رفتن به مطلب

چندگفتگو در مورد ازدواج نكردن دختران و پسران


ارسال های توصیه شده

«روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز در گزارشی درباره تجرد زنان ایرانی، براساس مصاحبه‌هایی با زنان نوشته تنها علتی که بیشتر دختران ایرانی ازدواج نمی‌کنند این است که مردهای ایرانی برای ازدواج به اندازه کافی خوب نیستند». خوب‌نبودن پسران ایرانی چقدر می‌تواند دلیل موجهی برای کم‌شدن آمار ازدواج در ایران باشد؟ آیا نمی‌شود در صحبت‌کردن با مردان ایرانی هم به نتیجه برعکس رسید و آنها ادعا کنند زنان ایرانی به اندازه کافی برای ازدواج خوب نیستند؟ مطابق گزارش لس‌آنجلس‌تایمز، بیش از سه میلیون نفر از زنان تحصیل‌کرده بالای ٣٠ سال ایرانی‌ها مجرد هستند و تعداد آنها هم روبه افزایش است، چون طلاق عادی‌تر شده است، زنان به دانشگاه می‌روند و کار می‌کنند. این باعث شده است آنها از لحاظ مادی مستقل شوند و دیگر محتاج به مردانی که در فرهنگ ایران قرار بود نگهبان آنها باشند، نشوند. این موضوع در شرایطی مطرح می‌شود که عوامل بسیاری اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و... برای بالارفتن سن ازدواج یا ازدواج‌نكردن دختران و پسران اعلام می‌شود.

در سال‌های گذشته آمار تجرد دختران بیش از پسران بود، چندی پیش سازمان ثبت احوال کشور هم درباره افزایش تجرد قطعی دختران ایرانی هشدار داد. سال گذشته هم زنگ خطر برای تجرد قطعی نزدیک به یک‌ میلیون دختر ایرانی به صدا در آمد. اما دراین‌میان آمارها نشان می‌دهند شمار پسران ایرانی مجرد در سن ازدواج هم رو به افزایش است.

مهرداد یکی از مردان مجردی است که در آستانه ٣٧سالگی با وجود موقعیت خوب مالی و تحصیلی ازدواج نکرده. او فوق‌لیسانس زبان دارد و رئیس یکی از شعب بانک‌های دولتی ایران است. او درباره دلیل ازدواج‌نکردنش و همچنین خوب یا بدبودن دختران و پسران به، «شرق» می‌گوید: «به نظرم، نه دختران و نه پسران دیگر خوب نیستند، مهم‌ترین مشکل هم شاید این است که از مسئولیت قبول‌کردن فرار می‌کنند، حتی آنهایی هم که قبول می‌کنند ازدواج کنند، از مسئولیت‌هایشان در برابر طرف مقابل فرار می‌کنند، این مسئله هم درباره دختران و هم پسران صدق می‌کند و پس در هر دو سمت پیداکردن گزینه مناسب برای ازدواج کار سختی به نظر می‌رسد». او درباره دلیل ازدواج‌نکردنش نیز می‌گوید: «در همه این سال‌ها توقعم بالا رفته، ضمن اینکه حوصله‌ام هم کم شده و برای خودم پیله تنهایی درست کرده‌ام».

عرشیا ٣٦ساله است و مهندس عمران و سال‌هاست در عسلویه کار می‌کند، او درباره دلیل ازدواج‌نکردنش و خوب یا بدبودن افراد برای ازدواج، می‌گوید: «پارامتر خوب‌بودن چیست؟ چه چیزی باعث مي‌شود یک آدم بد باشد؟ از نظر من، مردی خوب است که به رابطه‌اش پایبند باشد و علاوه بر تأهل، تعهد هم داشته باشد. بی‌اخلاقی و بی‌انضباطی اجتماعی و فردی در مملکت ما زیاد است و این فقط مختص مردان جامعه نیست. من خودم با دخترهای زیادی در ارتباط نبودم. ولی از همان دخترهای کمی هم که در زندگی‌ام بودند ضربه‌های شدیدی خوردم. یکی از دلایلی که نمی‌توانم با يك دختر وارد یک رابطه جدی شوم همین اتفاقاتی است که برایم افتاده. شرایط جامعه ما خیلی مناسب نیست. من خودم ندیدم ولی درباره نحوه ارتباطات دخترها و پسرها زیاد شنیدم. بزرگ‌ترین مشکلی که جامعه ما دچارش شده به نظر من بی‌تعهدبودن دخترها و پسرها به یکدیگر است. اما این را کاملا قبول دارم که اکثر مردهای ایرانی اخلاق‌مدار نیستند، ولی آیا واقعا زن‌های ایرانی آن‌طور که می‌گویند، خوب هستند؟» او درباره نگرانی خودش برای مجردماندن می‌گوید: «با توجه به اینکه سنم بالا رفته نگران هستم. به‌هرحال به نظر من تا ازدواج نکنم، نمی‌توانم به زندگی سروسامان دهم. ولی یکی از چیزهای مهمی که دارم از دست می‌دهم حس اجتماعی‌بودن است. ارتباط من با دوستان متأهلم سخت است. ارتباطم با خیلی از دوستانم بعد از ازدواجشان قطع یا خیلی محدود شده. شاید اگر من هم متأهل بودم این اتفاق نمی‌افتاد ولی به‌عنوان آدم مجرد سخت است بخواهم با دوستان متأهلم ارتباط خانوادگی داشته باشم».

دکتر محمدامین قانعی‌راد، جامعه‌شناس، درباره این ادعا که دلیل ازدواج‌نکردن ایرانی‌ها به خوب‌نبودن کافی مردان برمی‌گردد، به «شرق» می‌گوید: «نمی‌شود یک‌طرفه به این مسئله نگاه کرد، اگر با مردان هم درباره ازدواج‌نکردن آنها صحبت کنید، ممکن است این نظر را داشته باشند که دختران هم برای ازدواج به اندازه کافی خوب نیستند. درواقع وضعیت متناقض دوطرفه‌ای وجود دارد که می‌تواند این ادعا را از طرف هرکسی ایجاد کند. مسئله‌ای که وجود دارد این است ما در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مسئله مردسالاری دیگر در آن از بین رفته و خانواده‌ها از سمت سنت به مدرنیسم در حال‌ گذار هستند و همین باعث می‌شود جامعه در تقابل بین سنت و مدرنیسم‌ گیر کند. من چندی پیش در یک مراسم خواستگاری حضور داشتم که دخترخانم خواسته عجیبی داشت. او هم حق طلاق را می‌خواست و هم هزار سکه به عنوان مهریه. به او گفتم تو در حال معامله‌کردن هستی و اگر بعد از ازدواج مهرت را اجرا بگذاری و طلاق بخواهی، این پسر جوان هم زندگی‌اش را از دست می‌دهد و هم هزار سکه ضرر می‌کند». رئیس انجمن جامعه‌شناسی ایران درادامه تصریح کرد: «کسی که حق طلاق می‌خواهد درواقع به اصل برابری در ازدواج معتقد است و می‌خواهد از فضای سنتی دور شود. پس چطور ممکن است چنین کسی در کنار حق طلاقش هزار سکه هم به عنوان مهریه طلب کند؟ از طرفی من با چندین جوان که درباره دلیل ازدواج‌نکردنشان صحبت کردم، همه‌شان متفق‌القول می‌گفتند همه ازدواج‌های دوستانشان در سنین مختلف به جدایی منجر شده و آنها از این ریسک بالا در ازدواج می‌ترسند». قانعی‌راد تصریح کرد: «نگاه‌ها به مقوله ازدواج بسیار کاسب‌کارانه شده، از طرفی دخترها و پسرها معیارهایی را که برای ازدواج دارند دیگر در چارچوب سنتی قالب فرهنگ ایرانی نمی‌گنجد، شاید این دلیل بهتری برای ازدواج‌نکردن جوانان باشد تا اینکه ما نتیجه بگیریم که دخترها یا پسرهای ایرانی به اندازه کافی برای ازدواج خوب نیستند».

صحبت‌های دختران هم شبیه پسران مجرد است. نسرین یکی از آنهاست. ٣٧ساله، خانه‌دار و دارای مدرک کارشناسی زبان انگلیسی. او در رابطه با اینکه چقدر پسران ایرانی را برای ازدواج کردن خوب می‌داند به «شرق» می‌گوید: «به نظرم نمی‌شود صددرصد گفت؛ چون مردان ایرانی خوب نیستند، زنان به سمت ازدواج نمی‌روند. من خودم آدم خیلی احساساتی هستم و در انتخاب سخت‌گیرم و دلیل اینکه ازدواج نکردم فکر می‌کنم همین باشد. به نظرم پسرهای خیلی خوبی هم هستند که حتی ممکن است بعضی‌هایشان از خیلی دخترها بهتر باشند. شاید خود پسرها هم دیگر به هر کسی اعتماد نمی‌کنند برای همین آمار ازدواج در سن و سال من پایین آمده...»

سیما، ٣٥ساله و روزنامه‌نگار هم هنوز مجرد است، او درباره دلیل ازدواج‌نکردنش به «شرق» می‌گوید: «اینکه پسرهای ایرانی خوب یا بد هستند را نمی‌دانم؛ اما چیزی که می‌دانم این است که چه دختر چه پسر در ایران برای مسئولیت‌پذیری آماده نمی‌شوند و این تقصیر خانواده است. آنها به‌شدت انسان‌های وابسته‌ای هستند و این وابستگی در مسائل مادی و دیگر پارامترها مصداق دارد. البته این خصوصیت در پسرها به نظر من بیشتر شده و عجیب است که چرا؟ چون با توجه به نگاه سنتی ایرانی‌ها، پسرها همواره از آزادی نسبی بیشتری برای حضور در اجتماع برخوردار بوده‌اند، اما با این داستان باز هم چیزی از مسئولیت‌پذیری نمی‌دانند. اینکه هم آنها و هم همسر یا کسی که با آنها زندگی می‌کند مسئول زندگی نیستند، معنی‌اش با حکمرانی یک‌نفره خیلی فرق دارد. وقتی می‌بینم کمتر پسری در ایران به زندگی مشترک با این ویژگی قائل است، چرا ازدواج کنم؟»

سمیه، ٣٥ساله و حسابدار است. او از نظر مالی کاملا مستقل است و البته با این مسئله هم موافق نیست که دلیل ازدواج‌نکردنش بدی مردان است. او به «شرق» می‌گوید: «اگر منصف باشیم ازدواج‌نکردن من ربطی به خوب‌نبودن مردان ندارد، من خودم ازدواج را دوست داشتم؛ به‌خصوص زمانی که کم‌سن بودم و دوست داشتم مادر شوم، خیلی ازدواج برایم مهم بود. الان هم اگر آدمی را پیدا کنم که دوستش داشته باشم حتما این کار را می‌کنم. من اگر ازدواج نکردم به خاطر مشکلات پسران نبوده، خیلی در این وادی نبودم. دل‌مشغولی الان من پول درآوردن و سفر‌کردن و رفتن به جاهایی است که تا به حال ندیده‌ام. الان دلم می‌خواهد مستقل زندگی کنم. از نظر من مستقل‌بودن از ازدواج‌کردن مهم‌تر است. از نظر مالی می‌توانم مستقل شوم، اما نوع بافت زندگی خانوادگی و اجتماعی من این نوع زندگی را برایم مقدور نمی‌کند». سمیه نگران ازدواج‌نکردن نیست، اما می‌گوید گاهی تنها‌ماندن در آینده نگرانش می‌کند او می‌گوید: «ممکن است اگر تنها باشی آینده سختی داشته باشی. ولی اینکه خیلی نگران شوم که به خاطرش با هرکسی تن به ازدواج بدهم ممکن نیست. درواقع آن قدر نگرانی‌ام عمیق نیست که شرایطم را تغییر بدهم».

تا سال‌های قبل از سال ۹۰، تعداد دختران مجرد در سن ازدواج بیشتر از پسران بود، اما در سال‌های اخیر این موضوع در حال معکوس‌شدن است و تعداد پسران مجرد در سن ازدواج در حال افزایش است.

آبان ‌ماه سال گذشته، علی‌اکبر محزون، مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور با بیان اینکه در مجموع ۱۱‌میلیون‌و ۲۴۰‌ هزار دختر و پسر مجرد در کشور وجود دارد، افزود: «پنج‌میلیون‌و ۵۷۰هزار نفر از آنها پسر و پنج‌‌میلیون‌و ۶۷۰هزار نفر نیز دختران در سن ازدواج هستند که این افراد هرگز ازدواج نکرده‌اند. الگوی سنی ازدواج در کشور به این صورت است که بخش عمده‌ای از ازدواج آقایان یعنی معادل ۸۰ تا ۸۵ درصد در ۲۰ تا ۳۴سالگی و ازدواج بانوان نیز در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال صورت می‌گیرد». او با اشاره به اینکه آمار دختران و پسران ازدواج نکرده و در سن متعارف یا همان قبل از تجرد قطعی، نشان‌دهنده آن است که در این آمار دختران از پسران پیشی گرفته‌اند، تأکید کرد: «در مجموع یک‌‌میلیون‌و ۳۰۰‌ هزار دختر و پسر قبل از تجرد قطعی در کشور وجود دارد که ۹۸۰‌ هزار نفر آن را خانم‌ها و ۳۲۰‌ هزار نفر را آقایان تشکیل می‌دهند. آمار دختران و پسران قبل از تجرد قطعی نشان می‌دهد شمار دختران در این زمینه سه برابر بیشتر از مردان است». به گفته محزون تا آبان‌ ماه سال گذشته در مجموع ۱۵۲‌ هزار خانم و آقا در سن تجرد قطعی در کشور وجود دارد که ۶۲‌ هزار نفر آقا و ۹۰‌ هزار خانم هستند که در این زمینه نیز خانم‌ها ١،٥ برابر آقایان هستند.

هادی هم در آستانه ٣٦سالگی قرار دارد، او مونیتورینگ یکی از خبرگزاری‌ها را بر عهده دارد. هادی درباره خوب‌بودن یا نبودن دختران و پسران ایرانی به «شرق» می‌گوید: «درحال‌حاضر هیچ‌کس مسئولیت‌پذیر نیست. خود من هم دلیل ازدواج‌نکردنم شاید مسئولیت‌ناپذیر بودنم باشد. از طرفی شرایط ازدواج هم سخت شده».

رضا ٣٧‌ساله و طلافروش است، او می‌گوید دختران ایرانی دندان‌گرد شده‌اند. رضا می‌گوید: «تا وارد مغازه‌ام می‌شوند و می‌فهمند مجردم، گل از گلشان می‌شکفد. تماس می‌گیرند و ابراز علاقه می‌کنند تا پای ازدواج هم رفته‌ایم، اما در مهریه‌شان یک دفعه ١٠ کیلو طلا طلب می‌کنند. من در عمرم ١٠ کیلو طلا با هم ندیدم، اما آنها از من ١٠ کیلو طلا و حق طلاق می‌خواهند. این ماجرا حالم را بد می‌کند».

چه کسی می‌تواند نظر قطعی بدهد که آدم‌ها بسته به جنسیتی که دارند خوب یا بد هستند. در شرایط زندگی کنونی، وقتی حتی بدون برگزاری یک مراسم کوچک جشن ازدواج، شروع‌کردن یک زندگی و تهیه مسکن و وسایل اولیه حداقل ٥٠‌ میلیون تومان هزینه دارد، در شرایطی که ما در قاره آسیا زندگی می‌کنیم و سبک زندگی اروپایی را مد نظر داریم و وقتی می‌خواهیم به سنت‌ها پایبند باشیم، اما در مدرن‌ترین باغ‌ها ازدواج کنیم و شبیه اروپایی‌ها زندگی کنیم، چقدر می‌توان تقصیر را گردن یک گروه انداخت؟ محاسبات صورت‌گرفته مشخص می‌کند در سال ٨٥ جمعیت زنان مجرد هرگز ازدواج‌نکرده ٣٥ سال به بالا، ٣٠٨‌ هزار نفر بوده که شاید از ‌این جمعیت فقط ١٠ درصد از آنها تمایلی به ازدواج نداشته و بقيه فرصت ازدواج را به دست نیاورده و در تجرد باقی مانده‌اند.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

لینک به دیدگاه
  • پاسخ 70
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

همممم

خوب این دلایل زیاد داره.

از نگاه جنسیتی بگیر تا مسائل اقتصادی.

 

این مقاله کلا دچار یک مغالطه تفکری شده.

از کسایی نظر خواسته ک ب استقلال مالی رسیدن. خوب طبیعی ه ک اینطوری، نقش مشکلات اقتصادی کم رنگ تر میشه.

 

"من کالا نیستم"

این رو باید تک تک افراد جامعه چ مرد چ زن درک کنن. البته زیاد ب نفع حکومت ها نیست. اصولا اگاه تر شدن مردم، گاها ممکنه اونا رو بیشتر ب سمت دولت گریزی ببره.

 

اما درباره خانواده و چرایی ازدواج. خوب ی مدل سنتی بوده. مرد کار میکنه. زن تو خونه کارا رو انحام میده. این مدل میتونه موفق باشه. اما کامل نیست، چون بهبودی توش نیست.

مدل دوم "زندگی دوستانه است"

مدل سوم"زندگی عاشقانه"

 

از اونجایی ک "عشق" البته هم چیچیده و هم ساده است. همین طور ارتباط زیادی با هورمونی هایی مثل اکسی توسین داره پس ب سن هم وابسته است. و خیلی موارد دیگه خارج از حوصله اس، زیاد مدل پایداری ب نظر نمیاد.

 

اما مدل دوم، زندگی دو تا دوست ک خو نیازهای"جنسی""روحی""جسمی" خودشون رو براورده می کنن؛ با پیوست هایی از "مدل سوم" ب نظر هم مدل "موفق" و هم "کاملی" میاد.

چراک هم باعث بهبوده و هم باعث تقسیم کارها و گاها تعدیل!

 

خیلی جزییات مطرحه، امیدوارم بقیه دوستان هم شرکت کنن تا بشه موضوع رو بسط داد

لینک به دیدگاه
همممم

خوب این دلایل زیاد داره.

از نگاه جنسیتی بگیر تا مسائل اقتصادی.

 

این مقاله کلا دچار یک مغالطه تفکری شده.

از کسایی نظر خواسته ک ب استقلال مالی رسیدن. خوب طبیعی ه ک اینطوری، نقش مشکلات اقتصادی کم رنگ تر میشه.

 

"من کالا نیستم"

این رو باید تک تک افراد جامعه چ مرد چ زن درک کنن. البته زیاد ب نفع حکومت ها نیست. اصولا اگاه تر شدن مردم، گاها ممکنه اونا رو بیشتر ب سمت دولت گریزی ببره.

 

اما درباره خانواده و چرایی ازدواج. خوب ی مدل سنتی بوده. مرد کار میکنه. زن تو خونه کارا رو انحام میده. این مدل میتونه موفق باشه. اما کامل نیست، چون بهبودی توش نیست.

مدل دوم "زندگی دوستانه است"

مدل سوم"زندگی عاشقانه"

 

از اونجایی ک "عشق" البته هم چیچیده و هم ساده است. همین طور ارتباط زیادی با هورمونی هایی مثل اکسی توسین داره پس ب سن هم وابسته است. و خیلی موارد دیگه خارج از حوصله اس، زیاد مدل پایداری ب نظر نمیاد.

 

اما مدل دوم، زندگی دو تا دوست ک خو نیازهای"جنسی""روحی""جسمی" خودشون رو براورده می کنن؛ با پیوست هایی از "مدل سوم" ب نظر هم مدل "موفق" و هم "کاملی" میاد.

چراک هم باعث بهبوده و هم باعث تقسیم کارها و گاها تعدیل!

 

خیلی جزییات مطرحه، امیدوارم بقیه دوستان هم شرکت کنن تا بشه موضوع رو بسط داد

يعني شما فكر ميكني ازدواج سنتي ديگه جواب نميده

 

اون چيزي كه شما از مدل دوم و سوم گفتيد الان تو شهراي بزرگ بخصوص و بخصوص تهران زياد شده

اسمشو گذاشتن ازدواج سپيد

 

شايد براي اقا پسرها اين مدل خيلي ايده ال بياد ولي دخترخانوما ....

لینک به دیدگاه

كلا تعريف من از ازدواج كردن مثل پرايد خريدن مي مونه :ws3:

اون هزينه اي كه براش مي كني خيلي خيلي بالاست

پرايد ميخري سوارش ميشي

تصادف مي كني يا ميميري يا اينكه معيوب و قطع نخاعي ميشي و ...

لینک به دیدگاه
كلا تعريف من از ازدواج كردن مثل پرايد خريدن مي مونه :ws3:

اون هزينه اي كه براش مي كني خيلي خيلي بالاست

پرايد ميخري سوارش ميشي

تصادف مي كني يا ميميري يا اينكه معيوب و قطع نخاعي ميشي و ...

وای مردم خیلی خوب بود:ws28::ws28::ws28::ws28:

لینک به دیدگاه
يعني شما فكر ميكني ازدواج سنتي ديگه جواب نميده

 

اون چيزي كه شما از مدل دوم و سوم گفتيد الان تو شهراي بزرگ بخصوص و بخصوص تهران زياد شده

اسمشو گذاشتن ازدواج سپيد

 

شايد براي اقا پسرها اين مدل خيلي ايده ال بياد ولي دخترخانوما ....

 

hcn,h[ stdn

ازدواج سفید البته مخصوص ایران نیست.

نه. اون یک حالت بی تعهدانه است!

مدل سنتی، موفق هست؛ ولی کامل نیست.

زن و مرد، موظف ب انجام کارها هستن. ممکن ه رنج ببرن، ممکن ه تحقیر بشن. اما خوب، میگذره دیگه. زندگی ه.

ضمن اینکه، آیینه هم نیستن. اغلب تو این سیستم زن از مردش انتقادی نمیکنه.

ی جورایی ته مونده هایی از نگاه های جنسیتی توش داره.

كلا تعريف من از ازدواج كردن مثل پرايد خريدن مي مونه :ws3:

اون هزينه اي كه براش مي كني خيلي خيلي بالاست

پرايد ميخري سوارش ميشي

تصادف مي كني يا ميميري يا اينكه معيوب و قطع نخاعي ميشي و ...

 

 

:ws28:

 

ب هر حال انسان، برای دلایل زیادی ب جفت نیاز داره( از همون بعد اجتماعی بگیر تا سایر مسائل جسمی و روحی)

پیشنهاد میکنم حتما در باب ازدواج و تشکیل خانواده سخنرانی های دکتر هلاکویی رو گوش بدید.

 

 

بدی تشبیه کردن اینکه، وجه شبه اکثر پینهان می مونه. البته این مشکل برمیگرده ب منی ک از تشبیه استفاده کردم.

منظور من از دوستانه، حالتی هست ک هر دو شما ب دنبال رفاه هستید؛ اما این رفاه رو تنهایی نمیخایید.

هر دو مستقل هستید؛ اما انتخا میکنید ک باهم باشید و متعهد باشید.

هر دو تا حدودی خودشون رو شناخته ان" ضعف خودشون رو میشناسن" و پذیرفتن ک طرف مقابلشون هم ضعف هایی داره. و این وظیفه اونهاست ک فرد رو کمک کنن تا بهبود پیدا کنه؛ در عین حال از آسیب دیدن اون فرد جلو بقیه به خاطر داشتن اون ضعف، جلوگیری کنه.

 

هر دو ب عنوان یک شخص دارای "پراویسی" هستید. مشکلی ک شاید خیلی رخ بده، اینکه دو نفر ک همیشه باهم هستن. گاهی زیادی ه.

اصلا دادن و داشتن پراویسی باعث یک افت و خیز در بودن و نبودن میشه، کما اینک یک اصل روانشناسی هست ک میگه محبت نباید مدام باشه. مثل خورشید ک اگه مدام تو اسمون بود؛ ما هیچ وقت اصلا متوجه بودنش نمیشیدم! رمان کوری سفید هم هست. حالا زیاد شلوغ شد :ws3:

 

دقیقا تو جامعه ایک افراد گرفتاری های زیاد شخصیتی دارن، ازدواج کردن شاید واقعا همون خیریدن پراید باشه.

اما ب ذات، ازدواج کردن "پراید خریدن " نیست.

 

خیلی چیزها هست.

مثالی هست ک قران اورده" زن و مرد باید لباس هم دیگه باشند!"

البته این رو دکتر هلاکویی هم تایید میکنه. و همین طور، منطق!

لینک به دیدگاه

چرا پراید؟خب وقتی پراید قانع ات نمیکنه بهتر نیس زحمت بیشتر بکشی پول بیشتری جمع کنی ماشین بهتری بخری؟

تو هیچ رقمه نمیتونی با هیچ ماشینی جونتو تضمین کنی میتونی؟بدون ماشین هم نمیتونی بگی سالم میمونی درسته؟حالا نحوه ی خرید و انتخاب ماشین خیلی مهمه ببینی که حس رضایت مندی رو میاره یا نه ممکنه اولش فک کنی اره راحت شدی چون ماشین داری اما اگه به قول خودت یه بار تصادف کنی ممکنه موجب مرگتم بشه اماااا اگه یه ماشین مقاوم داشته باشی چی؟ممکنه اصا ضامن امنیتت باشه و آرامشت.

ماشین استعاره از طرف مقابله هیچ دوس نداشتم اهن و با ادم مقایسه کنم اما قابل لمس تره.

تو هر چیزی انتخاب خیلی مهمه و مهمتر از اون نحوه ی نگاهت به موضوع.

تو هر ازدواجی یه نفر نقش تعیین کننده نداره هر دو به یک میزان نقش دارن.اگر آرامش و رضایتی نیست به این فک کنیم ممکنه هر دو نفر مقصر باشن.

لینک به دیدگاه
چرا پراید؟خب وقتی پراید قانع ات نمیکنه بهتر نیس زحمت بیشتر بکشی پول بیشتری جمع کنی ماشین بهتری بخری؟

تو هیچ رقمه نمیتونی با هیچ ماشینی جونتو تضمین کنی میتونی؟بدون ماشین هم نمیتونی بگی سالم میمونی درسته؟حالا نحوه ی خرید و انتخاب ماشین خیلی مهمه ببینی که حس رضایت مندی رو میاره یا نه ممکنه اولش فک کنی اره راحت شدی چون ماشین داری اما اگه به قول خودت یه بار تصادف کنی ممکنه موجب مرگتم بشه اماااا اگه یه ماشین مقاوم داشته باشی چی؟ممکنه اصا ضامن امنیتت باشه و آرامشت.

ماشین استعاره از طرف مقابله هیچ دوس نداشتم اهن و با ادم مقایسه کنم اما قابل لمس تره.

تو هر چیزی انتخاب خیلی مهمه و مهمتر از اون نحوه ی نگاهت به موضوع.

تو هر ازدواجی یه نفر نقش تعیین کننده نداره هر دو به یک میزان نقش دارن.اگر آرامش و رضایتی نیست به این فک کنیم ممکنه هر دو نفر مقصر باشن.

منشن کردم که بگم این حرف رو قبول دارم:ws37:

 

تو هر جای دنیا ازدواج ها میتونن شکست داشته باشن

قابل لمس ترین مثالی که میتونم بزنم زندگی خودمه

دانشجوی فوق لیسانس سربازی نرفته ی عملا بی کار و بی پول و بی سرمایه ی متاهل! این خلاصه ی کلام بود!

اما اگه از من بپرسن احساس خوشبختی داری، صد درصد میگم بله!

 

مشکل ما ایرانیا تو اینه که خوشبختی رو صرفا تو مادیات میبینیم اما به خدا اینطور نیست... رویترز اومده تو یه مقاله علل ازدواج نکردن دخترای ایرانی رو بررسی کرده... اما علت مطمئنا همونیه که گفتم

 

طرف میبینه چمیدونم مثلا دامادشون و خواهرش اینا رفتن فلان جا، با خودش میگه شوهر منم باید منو ببیره اونجا! اگه نبره احساس خوشبختی نمیکنم

در صورتی که این اصلا درست نیست! خوشبختی به خوش اخلاقی و خوش برخوردیه... به داشتن اعتماده! اینکه بدونی شوهرت یا همسرت داره برای داشتن یه زندگی بهتر تلاش میکنه و به فکره!

لینک به دیدگاه
چرا پراید؟خب وقتی پراید قانع ات نمیکنه بهتر نیس زحمت بیشتر بکشی پول بیشتری جمع کنی ماشین بهتری بخری؟

تو هیچ رقمه نمیتونی با هیچ ماشینی جونتو تضمین کنی میتونی؟بدون ماشین هم نمیتونی بگی سالم میمونی درسته؟حالا نحوه ی خرید و انتخاب ماشین خیلی مهمه ببینی که حس رضایت مندی رو میاره یا نه ممکنه اولش فک کنی اره راحت شدی چون ماشین داری اما اگه به قول خودت یه بار تصادف کنی ممکنه موجب مرگتم بشه اماااا اگه یه ماشین مقاوم داشته باشی چی؟ممکنه اصا ضامن امنیتت باشه و آرامشت.

ماشین استعاره از طرف مقابله هیچ دوس نداشتم اهن و با ادم مقایسه کنم اما قابل لمس تره.

تو هر چیزی انتخاب خیلی مهمه و مهمتر از اون نحوه ی نگاهت به موضوع.

تو هر ازدواجی یه نفر نقش تعیین کننده نداره هر دو به یک میزان نقش دارن.اگر آرامش و رضایتی نیست به این فک کنیم ممکنه هر دو نفر مقصر باشن.

 

نه منظورم اين بود هزينه هاي ازدواج و پشت بندش طلاق تو جامعه ما خيلي بالاست

همونطور كه قيمت بيست ميليون براي يه پرايد خيلي زياده (نسبت كيفيتي و خدماتي كه ارايه ميده)

اين نيس كه من كمي بيشتر تلاش كنم تا بتونم مثلا ٢٠٦ بخرم

بحث سر برابري قيمت با خدمات هس

 

ممكنه من تو جيبم پونصد ميليون داشته باشم ولي وختي تو ذهنم دو دوتا چهار ميكنم مي بينم اگه يه وانت كابين دار بخرم خيلي بيشتر ازپرايد برام منفعت داره

لینک به دیدگاه
منشن کردم که بگم این حرف رو قبول دارم:ws37:

 

تو هر جای دنیا ازدواج ها میتونن شکست داشته باشن

قابل لمس ترین مثالی که میتونم بزنم زندگی خودمه

دانشجوی فوق لیسانس سربازی نرفته ی عملا بی کار و بی پول و بی سرمایه ی متاهل! این خلاصه ی کلام بود!

اما اگه از من بپرسن احساس خوشبختی داری، صد درصد میگم بله!

 

مشکل ما ایرانیا تو اینه که خوشبختی رو صرفا تو مادیات میبینیم اما به خدا اینطور نیست... رویترز اومده تو یه مقاله علل ازدواج نکردن دخترای ایرانی رو بررسی کرده... اما علت مطمئنا همونیه که گفتم

 

طرف میبینه چمیدونم مثلا دامادشون و خواهرش اینا رفتن فلان جا، با خودش میگه شوهر منم باید منو ببیره اونجا! اگه نبره احساس خوشبختی نمیکنم

در صورتی که این اصلا درست نیست! خوشبختی به خوش اخلاقی و خوش برخوردیه... به داشتن اعتماده! اینکه بدونی شوهرت یا همسرت داره برای داشتن یه زندگی بهتر تلاش میکنه و به فکره!

 

اونكه بله

ولي تو بحث جامعه شناسي يه موضوعي هس كه اصطلاحشو اگه درست يادم مونده باشه بهش معضل اجتماعي ميگويند

مثالش اينجوريه:

تو جامعه اي اگه يه نفر ازدواجش به شكست بخوره تقصير خودشه

اگه ده نفر بازم مسئله ، مسئله فرديه

صد نفر

هزار

صدهزار

..

اما اگه تعدادش به جايي برسه كه توي امار و ارقام بشه بهش گفت عددمعني دار

اينجا ديگه جامعه شناس ها و روانشناس ها اخطار ميدن

رسانه ها و روزنامه ها رو خبردار مي كنن سياست مدارها و قانون گذارها رو به چالش مي كشون

چرا

چون اينجا ديگه تقصير يه نفر ده نفر نيس

اينجا سيستم يا بخشي از سيستم اجتماعي عملكردش مخدوش شده

 

توي جامعه ايران ، امار و ارقارم خيلي خيلي معني دار شده از حد هشدار هم گذشته به مرحله بحراني داره نزديك ميشه

توي مقاله رو اگه خونده باشيد ميگه بيش از يازده ميليون جوان در سن ازدواج هرگز ازدواج نكرده اند شما فرض كن اين جوون ها توي خونواده هاي به طور متوسط چهار نفره دارن زندگي مي كنن اين يعني پديده اي كه حدود چهل و چهار ميليون ايراني از نزديك و مستقيم دارن با اين معضل دست و پنجه نرم مي كنن

حالا به اين جمعيت تعداد افرادي كه طلاق گرفتن اضافه كن

حالا بازم بيا تعداد افرادي كه همين الان كارشان در مرحله طلاق و جداييه و همش دارن دادگاه ميرن ميان رو هم حساب كن

 

معضل بيكاري و نداشتن امنيت شغلي و پايين بردن دستمزد ها رو اضافه كن .....يه مسئله تركيبي ( تركيب رياضي ) شد

تو ذهنت حساب كن چن درصد جامعه ايراني رو به خودش مشغول ميكنه ؟

 

امار و ارقام ميگه نرخ طلاق داره از ازدواج پيشي ميگيره نرخ مواليد داره به نرخ مرگ و مير نزديك ميشه

 

امار ميگه سن سكته و درگيري با بيماريهاي سخت مثل سرطان و هپاتيت و ام اس داره پايين مياد

 

 

اين امار يعني ديگه اگه كسي طلاق گرفت فقط و فقط تقصير خودش نيس اگه كسي شغلش رو از دست مقصر تنبليش نيس

اگه مثلا خدايي نكرده سرطان گرفت دليلش اين نيس دستاشو نشسته ميكروب رفته بدنش

...

يه مثال عاميانه بزنم

 

شما در سال اگه سه بار فيوز خونه تون بپره زياد شك نمي كنيد ميريد دوباره درستش ميكنيد

اما اگه در ماه يا حتي هفته سه بار فيوز خونت بپره ديگه مشكوك ميشي كه يه جاي سيستم سيم كشيت اشكال داره بايد برقكار بياري تا مسئله رو حل كنه

 

مسئله جامعه ايراني هم الان همينه فيوزش همش داره مي پره ولي تمامي سردمداران سيستم دارن سعي مي كنن يا مشكل رو بندازن تقصير بي فرهنگي مردم با تقصير دشمن خارجي

لینک به دیدگاه
اونكه بله

ولي تو بحث جامعه شناسي يه موضوعي هس كه اصطلاحشو اگه درست يادم مونده باشه بهش معضل اجتماعي ميگويند

مثالش اينجوريه:

تو جامعه اي اگه يه نفر ازدواجش به شكست بخوره تقصير خودشه

اگه ده نفر بازم مسئله ، مسئله فرديه

صد نفر

هزار

صدهزار

..

اما اگه تعدادش به جايي برسه كه توي امار و ارقام بشه بهش گفت عددمعني دار

اينجا ديگه جامعه شناس ها و روانشناس ها اخطار ميدن

رسانه ها و روزنامه ها رو خبردار مي كنن سياست مدارها و قانون گذارها رو به چالش مي كشون

چرا

چون اينجا ديگه تقصير يه نفر ده نفر نيس

اينجا سيستم يا بخشي از سيستم اجتماعي عملكردش مخدوش شده

 

توي جامعه ايران ، امار و ارقارم خيلي خيلي معني دار شده از حد هشدار هم گذشته به مرحله بحراني داره نزديك ميشه

توي مقاله رو اگه خونده باشيد ميگه بيش از يازده ميليون جوان در سن ازدواج هرگز ازدواج نكرده اند شما فرض كن اين جوون ها توي خونواده هاي به طور متوسط چهار نفره دارن زندگي مي كنن اين يعني پديده اي كه حدود چهل و چهار ميليون ايراني از نزديك و مستقيم دارن با اين معضل دست و پنجه نرم مي كنن

حالا به اين جمعيت تعداد افرادي كه طلاق گرفتن اضافه كن

حالا بازم بيا تعداد افرادي كه همين الان كارشان در مرحله طلاق و جداييه و همش دارن دادگاه ميرن ميان رو هم حساب كن

 

معضل بيكاري و نداشتن امنيت شغلي و پايين بردن دستمزد ها رو اضافه كن .....يه مسئله تركيبي ( تركيب رياضي ) شد

تو ذهنت حساب كن چن درصد جامعه ايراني رو به خودش مشغول ميكنه ؟

 

امار و ارقام ميگه نرخ طلاق داره از ازدواج پيشي ميگيره نرخ مواليد داره به نرخ مرگ و مير نزديك ميشه

 

امار ميگه سن سكته و درگيري با بيماريهاي سخت مثل سرطان و هپاتيت و ام اس داره پايين مياد

 

 

اين امار يعني ديگه اگه كسي طلاق گرفت فقط و فقط تقصير خودش نيس اگه كسي شغلش رو از دست مقصر تنبليش نيس

اگه مثلا خدايي نكرده سرطان گرفت دليلش اين نيس دستاشو نشسته ميكروب رفته بدنش

...

يه مثال عاميانه بزنم

 

شما در سال اگه سه بار فيوز خونه تون بپره زياد شك نمي كنيد ميريد دوباره درستش ميكنيد

اما اگه در ماه يا حتي هفته سه بار فيوز خونت بپره ديگه مشكوك ميشي كه يه جاي سيستم سيم كشيت اشكال داره بايد برقكار بياري تا مسئله رو حل كنه

 

مسئله جامعه ايراني هم الان همينه فيوزش همش داره مي پره ولي تمامي سردمداران سيستم دارن سعي مي كنن يا مشكل رو بندازن تقصير بي فرهنگي مردم با تقصير دشمن خارجي

پیرو حرفاتون ضمن تایید میتونم بگم این رو مستقیم میشه گردن تحریم ها انداخت... البته قطعا همش رو نه

اما واقعا تحریم روی زندگی مردم اثر داشته و هنوزم داره

لینک به دیدگاه
نه منظورم اين بود هزينه هاي ازدواج و پشت بندش طلاق تو جامعه ما خيلي بالاست

همونطور كه قيمت بيست ميليون براي يه پرايد خيلي زياده (نسبت كيفيتي و خدماتي كه ارايه ميده)

اين نيس كه من كمي بيشتر تلاش كنم تا بتونم مثلا ٢٠٦ بخرم

بحث سر برابري قيمت با خدمات هس

 

ممكنه من تو جيبم پونصد ميليون داشته باشم ولي وختي تو ذهنم دو دوتا چهار ميكنم مي بينم اگه يه وانت كابين دار بخرم خيلي بيشتر ازپرايد برام منفعت داره

 

آره خب هزینه ها بالاس اینو قبول دارم...اما کی این هزینه هارو به وجود اورده؟در بعضی موارد زیاده خواهی دختر و پسر نه؟( نمیگم به زندگی بخور نمیر عادت کنن اتفاقا این خیلی بده من میگم ره 100 ساله رو انتظار نداشته باشن یه شبِ برن) حالا به اینش کاری ندارم بحثش خیلی طولانیه اما

 

 

اینم در نظر بگیر مثلا هزینه ی پالتو نسبت به بلوز بیشتره اما خب هوا که سرد بشه مجبورم پالتو بخرم نمیتونم نخرم یجورایی جز واجبات میشه...از پولش هم صرف نظر میکنم چرا چون میدونم صرفه ی اقتصادی داره در دراز مدت پول سرماخوردگی و ضربات روحی ناشی از بیماری خیلی بیشتر از پول پالتو خواهد بود

 

 

تو میگی همه ی این هزینه هایی (عمر- وقت- انرژی و پول)که میکنی در مقابل اثر نهایی ازدواج زیادی هست؟حتی به برابری هم نمیرسه درسته؟

سارا یه سوال ازت بپرسم:تو چه موقعی فکر میکنی پولی که در ازای ازدواج خرج کردی مساوی و یا حتی کمتر از خدمات بعد ازدواج هست؟حس رضایت مندی رو تو چی خلاصه میکنی؟

حالا صرف پول نگیم همون وقت انرژی و پول و عمر که میذاری رو در نظر بگیر

 

 

آیا قدرت انتخاب درست رو در خودت میبینی؟و یه سوال دیگه اینکه تا حالا به این فکر کردی که تو چقدر میتونی ایده آل باشی و بتونی آرامش رو به خودت و طرف مقابلت برگردونی؟اینجوری بپرسم از خودت برا شروع زندگی مطمئنی؟

 

اونكه بله

ولي تو بحث جامعه شناسي يه موضوعي هس كه اصطلاحشو اگه درست يادم مونده باشه بهش معضل اجتماعي ميگويند

مثالش اينجوريه:

تو جامعه اي اگه يه نفر ازدواجش به شكست بخوره تقصير خودشه

اگه ده نفر بازم مسئله ، مسئله فرديه

صد نفر

هزار

صدهزار

..

اما اگه تعدادش به جايي برسه كه توي امار و ارقام بشه بهش گفت عددمعني دار

اينجا ديگه جامعه شناس ها و روانشناس ها اخطار ميدن

رسانه ها و روزنامه ها رو خبردار مي كنن سياست مدارها و قانون گذارها رو به چالش مي كشون

چرا

چون اينجا ديگه تقصير يه نفر ده نفر نيس

اينجا سيستم يا بخشي از سيستم اجتماعي عملكردش مخدوش شده

 

توي جامعه ايران ، امار و ارقارم خيلي خيلي معني دار شده از حد هشدار هم گذشته به مرحله بحراني داره نزديك ميشه

توي مقاله رو اگه خونده باشيد ميگه بيش از يازده ميليون جوان در سن ازدواج هرگز ازدواج نكرده اند شما فرض كن اين جوون ها توي خونواده هاي به طور متوسط چهار نفره دارن زندگي مي كنن اين يعني پديده اي كه حدود چهل و چهار ميليون ايراني از نزديك و مستقيم دارن با اين معضل دست و پنجه نرم مي كنن

حالا به اين جمعيت تعداد افرادي كه طلاق گرفتن اضافه كن

حالا بازم بيا تعداد افرادي كه همين الان كارشان در مرحله طلاق و جداييه و همش دارن دادگاه ميرن ميان رو هم حساب كن

 

معضل بيكاري و نداشتن امنيت شغلي و پايين بردن دستمزد ها رو اضافه كن .....يه مسئله تركيبي ( تركيب رياضي ) شد

تو ذهنت حساب كن چن درصد جامعه ايراني رو به خودش مشغول ميكنه ؟

 

امار و ارقام ميگه نرخ طلاق داره از ازدواج پيشي ميگيره نرخ مواليد داره به نرخ مرگ و مير نزديك ميشه

 

امار ميگه سن سكته و درگيري با بيماريهاي سخت مثل سرطان و هپاتيت و ام اس داره پايين مياد

 

 

اين امار يعني ديگه اگه كسي طلاق گرفت فقط و فقط تقصير خودش نيس اگه كسي شغلش رو از دست مقصر تنبليش نيس

اگه مثلا خدايي نكرده سرطان گرفت دليلش اين نيس دستاشو نشسته ميكروب رفته بدنش

...

يه مثال عاميانه بزنم

 

شما در سال اگه سه بار فيوز خونه تون بپره زياد شك نمي كنيد ميريد دوباره درستش ميكنيد

اما اگه در ماه يا حتي هفته سه بار فيوز خونت بپره ديگه مشكوك ميشي كه يه جاي سيستم سيم كشيت اشكال داره بايد برقكار بياري تا مسئله رو حل كنه

 

مسئله جامعه ايراني هم الان همينه فيوزش همش داره مي پره ولي تمامي سردمداران سيستم دارن سعي مي كنن يا مشكل رو بندازن تقصير بي فرهنگي مردم با تقصير دشمن خارجي

مشکلات ازدواج از دید من فرد عادی اجتماع:بیکاری جوونا- نبود اشتغال- کمبود مسکن-گرفتار شدن تو باتلاقی به نام هوس-دوستی های بی بند و بار-ساخته نشدن شخصیت یه جوون به درستی-نبود اعتماد بین جوونا- چشم و هم چشی- سختگیری خانواده ها- انتظارات طرفین از همدیگه و مبرا دونستن خودشون از هر وظیفه ای- گرفتن انگشت اشاره به سمت همدیگه- بلد نبودن گوش دادن و حرف زدن-نشناختن خواسته ای خود- دنبال پول بودن- دنبال آرامش ساخته شده نه ساختن آرامش-کمبود پول چرخشی دست مردم- به درد نخوردن مدرک دانشگاهی

 

معضل طلاق وجود داره داره پر رنگ تر هم میشه من مشکلاتو خیلی ساده گفتم یه مقدارش بر میگرده به دولت-یه مقدارش اجتماع- یه مقدارش خانواده ها ومقداری خود فرد غیر اینه؟

 

 

آمار طلاق تو ایران وحشتناکه خیلی وحشتناک من خیلی به این فکر کردم که چرا؟خیلی به اطرافم نگاه کردم معمولا عاشق پیشه ها بیشتر ضربه خوردن میدونی چرا؟چون تو رویا و خیال سیر میکنن چون زندگی واقعی رو با داستان و رمان عاشقانه اشتباه گرفتن چون تحمل ساختن ندارن هرجا کم بیارن بهم میریزن و سعی میکنن یه پازل جدید بسازن.هنر ادمی درست کردن همون پازل سخته هست

 

 

همه اینجوری نیستنا من اکثریت جامعه ی الان رو مثال میزنم.قدیمیا یه مشکل داشتن جدیدا یه مشکل...زود باختن همونقدر بده که ساختن و سوختن بده...اینو باور کنیم که نسل ما کم طاقته دلایل زیادیم داره حالا دهه 60 و اوایل هفتاد خوبن اما اون یکیا خیلی وضعشون بد تر شده

.............................................................................................

من همه ی مشکلات و قبول دارم فقط میگم یه بار فقط یه بار این عینک در بیار بده یکم من تمیزش کنم:ws3: بعد بزن به چشمت میبینی که خیلیم کثیفی و سیاهی نیست:w16:

لینک به دیدگاه
منشن کردم که بگم این حرف رو قبول دارم:ws37:

 

تو هر جای دنیا ازدواج ها میتونن شکست داشته باشن

قابل لمس ترین مثالی که میتونم بزنم زندگی خودمه

دانشجوی فوق لیسانس سربازی نرفته ی عملا بی کار و بی پول و بی سرمایه ی متاهل! این خلاصه ی کلام بود!

اما اگه از من بپرسن احساس خوشبختی داری، صد درصد میگم بله!

 

مشکل ما ایرانیا تو اینه که خوشبختی رو صرفا تو مادیات میبینیم اما به خدا اینطور نیست... رویترز اومده تو یه مقاله علل ازدواج نکردن دخترای ایرانی رو بررسی کرده... اما علت مطمئنا همونیه که گفتم

 

طرف میبینه چمیدونم مثلا دامادشون و خواهرش اینا رفتن فلان جا، با خودش میگه شوهر منم باید منو ببیره اونجا! اگه نبره احساس خوشبختی نمیکنم

در صورتی که این اصلا درست نیست! خوشبختی به خوش اخلاقی و خوش برخوردیه... به داشتن اعتماده! اینکه بدونی شوهرت یا همسرت داره برای داشتن یه زندگی بهتر تلاش میکنه و به فکره!

آقای فاطمی عزیز شما خودتونو مقایسه نکنید تو 10میلیون یه نفر مثل شما انسان و شریف پیدا میشن که تو اوج مشکلات بازهم بودن کنار هم به خیلی چیزا ترجیح میدن ولی چیزی که من دیدم این نیست آدمایی که زیبایی، عنوان شغلی و درسی، پول، خانواده رو به یه قلب عاشق و وفاداری ترجیح میدن ...مردی که با دیدن یه زن زیبا همه چیز یادش میره و به راحتی میگه اون یکی قشنگتره ...نمیتونید بفهمید دردش چقدره...آدما خوب بودن یادشون رفته...دیگه ازدواج یه مشکله که خیلی ها ترجیح میدن فرار کنن واردش نشن...تفسیر ازدواج ینی خوشبخت بشی حتی با نداشته ها ولی وقتی شده بابای پولدار، دکتر بودن و زیبا بودن عطاش رو به لقاش ببخشند بهتره..شاید هیچ مردی احساس هزاران دختر که به هیچ عنوان دنبال پول و ماشین نیستن نفهمن...پول نمیخوان فقط شرافت میخوان که خیلی گرون پیدا میشه...راست میگن سارا جون ازدواج یه ماشین گرونه که باید خیلی خدا دوستت داشته باشه که بهش برسی:sad0::sad0::sad0::sad0::sad0::sad0:

لینک به دیدگاه
آقای فاطمی عزیز شما خودتونو مقایسه نکنید تو 10میلیون یه نفر مثل شما انسان و شریف پیدا میشن که تو اوج مشکلات بازهم بودن کنار هم به خیلی چیزا ترجیح میدن ولی چیزی که من دیدم این نیست آدمایی که زیبایی، عنوان شغلی و درسی، پول، خانواده رو به یه قلب عاشق و وفاداری ترجیح میدن ...مردی که با دیدن یه زن زیبا همه چیز یادش میره و به راحتی میگه اون یکی قشنگتره ...نمیتونید بفهمید دردش چقدره...آدما خوب بودن یادشون رفته...دیگه ازدواج یه مشکله که خیلی ها ترجیح میدن فرار کنن واردش نشن...تفسیر ازدواج ینی خوشبخت بشی حتی با نداشته ها ولی وقتی شده بابای پولدار، دکتر بودن و زیبا بودن عطاش رو به لقاش ببخشند بهتره..شاید هیچ مردی احساس هزاران دختر که به هیچ عنوان دنبال پول و ماشین نیستن نفهمن...پول نمیخوان فقط شرافت میخوان که خیلی گرون پیدا میشه...راست میگن سارا جون ازدواج یه ماشین گرونه که باید خیلی خدا دوستت داشته باشه که بهش برسی:sad0::sad0::sad0::sad0::sad0::sad0:

 

عزیزم چقد صادقانه حرف زدی یمنا:budhug:

لینک به دیدگاه
آقای فاطمی عزیز شما خودتونو مقایسه نکنید تو 10میلیون یه نفر مثل شما انسان و شریف پیدا میشن که تو اوج مشکلات بازهم بودن کنار هم به خیلی چیزا ترجیح میدن ولی چیزی که من دیدم این نیست آدمایی که زیبایی، عنوان شغلی و درسی، پول، خانواده رو به یه قلب عاشق و وفاداری ترجیح میدن ...مردی که با دیدن یه زن زیبا همه چیز یادش میره و به راحتی میگه اون یکی قشنگتره ...نمیتونید بفهمید دردش چقدره...آدما خوب بودن یادشون رفته...دیگه ازدواج یه مشکله که خیلی ها ترجیح میدن فرار کنن واردش نشن...تفسیر ازدواج ینی خوشبخت بشی حتی با نداشته ها ولی وقتی شده بابای پولدار، دکتر بودن و زیبا بودن عطاش رو به لقاش ببخشند بهتره..شاید هیچ مردی احساس هزاران دختر که به هیچ عنوان دنبال پول و ماشین نیستن نفهمن...پول نمیخوان فقط شرافت میخوان که خیلی گرون پیدا میشه...راست میگن سارا جون ازدواج یه ماشین گرونه که باید خیلی خدا دوستت داشته باشه که بهش برسی:sad0::sad0::sad0::sad0::sad0::sad0:

 

اول اینکه ممنونم لطف دارین:icon_gol:

دوم اینکه اینجوری که میفرمایید هم نیست

ممکنه به قول شما 50 درصد پسر های امروزی اینجور باشن، اما مهم اینه که 50 درصدشون هم نیستن!!!:ws37:

متاسفانه شرایط همه چی سخت شده

وقتی به ملت فشار اومده باشه و شرایطشو نداشته باشن اگرچه زمانش باشه اما توانایی ازدواج رو ندارن! مشکل مال پسراس الان

نه خانوما فقط

اگرچه توی این عامل خانوم ها هم اغلب بی تقصیر نیستن

 

الان توی این شرایط یه پسر یا سربازی پشت سرشه که مجبورش میکنه تا دکترا درس بخونه

یا هم میره سربازی و درس رو بیخیال میشه و بعدش دیگه توانایی درس خوندن رو نداره! چون دیگه تحت تکفل پدرش نیست! مجبوره بچسبه به کار

 

درس خونده هامونم وضع خوبی ندارن! 4 سال 5 سال رشته مهندسی میخونن بعد میرن بنایی و لوله کشی و عملگی و کارایی که هیچ ربطی به رشته شون نداره که هیچ بلکه عملا نشون میده که اون سالهایی که درس خوندن هم الکی بوده! چون کاری که الان میکنن رو 4 سال پیش هم بی سواد خاصی میتونستن بکنن!!!:banel_smiley_4:

 

 

در هر صورتی که باشه الان جوون های ما زیر فشار هستن و آسیب! و متاسفانه این فشار خیلی چیزا رو از بین میبره

از دین و ایمون گرفته تا عقاید انسانی

مادی نگاه کردن به ازدواج فقط یکیشه....

 

نمیگم این فشار ها رو دختر ها نیست، چون مشابهش هست! ولی عملا این پسر ها هستن که چوب این قضیه رو میخورن و البته تاوانش رو دخترا باید پس بدن با موندن تو خونه و سر و سامون نگرفتن

متاسفانه...

 

 

به قدری فشار زندگی زیاده که اصلا پسر جرأت به خودش نمیده به ازدواج حتی فکر کنه:hanghead:

 

البته همیشه راه برای تخلیه ی یه سری از فشار ها اگرچه از روش شاید نادرست اما هست

 

خیلی بی پرده بگم اگه مدیرا صلاح دونستن ادیت کنن

متاسفانه الان پسرا ازدواج رو فقط به حل کردن نیاز های جنسی شون میدونن اگرچه اینطور نیست ابدا

اما فشار های جنسی رو هم توی جاهایی مثل تایلند و آنتالیا یا حتی داخل همین کشور از خودشون رها میکنن

 

خیلی بحث رو متفرق کردم

عذر میخوام:icon_gol:

لینک به دیدگاه
اول اینکه ممنونم لطف دارین:icon_gol:

دوم اینکه اینجوری که میفرمایید هم نیست

ممکنه به قول شما 50 درصد پسر های امروزی اینجور باشن، اما مهم اینه که 50 درصدشون هم نیستن!!!:ws37:

متاسفانه شرایط همه چی سخت شده

وقتی به ملت فشار اومده باشه و شرایطشو نداشته باشن اگرچه زمانش باشه اما توانایی ازدواج رو ندارن! مشکل مال پسراس الان

نه خانوما فقط

اگرچه توی این عامل خانوم ها هم اغلب بی تقصیر نیستن

 

الان توی این شرایط یه پسر یا سربازی پشت سرشه که مجبورش میکنه تا دکترا درس بخونه

یا هم میره سربازی و درس رو بیخیال میشه و بعدش دیگه توانایی درس خوندن رو نداره! چون دیگه تحت تکفل پدرش نیست! مجبوره بچسبه به کار

 

درس خونده هامونم وضع خوبی ندارن! 4 سال 5 سال رشته مهندسی میخونن بعد میرن بنایی و لوله کشی و عملگی و کارایی که هیچ ربطی به رشته شون نداره که هیچ بلکه عملا نشون میده که اون سالهایی که درس خوندن هم الکی بوده! چون کاری که الان میکنن رو 4 سال پیش هم بی سواد خاصی میتونستن بکنن!!!:banel_smiley_4:

 

 

در هر صورتی که باشه الان جوون های ما زیر فشار هستن و آسیب! و متاسفانه این فشار خیلی چیزا رو از بین میبره

از دین و ایمون گرفته تا عقاید انسانی

مادی نگاه کردن به ازدواج فقط یکیشه....

 

نمیگم این فشار ها رو دختر ها نیست، چون مشابهش هست! ولی عملا این پسر ها هستن که چوب این قضیه رو میخورن و البته تاوانش رو دخترا باید پس بدن با موندن تو خونه و سر و سامون نگرفتن

متاسفانه...

 

 

به قدری فشار زندگی زیاده که اصلا پسر جرأت به خودش نمیده به ازدواج حتی فکر کنه:hanghead:

 

البته همیشه راه برای تخلیه ی یه سری از فشار ها اگرچه از روش شاید نادرست اما هست

 

خیلی بی پرده بگم اگه مدیرا صلاح دونستن ادیت کنن

متاسفانه الان پسرا ازدواج رو فقط به حل کردن نیاز های جنسی شون میدونن اگرچه اینطور نیست ابدا

اما فشار های جنسی رو هم توی جاهایی مثل تایلند و آنتالیا یا حتی داخل همین کشور از خودشون رها میکنن

 

خیلی بحث رو متفرق کردم

عذر میخوام:icon_gol:

فقط میتونم بگم خدایا خودت به این خوبی چرا آدمهات اینطوری شدن :sigh:

لینک به دیدگاه

خانواده ایرانی کلا ت بحران گیر کرده ،شاید رسانه ها باعث شدن که ت این بحران گیران کنیم

رسانه ها باعث شدن که افراد به جای مطالعه ، به عشق و عاشقی نا بهنگام سوق داده میشود ، جامعه ما یه طوری شده که اونایی دغدغه ، آرزوشون شده ازدواج

اوناییکه ازدواج کردن فکر و خیالشون شده خیانت ، فحشا، ارتباطی با جنس مخالف ...

ما نسلی هستیم زیاد سختی نکشیم ، راحت طلب هستیم با یه مشکل کوچیک خودمون رو شکست خورده میدونیم از یه طرف توقع بالا در امر ازدواج باعث شده فرد میگه چرا خودم بیندازم چاه ازدواج کنم ، میتونم با یکی شوهر کرده ارتباط جنسی برقرار کنم

دلایل اقتصادی هم روش تاثیر داره ، چیزی در واقع کمتر بهش توجه کردیم راحت طلبی ، عدم تعهد ، سختی نکشیدن روش دخیل هس

لینک به دیدگاه
آره خب هزینه ها بالاس اینو قبول دارم...اما کی این هزینه هارو به وجود اورده؟در بعضی موارد زیاده خواهی دختر و پسر نه؟( نمیگم به زندگی بخور نمیر عادت کنن اتفاقا این خیلی بده من میگم ره 100 ساله رو انتظار نداشته باشن یه شبِ برن) حالا به اینش کاری ندارم بحثش خیلی طولانیه اما

 

 

اینم در نظر بگیر مثلا هزینه ی پالتو نسبت به بلوز بیشتره اما خب هوا که سرد بشه مجبورم پالتو بخرم نمیتونم نخرم یجورایی جز واجبات میشه...از پولش هم صرف نظر میکنم چرا چون میدونم صرفه ی اقتصادی داره در دراز مدت پول سرماخوردگی و ضربات روحی ناشی از بیماری خیلی بیشتر از پول پالتو خواهد بود

 

 

تو میگی همه ی این هزینه هایی (عمر- وقت- انرژی و پول)که میکنی در مقابل اثر نهایی ازدواج زیادی هست؟حتی به برابری هم نمیرسه درسته؟

سارا یه سوال ازت بپرسم:تو چه موقعی فکر میکنی پولی که در ازای ازدواج خرج کردی مساوی و یا حتی کمتر از خدمات بعد ازدواج هست؟حس رضایت مندی رو تو چی خلاصه میکنی؟

حالا صرف پول نگیم همون وقت انرژی و پول و عمر که میذاری رو در نظر بگیر

 

 

آیا قدرت انتخاب درست رو در خودت میبینی؟و یه سوال دیگه اینکه تا حالا به این فکر کردی که تو چقدر میتونی ایده آل باشی و بتونی آرامش رو به خودت و طرف مقابلت برگردونی؟اینجوری بپرسم از خودت برا شروع زندگی مطمئنی؟

 

 

مشکلات ازدواج از دید من فرد عادی اجتماع:بیکاری جوونا- نبود اشتغال- کمبود مسکن-گرفتار شدن تو باتلاقی به نام هوس-دوستی های بی بند و بار-ساخته نشدن شخصیت یه جوون به درستی-نبود اعتماد بین جوونا- چشم و هم چشی- سختگیری خانواده ها- انتظارات طرفین از همدیگه و مبرا دونستن خودشون از هر وظیفه ای- گرفتن انگشت اشاره به سمت همدیگه- بلد نبودن گوش دادن و حرف زدن-نشناختن خواسته ای خود- دنبال پول بودن- دنبال آرامش ساخته شده نه ساختن آرامش-کمبود پول چرخشی دست مردم- به درد نخوردن مدرک دانشگاهی

 

معضل طلاق وجود داره داره پر رنگ تر هم میشه من مشکلاتو خیلی ساده گفتم یه مقدارش بر میگرده به دولت-یه مقدارش اجتماع- یه مقدارش خانواده ها ومقداری خود فرد غیر اینه؟

 

 

آمار طلاق تو ایران وحشتناکه خیلی وحشتناک من خیلی به این فکر کردم که چرا؟خیلی به اطرافم نگاه کردم معمولا عاشق پیشه ها بیشتر ضربه خوردن میدونی چرا؟چون تو رویا و خیال سیر میکنن چون زندگی واقعی رو با داستان و رمان عاشقانه اشتباه گرفتن چون تحمل ساختن ندارن هرجا کم بیارن بهم میریزن و سعی میکنن یه پازل جدید بسازن.هنر ادمی درست کردن همون پازل سخته هست

 

 

همه اینجوری نیستنا من اکثریت جامعه ی الان رو مثال میزنم.قدیمیا یه مشکل داشتن جدیدا یه مشکل...زود باختن همونقدر بده که ساختن و سوختن بده...اینو باور کنیم که نسل ما کم طاقته دلایل زیادیم داره حالا دهه 60 و اوایل هفتاد خوبن اما اون یکیا خیلی وضعشون بد تر شده

.............................................................................................

من همه ی مشکلات و قبول دارم فقط میگم یه بار فقط یه بار این عینک در بیار بده یکم من تمیزش کنم:ws3: بعد بزن به چشمت میبینی که خیلیم کثیفی و سیاهی نیست:w16:

 

 

اولا مرسي كه انقد وخت ميزاري تو بحث ها شركت ميكني (برام ارزشمنده:w16:)

 

اما بعدش ارتاش خانووووم بابا من كي از پول و هزينه مادي ازدواج حرف زدم :w000:

من منظورم بيشتر هزينه هاي ناشي از فرهنگ غلط ، قوانين هزار و چهارصد سال پيش ، ديد جنسيتي به زن ، ديد بازاري به مرد ، ديد بد نسبت به زن طلاق گرفته و از اينجور چيزا بود

 

بخدا منم مثل خيلي از دوووووخملا دوس دارم شووووفر كنم :icon_redface:

ولي شوووفر خوب نيس بخدا :4564:

 

من تجربه بدي از ازدواج دوستام و دوروبريام ديدم

به قول يكي از دوستام كه هميشه بهم ميگه :

"سارا ازدواج يه سرش فريبه

اگه ميخواي ازدواج كني بايد اجازه بدي مردي فريبت بده" :banel_smiley_4:

 

والا اگه به تجربه زندگي مشترك باشه من همين الانشم دارم زندگي مشترك رو تجربه مي كنم منتها شريك زندگيم يه دختره مثل خودم :w58:

بيشتر از يك و نيم ساله دارم باهاش زندگي ميكنم اولين دعوامون هم ميدوني كي كرديم

بعد هفت ماه

كه البته به همه چي شبيه شد جز دعوا

 

اينارو گفتم كه بگم من از همه لحاظ براي شروع يه زندگي مشترك اماده ام هرچن زندگي با يه مرد كه واضحه مسايل ج و زناشويي هم توش پررنگه ميشه و سر همين ممكنه تنش ها و سوتفاهم ها و ناراحتي ها پيش بياد كه توي زندگي مشترك با هم جنس خودت اينا نيس

ولي وختي به اين يه سال و نيم زندگي مشتركم نگاه ميكنم و مديريتهايي كه توش براي پايداري اين دوستي انجام دادم ازم خودم راضيم

 

اما

اما

اصل كاري مرد زندگيه كه خيلي صريح و صادقانه بگم من تو دور و برم نمي بينمشون

 

اينم حرف دل من از مرد ايده ال زندگيم از زبان مهديه خانوم لطيفي عزيز :

 

مادرم روزی هشتصد و شصت و هفت هزار بار می گوید ازدواج کنم!... و بی شک اگر من روزی با مردی ازدواج کنم که با هم به مهمانی های احمقانه ای برویم که مردان یک طرف جمع شوند و از سیاست و کار و فوتبال بگویند و زنان یک طرف دیگر جمع شوند و از پدیکور و مانیکور و انواع و اقسام رژیم غذایی و ساکشن و پروتز لب و پستان و جک های ***ی و چگونگی شوهرهایشان در رختخواب و سریال های ترکیه ای ماهواره و خرم خاتون حرف بزنند، خودم را آتش می زنم!!!مادر من، عزیز دلم، اگر مردی را پیدا کردی که با من به دوچرخه سواری و تئاتر دیدن و کنسرت رفتن و فیلم دیدن و آهنگ های (غیر پاپ) دانلود کردن و شعر و کتاب خواندن و کافه رفتن و شب گردی های بی هوا و سفر های بی هوا با کوله پشتی و عکاسی و نقاشی و سر به سر هم گذاشتن و دیوانه بازی هایی از این دست زد، و آنقدر به با هم بودنمان ایمان داشت که به زمین و زمان و هر پشه ی نَری که از دور و برم رد می شود گیر نداد، و به من احساس "رفیق" بودن داد و نه تنها احساس "زن" بودن، طوری که تمام دنیا به رفاقت و رابطه مان حسودی شان شد و مجبور شدیم برای چشم نظرهایشان هر روز اسفند دود کنیم، آن وقت شاید یک فکری برای رسیدنت به آرزویت کردم!... که با علم به اینکه این خراب شده نامش ایران است، و ازدواج به جای اینکه سندِ با هم بودنِ "من" و "او" باشد، سندِ با هم بودن دو ایل و طایفه و حرف و حدیث هایشان و احتمالا همان مهمانی های احمقانه و غرق شدن در باتلاقِ خرج و مخارج و روزمرگیِ محض ست، احتمالا هرگز به آرزویت نخواهی رسید. مرا ببخش.

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.


×
×
  • اضافه کردن...