جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فرم'.
7 نتیجه پیدا شد
-
سلام. خیلی هامون ( منظورم خودمه) نمی دونیم یه فرم رو چه جوری باید طراحی کنیم. چه جوری می شه ترکیبش کرد. اگه یه بخش از اون رو برداریم چه جوری می شه؟ و هزاران سئوال دیگه که ممکنه برامون پیش بیاد. من این عکس ها رو 2-3 سال پیش از باشگاه مهندسان ( اگر اشتباه نکنم) دخیره کرده بودم که فکر کنم الان عکسا توی اون تاپیک نیست. یه آموزش خیلی خیلی عالی که مطمئنا" برای همه مفیده تمرین فراموش نشه
- 38 پاسخ
-
- 11
-
- فرم
- فرم در معماری
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سرمایه-تعادل، تناسب و تداوم در محیط سه اصلی است که باید در طراحی داخلی بسیار رعایت شود. به طور کلی تعادل از اصول اساسی هنر است. هنر در برقراری ارتباط با مخاطب نوعی تعادل را جست وجو می کند. تعادل در هنر به وسیله تقسیم بندی متوازن اجزا صورت می گیرد. رنگ، نور و بافت نیز در حفظ تعادل یا عدم تعادل نقش دارند البته تاکید زیاد بر تعادل موجب می شود اثر جذابیت خود را از دست بدهد و ایجاد کسالت کند. رنگ و بافت از مهم ترین عناصر اصلی دکوراسیون به شمار می رود. متمایز کردن یک اثر وقتی به خوبی انجام می پذیرد که بتوان با استفاده از رنگ و فرم توجه مخاطب را جلب کرد. بافت از دو نظر قابل بحث است؛ از نظر فرم و شکل که وسیله درک آن قوه بینایی است و دوم از نظر خاصیت فیزیکی و جنسیت بافت که با لامسه قابل درک است. درجه انعکاس یا جذب نور توسط جسم دارای بافت اهمیت فراوان دارد. تضاد سطوح مات و خشن در کنار سطوح براق و صیقلی جذابیت فراوانی دارد و ایجاد جلوه بصری می کند. بافت زبر وخشن قدرت جلب توجه فراوان دارد و برخلاف آن بافت های صاف و صیقلی معمولاً کمرنگ و بی جذبه هستند. نور یکی دیگر از مهم ترین عناصر درطراحی داخلی است. نورهای طبیعی و مصنوعی اثر متفاوت در محیط ایجاد می کنند. نقطه دید ناظر ، مقدار نور که به آن می تابد و زاویه دید ناظر عواملی هستند که در تمام المان های داخل محیط باید رعایت شوند و ترکیبی مناسب و زیبا با هم داشته باشند و دارای طرحی خوب و استاندارد باشد. سورنلی در مقاله اش می نویسد: تضادها و کنتراست ها در آثار هنری منشاء ایجاد زیبایی هستند. فضاهای تاریک و روشن هرکدام جداگانه بر رنگ های موجود درطبیعت تاثیر می گذارند و توجه به این موضوع درچیدمان منزل از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سورنلی با تاکید بر استفاده از چرخه رنگ در دکوراسیون داخلی و اهمیت اینکه هر فردی برای اعمال شیوه های کاربردی دکوراسیون در محیط کار یا خانه اش باید به آن آشنایی کامل داشته باشد همچنین آورده است: همان طور که زیبایی یک اثر هنری در این است که رنگ های مورد استفاده در آن به صورت یکدست و با یک بالانس و هارمونی انتخاب شوند تا همه رنگ ها خودشان را در یک سطح نشان دهند، چیدمان داخلی خانه نیز زمانی جلوه بصری پیدا می کند که اصل فوق در آن رعایت شده باشد. در طراحی داخلی خانه همچنین توجه به این نکته که تاریکی و روشنی درجات مختلف دارند، ضروری است. رنگ های خاکستری می توانند مناظر اطراف و محیط زندگی ما را فعال کنند و حساسیت فوق العاده ای نسبت به اختلافات رنگ مایه ها به وجود آورند به طوری که با وجود رنگ های خاکستری اختلافات بین رنگ ها واضح تر تشخیص داده می شوند. اهمیت علم رنگ آمیزی و نحوه به کارگیری آن در زندگی روزمره نشان دهنده این موضوع است که انسان ها در هر موقعیت و مکانی که قرار گرفته باشند به نوعی خود را با رنگ و پدیده های آن مرتبط خواهند یافت. از محیط های کوچک مانند اتاق خواب، اتاق نشیمن و آشپزخانه گرفته تا محیط های بزرگ تر و عمومی تر مانند ادارات، سالن اجتماعات و کنفرانس ها، مراکز نمایش، رستوران ها، بیمارستان ها و مکان هایی از این قبیل همگی به نوعی وابسته به صنعت رنگ آمیزی هستند. همچنان که محققان و روانشناسان پیرامون خاصیت رنگ ها و نقش آنها در بهبود کیفیت زندگی صحبت کرده اند در صورتی که رنگ را از محیط پیرامون خود حذف کنیم دنیای اطراف دلگیر ، خسته کننده و خالی از لطف می شود. از آنجا که در دکوراسیون داخلی عنصر رنگ حرف اول را می زند آشنایی با چرخه رنگ و چگونگی کاربرد رنگ ها در سطوح مختلف اهمیت ویژه ای نزد طراحان و همچنین افرادی که خود قصد تعویض دکوراسیون منزل یا محیط کار خود را دارند، خواهد داشت. منظور از رنگ های اصلی یا درجه اول ، رنگ هایی هستند که معمولاً از ترکیب هیچ کدام از رنگ ها ساخته نمی شوند بلکه رنگ های دیگر از ترکیب آنها با یکدیگر به وجود می آیند. آبی، زرد و قرمز سه رنگی هستند که رنگ های اصلی را تشکیل می دهند. رنگ هایی که در بازار به عنوان رنگ اصلی عرضه می شود با رنگ های اصلی کمی تفاوت دارند ولی در میان رنگ های مختلف، زرد (کادمیوم) با درجه تیرگی متوسط نزدیک ترین رنگ به زرد اصلی دایره رنگ است. قرمز(مجنتا) که از ترکیب قرمز کادمیوم و آلیزارین به دست می آید به رنگ اصلی نزدیک است. آبی (سرا لئون) که از ترکیب آبی کبالت و اولترا مارین و مقداری سفید به وجود می آید به رنگ اصلی نزدیک است. رنگ های درجه دوم یا ثانویه از ترکیب دو رنگ اصلی ساخته می شود. مانند ترکیب زرد و قرمز که نارنجی می شود یا زرد و آبی - قرمز و آبی که به ترتیب سبز و بنفش حاصل می کند. رنگ های درجه سوم (ثالثه) نیز از مخلوط کردن رنگ های اصلی با رنگ های درجه دوم (ثانویه) به دست می آید. این رنگ ها عبارتند از زرد نارنجی، قرمز نارنجی، قرمز بنفش، بنفش آبی، سبز آبی و سبز زرد که در کنار سه رنگ اصلی و سه رنگ درجه دوم مجموعه رنگ های چرخه 12تایی رنگ را کامل می کنند. رنگ های آکسان: رنگ های تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است. رنگ زمینه: رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه، اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد. رنگ های متضاد: تضاد باعث ایجاد وحدت و جذابیت در دیدار بصری شده و نیز عاملی برای انتقال اندیشه ها و احساسات به طریقه ای ساده تر به بیننده است. عنصر تضاد در برابرعنصر هماهنگی ضمن ایجاد لذت بصری باعث ایجاد تعادل می شود .رنگ های متضاد در کنار هم تاثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تاثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند. این رنگ ها بهترین انتخاب ها برای فضاهایی هستند که کاربری کمتری دارند و شخص مدت زمان کمتری را در طول روز در آن می گذراند. رنگ های مکمل: این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. رنگ بنفش و سبز مغز پسته ای و نیز دو رنگ فیروزه ای و نارنجی دو نمونه بارز از رنگ های مکمل محسوب می شوند. برخی تصور می کنند نارنجی و سرخ متضاد هستند در حالی که در دایره رنگ کنار هم قرار می گیرند و دارای هارمونی هستند. رنگ های سرد، گرم و خنثی :رنگ های موجود در چرخه رنگی از لحاظ تاثیری که بر روح، روان و بر ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ما می گذارند به سه دسته رنگ های گرم، سرد و خنثی تقسیم می شوند. رنگ های گرم به آن دسته از رنگ هایی گفته می شود که محرک سیستم عصبی هستند و احساسات ما را قوت بخشیده و تشدید می کنند. این رنگ ها همچنین رنگ هایی هستند که در همان برخورد نخستین، تعداد ضربان قلب و هیجانات ما و همچنین توان انتقال سلول های انرژی زا را در بدن انسان ها به شدت افزایش می دهند. تاثیرات اصلی این رنگ ها بر شاخه سمپاتیک سیستم خودکار عصبی است. رنگ های گرم بر فعالیت روزمره زندگی ما می افزاید و به زندگی ضرباهنگ تند و شاد می بخشند. این رنگ ها فشار خون را بالا می برند، تنفس و ضربان قلب را تسریع بخشیده و گرمی و حرارت را به بیننده القا می کنند. رنگ های اصلی یا ترکیباتی از قبیل قرمز، نارنجی، زرد، سبز، قرمز- نارنجی، زرد - نارنجی(پرتقالی)، بنفش متمایل به قرمز (قرمز - بنفش) در زمره رنگ های گرم قرار می گیرند. رنگ های سرد، رنگ هایی هستند که دارای تاثیرات آرام بخش بوده و حس لطافت، آرامش و کم تحرکی را به ما القا می کند. این رنگ ها که ترکیباتی از قبیل آبی - سبز (فیروزه ای)، سبز مایل به آبی، آبی - بنفش، بنفش متمایل به آبی( آبی - بنفش) و آبی را در خود دارند به طورمستقیم بر شاخه پاراسمپاتیک سیستم عصبی خودکار اثر می گذارند و موجب پایین آمدن فشار خون و کاهش سرعت تنفس و ضربان قلب می شوند. رنگ های سرد، ساده و بی تکلف هستند و انتخابی مناسب برای محیط کار و اتاق خواب که درآن به آرامش نیاز است به شمار می روند. به لحاظ بصری، رنگ گرم پیش می آید و رنگ سرد پس می نشیند. رنگ های خنثی اعم از سیاه، سفید، خاکستری بژ و قهوه ای رنگ هایی هستند که در طیف رنگی و چرخه رنگ جایگاهی ندارند و از ترکیب رنگ های دیگر به وجود می آیند و اصولاً سیاه و سفید رنگ محسوب نمی شوند و خاکستری که از ترکیب سیاه و سفید به وجود می آید جزء دسته رنگ های خنثی است. به این دسته رنگ ها بی رنگ ها نیز می گویند. انتخاب رنگ های خنثی و ترجیح دادن مکرر آن به رنگ های دیگر از نظر روانشناسی نشانه ای از یک نقطه نظر منفی نسبت به زندگی است. کسانی که گرایش به این رنگ ها دارند معمولاً انسان های اندوهگین، افسرده و ناامید هستند اما این رنگ ها از خصوصیات مثبت هم در مواقعی برخوردار هستند از جمله اینکه بهترین انتخاب برای فضاهای آموزشی که در آن نیاز به تمرکز بیشتر برای دانش آموزان و آموزگاران وجود دارد، هستند. رنگ های هم پرده:اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ. این رنگ ها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند. در ترکیب رنگ ها در کوراسیون توجه به این که رنگ ها در یک مکان خاص و در کنار سایر رنگ ها زیبا هستند، ضروری است. تنها عنصر علاقه نمی تواند به شما در رنگ آمیزی دکوراسیون کمک کند چون امکان دارد رنگی که شما برای اتاق نشیمن می پسندید در درازمدت موجب دلزدگی شده و مکان را برای شما غیر قابل تحمل کند بنابراین بهتر است قبل از هرگونه اقدامی برای تغییر چیدمان محیط سکونت خود هنگامی که رنگ های موردپسندتان را انتخاب کردید با استفاده از مداد رنگی، مداد شمعی، آبرنگ یا هر وسیله رنگ آمیزی دیگری که در اختیار دارید آنها را در کنار هم روی یک قطعه کاغذ سفید آزمایش کنید سپس به چرخه رنگ مراجعه کرده و با استفاده از آن رنگ مورد نظرتان را یافته و رنگ منتخب خود را در کنار آن امتحان کنید.
-
در زمینه طراحی محصول، توانایی به تصویر کشیدن ایده ها با استفاده از روش های موثر دیداری مثل کشیدن طرح اولیه، درها را به سوی برقراری ارتباط بهتر و کارآمد تر بین طراح و مشتری می گشاید. طراحان به این موضوع پی برده اند که استفاده از طرح اولیه یا طرح کلی یک راه موثر برای سرعت بخشیدن به پیشرفت ایده ها و تفکرات در دنیای واقعی است. گاهی اتفاق می افتد که یک طرح اولیه بیش از کلمات مبین هدف و برنامه ای است که طراح قصد انجام آن را دارد و شما با درک مفهوم طرح بیشتر از آن لذت می برید. طرح های کلی اولیه برای طراحانی که به صورت گروهی کار می کنند ایده بسیار خوبی است. این طرح ها با سرعت و به سهولت ایده کلی را به دیگران منتقل می کند. در این مقاله راهکارهای اصولی برای کشیدن طرح اولیه محصولات معرفی شده اند که می تواند برای طراحانی که وارد عرصه طراحی محصول شده اند بسیار مفید باشد. این چند گام مهم به شما نشان خواهد داد که رسیدن به مهارت در زمینه کشیدن طرح اولیه یک محصول کار سختی نیست. شما باید آن محصول را دوست داشته باشید ماهر شدن در یک کار، نیاز به تلاش و زمان زیادی دارد و این امر در مورد کشیدن طرح اولیه محصولات نیز صدق می کند. مهم ترین نکته ای که باید قبل از شروع یک طرح اولیه بدانید این است که بدانید واقعا به آن موضوع علاقمند هستید. شما باید وقتی مداد یا خودکار را درست می گیرید واقعا احساس لذت و هیجان کنید. گاهی، تنها علاقمند بودن به طراحی باعث می شود که شما روزها و هفته ها وقت خود را صرف این کار کنید. مواد و تجهیزات کار طراحان محصول بستگی به موادی دارد که برای کشیدن طرح اولیه خود از آن استفاده می کنند. با انتخاب تجهیزات مناسب می توانید ایده خود را به بهترین وجه ممکن بیان کرده و یک ارتباط کاملا موثر با مشتری خود برقرار کنید. برای کشیدن یک طرح فوق العاده حتما نیازی به خرید مواد گران قیمت نیست. طراحان حرفه ای حتی با یک ماژیک می توانند آثار هنری خلق کنند که با دیدن آنها نفس در سینه بیننده حبس می شود. یکی از ابزارهای اولیه و اساسی داشتن سه ماژیک خاکستری است که هر یک باید به مقدار 20% تفاوت سایز با یکدیگر داشته باشند. برای مثال ماژیک های 10% و 30% و 50%. همچنین داشتن سه ماژیک با رنگ های اصلی- زرد، آبی و قرمز- نیز ضرری ندارد. اگر بودجه شما اجازه می دهد در کنار آنها، می توانید ماژیک هایی با رنگ های ثانویه مثل ماژیک سبز و یا نارنجی را نیز تهیه کنید. خرید ماژیک مشکی را فراموش نکنید. رایج ترین مارک های ماژیک برای کشیدن طرح اولیه Copic Markers و Prismacolor markers و Letraset markers هستند. شما به تعدادی خط کش و تعدادی خودکار که گوی نوک آن چرخنده باشد نیز نیاز دارید. بهترین چیز این است که خودتان آنها را امتحان کرده و بهترین خودکار را که مطمئنید برای کار شما مناسب است انتخاب کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تجهیزات مورد نیاز برای کشیدن طرح اولیه اینجا کلیک کنید.
- 3 پاسخ
-
- 3
-
- design
- product sketching
-
(و 11 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
کامران طباطبایی دیبا از معماران صاحب سبک در معماری مدرن و معاصر ایران است که همه ی علاقه مندان به هنر، در این سرزمین ، با سازه های معروف او ( موزه هنر های معاصر تهران ، فرهنگسراو پارک نیاوران ، فرهنگسراو پارک شفق و...) آشنا هستند . معمار و شهرسازو نقاش متولد سال ۱۳۱۷ تهران فارغ التحصیل رشته معمارى و شهرسازى دانشگاه هاروارد واشنگتن۱۹۶۳ شركت در نمایشگاه نقاشى بى ینال ونیز ۱۹۶۱ شركت درنمایشگاه نقاشى بى ینال پاریس ۱۹۶۳ برپایى نمایشگاه نقاشى در گالرى رئالیته آمریكا ۱۹۶۲ شركت در دومین كنگره معمارى ایران ۱۳۵۱ بنیانگذار دفتر مهندسین مشاور داض (قبل ازانقلاب) شركت درمسابقه معمارى بنیاد آقاخان و دریافت جایزه به خاطر معمارى شهرك شوشتر طراحى و اجراى آثارى چون موزه هنرهاى معاصر تهران، پارك و فرهنگسراى شفق، دفتر مخصوص ملکه ایران ، پارك وفرهنگسراى نیاوران، منزل مسكونى (موزه) پرویز تناولى، نمازخانه جنب موزه فرش، مسجد جندى شاپور، شهرك شوشتر، ویلاى «پیرونه» (اسپانیا)، ویلاى «اسپارتینا» (اسپانیا) و چندین اثر دیگر در ایران و اروپا و آمریكا ۱۳۸۳- ۱۳۴۵ اقامت دائمى در اسپانیا در سال هاى پس ازانقلاب یكى از مراكز فرهنگی و هنرى كه در چندسال اخیر بسیارموردتوجه و بازدید قرار گرفته و رفته رفته به كاربرى اصلى خود نزدیك شده، موزه هنرهاى معاصر تهران است كه بخش بزرگى از جذابیت آن، به بناى ماندگار آن مربوط مى شود. این ساختمان در تهران خویشاوندان دیگرى نیز دارد كه با كمى دقت از سایر سازه هاى مطرح و معروف متمایز مى شود. "دفتر مخصوص " ملکه ی ایران در سال هاى پیش از انقلاب، فرهنگسراى نیاوران و منزل (موزه) «پرویز تناولى» (درنیاوران) از دیگر بناهایى هستند كه خیلى سریع و با صراحت هم خونى خود را با موزه هنرهاى معاصر بازگو مى كنند.بالاى بناهاى نامبرده و پایین همه آنها تنها نام و امضاى یك نفر وجوددارد، كه آن هم «كامران دیبا» ازمعماران مدرن ایران و یكى از چهره هاى شاخص نسل دوم معمارى معاصر ماست. منبع
-
درووووووود به همه ی دوستان. شما چه جوری طراحی می کنید؟ خب این یه سئوالیه که بارها از خودمون پرسیدیم...مگه نه؟ خودم رو می گم: موضوع طرح چیه؟ کانسپت ( البته در همه موارد 100% نیست) یه اتود اولیه ( می کشم یه با کاغذ حجمش رو در میارم) بعد بسطش می دم زیر فضا ها رو بررسی می کنم طراحی پلان انطباق با حجم لند اسکیپ تمام این رو هم در نظر بگیرید که بعضی از فضا ها اصلا" نمی شه براشون کانسپت داشت...مثلا" مسکونی... کاملا" برحسب عملکرد طراحی می شه...تا حالا کسی رو دیدی بگه کانسپت مسکونیم مثلا" گل شب بو بوده؟ از طرف دیگه هم بعضی طرح ها مثل فرهنگسرا یا موزه ( طرح های فرهنگی) عملکرد تندیسی و فرمی دارن. خب حالا شما چه جوری طراحی می کنید؟
-
در ماه گذشته در مطلبی تحت عنوان "نقدی بر فضای رویداد" به بررسی کلی جریانهای معماری و دسته بندی معماران ایرانی مقیم داخل و خارج از ایران پرداختم و در یک قسمت از معماران مولف داخلی تحت عنوان افرادی سردرگم میان معماری گذشته ایرانی و معماری معاصر جهانی نام بردم اما در این میان از دیدگاه من، هادی میرمیران معماری منحصر به فرد است، وی در طول حیات حرفه ای خود از بعد شعار گونه و توجه سطحی و فرمال به معماری سنتی ایرانی فراتر رفت و ابعاد وسیعتری از دیالوگ میان معماری گذشته و معماری معاصر ایرانی را برایمان گشود. بررسی عمیق تر پروژه های معماری وی و سخنرانیها و مقالات منتشر شده از ایشان میتواند گره گشای بخشی از مشکلات معماری معاصر ایران باشد. مطلبی که در ادامه میخوانید از شماره 23 فصلنامه آبادی انتخاب شده است که بخش نخست آن از زبان هادی میرمیران منتشر شده است. در عنوان این مطلب از واژه "مرحوم" برای هادی میرمیران استفاده نکردم چون به نظرم میرمیران با عشق سرشار خود به معماری، جهان نوینی را برای معماری ما رقم زد که نماد جاودانگی وی در معماری ایرانی است. آری هر بار با مطالعه این نوشته دریافتم که او زنده است و روح او همچنان در معماری معاصر ایران در جریان است.
-
خلاف مطالعات و تجربه های فراوان در زمینه «فرم شهر» و سازمان بصری شهری امروزی، می*توان گفت كه هنوز مبانی و روش*های مطلوب، علمی و مورد قبول عام برای آن تدوین نشده است. در واقع به دلیل ابعاد وسیله كالبدی _ فضایی شهرهای جدید و دخالت نیروهای متعدد و متضاد در شكل*گیری و توسعه آنها، نمی*توان به سادگی كیفیت بصری و سیمای كالبدی شهرها را تحت بررسی، انتظام و نظارت قرار داد. با افزایش ابعاد و وسعت كلانشهر*ها، تركیب انواع شهرك*ها و حومه ها، توسعه بزرگراه*ها، تركیب انواع حركت سواره و پیاده، افزایش سرعت در فضای شهری، توسعه ساختمان*های بلندمرتبه، توسعه و تنوع وسایل حمل و نقل، تعدد و تنوع اثاثه شهری و مانند اینها، شرایط نوینی پدید آمده است كه تحقق اهداف و موازین زیباشناختی را در سیمای شهرها بسیار دشوار و دست *نیافتنی كرده است. علاوه بر اینها، دخالت نیرومند نیروهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در حیات شهرهای بزرگ، از جمله عواملی است كه با اهداف برنامه *ریزی*های شهری در تضاد قرار می*گیرد. از طرف دیگر، به دلیل طبیعت پیچیده و چند بعدی شهرهای كنونی، دانش شهرسازی نیز در معرض كشاكش رشته*های مختلف مثل اقتصاد، مهندسی سازه، مهندسی ترافیك، جامعه* شناسی، برنامه*ریزی، مدیریت، معماری، محیط *شناسی، جغرافیای شهری و غیره قرار گرفته است. در نتیجه نمی*تواند به آسانی به اهداف مشترك و روش*های مشترك دست پیدا كند. بدیهی است كه در شرایط نوین، دانش و هنر معماری، بر خلاف گذشته دیگر قادر نیست كه به هستی شهرها، هم از نظر عملكردی و هم از نظر زیباشناختی، شكل دهد. اینك هماهنگی میان هنر و فن در شهرسازی، اسیر كشاكش نیروهایی شده است كه نه تنها همسویی ندارند بلكه گاه در تعارض با یكدیگر عمل می*كنند. اینك مسئولیت تاریخی و خطیر شهرسازی این است كه میان ضرورت*های ناسازگار مثل توسعه صنعتی، توسعه كالبدی، توسعه رفاه اجتماعی، توسعه حمل و نقل، حفظ محیط زیست و تامین نیازهای زیباشناختی، هماهنگی و سازگاری ایجاد كند. كار بزرگی كه تمام شهرسازی جهان را به خود مشغول داشته است. در حال حاضر، انواع نیروها و گروه*ها، و انواع دانش*ها و فنون، به طور آگاهانه و ناآگاهانه در شكل *گیری* شهرها دخالت دارند. حاصل كار این است كه شكل و سیمای كالبدی اغلب شهرهای موجود، پدیده*ای تصادفی و اتفاقی است كه عنصر آگاهی و انتخاب نقش ناچیزی در آن دارد. بدیهی است كه با این وضع، نمی*توان، به آسانی به اهداف هویت، زیبایی و جذابیت در سیمای شهرها دست پیدا كرد. اینك اصطلاح «شهرسازی» مفهومی مبهم و چند پهلو پیدا كرده است، كه عرصه عمل و مسئولیت آن روشن نیست و در كشاكش میان حوزه*های علوم مهندسی، علوم اجتماعی، علوم انسانی و هنرها معلق مانده است. بی*دلیل نیست كه «ژورف بلمون»J.Belmont معمار و شهرساز متفكر فرانسوی می*گوید كه این واژه شهرسازی باید روزی جای خود را به واژه*های دیگری مثل «آمایش شهری» و «هنر شهری» بدهد. در حال حاضر جدا از تاثیر وسیع عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، می*توان از چندین رشته در عرصه شهرسازی نام برد كه كم*وبیش، به طور مستقیم در چگونگی شكل*گیری سیمای شهرها و كیفیت سازمان بصری آنها دخالت دارند. اهم این رشته*ها عبارتست از: برنامه*ریزی شهری، طراحی شهری، منظرسازی، معماری، مهندسی سازه و مهندسی ترافیك. حد و مرز وظایف و حوزه عمل هر یك از این رشته*ها و چگونگی روابط میان آنها به درستی روشن نیست، به طوری كه برداشت*ها و تعبیرهای مختلف از آنها ارایه می*شد كه در عمل با سلیقه*ها و نظرات شخصی همراه می*شود. نتیجه كار این است كه اغلب در میان عرصه*های مختلف شهرسازی ناهماهنگی و حتی تعارض پدید می*آید كه در نهایت به نبود تعادل كاركردی و ناهماهنگی در سیمای عمومی شهر منجر می*شود. این عارضه*ای است كه از آن به عنوان «عدم كلیت» و «عدم سرزندگی» در شهرسازی معاصر یاد می*كنند و برای آن راه چاره می*جویند. شگفت*تر این است كه در شهرسازی معاصر، هنوز معلوم نیست كه مسئولیت سازمان دادن به نظام بصری و ابعاد زیباشناختی سیمای شهر به عهده كدام رشته علمی، یا نهاد مطالعاتی یا اجرایی است. در واقع، در كشورهای مختلف جهان به اقدامات و تجارب گوناگونی در این زمینه توسل جسته*اند. ولی هنوز یك دانش نظام*یافته یا روش*شناسی كارآمد برای سامان داده به این نیاز بزرگ تمدن معاصر فراگیر نشده است. در حال حاضر، علاوه بر نقش سنتی معماری، نقش زیادی به عهده «طراحی شهری»، «منظرسازی» و «زیباسازی شهری» گذاشته شده است. ولی حقیقت این است كه جایگاه اینها نیز،* از نظر مبانی روش*شناسی علمی به درستی روشن نیست. مهم*تر اینكه، در عمل همكاری و هماهنگی كافی میان آنها وجود ندارد. در واقع مساله اصلی این است كه بر خلاف دستاوردهای ارزشمند ولی پراكنده معماری، طراحی شهری، طراحی منظر و اقدامات زیباسازی، چگونه می*توان میان عناصر اصلی سیمای شهر، یعنی طراحی شهرك*ها و محله*ها، طراحی بزرگراه*ها و پل*ها، طراحی پارك*ها و فضاها، معماری بناها و طراحی اثاثه شهری، نوعی انسجام و هماهنگی علمكردی و زیباشناختی پدید آورد؟ طراحی شهری، در مفهوم عالی و وسیع خود، باید به دو نوع اصلی نیازهای شهر، یعنی نیازهای عملكردی و نیازهای زیباشناختی پاسخ گوید. از این نظر فرآیند طراحی شهری از دو روند طراحی حسی و طراحی منطقی به هم آمیخته است. اما در عمل طراحی شهری یا بیشتر مقهور ضرورت*های كمی و فنی می*شود و یا به افسون «شكل*گرایی» (فرمالیسم) اسیر می شود. طراحی منظر یا منظرسازی نیز، خود را به عرصه*های محدود و جزیره*های كوچك سبز مشغول كرده است. این نوع طراحی از درگیر شدن با محیط عمومی شهر و معیارهای فراگیر طفره می*رود. زیباسازی نیز مفهومی است كه بیشتر اسیر ملاحظات اجرایی و خرده*كاری است كه از حوزه «بزك» و تزیین فراتر نمی*رود. امروزه «زیباسازی» كلمه*ای زشت است كه بوی حقه*بازی از آن استشمام می*شود. در تبیین تحول نقش معماری در شهرسازی و ضرورت پیدایش رشته*های جدید، می*توان گفت كه معماری بیشتر به بناها و مجموعه*های ساختمانی و فضاهای بسته نظر دارد. در حالی كه اهداف طراحی شهری و منظرسازی، به اقتضای ساختار و عملكرد شهرهای امروزی، بیشتر به فضاهای باز و وسیع حركت مردم و وسایل نقلیه معطوف است. از دیدگاه بصری، طراحی شهری، در درجه اول به فضاهای وسیع سه بعدی نظر دارد. موضوع منظرسازی نیز عبارت است از تركیب*بندی فضاها و بناها با یكدیگر به شكلی كه هم از نظر كاركردی و هم از نظر زیبایی رضایت*بخش است. در شهرسازی معاصر، مفهوم و كاركرد زیبایی در عرصه*ای بسیار وسیع*تر از فضای معماری مطرح است. بنابراین با تعمیم ساده معیارهای معماری نمی*توان به زیبایی در سیمای شهر دست پیدا كرد. در واقع مساله اساسی و حل نشده این است كه در عرصه بسیار وسیع و پیچیده شهرهای بزرگ كنونی، به آسانی نمی*توان با محیط شهر روابط حسی مطلوب و دلپذیر برقرار كرد. تحقق این امر به معیارها و مقیاس*های دیگری نیاز دارد كه خود مستلزم آن است كه شرایط و عوامل ادراك محیط در شهرهای بزرگ و كیفیات نوین بصری آنها مورد بازشناسی قرار گیرد تا روش*های مناسب برای رسیدن به آنها تدوین شود. منبع : سایت همکلاسی