رفتن به مطلب

وصف حالتان با زبان شعر


*Polaris*

ارسال های توصیه شده

ارسال شده در

از بس کف دست بر جبین کوبیدم

تا بگذرد از سرم پریشانی من

نقش کف دست محو شد ریخت به هم

شد چین و شکن به روی پیشانی من

  • Like 3
ارسال شده در

به سراغ من اگر می آیی

دگر آسوده بیا

دیر گاهیست که فولاد شده

چینی نازک تنهایی من

  • Like 3
ارسال شده در

در دلم زنده نگه داشته ام نام تو را

از خدا می طلبم زندگی شاد تو را

  • Like 2
ارسال شده در

من نه عاشق هستم

و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من

من خودم هستم و یک حس غریب

که به صدعشق و هوس می ارزد

  • Like 3
ارسال شده در

صفر را بستند

تا ما به بیرون زنگ نزنیم

از شما چه پنهان

ما از درون زنگ زدیم!

  • Like 4
ارسال شده در

گدا شدن به در دوست قصد دیدن اوست

و گر نه نان گدایی را هر گدا دارد

  • Like 3
ارسال شده در

در فصل تگرگ عاشقت می مانم

با ریزش برگ عاشقت می مانم

هر چند تبر به ریشه ام می کوبی

تا لحظه مرگ عاشقت می مانم

  • Like 3
ارسال شده در

دست مزن ! چشم ! ببستم دو دست^^^ راه مرو ! چشم ! دو پایم شکست

 

حرف مزن ! قطع نمودم سخن^^^ نطق مکن! چشم ! ببستم دهن

 

هیچ نفهم ! این سخن عنوان مکن^^^ خواهش نا فهمی انسان مکن

 

لال شوم ! کور شوم ! کر شوم !^^^ لیک محال است که من خر شوم .

 

  • Like 6
ارسال شده در

به تو دل بستم و غیر تو کسی نیست مرا

جُز تو ای جان جهان، دادرسی نیست مرا

  • Like 6
ارسال شده در

خود را به صخره مي زنم فردا كه شايد

 

«ساحل » شوم آغوش دريا را كه شايد

 

 

 

يك موج از چشم سياهت در نگاهم

 

پيدا كند آغاز رويا را كه شايد

 

 

 

من باشم و تو باشي و يك آسمان عشق

 

تو باشي و من باشم و فردا كه شايد

 

 

 

باشد،نباشد ارزشي ديگر ندارد

 

وقتي كه باشم يا تو باشي يا كه شايد.....

  • Like 4
ارسال شده در

آنقدر شاعرم امشب که فقط ،

 

سایه مهرتورا کم دارم

  • Like 7
ارسال شده در

من خوبم ...

خسته نیستم ..

فقط گاهی

دستم به این زندگی نمی رود !

  • Like 9
ارسال شده در

گاه

روح می شوم ...

گاه

سوهان ِ روح !

  • Like 9
ارسال شده در

کودکی ام را می خواهم ...

باز نخواهد گشت !

خالی مانده ام

بدون رویاهای کودکانه ...

.

.

.

اما هنوز خودم را دارم ...!

  • Like 9
  • 3 هفته بعد...
ارسال شده در

چقدر زیبا

من عاشق

تمام دلخوشی های

كوچک زندگی هستم...

 

  • Like 9
ارسال شده در

icon1.png

 

" بی همه گان به سر شود ... "

 

و من,

 

خیلی نگران شده امـ

 

چـــــــــون

 

دیـگر دارد

 

بی تو هم به سر می شـود

 

انگار!

  • Like 8
ارسال شده در

مغرور و تلخ مثل قهوه ...

صفات من بود زمانی ...

  • Like 7
ارسال شده در

این روزهــا از همه دوری می کند

"حافـــظه ی بلنـــد مدت من"

انگـــار سیر شـده است

از خــوردن آن همــه

خـــاطـــره ...!

 

  • Like 5
ارسال شده در

من از بي گانگان هرگز ننالم / ك هرچه كرد بامن ان اشنا كرد

 

دربدر هميشگي كولي صدساله منم/فروتر از خاك زمين از اسمان فراترم

 

ديريست ك ازخانه خرابان جهانم / برسقف فروريخته ام چل چله اي نيست

 

روميكنم ب اينه رو ب خودم داد ميزنم/ ببين چقدر حقير شده اوج بلند بودنم

 

براي گفتن من شعر هم ب گل مانده / نمانده عمري و صدها سخن بدل مانده

 

صدا . صدا ك مرحم فرياد بود زخم مرا/ ب پيش درد عظيم دلم خجل مانه

 

ازدست عزيزان چه بگويم گله اي نيست/گرهم گله اي هست دگرحوصله اي نيست

 

سرگرم ب خود زخم زدن در همه عمرم / هرلحظه جزاين دسته مرا مشغله اي نيست

  • Like 2
ارسال شده در

نقش نامت کرده دل محراب تسبيح وجود

تا سحر تسبيح گويان روی در محراب داشت

ديده‌ام می‌جست و گفتندم نبينی روی دوست

خود درفشان بود چشمم کاندر او سيماب داشت

ز آسمان آغاز کارم سخت شيرين می‌نمود

کی گمان بردم که شهدآلوده زهر ناب داشت

  • Like 2
×
×
  • اضافه کردن...