parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 6 دی، 2010 همه چیز را فروختم جز آن صندلی که جای تو بود، شاید آن روز که برگشتی خسته باشی!!! 3
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 7 دی، 2010 دروغ بگو قهرمان... مگر یک مرد چقدر می تواند راست بگوید؟!! منتظرم!!! 3
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 7 دی، 2010 اگه اینطوری پیش برید و هر کی میاد تو تاپیکم بگه نوشته هام داغون ترش کرده و باعث شده که گریه کنه دیگه نمی نویسم!!!! 2
elaheh_ 444 ارسال شده در 7 دی، 2010 اگه اینطوری پیش برید و هر کی میاد تو تاپیکم بگه نوشته هام داغون ترش کرده و باعث شده که گریه کنه دیگه نمی نویسم!!!! نه بنویس شاید حرف دل خیلیا باشه! 3
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 7 دی، 2010 نه بنویسشاید حرف دل خیلیا باشه! مینویسم تا دردهایم را از لایه های پنهان روحم بیرون بکشم! دردهایی که در مخفی ترین ابعاد روحم جا خوش کرده اند! بیرونشان میکشم و با توجه کردن به آنها انگار خیالشان راحت میشود و کمتر آزارم میدهند!!! 5
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 7 دی، 2010 پری کوچولو مطمئن باش وقتی نمی تونی کسی رو فراموش کنی یعنی هنوز تو یادشی!!! 5
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 8 دی، 2010 چه راحت در ناباوریِ تمام، تو را باور کردم! وارد زندگی و تنهایی اَم شدی! لحظاتم پر شد از بوی تو! و چه ساده دوباره... در ناباوری از دست دادمت! به همین سادگی از دست دادمت! به همین سادگی!!! 5
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 8 دی، 2010 تنها شادی زندگی اَم این است که هیچکس نمی داند تا چه حد غمگینم!!! 6
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 9 دی، 2010 آدمی که می خواد بره میره، دیگه داد نمی زنه که من دارم میرم! اونی که رفتنشو داد می زنه نمی خواد بره! اونی که نمی خواد بره داد می زنه تا مانع رفتنش بشن!!! . . . . . . . . . . . . پ.ن: دلم خیلی برات تنگ شده! 5
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 11 دی، 2010 من هنوز عاشقـــــــم! آنقدر كه مي توانم چشم هايم را ببندم و خيال كنم هنوز هم دوستم داري!!! 5
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 12 دی، 2010 نزدیک به نیمه شب است و من به این می اندیشم: اگر کاری که عشق با من کرد، با تو می کرد، چند روز دوام می آوردی؟!! . . . . . . . . . . . پ.ن: 15 روز گذشت! 8
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 2 اسفند، 2010 آخرین ضربه ات را محکم زدی... وقتی با او دست در دست قدم زدی روی سنگفرش قلبِ من! قلبم زیر و رو شد، و تو با او دست در دست مدفون شدی زیرِ آوارِ عشقِ یک زن!!! 9
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 7 اسفند، 2010 کاش می فهمیدی عشق عادت نیست! اگر عادتم بودی شاید میشد ترکت کرد... شاید... اگر... 7
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 8 اسفند، 2010 سهم تو از من هرچه بود سپردی اَش به باد، سهم من از تو هرچه بود هست. عزیز می دارمش تا آخرین نبضِ بودن... تا لحظه ی سپردن به خاک!!! 5
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 28 اسفند، 2010 گرچه اینجا نیستی، هر جا میروم یا هر کار می کنم صورت تو را در خیال میبینم و دلم برایت تنگ می شود. دلم برای همه چیز گفتنِ با تو تنگ می شود، دلم برای همه چیز نشان دادنِ به تو تنگ می شود، دلم برای چشمهایمان تنگ می شود که پنهانی به هم دل میدادند، دلم برای نوازشت تنگ می شود، دلم برای هیجانی که با هم داشتیم تنگ می شود، دلم برای همه ی چیزهایی که با هم سهیم بودیم تنگ می شود! دلتنگی برای تو را دوست ندارم، احساس سرد و تنهاییست! کاش می توانستم با تو باشم همین حالا، تا گرمای عشق ما برفهای زمستان را آب کند، امّا چون نمی توانم همین حالا با تو باشم ناچارم به رویای زمانی که با هم بودیم قانع باشم!!! 4
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 1 فروردین، 2011 از صورتت نقّاشی ای کشیده اَم، همانطور که دلم می خواست باشی! حالا چشمهایت فقط مرا میبیند و لبخند همیشگی اَت لحظه های نبودنت را می پوشاند... فقط مانده اَم هوس بوسیدنت را چه کنم؟!! 7
parikoochooloo 10748 مالک ارسال شده در 6 فروردین، 2011 من سرشار بودم از همه با تو بودن ها، برای تو بودن ها، افسوس... اندیشه ی من از پی تو میامد و نگاه تو از پی دیگری میرفت. درست به همین سادگی!!! 7
ارسال های توصیه شده