mehran rezaeian 1,066 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 بهمن، ۱۳۸۹ ز نیرو بود مرد را راستی ز سستی کژی زاید و کاستی 4 نقل قول لینک به دیدگاه
*FARZANE* 224 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ یاس باید کربلا را طی کند همرهی با راس گل بر نی کند 5 نقل قول لینک به دیدگاه
captain 9,274 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ در شگفتم که در این مدت ایام فراق برگرفتی ز حریفان دل و دل می دادت 5 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی مشکل چه یکی چه صد هزار ای ساقی 5 نقل قول لینک به دیدگاه
moh@mad 5,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ یاد دارم که شبی خاطرت آمد به سراغم وه چه شیرین شبی بود تو بودی به کنارم شعر از: moh@mad 6 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ مزن بر سر ناتوان دست زور که روزی بر افتی به پایش چو مور 4 نقل قول لینک به دیدگاه
moh@mad 5,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ رخسار یار گونه آتش از آن گرفت کاین لاله را ز خون جگر آب داده ایم 5 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش 5 نقل قول لینک به دیدگاه
moh@mad 5,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ شبی را با من ای ماه سحرخیزان سحر کردی سحر چون آفتاب از آشیان من سفر کردی 5 نقل قول لینک به دیدگاه
captain 9,274 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش شبی به کلبه احزان عاشقان آیی دمی انیس دل سوگوار من باشی 4 نقل قول لینک به دیدگاه
captain 9,274 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ شبی را با من ای ماه سحرخیزان سحر کردیسحر چون آفتاب از آشیان من سفر کردی یار من چون بخرامد به تماشای چمن برسانش ز من ای پیک صبا پیغامی 2 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور 4 نقل قول لینک به دیدگاه
moh@mad 5,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ روی گرمی شعله ای در جان ما افروخته خانمان سوز آتشی در خرمنی افتاده است 5 نقل قول لینک به دیدگاه
captain 9,274 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخورکلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور روان بزرگان ز خود شاد کن ز پرویز از باربد یاد کن 5 نقل قول لینک به دیدگاه
mehran rezaeian 1,066 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ نزن بر سر ناتوان دست زور که روزی در افتی به پایش چو مور 5 نقل قول لینک به دیدگاه
captain 9,274 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد 5 نقل قول لینک به دیدگاه
ermia_rooz 4,760 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ دنیا بیر شاهدور بو گدا قانمیوب هیچ بیر چیراغ صبحه قدر یانمیوب 5 نقل قول لینک به دیدگاه
mehran rezaeian 1,066 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ در این دنیا کسی بی غم نباشد اگر باشد بنی ادم نباشد 6 نقل قول لینک به دیدگاه
moh@mad 5,513 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ داغ جانسوز من از خنده خونین پیداست ای بسا خنده که از گریه غم انگیزتر است 6 نقل قول لینک به دیدگاه
captain 9,274 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 بهمن، ۱۳۸۹ دنیا بیر شاهدور بو گدا قانمیوبهیچ بیر چیراغ صبحه قدر یانمیوب با اینکه نفهمیدیم یعنی چی !!! ولی: بعد از این روی من و آینه وصف جمال که در آنجا خبر از جلوه زاتم دادند 4 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .