از آن توست... 5 نقل قول لینک به دیدگاه
mehran rezaeian 1,066 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ توانا بود هرکه دانا بود زدانش دل پیر و برنا بود 3 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ در وهم نیاید که چه مطبوع درختی پیداست که هرگز کس از این میوه نچیدست... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
mehran rezaeian 1,066 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ توانا بود هرکه دانا بود زدانش دل پیر و برنا بود 3 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ توانا بود هرکه دانا بود زدانش دل پیر و برنا بود دوباره؟!!!!! درون خلوت ما غیر در نمیگنجد برو که هر که نه یار منست بار منست... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
mehran rezaeian 1,066 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ تا تو نگاه ميكني كار من آه كردن است اي به فداي چشم تو اين چه نگاه كردن است __________________ مجبور شدم 4 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ تو بدین چشم مست و پیشانی دل ما بازپس نخواهی داد... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
moh@mad 5,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ در دیاری که در آن نیست کسی یار کسی یا رب ای کاش نیافتد به کسی کار کسی 4 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ یکی سر بر کنار یار و خواب صبح مستولی چه غم دارد ز مسکینی که سر بر آستان دارد... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
moh@mad 5,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ در دو روز عمر کوته سخت جانی کرده ام با همه نامهربانان مهربانی کرده ام 4 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ مست شراب و خواب و جوانی و شاهدی هر لحظه پیش مردم هشیار بگذرد... 5 نقل قول لینک به دیدگاه
تینا 15,116 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند وندر این ظلمت شب اب حیاطم دادند 5 نقل قول لینک به دیدگاه
S.F 24,931 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ در این درگه که گه گه که که که که شود ناگه مشو غره به امروزت که از فردا نه ای آگه 5 نقل قول لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی 5 نقل قول لینک به دیدگاه
کتایون 15,176 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ یا روی به کنج خلوت آور شب و روز یا آتش عشق بر کن و خانه بسوز مستوری و عاشقی به هم ناید راست گر پرده نخواهی که درد، دیده بدوز... 4 نقل قول لینک به دیدگاه
نیمه ماه 2,908 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیا باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا 4 نقل قول لینک به دیدگاه
S.F 24,931 اشتراک گذاری ارسال شده در 4 اسفند، ۱۳۸۹ این زمان بیناتریم از روزگار پیشمان آن زمان چشمان بینا قلب تاری داشتيم 4 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .