sam arch 55879 ارسال شده در 29 بهمن، 2016 سلام به روی ماهتون... در راستای این تاپیک>>>> تصویر نوشته (تاپیک درخواست) اینجا تصاویری که توسط دوستانم تایید شد قرار می گیره. لطفا در تاپیک فوق درخواست هاتون رو مطرح کنین و اینجا پست و درخواستی رو ارسال نکنین. 10
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 29 بهمن، 2016 دلم لَک زده برای لحظه ای بی خود شدن درحوضِ گِل ... که گُل می کرد لبخند بر لب هامان... 10
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 29 بهمن، 2016 زاغک ها قصه ی قالب پنیر را می شنوند بر دوش مترسک... دیگر قالبِ پنیر را به چاپلوسیِ روباهی نمی دهند... 9
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 29 بهمن، 2016 در آبِ غفلت افتاده تَنِ ذهن ام ... ناجیِ غرقیم دور از چشم، در گوشه ی کتابخانه ها در خاک است... 9
آرتاش 33340 ارسال شده در 30 بهمن، 2016 در میانِ سیاهیِ قضاوت کننده ها...،تنها مانده سپیدیِ ذهنِ من... عُریان و رها در میان سیل شان... به امید آنکه تَنم به تنشان نگیرد که همرنگ جماعت شوم.... 8
آرتاش 33340 ارسال شده در 1 اسفند، 2016 سوار بر چرخ، می گردیم به چرخِ روزگار ،به امید پایانِ خوش... دریغ که در انعکاس آیینه ی حوضِ آن، در نقطه ی شروع دَرجا می زنیم... 8
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 1 اسفند، 2016 در کورهِ راهِ دانایی ، حَسودان سر گردنه قدم به قدم ایستاده اند.. تا ببرند ورق به ورق ، از تو آنچه خود ندارند.. 5
S.F 24932 ارسال شده در 1 اسفند، 2016 در ظاهر خَموشَم...اما در دل فغان ها دارم... کس ندیدم صدایِ دل من گوش کند... با تشکر ویژه از "سام عزیز" 8
آرتاش 33340 ارسال شده در 1 اسفند، 2016 آدَمکِ طَماع تَبر به تَنه ام می زند که دریایِ ساقه و برگ است... نمی داند که قطره هایِ آرامشم را در دلِ ریشه ها به امانت گذاشتم... 8
Yamna 1 17420 ارسال شده در 2 اسفند، 2016 دو به دو چه خاطراتی ما داریم با هم، بر در پلاک 22... هنوز آن قاب پُر از گل است از یادآوری مهر ما دو تا با هم... 6
Yamna 1 17420 ارسال شده در 2 اسفند، 2016 قدم هایت را می شمارم در این راه بی پایان... در میان مناظر رنگارنگ..آنچه جذب می کند مرا...عطر توست.. بَلَدِ راه من اوست...می بویم او را... 7
Yamna 1 17420 ارسال شده در 2 اسفند، 2016 رو که به قاب آسمان می گیرم.. در احوالِ کمی صاف تا ابری ش، تاجِ گل تو پیداست... رونقِ این قاب، سپیدیِ گلبرگ هایِ تاجِ توست... 7
Yamna 1 17420 ارسال شده در 2 اسفند، 2016 موج می زند در طبیعت سایهِ روشنِ نور... رَختِ سبز بر قامتش...سَروِ درختی بر پیشانی اش... رخصِ دشت بر پیکره اش...چه موزون است طبعبت بی ما... 7
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 2 اسفند، 2016 در آیینه ی خود بینی ...همه ی سرباز ها ، شاه َاند ... در این خودمحوری...ما همه، شاهانِ بی سربازیم ... 7
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 2 اسفند، 2016 در جایی که َعصاهامان رفیقِ نمیه ی راه شدند.... دست های گره کرده بر تن مان، رفیقِ روزهای سخت شدند... 7
آرتاش 33340 ارسال شده در 3 اسفند، 2016 دست به دست و پا به پا و جفت به جفت... همه اجزای وجود مان قَسم یاد کند... من یکی هستم زِ ما...ما یکی هستیم زِ هَم... 7
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 5 اسفند، 2016 افق، ناپیداست در گرگ و میشیِ هوا... آسمان گونه ی دریا را می بوسد در این لحظه یِ پس از باران... 8
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 5 اسفند، 2016 باغبانِ حریمِ تو بودم...در آخر چیدمت... نمی دانم گلدانِ وجود چه کسی، لایق توست؟!... 8
shahdokht.parsa 50877 ارسال شده در 5 اسفند، 2016 آسمانِ دلِ من ابری بود... نورِ محبت، شکافت ابرِ دلم... . 7
Just Mechanic 27854 ارسال شده در 7 اسفند، 2016 همه عمر دارایی ام را کتاب به کتاب.. صندلی ساخت غرورم به وقت اعدام... تازه فهمیدم همه عمر... روخوانی کرده بودم داراییی ام را... 6
ارسال های توصیه شده