جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'موسیقی'.
22 نتیجه پیدا شد
-
1. تاثیر موسیقی بر روح و روان خوب است بدانید گوش کردن به موسیقی باعث بالا رفتن سرعت تولید هورمون سرتونین می شود. ترشح این هورمون موجب می گردد که ما احساس خوبی داشته باشیم، بنابراین افزایش تولید آن به شاد شدن ما و پائین آمدن سطح استرس در ما کمک می کند. از آنجایی که کاهش سرتونین منجر به افسردگی می گردد ، موسیقی با بوجود آوردن احساسات خوب در انسان مانع از افسرده شدن ما نیزمی گردد. موسیقی های آرام مانند موسیقی کلاسیک آرامش بخش هستند. احساسی که از ۳۰ دقیقه گوش دادن به موسیقی بوجود می آید معادل آرامشی است کە از خوردن یک قرص آرام بخش حاصل می گردد.از آنجا که در این نوع موسیقی، شعری وجود ندارد، ملودی و ریتم آهنگ است که تاثیر گذار است و هر دو نیمکره مغز را درگیر جریان خود می کند. 2. تاثیر موسیقی بر تنفس و ضربان قلب با ایجاد تغییر در امواج مغزی، عملکرد سایر اعضای بدن نیز تغییر خواهد کرد. این تغییرات به وسیله ی سیستم اعصاب خودکار ( سمپاتیک و پارا سمپاتیک ) اعمال میشود. و این نوع دستگاه عصبی میتواند تنفس و ضربان قلب را تند تر یا کند تر کند. همان طور که گفتیم موسیقی با بالا بردن سطح سرتونین میتواند به کاهش استرس کمک کند و این می تواند بر پاسخ های فیزیولوژیک از جمله تعداد تنفس و تعداد ضربان قلب موثر باشد. 3. تاثیر موسیقی بر ذهن موسیقی میتواند موجب ایجاد تفکر مثبت در ذهن انسان شود و به همین طریق میتواند در درمان افسردگی و اضطراب موثر باشد و از آثار مخرب استرس بر بدن جلوگیری کند و قدرت خلاقیت و خوش بینی را افزایش دهد . 4. تاثیر موسیقی بر هوش در یک مطالعه، تأثیر موسیقی بر ارتقاء ضریب هوشی مورد بررسی قرار گرفت. طبق این مطالعه دانشمندان دریافتند که بخش صوتی (شنیداری) نیمکره راست موسیقیدانها نورونهای خاکستری بیشتری نسبت به افرادی که موسیقیدان نیستند دارد.در نظر دانشمندان چنین تفاوتی نمیتواند ژنتیکی باشد و تنها میتواند بر اثر تکرار و استفاده از این نقاط مغز اتفاق افتاده باشد. اخیراً چنین تفکری به وجود آمده که گوش دادن به موسیقی کلاسیک، به ویژه آهنگهای «موزارت» می تواند موثر بر عملکردهای شناختی باشد. به طور کلی این تحقیق نشان داد که گوش دادن به هر نوع موسیقیای که برای فرد خوشایند است، می تواند اثرات مثبتی بر روی عملکردهای شناختی فرد داشته باشد. نتیجه تحقیقات وسیعی که در زمینه موسیقی انجام شد، این بود که می توان از موسیقی به عنوان یک ابزار قدرتمند در درمان برخی از بیماریها استفاده کرد. درمان با موسیقی هم از طریق شنیدن وهم از طریق نواختن آن می تواند انجام گیرد. نکته مهم این است که این موسیقی برخاسته از قلب و احساسات شما باشد و اجباری در بالا بودن کیفیت و یا کلاسیک بودن آن نیست. یک موسیقی مناسب میتواند بین ذهن و جسم شما تعادل برقرار کند و از سوی دیگر یک موسیقی منفی یا نامناسب میتواند اثرات سوء داشته باشد و به شما آسیب روحی و جسمی بزند . سایت مرجع : www.eksir.net این مطلب توسط تیم تخصصی اکسیر ترجمه و گردآوری شده است و تمام حقوق مادی و معنوی این مقاله متعلق به مجله اکسیر میباشد.هرگونه کپی برداری بدون ذکر منبع ( www.eksir.net ) و درج لینک مطالب غیرقانونی بوده و مورد پیگرد قرار میگیرد.
-
درود ... بی شک شناخت و فراگیری هر علمی نیاز به دانستن و آشنایی با مقدمات و اصول آن علم دارد . موسیقی نیز از این قاعده مستثنی نیست . شما هرچه قدر هم که نوازنده یا آهنگساز خوبی باشید بدون دانستن اصول و مبانی موسیقی نمی توانید آنطور که باید و شاید کار خود را اجرا کنید. تئوری موسیقی به شما می آموزد که چگونه به زبان موسیقی صحبت کنید . در اين تاپيك به آموزش تئوري موسيقي بصورت گام به گام از ابتدايي ترين نقطه ي ممكن ميپردازيم . نوازندگان , آهنگسازان , هنرجویان و تمامی اشخاصی که به نوعی با موسیقی ارتباط دارند یا افراد مبتدي كه هيچ آشنايي اي با موسيقي ندارند می توانند از این دوره استفاده کنند . تنها شرط فراگیری دوره این است که شما استعداد و پشتکار لازم را داشته باشید تا بتوانید به خوبی به زبان موسیقی صحبت کنید . اميدوارم با ياري هم اين تاپيك رو به سرانجام خوبي برسونيم
- 96 پاسخ
-
- 32
-
- موسیقی
- معرفي نت هاي موسيقي
- (و 10 مورد دیگر)
-
یگانه ی موسیقی مازندران، خنیاگر بزرگ ایران، راوی موسیقی کهن و امروز تبرستان جاودانه شد. استاد احمد محسن پور یکی از ارکان موسیقی مازندرانی است. آثار خلاق، پژوهشهای ژرف و بازسازیهای هنرمندانه او در نوینسازی، گسترش و معرفی موسیقی مازندرانی، نقشی ارزنده داشته است. استاد محسن پور -آهنگ ساز، نوازنده چیره دست کمانچه، پایه گذار فرهنگخانه مازندران و سرپرست گروه شواش- که به دلیل بیماری قلبی و خونی و پاسخ منفی پزشکان در منزلش نگهداری می شد، ساعتی پیش درگذشت.
-
نقد و بررسی آه،آه،آه یادش بخیر (دهه ی 50 .60 .70 حتمااااا بخونن)
Mohammad-Ali پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در گفتگوی آزاد
داشتم تلگرام راچک میکردم ودر برسی شروع موضوعی بودم که یهواینودیدم یاد قدیم افتادم نزدیک بود اشکم دربیاد می گن خدادروتخترو باهم جورمی کنه داشتم آلبوم The Journey of 3 Seasons گوش می دادم .الکی داشت می شد رمانتیک این بود دهه ی 50 .60 .70 حتمااااا بخونن ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﺳﮑﻪ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﯿﻢ ﺯﯾﺮ ﮐﺎﻏﺬ ﺑﺎ ﻣﺪﺍﺩ ﺭﻭﺷﻮ ﺭﻧﮓ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺟﺎﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﺪ ﺭﻭ ﮐﺎﻏﺬ ﮐﻠﯽ ﺫﻭﻕ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ .......................................... ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﻗﻮﻝ ﻭ ﻗﺮﺍﺭ ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻼﺱ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻧﺮﻓﺘﻦ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺩﻟﻬﺮﻩ ﺧﺎﺹ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻧﮑﻨﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ !! ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﺑﻮﯼ ﺧﻮﺏ ﭘﯿﮏ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﺗﺎ ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺑﺪﺭ ﺗﻮﯼ ﮐﯿﻔﻤﻮﻥ ﻣﯿﻤﻮﻧﺪ ! ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﺷﺮﻭﻉ ﻋﯿﺪ ﻭ ﺩﻋﺎ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﯾﺮﺗﺮ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ ! ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﻋﺸﻖ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺗﻌﻄﯿﻼﺕ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻃﺮﻑ ﻭ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺍﺿﻄﺮﺍﺏ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺯ ﯾﻪ ﻃﺮﻑ ! ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﺷﺮﻭﻉ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﻣﻌﮑﻮﺱ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺑﺎﻗﯽ ﻣﻮﻧﺪﻩ ﺍﺯ ﻋﯿﺪ ! ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﻏﻢ ﻋﺠﯿﺐ ﻋﺼﺮ ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﻓﮑﺮﻣﻮﻥ : ﭘﯿﮏ ﺷﺎﺩﯾﻤﻮ ﺣﻞ ﻧﮑﺮﺩﻡ ! ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﻋﺼﺮ ﺳﯿﺰﺩﻩ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﺍﻣﺮﻭﺯ ۲۹ﺍﺳﻔﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻭﻟﯽ … ﯾﻪ ﺑﻐﺾ ﺗﻠﺦ ! ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ، ﺻﺒﺢ ۱۴ﻓﺮﻭﺭﺩﯾﻦ ﻭ ﺩﻟﺪﺭﺩ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺍﻟﮑﯽ ﻭﺍﺳﻪ ﻧﺮﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ! ﺷﻤﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﯾﺎﺗﻮﻥ ﺑﺎﺷﻪ ﻣﻮﻫﺎﻣﻮﻥ ﺍﮔﻪ ﺑﻠﻨﺪ ﺑﻮﺩ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺸﻮﯾﯽ ﺗﺎ ﺻﻒ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﻪ ﺷﻤﺎ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﻫﺮ ﮐﯿﻔﯽ ﯾﮏ ﺑﯿﺴﮑﻮﯾﺖ ﺗﯿﻨﺎ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﻐﺬﯾﻪ ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ﺑﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﻟﻮﺍﺷﮏ ﻏﯿﺮ ﺑﻬﺪﺍﺷﺘﯽ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪﯾﻢ ﻣﯿﭙﯿﭽﯿﺪﯾﻢ ﺩﻭﺭ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺳﺒﺎﺑﻤﻮﻥ ﺑﻌﺪ ﻫﯽ ﺍﻧﮕﺸﺘﻤﻮﻧﻮ ﺗﺎ ﺗﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ﺗﻮ ﺣﻠﻘﻤﻮﻥ ؟ ﭼﻪ ﺣﺎﻟﯽ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﺧﺪﺍﯾﯽ … ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﻫﺮﻭﻗﺖ ﺗﻮ ﮐﻼﺱ ﻫﺮ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﻣﯿﻔﺘﺎﺩ ﻣﯿﻨﺪﺍﺧﺘﯿﻢ ﮔﺮﺩﻥ ﺷﯿﻔﺖ ﻣﺨﺎﻟﻔﯽ ﻫﺎ … ﯾﺎﺩﺗﻮﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻃﺮﯼ ﻗﻠﻤﯿﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﺪ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺍﻭﻝ ﺑﺎ ﺿﺮﺑﻪ ﺯﺩﻥ ﺷﺎﺭﮊﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﯾﻢ ، ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺗﻮ ﻇﺮﻑ ﺁﺏ ﺟﻮﺵ ۱ﺳﺎﻋﺘﯽ ﻣﯿﺬﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺠﻮﺷﻪ ۶ﻣﺎﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﺮﺩ ؛ ﺩﺭ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺁﺧﺮ ﺑﺎ ﭘﯿﭻ ﮔﻮﺷﺘﯽ ﯾﺎ ﭼﺎﻗﻮ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﯾﻢ ﺑﻪ ﺟﻮﻧﺶ ﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﺗﻮﺵ ﭼﯿﻪ … ﺯﻣﺎﻧﻰ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﻰ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﯾﮏ ﻧﻮﻉ ﺍﻣﻼ ﺑﻮﺩ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ “ﺍﻣﻼ ﭘﺎﺗﺨﺘﻪ ﺍﻯ” ، ﺩﺭ ﻧﻮﻉ ﺧﻮﺩﺵ ﻋﺬﺍﺑﻰ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﻯ ﮐﺴﻰ ﮐﻪ ﭘﺎﻯ ﺗﺨﺘﻪ ﻣﻰ ﺭﻓﺖ ، ﯾﻪ ﺣﺴﻰ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﻣﺎﯾﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺩﺭ ﻣﻼ ﻋﺎﻡ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﮑﻼﺳﻰ ﻫﺎﻯ ﺗﻤﺎﺷﺎﭼﻰ ﭼﯿﺰﻯ ﺑﻮﺩ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﺗﻔﺮﯾﺢ ﺳﺎﻟﻢ … ﺷﻤﺎ ﯾﺎﺩﺗﻮﻥ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﭽﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭﻝ ﻣﻬﺮ ﮐﻪ ﮐﻔﺶ ﻧﻮ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺨﺮﯾﺪﻥ ﺳﺮ ﮐﻼﺱ ﺍﻧﻘﺪﺭ ﻧﯿﮕﺎﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﺪ ، ﺗﺎﺯﻩ ﺍﮔﻪ ﺭﻭﺵ ﯾﻪ ﻟﮏ ﻣﯿﻔﺘﺎﺩ ﺑﺎ ﺁﺏ ﺩﻫﻨﻢ ﺗﻤﯿﺰﺵ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ … ﺍﻧﻘﺪ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﮐﻔﺸﻢ ﻟﺬﺕ ﻣﯿﺒﺮﺩﻡ ﻟﯿﻮﻧﻞ ﻣﺴﯽ ﺍﺯ ﮐﻔﺶ ﻃﻼﯾﯿﺶ ﻟﺬﺕ ﻧﻤﯿﺒﺮﻩ ﯾﺎﺩﺵ ﺑﺨﯿﺮ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﻫﺎﯼ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺯﻧﮓ ﻭﺭﺯﺷﻤﻮﻥ ﭼﻪ ﺭﻭﺯﯾﻪ ﻭ ﭼﻪ ﺳﺎﻋﺘﯽ ؟!؟! ﺍﻓﺘﺎﺩﻥ ﺯﻧﮓ ﻭﺭﺯﺵ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﻭ ﺯﻧﮓ ﺁﺧﺮ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﺍﺯ ﺍﻧﺘﺼﺎﺏ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻣﺪﯾﺮ ﮐﻞ ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺎﯾﮑﺮﻭﺳﺎﻓﺖ ﻫﻢ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑﻮﺩ … ﯾﺎﺩﻣﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺮ ﺍﺳﺘﺮﺱ ﺗﺮﯾﻦ ﻟﺤﻈﺎﺕ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﯾﮑﺘﻪ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﺪ ﻭ ﻣﺒﺼﺮ ﺩﻓﺘﺮﺍﺭﻭ ﺟﻢ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﺬﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﻣﻌﻠﻢ ؛ ﻣﺎﻡ ﻫﯽ ﺣﻮﺍﺳﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﺩﻓﺘﺮﻣﻮﻥ ﺑﻮﺩ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﮐﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﺻﺤﯿﺢ ﮐﺮﺩﻥ ﺩﯾﮑﺘﻪ ﻣﺎ ﻣﯿﺸﻪ ، ﻧﻮﺑﺘﻤﻮﻥ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﺪ ﻫﻤﺶ ﭼﺸﻤﻤﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺎﺭ ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﺒﯿﻨﯿﻢ ﻏﻠﻂ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﯾﺎ ﻧﻪ … ﻗﻠﺒﻤﻮﻧﻢ ﺗﻨﺪ ﺗﻨﺪ ﻣﯿﺰﺩ ﮐﯿﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﺍﻣﻼ ﻧﻤﯿﮕﻔﺖ ﮐﺘﺎﺏ ﺭﻭ ﺑﺎﺯ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺭﻭ ﻣﯿﻨﻮﺷﺘﻦ ﺁﺧﺮ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﻮﻥ ۲۰ ﻣﯿﺪﺍﺩﻥ ؟؟ یادش بخیر یادش بخیر چقدر زود دیر شد. اون وقتا زندگی شیرین بود و طعم دیگه ای داشت یادت میاد؟؟؟ وقتی ک صدای هواپیما رو میشندیم می پریدیم تو حیات براش دست تکون میدادیم می نشستیم به انتظارکلاس چهارم تا با خودکار بنویسیم یادت میاد؟؟؟ وقتی مامان می پرسید ساعت چنده میگفتیم بزرگه رو6 و کوچکه رو4 یادت میاد؟؟؟ وقتی نقاشی میکردی خورشیدو رو زاویه برگه میکشیدی یادت میاد؟؟؟ فکرمیکردی قلب انسان این شکلیه♡ یادت میاد؟؟؟ در یخچالو کم کم میبستی تا ببینی لامپش چه جور خاموش میشه یادت میاد؟؟؟ اگه کسی بهت میگفت برو آب برام بیار اول خودت از سر لیوان میخوردی و دهنتو با دستت پاک میکردی ﺑﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻗﻬﺮ ﻧﮑﻦ ﭼﻮﻥ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﻨﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺴی رﻮ ﻧﻤﯽ ﮐﺸﻪ شما چیطوری شدین ؟ حالا این آلبومم بزارید مخصوصا تراک 10 -
شماکدام یک ازخوانندگان رامی پسندید؟حالا یاایرانی یاخارجی یامال الان یامال قدیم مثل ابی ،ستار،داریوش یا... شما کدام سبک رامی پسندید؟پاپ سنتی یا.. شماکدام صدارادوست دارید؟زن یامرد وچرا؟ شماشخصیت کدام خواننده رامی پسندید؟ لطفا تمام مواردرابااسم ودلیل بگویید. لطفا اگرمطالب جاافتاده ببخشیدوخودتون هرچی که لازمه بگویید.
-
مشغول خواندن انجمن بودم دیدم بعضی هابه برقی ها می گن آدمهای خشک ، حالابه نظرشماخشک ترین ، جدی ترین ،مهربانترین و...گروهای انجمن کدام گروه است. مهندسی برق-مهندسی مکانیک-مهندسی کامپیوتر-مهندسی معماری-مهندسی شهرسازی-مهندسی کشاورزی- مهندسی محیط زیست-مهندسی صنایع-مهندسی شیمی-مهندسی عمران-مهندسی فناوری اطلاعات وit-مهندسی منابه طبیعی-سایررشتهای فنی مهندسی-پزشکی-زیست شناسی-فیزیک ونجوم-شیمی-ادبیات-حقوق-روانشناسی-مدیریت-زبانهای خارجه-موسیقی-هنر-ورزشی-ببخشیداگرگروهی راجاانداختم. راستی حتمادلیلش راهم بگید.
- 12 پاسخ
-
- 11
-
- فیزیک ونجوم
- مهندسی فناوری اطلاعات وit
-
(و 23 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
نقد و بررسی "راز ماندگاری یک اثر هنری در چیست؟"
M_Archi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در بایگانی تالار هنر
بچه ها یه سوالی هست که مدت زیادیه ذهن منو مشغول کرده که البته طرح اولیه سوال و جرقه اش رو استادم زده بود بحثی درباره ی "راز ماندگاری هنر" که حالا ایشون تحت عنوان "اعجاز زمان" مطرح کرده بودن. فکر میکنم بهتره با یک مثال شروع کنم: حتما براتون پیش اومده که مثلا یک تابلوی نقاشی قدیمی رو تو موزه ای ببینید و محوش بشید و از حسی که درونتون ایجاد میکنه شگفت زده بشید و مدت زمانی رو بدون اینکه متوجه باشید بهش خیره بشید و نتونید چشم ازش تابلو بردارید و تا مدتها هم همش تو ذهنتون باشه .... در عین حال یک تابلوی دیگه که خیلی هم تعریفشو شنیدید که خوب کار شده و وقتی هم میبینید کلی خوشتون بیاد و حتی کار پرتکنیکه ولی مثل اون روتون تاثیر نمیذاره و میتونید ازش بگذرید و حتی زودی هم فراموشتون میشه و بعد مدتی وقتی دوباره برگردید دیگه براتون جذابیت اول رو نداشته باشه؟ یا تو یه هنر دیگه مثلا موسیقی. وقتی یک موسیقی کلاسیک رو گوش میکنید میبینید همچنان براتون تازگی داره و محوش میشید و شمارو به اوج میبره ولی چنین تاثیرگذاری رو تو یکی از اثار موسیقی جدید حس نکرده باشید؟ یا تو بقیه ی هنرها،سینما، ادبیات، شعر و ... مثلا فکر میکنم اکثرا حداقل یکبار این سوال برای هرکس پیش اومده که چرا ما تو عصر حاضر با وجودیکه این همه شاعر خوب داریم .. این همه شعرهای خوب .. سبکهای مختلف و ... ولی هیچ کدوم زیبایی و تاثیرگذاریی شعری مثل دیوان حافظ رو نداره! -------------- واقعیت اینه که در تمام دوران تاریخ هنر، از ابتدا تا الان ما اثار ارزشمند زیادی داریم که همچنان جذابیت خودشونو حفظ کردن و همچنان تاثیرگذار و احساس برانگیزن. این حس هم نه صرفا بدلیل باستانی بودن و قدیمی بودنشون بلکه در وجود خود کاره. یعنی بدون درنظر گرفتن تاریخ خلق اون اثر و بدون اینکه فکر کنی ببینی این کار کی خلق شده، یا چه کسی خلق کرده، اون تاثیر گذاری رو داره! اما متاسفانه به نظر میاد هرچه قدر از اون دوران دور میشیم و مخصوصا در عصر حاضر و هنر جدیدمون ما دیگه چنین اثاری رو نمیبینم! هستن اثاری که موقتا تاثیرگذارن و سروصدا میکنن ولی با گذشت زمان اونها هم دیگه اون "تاثیرگذاری" یا به قول استادم "اعجاز" اولیه رو ندارن. حالا سوالی که مطرح میشه اینه که: چه چیزی دراون اثار وجود داره و خالق اثر اون رو لحاظ و حفظ کرده که با گذشت این همه سال همچنان جذابیت و تاثیرگذاری خودشونو دارن؟ یا حتی میشه اینطور مطرح کرد که: در هنر امروز ما و درهنگام خلق اثار چه چیزی نادیده گرفته میشه که اثار خلق شده به قولی تاریخ مصرف دارند و بعد از مدتی جذابیت خودشونو از دست میدن و ماندگار نمیشن؟ فکر میکنم برای شروع همینقدر توضیح کافی باشه . لطفا همه نظراتتون رو بگید، بقیه صحبتهارو با هم ادامه میدیم. امیدوارم بحث خوبی داشته باشیم و با کمک هم بتونیم به جواب این سوالات برسیم پ ن 1: بدون شک جواب این سوال کمک بزرگی به هنر و هنرمندانمون برای خلق اثاری ماندگار درطول تاریخ میکنه. پس لطفا اسپم نکنید و فقط درباره ی موضوع تاپیک نظر بدید. پ ن 2: بچه ها شاید جواب این سوالات موضوع خیلی ساده ای باشه شایدم یک موضوع پیچیده، کسی نمیدونه. به خاطر همین هر حدس یا فرضی یا حتی بدیهی ترین نظریات هم ممکنه برای رسیدن به جواب کمکمون کنه و جرقه ای ایجاد کنه. پس لطفا بدون تعارف و خجالت هرچی به ذهنتون میاد و فکر میکنید ممکنه دلیلش باشه بگید. ممنون -
مصاحبه علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با روزنامه اعتماد
shadmehrbaz پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موسیقی ایرانی
علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: وقتی وزارت ارشاد برای کنسرتی مجوز صادر میکند باید از مجوزش حمایت کند علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در گفتوگویی که با بیتا یاری در روزنامه اعتماد امروز (17 شهریور 92) داشته است، درباره مسائل مهمی از موسیقی کشورمان اظهارنظر کرده است. نمایش سازها در برنامه های صدا و سیما، مجوز انتشار آلبومهای موسیقی، گشت ارشاد، لغو شدن کنسرتهای موسیقی، شرکتهای فعال در حوزه موسیقی و ... از جمله بحثهایی است که در این گفتوگو مطرح شده است که پاسخهای وزیر نیز در نوع خود جالب توجه است. بخشهایی از این گفتوگو که به موسیقی مرتبط است را اینجا بخوانید: ارتباط وزارتخانه با نهادی مثل حوزه هنری چگونه خواهد بود؟ در دولت قبلی برگزاری جشنوارهها و آلبومهای موسیقی یا حتی فیلمهایشان منوط به مجوز وزارتخانه شد که قبل از آن احتیاجی نداشت. این مساله برطرف خواهد شد یا خیر؟ اخذ مجوز برای فعالیتهای فرهنگی هنری قطعی است. آنها قانونا موظف هستند درباره موسیقی، فیلم یا سایر فعالیتها مجوز بگیرند و مسایل حاکمیتی قانونا به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی واگذار شده است. در عین حال در فعالیتهای فرهنگی- هنری آنها را حمایت وکمک خواهیم کرد. آیا آلبوم موسیقی یا کتابها برای اخذ مجوز نشر اول به بعد دوباره نیازمند مجوز خواهند بود یا یکبار اخذ مجوز کافی است؟ آلبومهای موسیقی که یکبار منتشر شود برای تجدید نشر احتیاج به مجوز ندارد مگر تغییر گرافیک روی آلبوم. برای کتابها نیز هر تجدید نشر مجوز لازم ندارد مگر کتابهایی که قدیمی هستند و بسته به شرایط روز باید تغییراتی در آن ایجاد شود. درباره موسیقی و برای حمایت از موسیقی اصیل ایرانی و جلوگیری از افراط روا شده به این هنر ارزشمند در صدا و سیما که بهگونهیی افراطی از نشاندادن آلات موسیقی پرهیز میکند آیا رایزنی برای رفع این مساله خواهید کرد؟ آنها بر اساس یک سیاست و مساله فقهی که به آنها اعلام شده است، مجاز نیستند که آلات موسیقی را نشان دهند و سیاستهای ابلاغی به آنها نیاز به رایزنی ندارد. برای دفاع و صیانت از حقوق هنرمندان در برابر لغو مجوزها و ممنوعیت برگزاری مراسمها و کنسرتها که علاوه برخسارت مالی به هنرمندان، اعتبار وزارتخانه و مجوز آنرا نیز در موضع ضعف قرارمیدهد، چه خواهید کرد؟ به کرات اعلام کردهام وقتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای فیلم، کنسرت یا تئاتر مجوز صادر میکند باید از مجوزش حمایت کند بهخصوص هنگامی که خسارتی به هنرمندان وارد میشود. بهطور مثال سرمایهگذاران فیلمهایی که بهخاطر فشار گروههای خاص از اکران برداشته میشود متحمل خسارت مالی زیادی میشود. باید پای اعطای مجوز بایستیم. درعین حال باید توجه داشت که گاهی برخی از جریانات براساس دیدگاههای خاص مذهبی خود با انتشار کتاب یا نمایش فیلمی مخالفت کرده و بر اساس احساسات دینی برخورد میکنند که از حوزه توانایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خارج است و گاه نیروی انتظامی یا سایر نهادها ورود میکنند. اینکه در برخی شهرها این جریانات بسیار قوی است و مانع میشوند را باید از راه دیگر حل کرد. به گذشته کاری ندارم که چگونه عمل شده است اما نسبت به آینده اعتقادم این است که ابتدا در صدور مجوز دقت کنیم، پس از صدور از آن مجوز حمایت کنیم و افراد را نسبت به مسائل توجیه کنیم، چراکه کالای فرهنگی تولید شده از طرف دولت جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شده است و معنا ندارد که گروهی بخواهند جلوی آن را بگیرند بهویژه گروههای خودسری که احیانا خودشان اطلاعاتی ندارند و اغلب به تحریک دیگران راه میافتند. همهجا عناصر خودسر نیستند که مانع برگزاری مخصوصا کنسرتها میشوند بعضا نیروی انتظامی هم مانع میشود. نیروی انتظامی در جایی که مجوز صادر شده باشد مانع نشده و ورود پیدا نمیکند. گاهی در برخی از مراسمها حاشیههایی اتفاق میافتد که با آنها برخورد میکند. مثل مسائلی که اخیرا در برج میلاد اتفاق افتاد. نیروی انتظامی باید از موارد مجاز حمایت کند و باید جلوی کسانی را که میخواهند مانع برگزاری مراسم مجوزدار شوند بگیرد. ضمنا امکان برگزاری کنسرت در همه شهرهای ایران بهخصوص مشهد در این سالها نبوده! در کشور ما قدرت مرکزی (دولت) تصمیمگیرنده است اما درباره برگزاری کنسرت این مساله بهصورت محلی مورد نقض واقع شده است. در این خصوص رایزنی خواهیدکرد؟ باید تحقیق کنم که آیا واقعا چنین چیزی وجود دارد یا خیر؟ این مساله قابل پیگیری است. آیا خانمها امیدوار باشند که میتوانند برای همگان کنسرت برگزار کنند (چرا که عهدهداری فرهنگ به فردی سپرده شده است که با فقه آشناست و میتواند در این خصوص راهگشا باشد؟). آنها میتوانند برای خانمها کنسرت برگزار کنند. تک خوانی خانمها از نظر اکثر فقها اشکال دارد و نباید در حضور آقایان بخوانند. درباره مشکلاتی که این روزها قبل و بعد از کنسرتها پیش آمده است، بفرمایید. (یک لغو مجوز همراه با دستگیری نفرات و دیگری مشکلاتی که گشت ارشاد در برج میلاد تهران برای کنسرتهای روز ششم و هفتم شهریورماه پیش آورد). درباره داشتن مجوز برای کنسرتی که لغو شده تردید دارم و در مواردی که مجوز داشته برگزاری کنسرت مشکل نداشته بلکه نیروی انتظامی احیانا با نوع پوشش برخی از شرکتکنندگان برخورد کرده است و این بحث پوشش و عفاف و حجاب در جامعه است که همه ما باید به ارزشهای اسلامی و دینیمان و اعتقادات مردم در سطح جامعه احترام بگذاریم و طبیعی است که نیروی انتظامی براساس وظیفه قانونی خود با ساختارشکنان برخورد خواهد کرد. باید به قانون احترام گذاشت. وجود گشت ارشاد در شورایعالی انقلاب فرهنگی به ریاست رییس دولت قبلی تصویب شده و از سال 85 ابلاغ و اجرایی شده است! قانون در باب حجاب و عفاف مواردی دارد که مجلس شورای اسلامی تصویب کرده است و هرچه را نیز که شورایعالی انقلاب فرهنگی تصویب کرده باشد مصوباتش در حکم قانون است. شما در این خصوص جلسهیی با شورایعالی انقلاب فرهنگی نخواهید داشت که این مساله بازنگری شود؟ حتما شورایعالی تشکیل جلسه خواهد داد. اما در جلسات شورا قانون شکسته نمیشود چرا که دولت مجری قانون است. اگر مجلس قانون را لغو نکرده تا وقتیکه وجود دارد بایستی بهعنوان شهروند ایرانی به آن احترام بگذاریم. اگر به مفاهیم فقهی هم کار نداشته باشیم باید رعایت شوون دینی جامعه بشود. آیا به جشنوارههای غیردولتی یا مردمی از جمله جوایز ادبی و موسیقی یا همایشهای فرهنگی هنری امکان برگزاری خواهید داد؟ جشنوارهها مشکلی نخواهند داشت و برای برگزاری آنها را حمایت خواهیم کرد. از موسیقی نواحی و بومی مناطق یاد کردید که هنرمندانش در چند سال گذشته در فقر و بدبختی مردهاند، هنرمندانی که هر کدام ریشهیی بزرگ از فرهنگ ما بودهاند. صندوق حمایت از هنرمندان چرا فعالتر عمل نمیکند؟ آیا برای حمایت از آنها کاری خواهید کرد؟ گذاشتن صندوق حمایت از هنرمندان اقدام خوبی بوده است اما کفایت نمیکند. یعنی باید بودجهیی را که برای آنجا در نظر میگیرند، بتواند حداقل حمایت مالی را از هنرمندان اعمال کند. قطعا این مساله مورد توجه است و در بودجه سال آینده تلاش خواهیم کرد که برای این منظور اعتبار بیشتری بگیریم. علاوه بر مسائل مادی باید از نظر معنوی هم کرامت هنرمندان را حفظ کنیم. حفظ کرامت هنرمندان فقط دفن آنها در قطعه هنرمندان نیست باید زمان حیاتشان هم مورد احترام قرار گیرند و در حین بیماری هم بایستی کمکهای فوقالعادهیی به آنها شود زیرا در شرایط عادی کمکهای معمولی و روتین به آنها صورت میگیرد اما در شرایط اضطراری باید به شکل اضطراری کمک کرد. از نهادهای غیردولتی نیز میشود برای این منظور کمک گرفت مثل شهرداریها و نهادهای خیریه عمومی که کمکهایی را به بیماران ارائه میدهند و دولت از آنها هم باید بدین منظور استفاده کند. اینها سرمایههای اجتماعی کشور ما هستند و باید کرامت و منزلتشان حفظ شود. نباید دست آنها پیش کسی دراز باشد یا در تنگدستی زندگی کنند و غریبانه از دنیا بروند. باید این را مورد توجه جدی قرار بدهیم. درباره شرکتهایی که در امر برگزاری کنسرت هستند و بازار رقابتی ناسالمی را به وجود آودهاند، چه خواهید کرد؟ با سودجویانی که فرهنگ و هنر را آلوده کردهاند و با قیمتهای آنچنانی بلیتها، هنر را از مردم دور میکنند، چگونه رفتار خواهید کرد؟ در هر صورت به یکسری شرکتهای واسط برای اخذ مجوز نیاز خواهیم داشت که اغلب واسطه بین گروههای هنری و دولت هستند اما در انتخاب این نهادهای واسط باید دقت کرد که عناصر پاک دست و درستی باشند و سودجو و فرصتطلب نباشند تا مجوزها در اختیار آنها قرار گیرد و گروههای هنری را جذب کنند. البته هزینه استفاده از کنسرتها گران است اما بخشی از آن به شرایط تورمی کشور برمیگردد. در بخشهای دیگر هم همینگونه است. قیمت کالاهای فرهنگی هم بالا رفته در عین اینکه در کشور ما قیمت محصولات فرهنگی مثل کتاب و موسیقی بسیار پایینتر از سایرنقاط دنیاست اما برای برخی اقشار جامعه قابل دسترسی نیست و دولت باید تسهیلات آن را فراهم کند یا اقدامات حمایتی برای برخی اقشار جامعه که نمیتوانند از این برنامهها بهطور معمول استفاده کنند، انجام دهد تا تسهیلاتی برای این اقشار جامعه فراهم شود. منبع: روزنامه اعتماد-
- موسیقی
- مصاحبه وزیر فرهنگ
- (و 7 مورد دیگر)
-
موسیقی، ماهیت جالبی دارد. باعث می شود شما احساس شادی، غم، آرامش، تنش و ... بکنید. برای مثال یک موسیقی خاص می تواند شما را به یاد کسی که دوست دارید یا لحظه ای خاص در زندگیتان بیاندازد. همچنین می تواند کسل کننده باشد. موسیقی آسانسور معمولا ملایم است. موسیقی علاوه بر این ها وابسته به فرهنگ است. هر کشوری سازهای مخصوص خود و ریتم ها و هارمونی های منحصر بفردی دارد. صدا و موسیقی به هم وابسته اند. موسیقی صدای طراحی شده است که در یک بازه زمانی پخش می شود. صداهای روزمره می توانند به عنوان موسیقی در نظر گرفته شوند. صدای قطارها، کامیون ها و ضرب آهنگ متفاوت بوق ماشین ها مانند آهنگ های پرکاشن است. صدای کارکردن فن یا یک هواساز می تواند یک وزوز آرامش بخش باشد. صداهای یک آبگرمکن قدیمی یا یک رادیاتور می تواند مانند یک کانترپوینت نامتقارن با صداهای روزمره در بناهایی که مردم زندگی می کنند عمل کند.
-
یک هنرمند تگزاسی با استفاده از نخهای پلیاستر و قرقرههای نوار کاستهای قدیمی موفق به ساخت پارچه صوتی شده که در زمان مالش یک واکمن سونی بر روی سطح آن شروع به پخش موسیقی میکند. به گزارش سرویس فناوری خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آلیس سانتورو، طراح صوتی این پارچه را با بافتن قرقرههای کاست با نخهای پلیاستر ساخته و سپس یک واکمن قدیمی سونی را به یک دستگاه خوانش پارچه صوتی تبدیل کرده که با مالش واکمن روی پارچه، موسیقی پخش میکند. سانتورو اکنون طیفی از کراواتهای ساخته شده از این پارچه صوتی را عرضه کرده که توسط خولیو سزار، طراح مستقر در منهتن دوخته شدهاند. عملکرد این پارچه صوتی به خاطر مغناطیسی بودن قرقرههای نوار کاست آن است. هنگامی که سر یک دستگاه پخش موسیقی بر روی این ماده مغناطیسی مالیده میشود، صدا تقویت میشود. این پارچه خواص مغناطیسی خود را در طول فرآیند دوخت نگه میدارد. سانتورو در اصل این ماده را به عنوان یک اثر هنری طراحی کرده بود اما از آن زمان در تولید کیف، لباس و اکنون کراواتهااستفاده کرده است. نمونههای نخستین این پارچه از موسیقی برخی خوانندههای مشهور آمریکایی و همچنین صدای حیاتوحش برخوردار بود. سانتورو ابتدا قصد داشت این پارچه را به شکل بافت در بیاورد اما جنس آن بسیار شل و سست بود. از این رو از یکی از دوستانش در دانشکده طراحی رودآیلند خواست تا این کار را با استفاده از نوار در یک دستگاه نساجی انجام دهد. این پارچه برای پروژههای بزرگتر توسط یک دستگاه نساجی Dobby در کارخانه نساجی کوچکی در نیوانگلند بافته شده است. این دستگاه نساجی از یک ماکوی خاص با قابلیت لمس نوار کاست کتاب صوتی برخوردار است. هنگامی که رشتههای با عرض 1.8 اینچ نوار کاست در دستگاه نساجی گره خورده و به پارچه تبدیل میشوند، حدود 20 رشته به شکل یک پارچه پلیاستر یک اینچی گره میخورند. به گفته سانتورو یک سر نوار با عرض متوسط میتواند بین پنج یا شش رشته نوار را در هر زمان بگیرد. قرقرههای بزرگ نوار استفاده شده در فرآیند دوخت از نوارهای کتاب صوتی شرکتهای نزدیک گرفته شده بودند. از آنجایی که نوارهای کتاب صوتی با یک نت ضبط می شوند، این پارچه یک صدای واضح را ایجاد کرده که با سرعت مالش دستگاه پخش بر روی آن قابل تنظیم است. ایده این پارچه از رشتههای کوچک نوار کاست بسته شده به قایقهایی که سانتورو در جوانی از آنها استفاده میکرد، الهام گرفته است. از این نوارها برای مشاهده جهت باد استفاده میشد که به دلیل سبکی و حساس بودن آن به باد و همچنین مقاوم بودن آن مطلوب بود. وی سپس از پرچمهای رنگی بوداییهای تبت الهام گرفت. این پرچمها با مربعهای رنگین پارچه نخی که تصاویری از مانتراها یا صداهای مقدس روی آنها نقش بسته ساخته شدهاند. آنها در محیط باز آویزان شده و در اثر وزش باد از میان آنها صدای درونیشان فعال میشود. سانتورو همچنین به عنوان یک اثر هنری از این پارچه به ساخت بادبانهای قایق نیز پرداخته است. منبع : انجمن صنفی مهندسی پلیمر و شیمی
-
گوشه که گاهی به آن مقام (در شباهت با موسیقی عربی و ترکی) نیز گفته میشود، از اساسیترین مؤلفههای هویت موسیقی ایرانی است. گوشهها قطعههای ثبت شده از موسیقی سنتی ایرانی هستند که در طول زمان توسط استادان موسیقی ایرانی گردآوری شده و به هنرجویان آموخته میشود. هر دستگاه موسیقی سنتی دارای تعدادی گوشه است که توسط استادان مختلف به شکلهای متفاوت ولی بسیار مشابه ثبت شدهاند. منبع جمعآوری گوشهها، عموماً قطعات نواخته شده در میان نوازندههای بومی نواحی مختلف ایران است. انواع گوشهها بسته به اهمیت، گوشهها را میتوان به سه گونه تقسیم کرد: گوشههای بزرگ: که دارای این قابلیت هستند که به مدت زیادی درطول یک اجرا نواخته شوند مانند گوشهٔ بیات کرد در شور، مخالف در سهگاه و چهارگاه، حجاز در آواز ابوعطا و شوشتری در همایون. گوشههای کوچک: که در همه آوازها و دستگاهها وجود دارند. گوشههای سرگردان: که قابلیت اجرا در دستگاههای مختلف را دارند، مانند مثنوی، جامهدران و کرشمه. گوشههای موجود در دستگاههای موسیقی ایرانی در حقیقت قطعاتی جدا ولی در عین حال مربوط به هم هستند که از پیوستن آنها به یکدیگر دستگاههای موسیقی بوجود میآیند. به اولین گوشه در هر دستگاه، «درآمد» آن دستگاه گفته میشود. گوشهها در یک دستگاه ممکن است دارای گامهای مختلف یا همانند باشند. در ردیف نوازی، گوشهها به ترتیب از درجات پایین گام شروع شده و طبق یک روند منظم به تدریج اوج گرفته و دوباره به گام اصلی دستگاه بازگشت میکنند. هر یک از گوشهها بر اساس گام و یا حالت و یا نت شاهدی که دارند، حالت احساسی خاصی را تداعی مینمایند. در دستگاههای مختلف ممکن است گوشههایی با حالات یکسان وجود داشته باشند که از طریق آنها میتوان به تعویض دستگاهها (مرکب نوازی) پرداخت . برخی از گوشههای موسیقی ایرانی دستگاه شور شهناز حسینی سلمک دستگاه سهگاه زابل مویه حدی پهلوی مغلوب مخالف دستگاه چهارگاه زابل مویه حدی پهلوی منصوری مغلوب مخالف دستگاه ماهور گشایش (داد) دلکش بیات لر عراق حصار راک دستگاه همایون چکاوک شوشتری عشاق دستگاه نوا عراق رهاب دستگاه راست پنجگاه راست چکاوک راک پنجگاه لیلی و مجنون آواز دشتی دشتستانی آواز ابوعطا حجاز آواز بیات ترک (بیات زند) روح الارواح آواز افشاری عراق آواز اصفهان سوز و گداز
-
دانلود بهترین موسیقی های کلاسیک جهان از بهترین اهنگسازان تاریخ موسیقی یوهان سباستیان باخ Johann Sebastian Bach 1685-1750 اهنگساز شهیر المانی و به تعبیری خورشید اسمان موسیقی کلاسیک.اثار باخ به گونه ایست که موسیقی دوران باروک را به بلوغ و تکامل رساند.در کودکی پدر و مادر خودرا ازدست داد و سرپرستی وی را برادر بزرگترش بعهده گرفت.سبک باخ بخصوص در سروده های ارگ رویایی و خیال برانگیز بوده و خیلی از اوقات تم مذهبی دارد.سویت های پیانویی و پرلودها و فوگ های ارگ از اثار ارزشمند وی بشمار می رود.در اینجا چهار اثر بی نظیر از این نابغه عالم موسیقی تقدیم شما می گردد: Air From Suite 3 Choral Jesus bliebet Meine Freude Toccata in D MinorBwv Brandenburg Concerto No. 3, 1st movement لودویگ فن بتهوون Ludwig Van Beethoven 1770-1827 اهنگساز المانی و یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ موسیقی کلاسیک جهان.پدر بتهوون از موسیقیدانان دربار بود و از کودکی به وی اموزش موسیقی می داد.دومین معلم وی هایدن بود که در جوانی به او اموزش می داد.بخاطر وجود سرب در پیانویی که با ان می نواخت شنوایی خود را از دست داد اما با وجوداین نقیصه شاهکارهای جاودانه ای خلق کرد.از اثار معروف او می توان به سمفونی شماره ۹ - سمفونی شماره ۵ - سمفونی شماره ۳ و سونات مهتاب اشاره کرد. دو اثر سحر امیز از سمفونی های شماره ۵ و ۶ تقدیم به شما دوستان: Symphony N5 , Allegro Con Brio Symphony - 6 In F Op 68 یوهانس برامس Johannes Brahms 1833-1897 در خانواده ای فقیر در المان به دنیا امد. پدرش نوازنده Contrabass بود و اصول موسیقی را از کودکی به فرزندش اموخت.شومان در سالهای اخر عمرش برامس را یک نابغه انکارناپذیر معرفی کرد.از شاهکارهایش می توان به سمفونی های اپوس اشاره کرد.دو اثر باشکوه از گنجینه رقص های مجار اثر برامس: Hungarian Dances 5 Hungarian Dances 1 in G minor جورج فریدریک هندل George Frideric Handel 1685-1759 اهنگساز المانی که در ابتدای جوانی به انگلستان رفت و تا پایان عمر در انجا اقامت گزید.از شاهکارهای وی می توان به سمفونی مسیح اشاره کرد و هر ساله مسیحیان جهان با این اثر جاودانه کریسمس و عید پاک را جشن می گیرند.دو سمفونی زیبا از اثار این نابغه عالم موسیقی: Harp Concerto Op 4 No. 6 Konzer No 1 fuer Orgel ژوزف هایدن Joseph Haydn 1732-1809 اهنگساز اتریشی و از مشاهیر موسیقی کلاسیک جهان.در سنین کودکی به عشق یادگیری موسیقی از روستای زادگاهش روانه وین شد و در انجا دوران بسیار سختی را سپری کرد. سهم هایدن در تکامل بخشیدن به سمفونی های کلاسیک تا انجاست که موتسارت و بتهوون از اثار او تاثیر پذیرفتند.دو اثر رویایی و خیال انگیز از اثار هایدن : Serenade (Andante Cantabile) - 1.8MB Sinfonia concertante in B flat major 1 Allegro - 5.2MB ولفگانگ امادئوس موتسارت Wofgang Amadeus Mozart 1685-1750 اهنگساز اتریشی و از نوابغ مسلم موسیقی کلاسیک جهان.در هفت سالگی اولین سمفونی ودر دوازده سالگی اولین اپرای خود را نوشت.پدر موتسارت از اهنگسازان و ویولونیست های مشهور بشمار می رفت.موتسارت قبل از رسیدن به سن دوازده سالگی در نواختن پیانو ,ویولون و ارگ به استادی رسید. موتسارت با هندل و باخ دوستی صمیمانه ای داشت.چهار اثر بی نظیر از بهترین اثار این نابغه جهان موسیقی که هر کدام شاهکاری در نوع خود محسوب می شوند تقدیم به شما دوستان: Eine Kleine Nachtmusik, 1st movement - 3.3MB Symphony 40 - 3.5MB Andantino bohm 299 - 5.2MB The Marriage of Figaro - 2.4MB یوهان اشتراوس Johans Strauss 1825-1899 موسیقیدان بزرگ اتریشی که لقب "شاه والس"گرفت.پدرش که او هم یوهان نامیده می شد ویرا از کودکی با موسیقی اشنا کرد.اشتراوس بیش از ۴۰۰ سمفونی والس ساخت. در یکی از سفرهایی که ناصرالدین شاه به اروپا رفت اشتراوس مارش فارسی را ساخت.در اینجا سه اثر بسیار زیبا از جمله مارش فارسی تقدیم شما دوستان می گردد: The voices of springtime - 4.4MB Persian march - 1.3MB Radetzky march - 1.7MB پیتر ایلیچ چایکوفسکی Peter Ilyich Tchaikovsky 1840-1893 از موسیقیدانان شهیر قرن نوزده روسیه و از بزرگان موسیقی کلاسیک در جهان. از اثار معروف او می توان به رومئو و ژولیت و سمفونی شماره شش بنام Pathetique اشاره کرد. در اینجا چهار اثر جاودانه از اثار این موسیقیدان از جمله والس دریاچه قو تقدیم حضورتان می گردد که امیدوارم از شنیدن انها لذت ببرید: Waltz Swan Lake - 4.1MB No. 4 Pas di trois Intrada(Allegro) - 1.6MB No. 13 Danses des cygnes a(Tempo di valse) - 1.3MB No. 21 Danse espagnole - 1.6MB انتونیو ویوالدی Antonio Vivaldi 1678-1741 کشیش ونیزی که بدلیل رنگ موهایش به کشیش موقرمز معروف بود.پدر ویوالدی از ویولونیست های ماهر بود و این هنر را از کودکی به فرزندش اموخت.در سال ۱۷۲۲ که پاپ اورابرای اجرای موسیقی به ر دعوت کرد شروع به نوشتن اوج کارهای خود(چهار فصل) کرد.در اینجا چهار اثر بسیار زیبا از سمفونی های ویوالدی را تقدیم حضور شما عزیزان می کنم: La tempesta di mare - 1.5MB Unknown Track - 2.4MB Concerto No 1 Spring Allegro - 2.2MB Autumn Allegro - 2MB ریچارد واگنر Richard Wagner 1813-1883 از اهنگسازان بنام قرن نوزدهم اروپاست. اثار واگنر طرفداران زیادی پیدا کرد بطوریکه هیتلر و سران نازی نیز به اثاراو عشق می ورزیدند.دو اثر زیبا از اثار واگنر تقدیم به عاشقان موسیقی کلاسیک: Ride of the Valkyries - 3MB Lohengin Prelude to Act 3 - 1.8MB با سپاس ویژه از اقای محمد مظفری ووبلاگ خوبشون شاهکارهای موسیقی کلاسیک
-
● نویسنده: آناندا كومارا سوآمی ● مترجم: غلامرضا اعوانی هنر موسیقی لااقل برای سه هزار سال در هندوستان رواج داشته است. سرود خوانی یكی از اركان اساسی شعایر ودائی است و اشاراتی در نوشتهای متأخر ودائی در كتب مقدس دین بودا نشان میدهد كه موسیقی قبل از آغاز دوره مسیحیت ، به صورت یك هنر غیر دینی در هندوستان رونق داشته است. اوج ترقی آن را شاید بتوان به دوران پادشاهی گوپاتها(Gupats) از قرن چهارم تا ششم میلادی ـ نسبت داد. این دوره ، عصر طلایی ادبیات سانسكریت بود كه با پیدایش نمایشنامه كالیداس (Kalidasa) به دوره اعتلای خود رسید ؛ و رساله عظیم و تاریخی بهارتا (Bahata) درباره نظریه موسیقی و داستان نویسی را به همین دوره نسبت دادهاند. هنر موسیقی در زمان حاضر ، زاده مستقیم این مكاتب قدیم است كه شیوهها و تعالیم آن با شرح و بسط ، در اصناف موسیقی دانان ، بطور ارثی بما رسیده است. كلمات یك ترانه ممكن است در هر عصر و زمانی سروده باشد ولی زمینه آهنگ آن ، بطور شفاهی و سینه به سینه از استاد به شاگرد انتقال یافته است و اساساً قدیمی است. هندوستان ، در اینجا هم مانند زندگی خود و هنرهای دیگر خود ، یك چشم انداز شگفتآور از یك آگاهی زنده و بیدار نسبت به دنیای قدیم ، با میدان وسیعی از احساسات و تجارب درونی برما عرضه میكند كه به ندرت در دسترس كسانی است كه در كارهای تولیدی و ماشینی راه افراط را پیمودهاند و عدم تأمین اقتصادی نابسامانیهای نظام اجتماعی كه مبتنی بر رقابت است آنها را به وحشت انداخته است. هنر موسیقی در هندوستان فقط در تحت حمایت و توجه دقیق و در جو و محیط خاص خود وجود دارد و با هر آنچه كه در فرادهش موسیقی اروپائی قدیمیتر و اصیلتر است برابری میكند. آن موسیقی بزمی و مجلسی یك جامعه اشراقی است كه در آن حامی و مشوق موسیقی برای سرگرمی خود و برای سرور و شادمانی محفل دوستان خود ،از موسیقیدانان نگهداری میكند ؛ و یا آن موسیقی معابد و پرستشگاهها است كه درآنجا موسیقیدان بنده پروردگار است. در هند ، كنسرت عمومی شناخته نیست و معاش شخص هنرمند متكی به استعداد و ارده برای سرگرم كردن توده مردم نیست. بعبارت دیگر موسیقیدان مورد توجه است و از او حمایت میشود. در این شرایط او هیچ داعیه و انگیزهای جز موسیقی دانستن ندارد. تربیت او در كودكی آغاز میشود و هنر او به صورت یك حرفه ادامه مییابد. تمدنهای آسیا هرگز به شخص متفنن بیاستعداد فرصت و مجال بروز و جلوه نبوغ را كه در اروپا و آمریكا برای آن اهمیت زیادی قائل هستند، نمیدهند. هنر هرگز به خاطر رسیدن به یك هدف اجتماعی آموخته نمیشود. از یك سو موسیقیدان حرفهای است كه در هنر سنتی تبحر و مهارت دارد و از سوی دیگر توده عوام. پرورش ذوق موسیقی در توده مردم عبارت است از نیست كه "همه كس موسیقیدان بشود." بلكه عبارت از پی بردن به قدر و ارزش ذاتی موسیقی و احترام نسبت به آن است. من در واقع این اعتراض عجیب را بطور مكرر شنیدهام كه میگویند كه در موسیقی هندی برای آواز خوانی ، انسان باید حتماً هنرمند باشد. این اعتراض ظاهراًمنعكس كننده عدم موافقت جوامع غربی با هر دو گونه تفوق و برتری است. بلكه صحیحتر آن است كه بگوییم كه مستمع برای جوابگویی در برابر هنر موسیقی باید خود دارای هنر ذاتی باشد و این امر كاملاً با نظریات زیبایی شناسی هندی همآهنگی دارد. موسیقیدان هندی دارای یك عده مستمع نمونه است كه از حیث فن هنر بسیار نكته سنج و نقاد هستند ولی نسبت به تولید صدا چندان اهمیتی نمیدهند. مستمع هندی بیشتر به خود آهنگ گوش میكند تا به نحوه خواندن آن آهنگ. كسانی كه دارای ذوق موسیقی هستند با نیروی تخیل و احساس و هیجان خود ، اجرای آهنگ را كامل میكنند. در این شرایط موسیقی واقعی بهتر شنیده میسود تا جایی كه زیبایی حسی صدا را شرط لازم و كافی قرار دهند. همانطور كه بهترین پیكرتراشی آن است كه اصولیتر است و نه آنكه صرفاً ملایم طبع ماست و ما استواری و اصالت را به زیبایی ظاهر ترجیح میدهیم "آن مثل فقر ظاهری خداوند است كه بوسیله آن عظمت و جلال و كبریای او بطور آشكار تجلی میكند." با وجود این صدای خواننده هندی گهگاه دارای زیبایی درونی و عظمت ذاتی است و گاه با زیركی و مهارت خاص مورد استفاده قرار میگیرد ولی برخلاف موسیقی اروپایی ، در هند هیچ وقت صدا تنها معیار سنجش ارزش یك خواننده نیست. از آنجا كه موسیقی سنتی هند در كتاب ضبط نشده است و جز در مواردی نظری نمیتوان آن را از كتاب آموخت تنها راه برای اینكه بیگانگان بتوانند آن را فراگیرند این است كه بین خود و معلمین هندی آن ارتباط خاص استاد و شاگرد را كه از ممیزات تعلیم و تربیت هند در تمام مراحل آن است ، برقرار كنند. شاگرد باید به معنای درونی موسیقی راه برد و باید بسیاری از عادات و آداب و رسوم صوری زندگی هندی را فرا گیرد و مطالعه او باید آن قدر ادامه یابد تا بتواند آهنگها را در تحت شرایط موسیقی هندی كه مورد قبول و دلخواه شنوندگان خبره و كارآزموده باد ، فیالبداهه بنوازد. او نه تنها باید واجد قوه تخیل یك هنرمند باشد بلكه همینطور باید دارای حافظهای قوی و روشن و گوشی حساس در برابر نوسانات بسیار ظریف آهنگ باشد. نظریه ردیف موسیقی همه جا تعمیمی از كیفیت آهنگهاست. ردیف موسیقی اروپایی ، با تركیب فاصلههای نسبتاً مشابه به دوازده نت ثابت كاهش یافته است و همچنین طوری میزان شده است كه تغییر مایه و مقام را آسان میكند. به عبارت دیگر، پیانو بنا به فرض خارج از مقام است. فقط این تسامح ، كه توسعه و گسترش هارمونی آنرا ایجاب كرده است، پیروزیهای اركسترنوازی عصر جدید را امكانپذیر ساخته است. هنری كه مبتنی بر ملودی محض است از حیث ظرافت و كمال كمتر از آن نباشد ولی لحن و مقام اصیل را حفظ میكند. صرفنظر از آلات مضرابدار اروپای عصر حاضر ، بندرت ردیفی كه مطلقاً ثابت باشد وجود دارد. به هر جهت در موسیقی هندی فقط در موسیقی هندی فقط تعداد از فاصلهها ثابت است و میزان دقیق ارتعاش و نوسان یك نت متكی به موقعیت و محل آن در یك تسلسل است و وابسته به نسبت آن با نت اصلی یا معرف مایه نیست. یك ردیف مركب از بیست و دو نت بطور ساده مجموعه تمام تنهایی است كه در تمام آهنگها به كار میرود. ربع پرده پا شروتی (Shruti) فاصله میكروتن بین دو نت متوالی ردیف است ولی چون در زمینه موسیقی بندرت دو نت و هرگزسه نت ردیف بطور متوالی بكار نمیرود ، بطور كلی فاصله میكروتن جز برای آرایش و زینت شایان توجه نیست. هر آهنگ هندی در یك راگ یا راگینی خاص (Raga, Ragini) نواخته میشود. راگینی مؤنث راگ است و نمودار خلاصه و یا تعدیل و تغییر زمینه اصلی آهنگ است. راگ مانند مایه و مقام در موسیقی كلیسایی و یا در موسیقی یونان باستان عبارت از انتخاب پنج یا شش یا هفت نت است كه در طول ردیف توزیع شده است ولی راگ مفصلتر اغز یك مقام است زیرا دارای تسلسلهای مخصوص به خود است و دارای یك نت اصلی است كه خواننده بطور مداوم بدان بازگشت میكند. در هیچ یك از راگها بیش از هفت نت مستقل به كار نمیرود و در آن هیچ گونه تغییر مایه وجود ندارد. لحن خاص آهنگهای هندی نتیجه استفاده از فاصلههای نامأنوس است و نتیجه به كاربردن نتهای متوالی بسیار ، با تقسیمات كوچك نیست. راگ را میتوان به بهترین وجه ، به قالب ملودی و یا طرح اصلی یا آهنگ تعریف كرد. این طرح اصلی را استاد قبل از هرچیز به شاگرد خود میآموزد و آواز عبارت از بداهه خوانی بر مبنای زمینه و طرح اصلی بنا به تعریف فوق است. تعداد ممكن راگها خیلی زیاد است ولی اكثر مكاتب موسیقی به سی و شش راگ قائل هستند یعنی شش راگ كه هر یك دارای پنج راگینی است. اصل و منشأ راگها متفاوت است ، برخی از آنها مانند پاهاری (Pahari) از ترانههای عامیانه محلی اقتباس شده است و راگهای دیگر مانند جگ (jog) از ترانههای مرتاضان دورهگرد گرفته شده است و برخی دیگر آفریده طبع موسیقیدانان بزرگی است كه این راگها به نام آنها مشهور است. در واژههای تبتی و سانسكریت قرن هفتم بیش از شصت راگ با نامهایی چون "با صدایی مانند رعد"، "مانند الهه ایندرا" (Indra)، "موجب نشاط دل" ذكر شده است. در زمره نامهای راگ كه در حال حاضر از آنها استفاده میشود و میشود میتوان از "بهار" ، "زیبایی شامگاهی" ، "تاب" و "مستی" نام برد. از نقطه نظر روانی ، كلمه راگ كه به معنای رنگ دادن و یا هیجان و تأثر است ، در گوش مستمع هندی تصور مقام را ایجاد میكند ؛ یعنی مقام موسیقی ، درست مثل یونان باستان دارای ممیزات و مشخصات ذاتی است. مقصود از خواندن یك نغمه و نواختن یكآهنگ تكرار تشویق و اضطرابات زندگی روزمره نیست بلكه بیان و تحریك تأثرات و هیجانات خاص در جسم و روح و در انسان و طبیعت است. هر یك از راگها با یك ساعت روز یا شب همبستگی دارد كه در آن زمان میتوان آن را به بهترین وجه خواند و برخی از آنها با فصول خاص و یا اثرات جادویی خاص ارتباط دارد. بنابراین هنوز هم داستان معروف سلطان و موسیقیدان مورد اعتقاد عامه است و داستان از این قرار است كه یكی از موسیقیدانان مورد توجه یكی از سلاطین بود و این سلطان از روی تحكم و اصرار از او خواست كه آهنگی در راگ دیپاك (Dipak) كه آتش ایجاد میكند بنوازد. موسیقیدان با كراهت امتثال فرمان او كرد ولی وقتی كه آهنگ شروع شد، شعلههای آتش زبانه كشید و یرایر وجود او را فرا گرفت و اگر چه او در آبهای جامنا (Jamna) پرید ، شعلههای آتش فرونمرود. به علت وجود این سحر و جادو و ارتباط راگها با عادات و آداب موزون زندگی روزانه ، طرح و اصول دقیق و روشن آنها را نباید با تغییر دادن مایه و مقام تیره ساخت. این امر به لسان رمز و تمثیل چنین بیان شده است كه چون راگها به صورت پریان و فرشتگان موسیقی مجسم میشوند ، "آواز خواندن خارج از راگ باعث شكستن دست و پای این فرشتگان موسیقی می شوند." یك داستان نمونه در این زمینه از ناراد پیغمبر (Narada)، زمانی كه هنوز نوآموز بود ، نقل شده است. او گمان میكرد كه در هنر موسیقی استاد شده ولی ویشنوی حكیم برای فرونشاندن غرور او ، در عالم خدایان ، بنای عظیم و با شكوهی را به او نشان داد كه در آن مردان و زنانی كه به دستها و پاهای شكسته خود میگریستند ، خفته بودند و حكایت میكردند كه حكیمی بنام ناراد (Narada) كه موسیقی نمیدانست و در اجرای آن غیرماهر بود، برای آنها آوازی و نادرست و غلط خوانده بود و بنابراین چهرههایشان كج و معوج و دستها و پاهایشان شكسته شد و جز شنیدی آواز درست راه علاجی برای آنها وجود نداشت. با مشاهده این صحنه ناراد، تسلیم و فروتن شد و در مقابل ویشنو به زانو درآمد و نیایش كرد كه او را هنر موسیقی بطور كامل فرا آموزند و به موقع ، خود او یكی از كاهنان بزرگ موسیقی خدایان شد. موسیقی هندی یك هنر مبتنی بر ملودی محض است و جز صدای یكنواخت و بم نی ، خالی از هرگونه همنوازی است در هنر جدید اروپایی ، معنای هر نت در زمینه آهنگ بوسیله نتهای موزونی كه از آن شنیده میشود و حتی در ملودیهای بدون ساز ، موسیقیدان یك هارمونی ضمنی را میشنود. آهنگهای عامیانه بدون ساز، گوش علاقهمندان به كنسرت را ارضاء نمیكند و مانند خالص فقط بوسیله دهقانان و متخصصین قابل فهم است. یكی از دلایل این امر آن است كه آهنگهای عامیانه كه بوسیله پیانو نواخته میشود و یا در خط حامل نوشته میشود. در واقع تحریف میشود و به صورت نادرست و غلط در میآید. ولی دلیل مهمتر آن است كه در تحت شرایط موجود در هنر اروپایی ، ملودی دیگر دارای وجود مستقل نیست و موسیقی سازشی بین آزادی ناشی از ملودی و جبر ناشی از هارمونی است. برای اینكه موسیقی هندی را مانند هندیان شنید ، باید حس و ذوق تلحین را باز یافت و باید تمام هارمونیهای ضمنی را فراموش كرد. و این درست مانند كوششی است كه باید بعمل آوریم تا برای اولین بار ، بعد از عادت كردن به هنر جدید ، بتوانیم لسان رمزی نقاشیهای اولیه ایتالیایی و چینی را كه در آنها با قلت و سائط ، تمام آن شدت تجربه درونی بیان شده است است و اما امروزه عادت داریم فقط از طریق فنون پیچیدهتر بهمیم و درك كنیم. از خصوصیات دیگر آهنگهای هندی و همچنین تكنوازی سازها ، آوردن نتهای اضافه برای زیبایی و آرایش است. طبیعی است كه در موسیقی اروپایی كه چند نت با هم و در یك زمان شنیده میشود ، آرایش و زینت ، شیئی زائد بنظر میرسد كه به نت افزوده شده است و از عوامل اساسی و بنیادی موسیقی نیست ولی در موسیقی هندی نت و آرایشهای بسیار ظریف ، وحدت نزدیكتری دارند زیرا آرایش در تاریك و روشن كردن آهنگ درست همان سهمی را دارد كه در موسیقی هارمونی فقط با تغییر دادن درجه شباهت صداها و همصدایی به دست میآید. آهنگ هندی بدون آرایش در گوش مستمع هندی همان قدر ساده و ناموزون است كه آهنگ غربی بدون همنوازی كه از شرایط اولیه آن است. از ممیزات دیگر موسیقی هندی ، حركت و لغزش سریع یا خفیف دست از پردهای به پرده دیگر است. در هند ، فاصله ، به مراتب بیشتر از نت خوانده و یا نواخته میشود و در نتیجه در صدا یكنوع اتصال و هم پیوستگی شنیده میشود. آهنگ اروپایی برخلاف آن ، به علت اهمیت هارمونی و به علت خود طبیعت سازهای مضرابدار ، كه با صدا شنیده می شود ، گسسته و تقسیم شده است و برای مستمع هندی كه به آن عادت ندارد "پر رخنه و خلل" است. تمام آهنگها بجز الاپها (alaps) دارای اوزان دقیق است دنبال كردن این وزنها فقط در وهله اول قدری دشوار است زیرا كه اوزان موسیقی هندی مانند علم عروض و وزن شناسی بر پایه اختلاف مدت زمانهای دراز و كوتاه مبتنی است در صورتی كه وزنهای موسیقی اروپایی ، مثل رقص و راه رفتن ، مبتنی بر تكیه و تأكید صداست. موسیقیدان هندی ابتداء خط میزان را با علامت تكیه مشخص نمیكند. واحد ثابت او یك قطعه یا چند خط میزان است كه لزوماً شبیه و حال آنكه واحد ثابت در موسیقی اروپایی بطور مشخص خط میزان است كه تعداد متغیری از آن یك قطعه را تشكیل میدهد. وزن اروپایی در ضریب دو یا سه و وزن هندی در مجموع های دو یا سه شمرده میشود. بعضی از این شمارشها بسیار دقیق و كامل است. مثلاً اتاتالا (Ata tala) صورت پنج به اضافه پنج به اضافه دو شمرده میشود. استفاده مكرر از وزنهای متقاطع شكل موسیقی را پیچیده میكند. موسیقی هندی از حیث زمان و ملودی مبتنی بر مقام است. به خاطر عللی كه برشمردیم ، شناخت و دریافت نقطه آغاز و پایان یك وزن دشوار است ولی این امر برای مستمعین هندی كه به شعرخوانی موزون عادت دارند بسیار آسان میباشد. بهترین راه برای نزدیكشدن به وزن موسیقی هندی توجه به روش و طرز قرار گرفتن نتها و نادیده گرفتن ارتعاشات و نوسانات است. آهنگهای اصیل هندی با صدای طبلها و یا با آلتی كه به تنبور مشهور است و یا با هر دو ، همراه است. تنبور متعلق به خانواده سازهای عود است ولی دارای پرده نیست و چهار سیم دراز آن طوری میزان میشود كه صدای نت اصلی را میدهد. تنبور را نباید یك ساز تنها ، و یا مانند همنوازی پیانو در یك آهنگ غربی دارای اهمیت جداگانه تلقی كرد ، بلكه صدای آن مانند محیطی است كه آهنگ در آن زندگی میكند ، حركت میكند و وجود دارد. هندوستان علاوه بر تنبور دارای بسیاری از سازهای مخصوص تكنوازی است كه مهمترین آنها وینا (Vina) است. این ساز قدیمی كه همردیف ویولون در اروپا و كوتو (Koto) در ژاپن است و از حیث حساسیت صوتی فقط بعد از صدای انسان قرار دارد به علت داشتن پرده با تنبور اختلاف دارد. نتها با دست چپ ساخته میشود و سیمها با دست راست به صدا در میآید. صوتهای بسیار ظریف كه دارای آرایشهای میكروتن است بوسیله كشیدن سیمها به دست میآید و از این طریق قطعات كاملی فقط با حركت جانبی دست چپ و بدون كشیدن مجدد سیمها نواخته میشود. تنها مشكل در نواختن تنبور حفظ یك وزن یكنواخت مستقل از آهنگ است ولی وینا تمام مشكلات فنی را كه بتوان تصور كرد در بر دارد و مشهور است كه لااقلدوازده سال برای بدست آوردن مهارت در نواختن وینا لازم است. آوازخوان هندی شاعر است و شاعر هندی آوازخوان است. موضوع اصلی ترانهها عشق انسانی یا الهی در تمام مظاهر آن و یا مدح و ستایش پروردگار است. كلمات آن صافی و بی غل و غش و پر از احساس و هیجان میباشد ولی اصولاً هرچه خواننده با موسیقی آشناتر باشد ، به همان نسبت كلمات بیشتر به عنوان آلت و وسیله موسیقی تلقی میشود. در ترانههای اصیل ، كلمات همیشه كوتاه و حاكی از مقام آهنگ است و برای ساختن و پرداختن افسانه نیست و همیشه برای حفظ موسیقی ، با توجه اندك به منطق خود به كار میرود. در نوعی موسیقی به نام الاپ (Alap) كه بداهه نوازی در زمینه راگ است ، اهمیت موسیقی به حدی است كه فقط هجاهای بیمعنا مورد استفتده قرار میگیرد. خود صدا یك آلت است و آهنگ ترانه یا آواز بیشتر از كلمات آن اهمیت دارد این نوع موسیقی مخصوصاً مورد توجه استادان فن هندی است كه طبعاً تحقیر خاصی نسبت به كسانی كه علاقه اولیه آنها به یك آهنگ به خاطر كلمات و نه به خاطر موسیقی آن است احساس میكنند. بنابراین صدا در موسیقی هندی مقامی والاتر از موسیقی اروپایی دارد زیرا موسیقی در حد ذات خود و بطور مستقل وجود دارد و صرفاً برای توضیح و تبیین كلمات نیست. رابیندرانات تاگور (Rabindranath Tagore) در اینباره چنین نوشته است : "وقتی كه من خیلی جوان بودم ، ترانهه (چه كسی تو را مثل بیگانگان پوشانید؟) را شنیدم. یكی از ابیات این تراتنه چنان تصویر شگفتآوری در ذهن من به جای گذاشت كه حتی اكنون هم در حافظه من نقش بسته است. یك بار من ، تحت تأثیر طلسم جادویی آن ، سعی كردم ، خود ترانهای تصنیف كنم. وقتی كه لحن ترانه را زمزمه میكردم اولین خط آنرا نوشتم :" ای بیگانه ترا میشناسم!" تمام معنای ترانه در لحن وآهنگ آن بود و اگر این ترانه لحنی نمیداشت هیچ معنا و مفهومی در آن به جا نمیماند. با نیروی سحرآمیز لحن آن ، چهره مرموز آن بیگانه در ذهن من بیدار شد، قلبم فغان و غوغا سر داد كه : "بیگانهای در این دنیای ما به پس و پیش میرود. ماوای او در كرانههای دور دست اقیانوس اسرار است. گاهی او را در پگاه خزان و گاهی در نیمه شب با شكوه میتوان دید. گاهگاه در ژرفای قلب خود ؤ اشارهای از او دریافت میكنیم. هرگاه كه من گوش خود فراسوی آسمان میدارم ، صدای او را میشنوم لحن و آهنگ ترانه من ، مرا تا خانه آن بیگانه كه با ظهور خود ، عالم را به دام كشیده است ، رهنمون شد. به بان حال گفتم : بعد از سرگردانی و آوارگی در دنیا به سرزمین تو میآیم ای بیگانه ، من مهمتن خانه تو هستم. مدتی بعد از آن ، روزی یكنفر در كنار یك كوره راه چنین زمزمه میكرد : "چگونه آن پرنده گمنام به آشیان میرود و از آن دور میشود ؟ اگر میتوانستم آن پرنده را بگیرم ، زنجیر فكر خود را دورپاهایش مینهادم." دیدم كه آن ترانه عامیانه نیز همین معنی و مقصود را بیان میكند. گاهی پرنده گمنام به قفس سربسته میآید و كلمهای از دنیای ناشناخته بیپایان برزبان میراند. چه چیز جز لحن آهنگ آن ترانه میتوانست آمدن و رفتن آن پرنده گمنام را بازگو كند ؟ به همین دلیل من همیشه هنگام انتشار یك كتاب ترانه ، دچار شك و تردید میشوم زیرا در چنین كتابی موضوع اصلی ترانهها فراموش میشود." موسیقی هندی اساساً غیرشخصی است ؛ و مبین حالت و احساس و تجربهای است كه عمیقتر، وسیعتر و قدیمتر از عقل و احساس هر فردی است ذغم آن بدون اشك ، و شادی آن فارغ از وجد و سرور است و پر از احساس و هیجان است بدون اینكه آرامش و سكون خود را از دست دهد و انسانی به معنای عمیق كلمه است. وقتی كه پیامبر هندی از الهام صحبت میكند ، بدان معنی است كه وداهای مقدس جاودانی است و شاعر با زهد و پارسایی و با صفای عقیدت میتواند حقیقت آن را با چشم ببیند و با گوش بشنود. ولی ساراشواتی (sarasvati) الهه سخن و بیان و معارف الهی و ناراد (Narada) كه رسالت او انتشار علوم خفیه در صدای سیمهای وینا است و یا كریشنا (Krishna) كه نیلبك او ما را همیشه به ترك ظواهر و تعلقات دنیوی و به پیروی از خود فرا میخواند ، همه در صدای آوازخوان با ما حرف میزنند و در حركات موزون رقصنده تجلی میكنند. و نیز میتوان گفت كه موسیقی هندی تقلید و محاكاتی از موسیقی آسمانی است. موسیقیدانهای استاد هند همیشه به صورت شاگردان یك خداوند ، كه برای فراگرفتن موسیقی افلاك سفری معنوی به عالم سماوی كرده اند معرفی شدهاند. این بدان معنی است كه معرفت آنها از اصلی عمیقتر از سطح واقعیت تجربی شعور ، سرچشمه گرفته است. در این زمینه علت اینكه چرا هنر انسانی باید مورد مطالعه قرار گیرد و چرا نمیتوان تقلیدی از رفتار روزمره ما باشد توجیه میشود. هنگامی كه شیوا (Shiva) فن درام ا بهاراتا (Bharata) نویسنده مشهور كتاب ناتیا شاسترا (Natya Shasara) شرح میدهد ، بصراحت میگوید كه هنر انسان باید تابع قاعده و قانون باشد زیرا در انسان حیات درون و برون هنوز در تعارض است. انسان هنوز خود را باز نیافته است بلكه تمام اعمال او حاصل تعمل ذهن است و تمام فضیلت او خودبینی و ریاست. آنچه كه ما زندگی مینامیم ناهمآهنگ است و خیلی باهمآهنگی هنر كه ورای خیر و شر است فاصله دارد. كار خدایان را كه حركات و سكنات ایشان مستقیماً از تأثرات حیات درون حكایت میكند ، نمیتواناز خود قیاس كرد. هنر تقلیدی از معنویت كامل و وحدت ذوق و بیان در كسانی كه از عالم ملكوت ، كه در درون ماست ، میباشند و به همین جهت است كه هنر از هر حقیقت دیگری به حیات و زندگی واقعی نزدیكتر است و آقای ییتز (Yeats) راست گفته است كه موسیقی هندی گرچه از حیث نظر كامل و دقیق و از حیث فن پیچیده و كامل است ، هنر نیست بلكه خود زندگی و حیات است. زیرا صدای خواننده واقعیت درونی اشیاء را منعكس میكند و نمایشگر تجربه جزئی و زودگذر نیست ، شانكارا چایار (Shankaracharya) گفته است كه :"كسانی كه در اینجا آواز میخوانند." و ویشنوپورانا (Vishnu Purana) اضافه میكند كه : "تمام آوازها جزئی از اوست و اوست كه در لباس صدا ، جلوهگری میكند." ما میتوانیم از این امر یك تفسیر عرفانی و معنوی درباره فن موسیقی استنتاج كنیم. در هر هنری اركان و عناصر مهم و مشخص و عوامل فعلی و انفعالی وجود دارد كه به وجه كامل با یكدیگر تركیب و تلفیق مییابند. صدای تنبور كه قبل از ترانه ، در ضمن ترانه ، و بعد از آن شنیده میشود ، نماینده وجود مطلق سرمدی است كه همانطور كه در ازل بود، اكنون هست و تا ابد خواهد بود. از طرف دیگر خود ترانه وجود دارد كه نمودار كثرات اشیاء و تنوع طبیعت است كه از مبدأ خود پدید شده است و در انتهای دور كیهانی خویش بدان رجعت خواهد كرد. هم آهنگی زمینه واحد ، با شكل و قالب پیچیدهاش همان وحدت روان و ماده است ما حال میتوانیم ببینیم كه چرا این موسیقی را نمیتوان با هارمونی بدون از بین بردن اصول مایه و مقام امكانپذیر باشد ، زیرا در شكستن و تجزبه زمینه موسیقی به همنوازیهای مشخص و معین ما فقط ملودی دیگری را به وجود میآوریم ، یعنی عالم دیگری كه با آزادی خود ترانه به رقابت برمیخیزد و بنابراین ما آرامش و سكونی را كه پایه و مبنای آن است نابود میكنیم و این امر با غایت و غرض آوازخوان منافات خواهد داشت. دراین دار غرور ، ما در معرض مرگ و فنا هستیم و این مرگ و میر زندگی وهم و خیالی بیش نیست و تمام حقایق آن نسبی است. در برابر این جهان تجدد و صیرورت و انفعال ، آن آرامش و سكون ازلی لامكان قرار دارد كه آغاز و انجام تمام هستی و وجود ماست و به گفته بهمن Behmen "آن در شاهواری كه در نظر عالمیان هیچ ولی نزد فرزندان خرد همه چیز است." هر معلم دینی و هر مرشد معنوی سرچشمه آب حیات را بما مینمایاند. ولی راه آن پرخطر و طولانی است. ما را به ترك ضیاع و عقار، پدر و مادر و زن میگویند تا به غرض غایتی كه در زبان ناقص ما فقط میتوانیم نیستی و عدم بنامیم ، دست یابیم. بسیاری از ما دارای تملكات و ثروت فراوان هستیم ولی ترك و تسلیم اراده و خودی و انانیت از همه از همه چیز دشوارتر است. چگونه میتوانیم اطمینان داشته باشیم كه پاداش ما با گذشت و فداكاری ما متناسب خواهد بود. عقیده و نظریه هندیان این است كه در جذبه عشق و هنر ما لمحه و اشارهای از آن رستگاری را دریافت میكنیم. این همان تجرید و تصفیه باطن Katharsis یونانیان است و در هنر اروپای عصر حاضر نیز یافت میشود چنانكه گوته میگوید: زیرا زیبایی را در هر عصری جستجو كردهاند. كسی كه آن را مشاهده كرد از خویشتن رها میشود. ما از تفكر و تدبر در تجربه هنر اطمینان حاصل میكنیم كه بهشت واقعیت دارد. به عبارت دیگر اثرات جادویی یك آهنگ و اعجازی كه میآفریند به مراتب كمتر از اثرات آن در وجود درونی ماست. خواننده هنوز هم سحر میآفریند و آواز او هنوز هم از شعائر دینی و آیین مذهبی است. و این به مثابه ریاضتی است كه منظور از آن متوقفكردن چرخ خیال و حس است كه به تنهایی ما را از تماس با واقعیت باز میدارند ولی برای وصول به این غایت ، شنونده باید با تسلیم اراده و تمركز فكر پراكنده و بیقرار خود ، با موسیقیدان همكاری كند. در اینجا كنجكاوی و تحسین بی مورد ، درست نیست. وضع و حالت ما نسبت به یك هنر ناشناخته نباید مبتنی بر احساسات و وهخم صرف باشد زیرا آن بر مكنونات ضمیر ما چیزی نمیافزاید. سكون و طمأنینه و آرامشی كه پایه و اساس هنر است همه جا خواه در آسیا و خواه در اروپا ، یكسان است. منبع: کتاب مبانی هنر معنوی منبع دیگر
-
- 2
-
- موسیقی
- موسیقی هندی
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
[TABLE] [TR] [TD][/TD] [/TR] [TR] [TD=align: center] [/TD] [/TR] [TR] [TD] بیوموسیقی شناسی (Biomusicology) مطالعه موسیقی از دیدگاه بیولوژیکی می باشد. این اصطلاح توسط Nils. L. Wallin در سال 1991 ابداع گردید. موسیقی یکی از جنبه های رفتاری انسان و بیانگر ویژگی های مختلف وی است و از آنجایی که انسان یک ارگانیسم زنده است دانش مطالعه موسیقی به عنوان قسمتی از علم بیولوژیک است. بیو موسیقی شناس ها برروی دانش بیولوژیک و همچنین دانش و تئوری موسیقی تسلط دارند. سه شاخه اصلی بیوموسیقی شناسی عبارت است از : موسیقی شناسی تحولی (Evolutionary musicology)، موسیقی شناسی اعصاب ((Neuromusicology و موسیقی شناسی تطبیقی (Comparative musicology) موسیقی شناسی تحولی به مطالعه سرچشمه موسیقی، صدای حیوانات، انتخاب فشارهایی که باعث تحول در موسیقی شد و همچنین به مطالعه تحول موسیقی و تحول در انسان می پردازد. موسیقی شناسی اعصاب به بررسی و مطالعه بخش هایی از مغز که در پردازش موسیقی در گیر هستند و پردازش های شناختی و عصبی از موسیقی و ظرفیت رشد موسیقی و مهارت های موسیقی می پردازد. موسیقی شناسی تطبیقی به مطالعه عملکرد ها و استفاده های موسیقی، مزایا و هزینه های ساخت موسیقی و ویژگی های سیستم موسیقی و رفتار موسیقیایی می پردازد. بیوموسیقی شناسی در کاربرد های عملی تلاش می کند تا نگاه بیولوژیکی دقیق تری به استفاده های درمانی از موسیقی در پزشکی و درمان های روانشناسی ، استفاده گستردهاز موسیقی در ابزارهایی مانند فیلم و تلویزیون ، حاضر بودن موسیقی در تمامی اماکن عمومی و نفوذ آن برروی رفتار و تغییز سطح یادگیری، داشته باشد. موسیقی شناسی حیوانی (Zoomusicology) بر خلاف موسیقی شناسی انسانی (Anthropomusicology) در بیوموسیقی شناسی رایجتر است و بیوموسیقی شناسی بیشتر به موسیقی شناسی حیوانی می پردازد. موسیقی درمانی دانش و حرفه ای است که به مطالعه ارتباط بین فرایند های درمانی و بیوموسیقی شناسی، آواشناسی موسیقی، تئوری موسیقی، آوا شناسی روانی، شناخت موسیقی تجسمی، زیبایی شناسی موسیقی و موسیقی شناسی تطبیقی می پردازد. موسیقی درمانی یک فرایند کاملا شخصی و درونی است که در آن یک فرد درمانگر آموزش دیده در درمان با موسیقی، از موسیقی با تمامی ویژگی هایش (احساسی، روانی، فیزیکی، اجتماعی، زیبایی شناسی و معنوی) استفاده می کند تا فرد مورد درمان از نظر سلامتی بهبود پیدا کند. افراد متخصص در موسیقی درمانی در ابتدا سعی می کنند به فرد مورد درمان کمک کنند تا با مشاهده عملکردها و گزارش های کیفی شخصی از خودش، رفتارهای مختلف (عملکرد های شناختی، مهارت های حرکتی، احساسات و تاثیر پذیری ) شخصی اش را با استفاده از تجریبات موسیقی (مانند اواز خواند، نوشتن موسیقی، گوش دادن و بحث در مورد موسیقی و حرکت در موسیقی) بهبود دهد، به این ترتیب فرد می تواند به طور قابل مشاهده ای به اهداف درمانی برسد. در سرویس های موسیقی درمانی ممکن است یک پزشک درمانگر یا یک تیم متشکل از رشته ها مختلف علمی مانند پزشکان ، روانپزشکان، فیزوتراپیست ها و کاردرمان ها باشد. متخصصین درمان با موسیقی معمولا تا حدودی در تمامی زمینه های درمانی و حرفه های کمک کننده مهارت دارند. بعضی از آنها معمولا از تمریناتی شامل عملیات تکاملی و توسعه ای (مانند ارتباط، توانایی های حرکتی و ...) برروی اشخاص با توجه به نیازشان استفاده می کنند و بعضی در افراد سالخورده از نوشتن و یا گوش دادن به موسیقی در فرایند های جهت دهی به خاطرات استفاده می کنند و بعضی برای توانبخشی های فیزیکی از فرایند های آرام سازی و پردازشی و سرگرمی های ریتمیک استفاده می کنند. فارابی روانشناس و موسیقی شناس فارس-ترک (950-872) که در اروپا با نام "Alpharabius" شناخته می شود، در رساله خود با نام معنای عقل به موسیقی درمانی اشاره نموده است و در مورد تاثیرات درمانی موسیقی برروی روح بحث نموده است]3[.Robert Burton در قرن 17 ام در یکی از فعالیت های کلاسیک خود با نام تشریح مالیخولیا به این مسئله اشاره می کند که موسیقی و رقص در درمان بیماری های روانی به ویژه مالیخولیا دارای اهمیت هستند . موسیقی درمانی به عنوان یکی از روشهای درمانی پرمعنا و دارای اهمیت به شمار می رود. تا کنون موسیقی درمانی در اغلب کشورها در زمینه های مختلفی از جمله اصلاحات رفتاری کودکان، افزایش قدرت یادگیری، روان درمانی، حرکت درمانی، بیماری های قلبی، صرع و .... به کار گرفته شده است که مقالات بعدی به طور جزئی تر در مورد قدرت موسیقی در درمان بحث می شود. [/TD] [/TR] [/TABLE]
-
- 3
-
- biomusicology
- مقالات موسیقی
- (و 5 مورد دیگر)
-
سلام خب متاسفانه یا خوشبختانه نتونستم اینو تو بخش موسیقی یا فیلم دسته بندی کنم موسیقی متن فیلم های مشهوردنیا وحتی ایرانی البته اگرشما دوست داشته باشید! چون این موضوع هم به موسیقی مربوطه وهم به فیلم وسینما لذا همینجا ایجادش کردم بازم نظرمدیر محترم تالارشرط دوام این تاپیک خواهد بود خلاصه تو این تاپیک موسیقی متن فیلم های مشهور سینمای جهان رو براتون قرار میدم شما هم اگر موسیقی به یاد ماندیی دارید خب رو کنید فیض ببریم اقا خانم قابلمتو نگه داربرو تو صف بیا فیضشو ببر این شما واینم موسیقی متن فیلم ها درخواستی هم اگر دارید تو همین تاپیک مطرح کنید موفق باشیم
- 18 پاسخ
-
- 13
-
- موسیقی
- موسیقی متن فیلم
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
مقاله همه چیز درباره درمان با موسیقی و موسیقی درمانی
shadmehrbaz پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موسیقی
براساس تحقیقات موسیقیشناسان، گوشدادن به موسیقی البته براساس نوع آن میتواند بر متابولیسم بدن تاثیر بگذارد، فشارخون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار و به هضم غذا کمک کند. آیا تا به حال با خودتان فکر کردهاید ما چگونه با موسیقی میتوانیم ارتباط برقرار کنیم؟ چگونه یک قطعه موسیقی که شکلی از هنر انتزاعی به نظر میرسد، زبانی ندارد و پیامی را به صورت کلامی منتقل نمیکند، میتواند احساسات ما را بسادگی تحت تاثیر قرار دهد و براحتی آن را برانگیزد؟ دنیای موسیقی، دنیایی پر از خلاقیت و اثرات شگرف است، به طوری که بارها محققان را متعجب ساخته است. هر چند موسیقی به نظر چیزی فراتر از ارتعاش مولکولهای هوا نیست، ولی میتواند اثرات بسیاری بر احساسات، عواطف و حتی روند تکاملی انسانها بگذارد. درست است که موسیقی مثل زبان ناطق نیست، ولی به همان اندازه اثرگذار است. موسیقی بخوبی میتواند به شیوههای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. در علوم پزشکی به عنوان روشی برای درمان مشکلاتی چون حملات ناگهانی، فشارخون پایین، بیماریهای روانی، افسردگی، بیخوابی و به طور کلی به عنوان یک عامل موثر در تسریع بهبود بیماریهای گوناگون به کار میرود. تاثیرات موسیقی بر بدن و مغز آدمی موسیقی در تمام حالات روحی میتواند تاثیرگذار باشد. موسیقی یک ابزار قوی است که میتواند تمام هیجانات روحی را به کنترل درآورد. در زمان شادی، هیجان، ناراحتی و خشم حتی در زمان بیماری میتواند موثر باشد. در تحقیقات متعددی که روی واکنش بدن انسان به موسیقی انجام شده است، محققان به نتایج جالبی دست یافتهاند. وقتی به ترانههای مورد علاقه خود گوش میدهیم، بدن ما تمام علائم برانگیختگی احساسی را از خود بروز میدهد. برای مثال، مردمکها گشاد میشوند. این واکنش وقتی به فردی که دوستش داریم نگاه میکنیم نیز وجود دارد. تعداد ضربان قلب و نبض ما همچنین فشار خونمان بالا میرود، هدایت الکتریکی پوست ما پایین آمده و قسمتی از مغز که عهدهدار تنظیم حرکات ماست یعنی مخچه، به طور عجیبی فعال میشود. جالب این که خون بیشتری روانه پاها میشود و شاید همین مساله است که باعث حرکت متناسب با ریتم پاها میشود. براساس تحقیقات موسیقیشناسان، گوشدادن به موسیقی البته براساس نوع موسیقی میتواند بر متابولیسم بدن تاثیر بگذارد، فشارخون را بالا یا پایین ببرد، توازن انرژی برقرار و به هضم غذا کمک کند. موسیقیهای آرام مانند موسیقی کلاسیک بسیار آرامشبخش هستند. برای مثال تحقیقات نشان داده احساسی که از ۳۰ دقیقه گوش دادن به چنین موسیقی به وجود میآید معادل آرامشی است که از خوردن یک قرص والیوم حاصل میشود. در این نوع موسیقی، کلامی وجود ندارد، خود آهنگ و ریتم است که تاثیرگذار است، بنابراین هر دو نیمکره مغز را درگیر میکند. موسیقی میتواند هیجان و شور درونی را بخوبی آزاد کند. بهعلاوه آرامشی را که بشدت در پی آن هستیم برایمان فراهم آورد. موسیقی چنان بر روح و روان آدمی تاثیر گذار است که نمیتوان این حقیقت را بسادگی انکار کرد. موسیقی علاوه بر ایجاد شور و هیجان، بسیار میتواند تحمل انسان را در برخورد با شرایط دشوار بالا ببرد و میزان تحمل درد را در افراد مختلف هنگام بیماری یا استرس افزایش دهد. این مساله را ممکن است بکرات تجربه کرده باشید که موسیقی، انجام بسیاری از فعالیتهای روزمره شما را تسهیل کند. این نقش موسیقی کاملا اثبات شده است. موسیقی علاوه بر تاثیر در تسریع درمان بسیاری از بیماریهای روحی و جسمی میتواند به طرق مختلف باعث افزایش انرژی و تسهیل کارهای روزانه شود. اثرات موسیقی کلاسیک به خاطر ریتم و ملودی، بر ساختار و تواناییهای مغز انجام میگیرد. ریتم منجر به افزایش تولید و در پی آن افزایش سطح سروتونین در مغز میشود. سروتونین نوعی هورمون عصبی بوده که باعث تداوم انتقال پالسهای اعصاب و حفظ حس شادمانی و سرور میشود. تولید سروتونین در مغز انبساط خاطر ایجاد میکند. کمبود سروتونین در مغز باعث ایجاد افسردگی و احساس دلتنگی میشود. در اصل، بسیاری از داروهای ضدافسردگی از طریق کاهش بازجذب و افزایش سطح سروتونین در مغز عمل میکنند. وقتی مغز در معرض یک شوک مثبت قرار گیرد شروع به ترشح سروتونین میکند. به عنوان مثال وقتی به یک نقاشی زیبا نگاه میکنید، رایحه دلپذیری به مشامتان میرسد، خلاصه هر مسالهای که باب طبع شما باشد حتی خوردن غذای مطبوع یا گوشدادن به موسیقی مسحورکننده، به مغز اجازه میدهد مقدار معینی سروتونین آزاد کند که باعث تحریک و به اوج رسیدن احساسات دلپذیر میشود. همانطور که میدانید بدن ما بسیار تابع ریتم است و ترشح بسیاری از مواد مفید در بدن ما به صورت ضربانی صورت میگیرد. ریتم موسیقی بخوبی میتواند موجب تحریک دیگر ضربانهای طبیعی بدن مانند ضربان قلب یا امواج آلفای مغز شود و همین اثر موسیقی یکی از شیوههای درمان افسردگی و معالجه بالینی است. بهعلاوه ملودی همچون جرقههای شتاب دهنده عمل میکند و کاتالیزور فرآیند خلاقیت در مغز است. موسیقیدرمانی چیست؟ تاثیر موسیقی بر بدن انسان به قدری است که امروزه در جهان جایگاه خاصی برای بهبود و درمان بسیاری از بیماریها پیدا کرده است. استفاده از موسیقی بهعنوان مکملی برای درمان بیماریها به زمان ارسطو و افلاطون بازمیگردد. از آن زمان استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف به کار میرفته است. انجمنهای موسیقی درمانی از سال ۱۹۵۰ شروع به فعالیت کردند و سال ۱۹۸۵ فدراسیون جهانی موسیقیدرمانی به ثبت رسید. در ایران نیز انجمن موسیقیدرمانی فعالیت خود را آغاز کرده است. موسیقی درمانی به طور کلی مانند هر گونه روش درمانی، شیوههای بخصوصی دارد. موسیقی درمانی می تواند به عنوان روشی برای درمان بیماریهای روانی، افسردگی بیخوابی و به طور کلی به عنوان یک عامل موثر در تسریع بهبود بیماریهای گوناگون به کار رود. روشهای موسیقی درمانی در کل به دو دسته تقسیم میشوند: روش فعال و روش غیرفعال. در روش غیرفعال، فرد خود عملی انجام نمیدهد و فقط با گوشدادن و شنیدن موسیقی درمان میشود. در حالی که در روش فعال، فرد فعال است و همراه با خواندن، نواختن و حتی حرکات موزون درمان میشود. این روش واکنشهای عاطفی، ذهنی، جسمی و حرکتی را در پی دارد و متناسب با نیاز افراد از این روشها استفاده میشود. در اصل، محور برنامههای موسیقیدرمانی شامل شنیدن موسیقی متناسب و آرامبخش و نواختن موسیقی در گروههای منظم یا انفرادی، خواندن آوازها به صورت فردی یا گروهی است. واضح است که روشهای موسیقیدرمانی توسط هر فردی قابل انجام نیست. همان طور که در هر روش درمانی دیگری به یک شخص توانا و متخصص نیاز است، در موسیقیدرمانی نیز به افراد متخصص که در زمینههای مختلف موسیقی و شاخههای درمانی آموزش دیدهاند، نیازمندیم. فرد متخصص با توجه به نوع بیماری و روشهای مختلف درمان و نیز بر اساس آشنایی خود با روانشناسی موسیقی، درمان را انجام میدهد. براساس هر فرد و نیازهای روحی و درمانی وی، نوع موسیقی مورد نیاز میتواند متفاوت باشد. در حقیقت تاثیر موسیقیهای مختلف بر ذهن و سلامت انسانها با هم متفاوت است. در درمان به وسیله موسیقی از نوعی از موسیقی استفاده میشود که برای ایجاد آرامش و نشاط روحی مناسبتر است. این نوع موسیقی باعث تجدید قوا شده و مسلما کارایی مغز را افزایش میدهد. این گونه موسیقیها با تاثیر در روح و روان انسان باعث تسریع فرآیند ترمیم و بهبود میشوند. موسیقی درمانی کاربرد گستردهای دارد و کمتر میتوان فردی را یافت که موسیقی بر سیستم بدن وی هیچ تاثیری نداشته باشد. از این رو میتوان در درمان بسیاری از بیماریها موسیقی را به کار برد، اما بهترین گزینهها برای بهکارگیری این درمان، بیماریهایی هستند که با مسائل روانی فرد در ارتباط باشند و بعلاوه آن دسته از بیماریهای جسمی که منشا روانی دارند به بهترین شکل با این روش قابل درمان هستند. از آنجا که موسیقی میتواند در ایجاد هماهنگی بین فعالیتهای دو نیمکره مغز موثر باشد، بهکارگیری آن در بهبود این هماهنگی میتواند در درمان لکنت زبان کمککننده باشد. اثرات موسیقی در زندگی انسان بسیار بیشتر از آن است که بتوان براحتی به آن پرداخت. موسیقی چطور اثر میگذارد؟ موسیقی میتواند همچون ارتباطات کلامی بر فعالیتهای مغز انسان اثر بگذارد. موسیقی حاوی نوعی انرژی است که علاوه بر تحریک مغز میتواند بر تمام اعضای بدن تاثیر بگذارد. بسته به پیچیدگی ساختار مغز هر فرد و تنوع علایق و ترجیحات وی، تاثیر نوع خاصی از موسیقی بر فرد مشخص میشود. در برخی افراد یک نوع موسیقی در ایجاد تحریکات مغزی تاثیر کمتری دارند یا حتی به کلی بیاثرند. در واقع این ساختار مغزی انسان است که مشخص میکند کدام نوع موسیقی فعالیتهای مضر بیولوژیکی بدن را کاهش دهد. به دلیل ساختار پیچیده مغز انسان، یک نوع خاص از موسیقی نمیتواند در همه افراد تاثیر مشابهی داشته باشد. در بسیاری از انسانها موسیقی آرام میتواند در ایجاد آرامش موثر باشد، اما در برخی دیگر موسیقی تند موثرتر است. آنچه جلوهای از برخی آثار موسیقی بوده و به صورت حرکات موزون نمایان میشود، در اصل ناشی از اثر مستقیم موسیقی بر مغز و سیستم عصبی و در پی آن سیستم عضلانی فرد است. البته این مساله همگانی نیست و در بسیاری از مردم ممکن است این پدیده رخ ندهد؛ چرا که پدیدار شدن این حالت از ایجاد رابطه بین سیستم بدنی و موسیقی در حال پخش به وجود میآید، حال آنکه در بسیاری از افراد ممکن است این ارتباط به وجود نیاید. یکی از نقشهای بسیار جالب موسیقی، تاثیر بسزای آن در رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان است. کودکان به مراتب بیش از بالغان تحت تاثیر موسیقی قرار میگیرند و از مزایای موسیقی کلاسیک بهرهمند میشوند. محققان در تحقیقات خود دریافتهاند گوشکردن به موسیقیهای شاد و بدون کلام میتواند منجر به افزایش تعادل روحی و عاطفی کودکان شود و موسیقی با ایجاد احساس لذت در کودک، روحیه مثبت و شادی در او به وجود آورد و از این طریق باعث افزایش تواناییهای او شود. موسیقیدرمانی در کودکان نیز میتواند باعث بسط ارتباطات کودک، افزایش احساسات اجتماعی و افزایش هوش او شود و از این طریق نیز به تکامل روحی کودکان کمک کند. ضرباهنگ همراه با افزایش شناختی و کارکرد خلاقانه مغز توسط ملودی باعث ایجاد احساسات هیجانی در بدن ما میشود. طبق اثر موتزارت، کودکانی که به فراگیری دروس موسیقی میپردازند مهارتهای شناختی بالاتری را تجربه میکنند. والدین میتوانند با استفاده از موسیقیدرمانی، کیفیت زندگی کودک خود را در عرصههای مختلف بالا ببرند، برای مثال ارتباط کودک خود را با کودک دیگر بهبود ببخشند و حتی بر کیفیت ارتباط کودک و خانواده نیز اثر بگذارند. زمانی این تاثیر به بیشترین میزان میرسد که کودک، خود لذت اجرای موسیقی را تجربه کند. بعلاوه دیده شده موسیقی باعث اجتماعیترشدن کودکان میشود و توانایی آنها را در ابراز وجود، نظرات و احساسات و نیز برقراری ارتباط موثرتر با دیگران افزایش میدهد. موسیقی بویژه با ضرباهنگ۶۰ در دقیقه، روی فرکانس و دامنه امواج مغزی اثرات مستقیمی دارد به طوری که میتوان این اثرات را به وسیله الکتروآنسفالوگراف اندازهگیری کرد. اثرات موسیقی بر بدن به قدری است که میتواند سیستم تنفسی، مقاومت پوست و حتی سیستم هورمونی بدن را تحت تاثیر قرار دهد. موسیقی با اثراتی که بر مردمک و فشارخون و سیستمهای مختلف بدن دارد میتواند منجر به افزایش تمرکزپذیری مغز شود. موسیقی هر دو نیمکرههای چپ و راست مغز را به طور همزمان تحریک کرده و از این طریق، تحلیل و تلفیق و پردازش اطلاعات را در مدت زمان کوتاهتری میسر میکند. بعلاوه با فعالسازی همزمان دو نیمکره مغزی، به تقویت فرآیند یادگیری و جذب اطلاعات و در نهایت رشد مهارتهای شناختی میشود. در مطالعات بسیار به اثبات رسیده است که با کمک این پدیده میتوان یادگیری را به میزان پنج برابر افزایش داد و به همین دلیل است که نقالان، داستانهای خود را با ریتم خاصی بیان میکنند تا بتوانند هزاران خط داستان را به خاطر بسپارند و هنرمندان درامپرداز یونانی نیز با استفاده از همین شیوه به ایفای نقش خود میپرداختند. موسیقی از طریق ریتم به همسانسازی اعمال حیاتی بدن میپردازد و به ایجاد حالت روانی خاص و به دنبال آن افزایش شناخت و خلق تواناییها منجر میشود. عامل دیگری که در هماهنگی با ریتم عمل میکند ملودی است که باعث تفکیک استدلال و قوای عقلانی میشود و احساس مطبوع فراخوانی چالشها و مسائل را از طریق سلسله ابتکارات و چارهسازیهای جدید ایجاد و از طریق خلاقیتی که القا میکند قابلیتهای لازم برای بهکارگیری صحیح راهحلهای موجود را فراهم میآورد. ملودی و ریتم با اثرگذاری بر مغز به ارتقای مهارت شنیداری و کانالهای حسی مغز و افزایش مهارتهای قوای ذهنی منجر میشود. موسیقی در طبیعت به زیبایی جلوه میکند. صدای حاصل از برخورد آب با سنگ، صدای پرندگان یا صدای باد در میان برگ درختان همگی جلوههایی از موسیقی بوده و میتوانند برای انسان بسیار روحنواز باشند. اثرات بالقوه موسیقی بر گیاهان و حیوانات نیز به اثبات رسیده است. تحقیقات نشان داده گیاهان با الگوی ضرباهنگ ۶۰ در دقیقه رشد بسیار سریعتری از گروههای دیگر دارند. گروهی که در معرض موسیقی راک قرار گرفتهاند پژمرده و خشک شدهاند. گیاهان، موجودات زندهای هستند ولی ارگانی برای تفکر ندارند، لذا برای رشد به ملودی نیاز ندارند و فقط ریتم را درک خواهند کرد. موسیقی؛ شمشیری دولبه موسیقی نیز مثل هر ابزار دیگر اگر به درستی و بجا به کار گرفته نشود میتواند اثرات مضری در پی داشته باشد و نهتنها مفید نیست بلکه اثرات مخربی نیز بر بدن دارد. گوشدادن به موسیقیهای تند و آزاردهنده به جای ایجاد هارمونی و کمک به سلامت، میتواند مانند یک زهر در بدن عمل کند. براساس تحقیقات صورتگرفته روی گیاهان، محققان سعی کردهاند تاثیر موسیقیهای مختلف را بر رشد گیاهان ارزیابی کنند. این مطالعات نشان داده موسیقیهای آزاردهنده میتوانند بر رشد گیاهان اثر سو داشته باشند. به عنوان مثال موسیقی راک، رشد گیاه را متوقف میکند و برخلاف آن موسیقی کلاسیک باعث تسریع رشد گیاه میشود. جالب است بدانید موسیقی گاهی میتواند بسیار قدرتمند باشد به طوری که همانند برخی داروها وابستگی ایجاد کند و اعتیادآور باشد. پس باید به این نکته بسیار توجه داشت که موسیقی ابزار بسیار قدرتمندی است و میتواند مثل شمشیر دولبه عمل کند. از طرفی اگر به درستی به کار گرفته شود میتواند تاثیرات مثبت روحی و جسمی بسیاری بر اشخاص داشته باشد و باعث ارتقای سلامت شود. از طرف دیگر، اگر به درستی به کار گرفته نشود میتواند به جای اثرات مثبت خود منجر به بروز اثرات منفی در بدن شود و بسیار مخرب باشد بنابراین درست است که موسیقی در عرصههای مختلف میتواند عملکرد بدن انسان را بهبود بخشد ولی باید در انتخاب نوع موسیقی خیلی دقت کرد تا تاثیر معکوس بر بدن فرد نداشته باشد. جام جم آنلاین-
- 1
-
- مقالات موسیقی
- موسیقی
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
چه کنسرتهایی در شش ماه اول سال 1390 لغو شدند؟
shadmehrbaz پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در موسیقی ایرانی
هرچند در شش ماه اول امسال تعداد کنسرتهای لغوشده در مقایسه با سالهای قبل کمتر بود، اما کنسرتها همچنان به دلایل مختلف لغو شدند. در حالی که یک ماه از شش ماهه اول سال 90 را ماه مبارک رمضان تشکیل داد - که در آن کنسرتی برگزار نشد - و بخشی را نیمه اول فروردینماه که در آن بیشتر روزها تعطیل بود، اما باز هم بودند کنسرتهایی که موفق به برگزاری نشدند. اکثر کنسرتهای لغوشده در شش ماهه اول سال 90 از میان کنسرتهای گروهها یا اشخاص صاحبنظر در زمینه موسیقی بودند که از جمله آنها میتوان به همایون شجریان و شهرام ناظری اشاره کرد. این در حالی است که در این مدت به دلیل نبود مجوز، کنسرت موسیقی پاپ لغو نشد. بر عکس، تعداد کنسرتهای پاپ برگزارشده در این مدت بیش از همیشه بود و تقریبا در تمام شبهایی که میشد کنسرت برگزار کرد، سالن همایشهای بینالمللی برج میلاد میزبان گروههای موسیقی پاپ بود. از سوی دیگر کسانی که سال گذشته نتوانستند روی سن بروند و به دلایل مختلف کنسرتهایشان لغو شده بود، امسال یا در ایران کنسرت برگزار نکردند یا کمتر از سالهای قبل برنامه داشتند که از جمله این موسیقیدانان میتوان به حسامالدین سراج، علی رهبری که به دلایلی عجیب موفق به کسب مجوز برای اجرای آثارش نشد و محمدرضا شجریان که به دلایلی مجوز برگزاری کنسرت را دریافت نکرد، اشاره کرد. جدولی از کنسرتهای لغوشده در شش ماهه نخست سال 1390 تهیه شده که در ادامه میبینید: نکته ویژه در تمامی کنسرتهای یادشده این است که برنامه این گروهها در آخرین روز یا آخرین دقایق قبل از برگزاری کنسرتها لغو شده که در بیشتر موارد ضررهای مالی بسیار زیادی به گروهها وارد کرده است. در کنسرت شاهنامهخوانی، شهرام ناظری و گروه فردوسی که قرار بود روزهای 25 و 26 فروردین در شیراز برگزار شود، درحالی که گروه و ناظری تمرینات فشردهای برای اجرای کنسرت شیراز انجام داده بودند، به یکباره به آنها خبر دادند شرایط برای برگزاری کنسرت مناسب نیست و برگزاری این برنامه بهتر است به زمانی دیگر موکول شود. ناظری درباره این لغو کنسرت گفت: «به رغم اینکه به این موارد عادت کردهایم، اما مسئولان استان فارس باید برای برگزار نشدن این کنسرت، توجیه مناسبی داشته باشند. چنین ناملایماتی در عرصه موسیقی برای من، عادت و از تکرار آنها پوستمان کلفت شده است. هیچ اطلاعی از علت لغو کنسرت شاهنامهخوانی در شیراز ندارم و باید مسئولان استان فارس پاسخگوی آن باشند. معتقدم در چنین شرایطی سکوت بهترین گزینه است و ترجیح میدهم هم اکنون بیشتر در وادی موسیقی عمل و کار خود را دنبال کنم. ایکاش میشد اتفاقی روی میداد و از خود حکیم ابوالقاسم فردوسی سراینده شاهنامه میپرسیدیم که در چنین شرایطی حال وی چگونه است.» اما ماجرای لغو کنسرت همایون شجریان با گروه همنوازان حصار به سرپرستی علی قمصری عجیبتر بود، زیرا این گروه برای این کنسرت موفق به اخذ مجوز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تبریز شده بودند، اما به دلایلی که هنوز اعلام نشده از سوی اداره اماکن تبریز کنسرتشان لغو شد. پیش از این هم در سال 88 کنسرت این گروه در این شهر به دلیل حضور نوازندگان زن در گروه لغو شده بود که به دنبال این اتفاق گروه همنوازان حصار برای این اجرا با توجه به شرایطی که اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی تعیین کرده بود، از حضور نوازندگان زن بهره نبردند، اما باز هم جلوی برگزاری این کنسرت گرفته شد. ماجرای حمید حامی، اما داستانی بود شخصی و مربوط به رابطه او با کنسرتگذارش که البته در حال حاضر از او شکایت کرده است. حامی دراینباره گفت : «قرار بود 25 شهریورماه کنسرت در تهران کنسرت برگزار کنیم. متاسفانه کنسرتگذاری که با من همکاری میکرد بی آنکه حتی دستمزد کنسرت قبلیام را بدهد، نه تنها از این کار امتناع کرد، بلکه پیشپرداختی را که بابت اجاره سالن برای کنسرت 25 شهریور از جیب خودم پرداخت کرده بودم، با خود برد.» رضا صادقی و گروه سون هم قرار بود نوروز امسال در مازندران کنسرت اجرا کنند، اما این کنسرت یک روز مانده به اجرا لغو شد. مجید احدزاده تهیهکننده این برنامه توضیح داد: «ما برای اجرای یک جشن نوروزی در مازندران از اداره فرهنگ و ارشاد تنکابن درخواست مجوز کرده بودیم که پس از بررسی و تجزیه تحلیلهایی که حدود 20 روز به طول انجامید مجوز این برنامه در تاریخ 28 اسفند 89 صادر شد.» او افزود: «البته در همین تاریخ برگه دیگری که محتوای آن متنی مبنی بر لغو اجرای رضا صادقی و گروه سون بود، فرستاده شد که البته به دست من نرسید. هیچگونه اقدام دیگری برای ارسال مجدد این برگه برای من نشد، این در حالی است که ما تبلیغات را شروع کردیم و همچنین فروش بلیتها از دوم و سوم فروردین آغاز شد. از آنجایی که آمفیتاتر و یا سالن مناسب برگزاری وجود نداشت حدود 38 میلیون تومان برای آمادهسازی یک سالن ورزشی جهت اجرای کنسرت هزینه کردیم که لغو این برنامه ضرر زیادی را ما وارد کرد. دقیقا در بعد از ظهر هفتم فروردین فرمانداری اعلام کرد این جشن باید بدون اجرای موسیقی باشد. کمیتهای تشکیل شد و دو تا سه هزار بلیت فروختهشده از مردم تحویل گرفته و پول آنها را پس دادیم و دو روز بعد در جلساتی که گذاشته شد مجوز اجراها مجددا صادر شد که دیگر ما قبول نکردیم.» این در حالی است که بلیتفروشی معنایی کاملا متفاوت برای خود اداره ارشاد دارد، به این معنا که کنسرت ارکستر موسیقی ملی به دلیل نگرانی از بابت فروش بلیت لغو میشود و به تاریخی دیگر موکول میشود، اما هزینههایی این چنین به گروههای مختلف تحمیل میشود. البته در پی اعتراضهای گروههای مختلف درباره لغو کنسرتهایشان معاون هنری وقت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کرد اگر کنسرت گروههایی که مجوز برگزاری دریافت کردهاند توسط وزارت ارشاد لغو شود بخشی از خسارت های برگزار نشدن از سوی دفتر موسیقی وزارت ارشاد پرداخت میشود. البته این فقط مربوط به گروههایی است که مجوزشان صادر شده نه کنسرتهایی که از پیش هماهنگ شده، بلیتفروشیشان آغاز شده و به ناگهان با برگهای از سوی اداره ارشاد یا اماکن تمامی تمرینهایی که کردهاند و هزینههایی که شده بر باد میرود.- 4 پاسخ
-
- 8
-
- موسیقی
- موسیقی پاپ
-
(و 5 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
برای بیان تجربههای یکی ازهزاران "بیست و چهارساعته" های زندگی، هر آدمی میتونه یه راه رو بره (و البته نره!) ویه جوری این شبانه روزهاش رو تفسیر کنه... زندگی برای شهرنشینها و اونهایی که تو نقطهی عجیبی از جهان به نام “تهران” ساکنند و مجبورند به ادامهی حیات تو این وادی بی درو پیکر، که مملو از شلوغی و استرس و بیخوابیه... پر از دردهای زندگی شهریه. از بیکاری و نداشتن آینده و دلخوشی... خالی از رویاهای کودکی ...تکرار مکرروار کاشها و کاشکیها که برای فرار از اونها همصحبتی با یک همحس، شاید بهترین راه باشه و مکانش چه بهتر که توی یکی از همین کافههای نوستالوژیزای! دور و برخودمون. جایی برای متورم و قلمبه شدن اشکهای شوق و رشکهای “بی و باذوق”...! درد دل با کافهچی ودیوارهای پراز پوسترهای روشنفکرانه ! (و شاید کجفکرانه!) ... کشیدن سیگار وحبس کردن دودی که سقف کافه ،یک عمر شریک مشتریهاشه. اولین آلبوم سولوی علی خلیلزاده (نمیدونم چرا آلبوم “ای کاش”، با نام گروه “نهان” لیبل شده!) تو یه همچین حال وهواییه، چند ماهی هست که متولد شده و انصافن یکی از بهترین آلبومهای آلترناتیو سالهای اخیر این مملکته... ای کاش،از " 6:13AM شروع میشه با زنگ آلارم ساعت رومیزیای که تمام سکوت شب رو بهم زده ،باد دود ماشینها از خیابونهای شلوغ رد میشه و به زمزمهی، سردردها و بودن- نبودن های و بیکاری،از آینهها رد میشه و به کافهنشینی میرسه. علی کوچولویی که هست و میخواد نبودن رو تجربه کنه شاید با برنداشتن گوشی تلفن خونهش.(!) دلش میگیره، بغض میکنه، شاکی میشه، غُر میزنه، تو آینه نگاه میکنه و صدای قطار در میاره و با غم و دردهای خودش، خوابش میبره و...صبح فردا، خواب میمونه و با “یک ساعت و دو دقیقه ”تاخیر از خواب میپره ... اعصابش خُرد میشه و ساعتش رو، زیر پاش له میکنه و از ته دل میخنده... حالا میشه فهمید که علی کوچولو، دیگه کوچیک نیست... امیر مطلبی نقل از شماره ششم مجله تخصصی راک پالاپال
-
"کلمه Universe (به معنای جهان) که در زبان انگلیسی برای توصیف بینهایت و فضای لایتناهی به کار می رود از دو جزء UNI به معنی یک و Verseبه معنی آواز ساخته شده است؛ جهان یعنی یک آواز. به تازگی دانشمندان علم ستارهشناسی، بعد از تحقیقات وسیع و طولانی، به این نتیجه رسیدهاند که آفرینش نه با یک انفجار عظیم (به نام بیگ بنگ) که با نوایی آرام آغاز شده است. نوایی که به تدریج منتشر شده و اکنون در تمام فضا جریان دارد. محققان در دانشگاه کمبریج نیز دریافتهاند که خورشید کهکشان پرسیوس آوازی خاص و ریتمیک میخواند. (1) اصوات و نواها نه تنها در اعماق فضا، بلکه در مولکولها و اتمها نیز یافت شدهاند. دکتر دیوید دیمر (2) زیست شناس و سزوان ژاندر (3) موسیقی دان، سراغ شگفتانگیزترین مولکول حیات یعنی DNA رفتهاند. این ایده کهDNA و موسیقی ممکن است با یکدیگر مرتبط باشند برای اولین بار توسط دکتر سوسومواوهنو (4) مطرح شد. DNA نردبانی مارپیچ است که از یکسری رمز تکرار شونده تشکیل شده است. رمزهایی که با ترجمه بخش اندکی از آن، پروتئینها و در نهایت موجودات زنده شکل میگیرند. DNA زبان رمز مشترک در بین تمامی موجودات زنده روی کره زمین میباشد، در آغاز حیات تاکنون، و راستی این زبان مشترک چه میگوید؟ دکتر دیمر و ژاندر، در طی آزمایشات علمی و با ثبت ارتعاشات مولکول DNA به وسیله اسپکترومتر مادون قرمز و تبدیل فرکانسها به نت موسیقی، سعی کردند این زبان مشترک را به صوت ترجمه کنند.(5) و حالا سؤال این است: آیا این اصوات و نتها، ملودیک و آهنگین هستند و یا DNA تنها مجموعهای نامنظم و تصادفی از صدا و فرکانسهاست؟ [Hidden Content] آنها فرکانسهای DNA یک سلول را به نت ترجمه کرده و شروع به نواختن کردند. نتیجه شگفتانگیز بود، یک موسیقی بسیار زیبا! ژاندر در این رابطه میگوید: «برخی از این ترکیبات فرکانسها، بسیار حیرتانگیز بودند. با شنیدن آنها من به موسیقی زندگی خودم گوش میدادم. بسیاری از افرادی که به موسیقی DNA گوش دادند، کاملاً هیپنوتیزم و مسحور شدهاند و بسیاری دیگر نیز ساعتها گریستهاند. برخی دیگر اذعان کردهاند که این موسیقی نوایی از درون آنهاست و آنهایی که با موسیقی کلاسیک آشنایی داشتند به شباهت موسیقی DNA با آثار نوابغی چون باخ، برامز، شوپن و…اشاره کردهاند. دکتر اوهنو در این باره می نویسد: «ملودی های DNA با عظمت و الهام بخش میباشند. بسیاری از افرادی که برای اولین بار این موسیقی را میشنوند، شروع به گریه میکنند. آنها نمیتوانند باور کنند که بدنشان – که تا حالا اعتقاد داشتند فقط تجمعی از مواد شیمیایی است – شامل چنین هارمونی های معنوی و الهام بخشی باشد. نه تنهامیتوان باDNAموسیقی ساخت،بلکه حتی امکان معکوس کردن فرایندنیزممکن است.به بیان دیگرشما یک بخش از موسیقی را برداشته و نتها را به واحدهای سازنده DNA (نوکلئوتیدها) برمیگردانید . در پایان نتیجه شبیه یک رشته از DNA میشود. اوهنو تلاش کرد تا با قطعه شوپن این کار را انجام دهد. در پایان نتیجه شبیه یک ژن سرطانی شد! دانشمندان از نتایج این یافتهها در تحقیقات پزشکی نیز استفاده کردهاند. اگر شما هم اهمیت دنبال کردن این آواها را بدانید ممکن است به این نتیجه برسید که با بررسی دی ان ای در تریلیونها سلول بدن و دانستن نوسانات آنها شاید راهی برای بیش از پنج میلیون نفری که از سال 1990 مبتلا به سرطان تشخیص داده شدهاند، پیدا شود. فابین مامن یک متخصص بیوانرژی است که با کمک هلن گریمال بیولوژیست و موسیقیدان، بیش از یک و نیم سال بر روی افکتهای سلولهای سرطانی در مرکز ملی فرانسه که یک مرکز معتبر تحقیقاتاند است کار کردهاند. آنها به این نتیجه رسیدهاند که سلولهای بافتهای سرطانی صداهای مغشوش و ناهنجاری تولید میکنند. و علاوه بر این در آزمایشات بسیاری ثابت شد که قرار گرفتن سلولهای سرطانی در معرض صداها و امواج صوتی، تغییراتی اساسی در آنها ایجاد میکند، صداهایی که آوادرمانی را به عنوان یک پتانسیل قوی درمانی برای این نوع بیماریها و موارد بسیار دیگری مطرح میکند. مامن همچنین تحقیقاتی را بر روی دو بیمار مبتلا به سرطان سینه دنبال کرده است. هر خانم به مدت سه ساعت در روز در طول دوره یک ماهه تحت آوادرمانی (موسیقی درمانی) قرار گرفتند. پس از اتمام دوره درمان، تومور یکی از آنها کاملا ناپدید شد، اما بیمار دوم مجبور شد تومور را جراحی کند. جراح او گزارش میدهد که اندازه تومور کاملا کوچک شده بود و تا حد بسیار زیادی هم تحلیل رفته بود. ازاین یافته ها به این نتیجه میرسیم که وقتی اندامهایمان بصورت هماهنگ آوازمیخوانندماسلامت هستیم ووقتی که آنها خارج از تنظیمشان آواز میخوانند ما احساس بیماری میکنیم. و این داستان شگفتانگیزتر میشود اگر بدانیم که تمام سلولهای بدن یک موجود زنده، دارای یک نوع DNA منحصر به فرد هستند و DNA هر موجود (با وجود زبان و ساختار مشترک)، با DNA دیگری متفاوت است و این بدین معناست که در هر موجود زنده آهنگی ویژه نوشته شده است و در تمام هستی، همه مشغول نواختن آهنگی منحصربهفرد هستند." اینجا میتونین یک موسیقی DNA گوش کنین [Hidden Content] و این سایت هم برای اطلاعات بیشتر توی این زمینه [Hidden Content]
-
نسل جدید پخشکننده موسیقی برای گوشیهای قدیمی برای پخش کردن موسیقی در تلفنهمراه همیشه راههای جدیدتر و جذابتری هست، هرچند برنامه پیشفرضی که از ابتدا روی گوشی قرار دارد این امکان را بهخوبی فراهم میکند ولی با این حال کاربران بسیاری علاقه دارند تا برنامههای جدیدتر و جذابتر را امتحان کنند. یکی از این برنامههای جذاب و کاربردی در حوزه پلیرهای موسیقی UltraMP3 است که این روزها نسخه جدید آن طرفداران زیادی در بین کاربران تلفنهمراه پیدا کرده است. مهمترین وجه تمایز این نسخه از UltraMP3 با نسخههای پیشین و همچنین برنامههای مشابه صورت کاربری گرافیکی و پیشرفته آن است که به شما این امکان را میدهد تا ضمن لذت بردن از کار با یک نرمافزار پیشرفته روی گوشی با سیستمعامل سیمبین از گوش دادن موسیقی لذت ببرید. این برنامه برای پخش فایلهایی در قالب MP3 تهیه شده است ولی میتواند سایر قالبهای صوتی مشهور مانند WMA و OGG و همچنین قالبهای ناشنـاختهتر مانــند MOD،XM،IT و S3M را نیز اجرا کند و در زمینه پشتیبانی از قالبهای مختلف جزو رکوردداران است. در این نرمافزار یک ویرایشگر فهرست آهنگها ''Playlist Editor'' نیز تهیه شده است که برای شما این امکان را فراهم میآورد که ترکیبی از آهنگهای موردعلاقهتان را روی گوشی تلفنهمراه داشته باشید و هر زمان که علاقه داشتید از آنها استفاده کنید. سطح بالایی از امکانات برنامه به شما اجازه میدهد تا از میان چندین پوسته ''Skin'' موجود بتوانید پوسته موردنظرتان را برای هرچه جذابتر کردن برنامه استفاده کنید. بهوسیله برنامه ویرایشگر پوسته ''Skin editor'' که همراه برنامه نصب میشود کاربر میتواند به آسانی و در چند مرحله مختصر پوسته موردنظر خود را تولید کند. این روزها برای پخش قالبهای مختلف صوتی کمتر نیاز به استفاده از امپیتریپلیرها هست بلکه کافی است یک گوشی تلفنهمراه دارای سیستمعامل سیمبین در اختیار داشته باشید تا بتوانید همه قالب موسیقی را پخش کنید و این قالبها به تعداد بسیار از اینترنت قابل دانلود هستند. آنچنان که در دستورالعمل برنامه UltraMP3 آمده است این برنامه قالبهای فشرده بسیاری را پشتیبانی میکند که با پیشرفتهتر شدن تلفنهای همراه و افزایش حجم حافظههای آنها بههمراه پیدایش قالبهای جدید موسیقی این امکان فراهم شده تا کاربران بتوانند چندین ساعت موسیقی را روی حافظههای محدود گوشی تلفنهمراه خود داشته باشند. دیگر ویژگی مهم این برنامه در این است که UltraMP3 میتواند فایــلهــــای صوتی را مستقیمــا از داخل Message Inbox اجرا کند. UltraMP3 میتواند در ابتدای کار و پس از نصب حافظه گوشی تلفنهمراه شما را جستوجو کند و فایلهای صوتی (حتی فایلهـــای صوتی که در Message Inbox هستند و ذخیره نشدهاند) را پیــدا کند و در Playlist نمایش بدهد. اگر شما فایلی را از طریق بلوتوث دریافت کرده باشید و Message Inbox از حالت کارت حافظه به حافظه تلفن منتقل شده باشد، با استفاده از پلیرهای معمولی دیگر امکان دسترسی به فایلها را ندارید در حالیکه UltraMP3 دیگر این محدودیت را ندارد و فایل موسیقی را در هرجای کارت حافظه که باشد پیدا میکند. از دیگر امکانات Playlist برنامه این است که میتواند یک عکس خاص از کارت حافظه تلفنهمراه را به یک آلبــوم یــــا یک فایل مشخص ضمیمه کنــد و در هنگام اجرا آن تصویــر را نمایش بدهد. UltraMP3 کاملا با گوشیهای نوکیا سری 60 ویرایش دوم، مــــانند 3230،6260،6290،6600،6620،6630،6670 6680،6681،6682،7610 و N70 سازگار است.