Tamana73 28831 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ هر چه قدر هم که با نام هایی چون : فرهنگ ... شخصیت ... روان ... یا چیزهای دیگر ، از زن ها خواسته شود که این طور یا آن طور لباس بپوشند و رفتار کنند ، هر چه قدر هم که دیگران بخواهند به کمک چندین مراقب و نگهبانِ نادان ، تمام زن ها را ، فارغ از بعد تمام انسانی آن ها ، چون یک گله نگه دارند ، - صرف نظر از این که برای سرکوبِ زندگیِ پر روح این جنس لطیف ، از چه فشارهایی استفاده می شود - هیچ یک از این ها نمی تواند این حقیقت را تغییر دهد که : " زن همانی است که هست " لطیف ولی در عین حال پرقدرت ! آن قدر پرقدرت که هیچ اجباری را نپذیرد ... زنانی که با گرگ ها می دوند | دکتر ﮐﻼﺭﯾﺴﺎ ﭘﯿﻨﮑﻮﻻ ﺍﺳﺘﺲ | ترجمه از سیمین موحد بهترین کتابی که خوندم 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ باباول کنید لباس آزاده ، حرف آزاده ، فکرآزاده ولی متناسب باشخصیت باشه طرف دوست داره ساپورت بپوشه مگرکسی برای کسی دیگرزندگی می کنه .اصلابه کسی چه ! مثل این بسیحیها که میگفتند مردهاهم نباید آستین کوتاه بپوشن ! بابا طرف اختیارخودش هم نداره. ولی اینهم میگم همه بایدبه قوانین وهم دیگرتو جامعه احترام بزاریم . میخوام بگم سه خط اول رو بدون اینکه بهش فک کنی نوشتی. من به این نوع نگاه میگم ذهنیت فلسفی. 1 لینک به دیدگاه
Just Mechanic 27854 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ باباول کنید لباس آزاده ، حرف آزاده ، فکرآزاده ولی متناسب باشخصیت باشه طرف دوست داره ساپورت بپوشه مگرکسی برای کسی دیگرزندگی می کنه .اصلابه کسی چه ! مثل این بسیحیها که میگفتند مردهاهم نباید آستین کوتاه بپوشن ! بابا طرف اختیارخودش هم نداره. ولی اینهم میگم همه بایدبه قوانین وهم دیگرتو جامعه احترام بزاریم . pvt o,fd cnd حرف خوبی زدی از قانون گفتی ولی آیا مسلمونا هم به قوانین کشور های غربی احترام میذارن؟ وقتی میرن اونجا عینه اونا لباس میپوشن؟ لباس پوشیدن و عقاید شخصی هر فردی مربوط به خودشه و دخالت کردن در عقاید شخصی افراد جز بیشعوری طرف چیزی رو نمیرسونه 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ نام کتاب: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام – فلسفه ای برای همه : تفکر با استایل نویسنده: فریتز آلهوف آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که در تصمیم گیری پوشش خود مردد میباشند؟ این کتاب یک راهنمای متعالی از شیوه و اصول زندگی با تمرکز بر جنبه های گوناگون و گاه متضاد مد و فشن شامل مجموعهای از مقاله های جذاب و متفکرانه فلاسفه برجسته و نویسندگان مد و فشن میباشد. این کتاب با بینشی روشنگر و منحصر به فرد پیرامون مسایل مد و قدرت آن از دیدگاههای متفاوت شامل زیبایی شناسی، ماهیت، فلسفه وجودی مد، اخلاق، جنسیت، توانایی مد، سیاست گذاری های هویت و طراحی به این مقوله میپردازد. محتوای کتاب شامل عنوان های زیر می باشد: فصل اول: چه مواردی مد روز را خلق میکند؟ فصل دوم: مد، توهم و از خود بیگانگی فصل سوم: قربانیان مد فصل چهارم: زیبایی شناسی طراحی فصل پنجم: اشتراک فانتزی فصل ششم: محاسبات طراحی لباس فصل هفتم: از ارزشهایی که در آستین خود دارید استفاده نمایید فصل هشتم: مد و هویت ج.ن.سی، و چرایی موضوعات بازشناسی فصل نهم: بردگان برای مد؟ فصل دهم: عروسک های مد و فمینیسم فصل یازدهم: کارگاهها و بدبینی فصل دوازدهم: خرید و سویتشاپینگ بانوان فصل سیزدهم: سلیقه ای برای فشن لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ If you just can't decide what to wear, this enlightening guide will lead you through the diverse and sometimes contradictory aspects of fashion in a series of lively, entertaining and thoughtful essays from prominent philosophers and writers. A unique and enlightening insight into the underlying philosophy behind the power of fashion Contributions address issues in fashion from a variety of viewpoints, including aesthetics, the nature of fashion and fashionability, ethics, gender and identity politics, and design Includes a foreword by Jennifer Baumgardner, feminist author, activist and cultural critic, editor of Ms magazine (1993-7) and regular contributor to major women's magazines including Glamour and Marie-ClaireContent: Chapter 1 What Makes Something Fashionable? (pages 13–۳۰): Anya Farennikova and Jesse Prinz Chapter 2 Fashion, Illusion, and Alienation (pages 31–۳۶): Nick Zangwill Chapter 3 Tryhards, Fashion Victims, and Effortless Cool (pages 37–۴۹): Luke Russell Chapter 4 The Aesthetics of Design (pages 51–۶۹): Andy Hamilton Chapter 5 Share the Fantasy (pages 70–۸۷): Cynthia A. Freeland Chapter 6 Computational Couture (pages 88–۱۰۲): Ada Brunstein Chapter 7 Wearing your Values on your Sleeve (pages 103–۱۱۹): Daniel Yim Chapter 8 Fashion and ***ual Identity, or why Recognition Matters (pages 120–۱۳۴): Samantha Brennan Chapter 9 Slaves to Fashion? (pages 135–۱۵۰): Lauren Ashwell and Rae Langton Chapter 10 Fashion Dolls and Feminism (pages 151–۱۶۵): Louise Collins Chapter 11 Sweatshops and Cynicism (pages 167–۱۸۵): Matthew F. Pierlott Chapter 12 Women Shopping and Women Sweatshopping (pages 186–۱۹۸): Lisa Cassidy Chapter 13 A Taste for Fashion (pages 199–۲۱۴): Marguerite La Caze لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ ياد دارم که در ايام طفوليت متعبد بودمي...و شبخير و مولع زهد و پرهيز...شبي در خدمت پدر رحمةالله عليه نشسته بودم و همه شب ديده بر هم نبسته و مصحف عزيز بر کنار گرفته و طايفهاي گرد ما خفته... پدر را گفتم از اينان يکي سر برنميدارد که دوگانيي بگزارد... چنان خواب غفلت بردهاند که گويي نخفتهاند که مردهاند... گفت جان پدر تو نيز اگر بخفتي به از آن که در پوستين خلق افتي... آنچه گفتی از پدران عهد عتیق بود. پدران امروزی چنین فهمیدندی: بهتر است با گشتی در اینترنت در مورد طرحواره کمی مطالعه کنی . خلاصه ش اینه : واژه «طرحواره» یا «اسکیما» (Schema) بطور کلی بعنوان ساختار، قالب یا الگو تعریف می شود. در روان شناسی طرحواره را بصورت الگویی در نظر می گیرند که بر اساس واقعیت یا تجربه شکل می گیرد. در حوزه شناخت درمانی، بک (۱۹۶۷) در اولین نوشته هایش به مفهوم طرحواره اشاره کرد. طرحواره برای درک تجارب زندگی فرد ضروری است. یکی از مفاهیم جدی و بنیادی حوزه روان درمانی، اینست که بسیاری از طرحواره ها در سالهای اول زندگی شکل می گیرند، به حرکت خود ادمه می دهند و در تجارب بعدی زندگی کاملاً حضور می یابند. بنابراین طرحواره می تواند مثبت یا منفی باشند. همچنین می توانند در سالهای اول زندگی یا حتی در سالهای بعد شکل بگیرند. پروفسور یانگ معتقد است برخی از این طرحواره ها مخصوصاً آنها که در سالهای اولیه کودکی شکل گرفته اند می تواند علت اصلی مشکلات رفتاری افراد باشد. طرح واره های ناسازگار اولیه، الگوهای هیجانی و شناختیِ خود آسیب رسانی هستند که در ابتداي رشد و تحول در ذهن شکل گرفته اند و در مسیر زندگی تکرار می شوند. لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ pvt o,fd cndحرف خوبی زدی از قانون گفتی ولی آیا مسلمونا هم به قوانین کشور های غربی احترام میذارن؟ وقتی میرن اونجا عینه اونا لباس میپوشن؟ لباس پوشیدن و عقاید شخصی هر فردی مربوط به خودشه و دخالت کردن در عقاید شخصی افراد جز بیشعوری طرف چیزی رو نمیرسونه نه ، گل گفتی ، اتفاقا هرجا بحث اینچنینی می شه میگم چرا اونها مثل ماکه حجاب اجباریه جتی برای اروپایی ها نمیگن هرکه بخوادبیاداینجابایدبی حجاب بشه!!! وجواب .......... اینم جزوسوالاتی هست که نبایدپرسیده شود. مثال جوسازی میکردند آهای به مصلمانها اهانت می کنند به خانمها میگن روبندصورت رابردارید و..... یجای خوند گفته بودندبابا نمی دانیم این زیر مرد ، زنه ، تروریسته کیه ! 1 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ میخوام بگم سه خط اول رو بدون اینکه بهش فک کنی نوشتی. من به این نوع نگاه میگم ذهنیت فلسفی. چرا؟ دلیلت چیست؟ 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ چرا؟ دلیلت چیست؟ شما برای اون نظراتی که نوشتی یه دلیل موجه بیار تا من هم با دلیل بهت ثابت کنم که اون ذهنیت فلسفیه. 1 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ شما برای اون نظراتی که نوشتی یه دلیل موجه بیار تا من هم با دلیل بهت ثابت کنم که اون ذهنیت فلسفیه. بااینکه کاملانفهمیدم منظورت چیه !باشه لباس آزاده: بازهم میگم لباس آزاده لباس نشان دهنده شخصیت وطرز تفکریک فرده - لباس نوعی حرف زدنه - ولی بازهم میگم کسی رانمیتوان محکوم کرد چرا لباس ت اینجوریه . حرف آزاده : حرف زدن یاصحبت کردن ونطر دادن آزاده چون باعث شکوفایی میشه - من شما و... چرانباید اجازاه داشته باشیم ازجامعه و...انتقادکنیم . فکر آزاده : ببینید انگاری حتی فکرکردن هم درباره چیزی ممنوعه .. اصلابه کسی چه ! : خب ، من لباس فلان رنگ دوست دارم ولی کسی دیگرنه این کسی حالا مادریاپد .... خب من برای خودم لباس می پوشم نه دیگران . مثل این بسیحیها که میگفتند مردهاهم نباید آستین کوتاه بپوشن ! بابا طرف اختیارخودش هم نداره. : خب گجاش نامفهومه یک مثال تکراری من ریشم رامیزنم آیینه ، یک زمانی هم نمیزدم چون اینا گفته بودندتیغ حرامه ! درهردوصورت کسی نمی تونست من رامجبور کنه ! من خودم می خواستم ! اتفاقا ازدستی بعضی شهادتها میزنم ببینم چی میگن تا من هم بگم ! اینهم بگم به نطرم خارجی ها بیشتر انسانند ودین دار چون آزادند طرف کلیسا قبول داره میره کلیسا طرف کاباره میره کاباره 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ بااینکه کاملانفهمیدم منظورت چیه !باشه لباس آزاده: بازهم میگم لباس آزاده لباس نشان دهنده شخصیت وطرز تفکریک فرده - لباس نوعی حرف زدنه - ولی بازهم میگم کسی رانمیتوان محکوم کرد چرا لباس ت اینجوریه . حرف آزاده : حرف زدن یاصحبت کردن ونطر دادن آزاده چون باعث شکوفایی میشه - من شما و... چرانباید اجازاه داشته باشیم ازجامعه و...انتقادکنیم . فکر آزاده : ببینید انگاری حتی فکرکردن هم درباره چیزی ممنوعه .. اصلابه کسی چه ! : خب ، من لباس فلان رنگ دوست دارم ولی کسی دیگرنه این کسی حالا مادریاپد .... خب من برای خودم لباس می پوشم نه دیگران . مثل این بسیحیها که میگفتند مردهاهم نباید آستین کوتاه بپوشن ! بابا طرف اختیارخودش هم نداره. : خب گجاش نامفهومه یک مثال تکراری من ریشم رامیزنم آیینه ، یک زمانی هم نمیزدم چون اینا گفته بودندتیغ حرامه ! درهردوصورت کسی نمی تونست من رامجبور کنه ! من خودم می خواستم ! اتفاقا ازدستی بعضی شهادتها میزنم ببینم چی میگن تا من هم بگم ! اینهم بگم به نطرم خارجی ها بیشتر انسانند ودین دار چون آزادند طرف کلیسا قبول داره میره کلیسا طرف کاباره میره کاباره جواب این نظر شما بطور کامل تو نظرات دوستمون قاصدک هست که عینا برات کپی میکنم که با بیطرفی بخونی و به جواب برسی که ( هر کاری جائی داره ) سوال : واقعا اینطور مسائل به ما ربطی نداره ؟ باید بیتفاوت باشیم یا خیر ؟ کوچکترین تغییر در یک محیط پلاسمایی منجر به تغییر در کل سیستم میشه و خیلی سادهست که بگم این بخاطر "خاصیت جمعی" ماده پلاسماست. حالا ما به عنوان انسان که اصلاً از خودمون با لفظ "اجتماع انسانی" یاد میکنیم آیا میتونیم ادعا کنیم که نمودهای محسوس (یا حتی غیر محسوس) محیطی به ما ربطی نداره ؟ ممکنه بگید به ما ربطی نداره اما ممکنه تاثیر داشته باشه. و اون وقت ازتون خواهم پرسید « آیا واقعاً چیزی که روی ما تاثیر داره بهمون ربطی نداره ؟ » یه مدت درباره آنتن ها و امواجشون در سطح شهر و تاثیرش بر انسان صحبتها خیلی داغ بود، حتما یادتونه، اصلا این هم نه، فرض کنید من خونهي بغل شما رو بخرم و به جای اینکه دست اهل و عیال رو بگیرم و برای سکونت اسباب بیارم اونجا، تعداد زیادی سیمپیچ و ترانس عجیب غریب بیارم و خونه رو تبدیل کنم به یک پایگاه مغناطیسی! خوب اگر شما متوجه این موضوع بشید حتما میاید به من اعتراض میکنید. و اون وقت بهتون میگم چطور میگید این به شما ربط داره ؟ در حالی که ممکنه فقط بر شما تاثیر داشته باشه! اینکه بگیم هیچچیز به ما ربطی نداره و برای کسی تعیین تکلیف نمیکنیم خوبه اما خیلی هم امیدوارکننده نیست. چه اینکه حرفها و بعد اعمال رئیس جمهور سابق کشوری رو یادتون هست که میگفت «آیا مشکل امروز مملکت مدل موی جوانهای ماست ؟» و باقی ماجرا... ممکنه بگید تا زمانی که انجام کاری به حقوق دیگران تجاوز نمیکنه به کسی ربطی نداره. اما میپرسم معیار و ملاکتون برای تعیین این حقوق و حدود تجاوز چیه ؟ یک مثال ساده: همونطور که قدیم افراد مبتلا به جذام رو جدا میکردند، فرض کنید تمام افراد غمگین و مایوس دنیا رو در یک کشور قرار بدن و اونوقت شما یک روز صبح اونجا از خواب بیدار شید! در حالی که "ناراحتی" یک موضوع کاملاً شخصیه، آیا میتونید ادعا کنید حضور در این جامعه بر شما و حالات و رفتارهاتون تاثیر نداره ؟ و اگر تاثیر داره چطور ادعا میکنید به شما ربطی نداره ؟ بقول متافیزیک امروز ما حتی از هالههای انرژی همدیگه هم تاثیر میگیریم. پس اینکه "به ما ربطی نداره" بیشتر یک جواب گمراه کننده است تا یک پاسخ حداقل با دقت فکر شده. اما درباره پوشش : همینقدر بگم که خیلی دورتر از این زمان، پوشش برای انسان بیشتر از هرچیز برای امنیت بود. چه در برابر سرما و گرما چه در جنگ و نبردها. بعدها علاوه بر حفظ امنیت و حریم شخصی تبدیل به یک نوع نماد قوم و قبیلهای شد (لباس قبایل مختلف)، و بعد از اون کم کم نماد شخصیت اجتماعی (لباس اقشار مختلف) و در آخر نمادی از علایق و شخصیت فردی. بعد که انسان یکمقدار خوشی زیر دلش زد و دوران آسایش بیشتر فرا رسید، نقش های دیگه ای هم به لباس اضافه شد یا در لباس تلفیق شد. مثلا لباسهایی خاص برای نمایش، یا لباس هایی جذاب برای رقص، یا حتی لباسهایی که شاید خیلی لباس ( با اون معنای امنیت و حفظ حریم و ...) هم نباشند ولی با جذابیت جنسی بیشتر (انواع لباسهای دانتل و شب)، یا حتی لباسهایی برای یک اعتراض خاص و خلاصه انواع دیگه ای از لباس. حالا مشکلی که پیش اومده اینه که بعضاً جایگاه این لباسها با هم قاطی شده یا یک عده سادهلوحانه اینها رو قاطی میکنند. مثلاً یکی با شلواری که مناسب رقص زیبای بالهست میاد دانشگاه. خوب انتظار "جمع" اینه که یا حداقل وسط کلاس دریاچهی قوی چایکفسکی رو اجرا کنه یا با یه لباس مناسب این محیط حاضر بشه (البته ترجیح اینه که همون دریاچه قو رو اجرا کنه) ساپورت در جایی که نباید هم تقریبا همچین حکمی داره. در حالی که بنظر من زیباست و فوقالعاده پا رو با تمام انحناهای بینهایت ظریف و هنرمندانهاش زیبا نشون میده که به قول شعرا : در بند آن مباش که مضمون نمانده است، یک عمر میتوان سخن از زلف یار گفت ... ولی بدون تعارف هرچه مشتق این منحنی ها به سمتی میره که به صفر میل کنه دامن دل ما هم (حداقل به عنوان پسر) به سمتی میره که نهایتی نیست و اینجاست که فقط باید بگیم اون شراب صد ساله بیاد و حرف دلمون رو روی کاغذ بیاره که : e=mc^2. این است انرژی نهفته در هر ذره که تو خود بهتر از من میدانی (این قسمت لازم بود به زبان لقمان گفته بشه :دی) اینجاست که میگم شما میتونید منکر ارتباط ساپورت و جامعه بشید، اما نمیتونید تاثیرش رو نفی کنید. مگر اینکه میل طبیعی درونمون ( که من در تمام ماهیهای آکواریومم و بلدرچین هایی که پدربزرگم داشت و گربهي سیاه سر کوچه و مستندهایی که میبینیم، دیدم) رو منکر بشید. یا اینکه حداقل سالها در جامعه ای زندگی کرده باشید که از این مساله رد شده و داره برای احقاق حقوق دگرباشان اعتراض میکنه یا برای حمایت از حقوق حیوانات و ترغیب مردم به گیاهخواری آدمهاش وسط خیابان لخت مادرزاد کنار هم دراز میکشن و خودشون رو به شکل انسانهای سلاخی شده (در مقابل حیواناتی که پوستشون رو میکنیم و سلاخی میکنیم) درمیارن (میتونید عکسهاش رو ببینید). اما به هرحال «اینجا اینجاست.» با همین شرایط زمانی مکانی و محیطی و با همین سطح از فرهنگ که تا الان رسیده. حالا اگر کسی فکر میکنه این فرهنگ باید پیش بره و دوست داره جز پیشروهای این پیشرفت باشه هم بهتره نگاهی به تاریخ بیاندازه و سرعت حرکتش رو با سرعت پیشرفت جامعهاش تنظیم کنه تا خودش و سعیش ضایع نشه (درسی که میتونیم از تاریخ بگیریم) کاری که رضاخان در مسالهی حجاب نکرد و چوبش رو خورد. به قول یکی از همین پیامهای تلگرامی ملت جالبی هستیم، یک زمان زورمون کردند که حجاب رو بردارید، همه دو دستی چسبیدند و حالا که زورمون کردند حفظ کنید و ول کردیم.... خلاصه آباد باشی ایران که زیر بار زور نمیروی! ( به سبک پایان سیاحتنامهها :دی) در پایان باز هم اگر شما عزیزان تازه به ایران اومدید و با سلیقه فکری جامعه آشنا نیستید پیشنهاد میکنم در همین رسانهی گوگل یا فیسبوک سرچی درباره ساپورت بفرمایید و ببینید نتایجی که ظاهر میشه بیشتر به مدح زیبایی و ذوق هنری این نوع پوشش (در محیطهای عمومی) اشاره داره یا مسائل دیگه ای... :) عزیزان ما با هم زیاد رودربایستی نداریم : یک جامعهی سالم هست که میتونه به سمت پیشرفت واقعی حرکت کنه نه جامعهای که مبتلا به بیماری شده. و ای کاش هیچ یک از ما مسبب بیشتر شدن این بیماری نباشیم :) ختم میکنم به این شعر حافظ که شاید فال یلدای این تاپیک ما هم باشه شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد بنده طلعت آن باش که آنی دارد شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولی خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد با خرابات نشینان ز کرامات ملاف هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای هر بهاری که به دنباله خزانی دارد 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 دی، ۱۳۹۴ دو نوع مشارکت در همه جوابهایی که میدهیم بچشم میخوره . یکیش منقادِ دیگری بودن به موجب کنترل و وابستگی؛ و دیگری در قیدهویت خود بودن به واسطه آگاهی یا خودشناسی» از یشرفت این گفتگو تا این مقطع خیلی خوشنودم. لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۴ جواب این نظر شما بطور کامل تو نظرات دوستمون قاصدک هست که عینا برات کپی میکنم که با بیطرفی بخونی و به جواب برسی که ( هر کاری جائی داره ) موفق باشید 1 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۴ یک چیزی بگم باباچیزهای مهمترهم تواین مملکت هست انوقت ماامدیم به شلوارگیرمی دیم . اگر بحواهیم می توانیم پیشنهادبدهیم دیگربماربطی ندارد . الان جادرچند است ؟ وصع اشتغال وکارچگونه است؟(درآمدواقتصاد) اگرما اشتغال وکاردرست کنیم همچیز نه 98 % درست می شود . شلواربدتراست یادروغ - کلاه برداری - اختلاس-تنبلی -و.... طرف کارمنده خریده هرجاکه خریدمی کنه می گه فاکتوررابیشتربزن ! این بدتره یاشلوار یک مثال ساده غربی ها پیشرفته ترند یاما یاعربها- ماباید به ایده م مغز انسانها کارداشته باشیم نه لباس بقول یک نفرما اول محصول رامیاریم بعدفرهنگ سازی می کنیم . لباس یک نوع زبانه نمی شدهرجا پوشید این جمله بهتره یااامسال اینها یاحملاتی مثل تو غلت کردی ؟ توبه چه حقی اینکارراکردی و... به این فکرکنیم چر اقتصادمااینجوری شد؟ چرا مردم دارن می شن دروغگو ! چرا همه میرن بسمت دلالی ؟ چرا من باید ماهی اینقدرپول بیمه تامین بدم ولی کمکی به من نمی کنه ؟ چراهوا کثیفه راهش چیست ؟ صرفا تعطیلی ؟ صرفا باران وبرف ؟ چراما اینقدر تعطیلی داریم ؟ جوانهای ما یعنی مغزندارند ؟ جواب چرا ولی ابزارندارند حمایت ندارند بحث های حاشیه ای ضربه میزنه به اونها ! مسیر منحرف میشه ؟ مابایدذهن را پرورش بدیم برای علم . مشکل بعضی ازماها ، دولت کریمه اینه که می خواهیم همه رایکی ویکرنگ وبه اعتقادخودمون درست کنیم . شایدمااشتباه می کنیم واو درست می گویید. یکی امدایده بده یک طراحی جدید شایدشلوارجدیدی باشه کسی دیگه نگاه به ساپورت هم نکنه . 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۴ یک چیزی بگم باباچیزهای مهمترهم تواین مملکت هست انوقت ماامدیم به شلوارگیرمی دیم . اگر بحواهیم می توانیم پیشنهادبدهیم دیگربماربطی ندارد . الان جادرچند است ؟وصع اشتغال وکارچگونه است؟(درآمدواقتصاد) اگرما اشتغال وکاردرست کنیم همچیز نه 98 % درست می شود . شلواربدتراست یادروغ - کلاه برداری - اختلاس-تنبلی -و.... طرف کارمنده خریده هرجاکه خریدمی کنه می گه فاکتوررابیشتربزن ! این بدتره یاشلوار یک مثال ساده غربی ها پیشرفته ترند یاما یاعربها- ماباید به ایده م مغز انسانها کارداشته باشیم نه لباس بقول یک نفرما اول محصول رامیاریم بعدفرهنگ سازی می کنیم . لباس یک نوع زبانه نمی شدهرجا پوشید این جمله بهتره یااامسال اینها یاحملاتی مثل تو غلت کردی ؟ توبه چه حقی اینکارراکردی و... به این فکرکنیم چر اقتصادمااینجوری شد؟ چرا مردم دارن می شن دروغگو ! چرا همه میرن بسمت دلالی ؟ چرا من باید ماهی اینقدرپول بیمه تامین بدم ولی کمکی به من نمی کنه ؟ چراهوا کثیفه راهش چیست ؟ صرفا تعطیلی ؟ صرفا باران وبرف ؟ چراما اینقدر تعطیلی داریم ؟ جوانهای ما یعنی مغزندارند ؟ جواب چرا ولی ابزارندارند حمایت ندارند بحث های حاشیه ای ضربه میزنه به اونها ! مسیر منحرف میشه ؟ مابایدذهن را پرورش بدیم برای علم . مشکل بعضی ازماها ، دولت کریمه اینه که می خواهیم همه رایکی ویکرنگ وبه اعتقادخودمون درست کنیم . شایدمااشتباه می کنیم واو درست می گویید. یکی امدایده بده یک طراحی جدید شایدشلوارجدیدی باشه کسی دیگه نگاه به ساپورت هم نکنه . ظاهرا شما توجه نداری که همه اون مسائل و مشکلاتی که شما بهش اشاره کردی , ناشی از رفتار انسانهاست. پوشیدن زیرشلواری بجای شلوار در ملاء عام یعنی اینکه انسان متوجه خودش و رفتارهاش نیست و این نوع رفتار ها براش عادی ست. جامعه ای که از چنین انسانهایی تشکیل بشه گرفتار همون چیزایی میشه که شما به چند نمونه اش اشاره کردی. در ضمن فک کنم اون مطالب قاصدک رو خوب متوجه نشدی که مجددا این مطالب رو نوشتی. اگر متوجه میشدی تاییدش میکردی و نظرت عوض میشد که این اتفاق رخ نداده. 1 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۴ ظاهرا شما توجه نداری که همه اون مسائل و مشکلاتی که شما بهش اشاره کردی , ناشی از رفتار انسانهاست. پوشیدن زیرشلواری بجای شلوار در ملاء عام یعنی اینکه انسان متوجه خودش و رفتارهاش نیست و این نوع رفتار ها براش عادی ست. جامعه ای که از چنین انسانهایی تشکیل بشه گرفتار همون چیزایی میشه که شما به چند نمونه اش اشاره کردی. در ضمن فک کنم اون مطالب قاصدک رو خوب متوجه نشدی که مجددا این مطالب رو نوشتی. اگر متوجه میشدی تاییدش میکردی و نظرت عوض میشد که این اتفاق رخ نداده. نظرات مختلفه ، قاصدک هم تا حدودی درست گفت . من هم موافقم موضوع وقتی عمومیت پیدامی کنه باید احترام بزاریم بهم ولی لباس شخصیه . اگربه شلوارشما گیربدند چکارمی کنید؟ من چی رابایدقبول کنم ؟ اینکه میگیم آزادی ولی فقط گفتنش رابلدیم ! اگربگوییم آزادی داخل چارچوب یامحدود درست می شود تازه اونهم نمی توانیم بگوییم زیرشلواری! شما برای اون نظراتی که نوشتی یه دلیل موجه بیار تا من هم با دلیل بهت ثابت کنم که اون ذهنیت فلسفیه. ولی بایدمی نوشتی قاصدک ثابت کنه 1 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 دی، ۱۳۹۴ چه بحث هایی جدیذا مد شده گريز از متن، توقف در حاشيه 1 لینک به دیدگاه
مجید بهره مند 43111 اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۹۴ گريز از متن، توقف در حاشيه گریز نیست جایی هم توقف نکردم ولی اینو میدونم ما ایرانی ها بازیچه های خوبی هستیم و همیشه ما رو بازیچه قرار دادن که به کارای خودشون برسن چه سیاست مدارای ایرانی چه خارجی اگه توی جامعه سرچ کنی و جستجویی بکنی کاملا خودت متوجه میشی که با یک حرف نا مربوط زدن به ما فکر مون رو از یک موضوع اصلی که ممکنه فلان اطلاعت خاص اختلاس یا دزدی یای سوئ مدیریت دور میکنه در مورد گریز از متن هم به طور کلی بگم وقتی به شما یک کادو بدن که بدونی چی توش هست و روشو با یک کادوی خیلی شیک بپوشونند بهت بدن با اینکه میدونی چی توش هستا ولی حس کنکاویت هی میکه بازش کنم ببینم چی توشه چه جوریه مثال زیر شلواری شما هم مثل کادوی میمونه که میدونی چی توشه ولی باز جستجو میکنی و خیلی حرفها که نمیشه گفت فقط سه نقطه 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 دی، ۱۳۹۴ گریز نیست جایی هم توقف نکردم ولی اینو میدونم ما ایرانی ها بازیچه های خوبی هستیم و همیشه ما رو بازیچه قرار دادن که به کارای خودشون برسن چه سیاست مدارای ایرانی چه خارجی اگه توی جامعه سرچ کنی و جستجویی بکنی کاملا خودت متوجه میشی که با یک حرف نا مربوط زدن به ما فکر مون رو از یک موضوع اصلی که ممکنه فلان اطلاعت خاص اختلاس یا دزدی یای سوئ مدیریت دور میکنه در مورد گریز از متن هم به طور کلی بگم وقتی به شما یک کادو بدن که بدونی چی توش هست و روشو با یک کادوی خیلی شیک بپوشونند بهت بدن با اینکه میدونی چی توش هستا ولی حس کنکاویت هی میکه بازش کنم ببینم چی توشه چه جوریه مثال زیر شلواری شما هم مثل کادوی میمونه که میدونی چی توشه ولی باز جستجو میکنی و خیلی حرفها که نمیشه گفت فقط سه نقطه درودبر شما. گل گفتی 1 لینک به دیدگاه
XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 دی، ۱۳۹۴ ابوبكر البغدادى هم از اين شيوه پوشش به سختى ناراحته لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده