رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تجربه'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. دوستان عزیز سلام هر انسانی مایل هست تا مهم ترین تجربه ها و درس های زندگیش رو به عزیزترین دلبند یعنی فرزندانش انتقال بده. درس ها و راه هایی که گمان می کنه زندگی بهتری (بهتر از زندگی خودش) برای فرزندش به ارمغان میاره در اینجا از بهترین درس ها و مناسب ترین برنامه هایی که برای زندگی فرزند واقعی و یا ذهنی تون تصور می کنید، بنویسید. فارغ از این احتمال که در آینده فرزند شما این پست ها رو خواهد دید یا نه، همین امروز به نواندیشان بگید که برای تربیت یک انسان بهتر (با هر تعریفی که شما از بهتر دارید)، چه برنامه ها و توصیه هایی دارید؟ لطفاً هربار که نکته ای به ذهنتون رسید، به اینجا اضافه کنید.
  2. fakur1

    پیشخوانی حوادث ( پدافند غیر عامل )

    درود بعنوان یه مهندس از مبحث پیشخوانی حوادث چه اطلاعات یا تخصص هایی رو بلد هستید؟ جهت اطلاع دوستان تجربه خودتونو با ما تقسیم کنید. پیشخوانی حوادث در طراحی پروژه ها باعث میشه که انسان بتونه از این طریق راهکار هایی رو تو پروژه تعریف بکنه که حوادث کمتر اتفاق بیفته. پیشخوانی حوادث یعنی : پیدا کردن جواب این سئوال : چرا برای یک موضوع واحد بار ها در کارمان اتفاقات مشابه میافتد؟
  3. Tamana73

    استخر شنای جعلی:)

    وقتی که از بالا به آن نگاه می کنید شبیه به هر استخر معمولی دیگری است که با آبی زلال مواج و درخشان پر شده است. اما شما سخت در اشتباهید. در واقع بازدیدکنندگان این استخر در برابر تصویری سورئال قرار گرفته اند؛ چرا که دیگرانی را می بینند که لباس پوشیده، در حال قدم زدن هستند یا ایستاده و به اطراف می نگرند! از این هم عجیب تر اینکه در زیر آب نفس می کشند! اما زمانی که بازدیدکنندگان به بخش زیرین گالری راهنمایی می شوند همه این ابهامات خیلی زود برطرف می شود، چرا که با استخری خالی از آب مواجه می گردند! بله به دنیای هنر مدرن خوش آمدید. استخر شنای جعلی توسط هنرمندی از بوئنس آیرس به نام لئوناردو ارلیخ، در سال ۲۰۰۴ ساخته شد. این سازه توانسته اسباب سرگمی و تجربه ای دلنشین را برای بازدیدکنندگان این موزه فراهم کند. بنا به گزارش آکاایران : یک گودال با دیواره های آبی رنگ که توسط شیشه ای شفاف پوشانده شده است. روی این شیشه شفاف را لایه ای نازک از آب به میزان ۴ تا ۵ اینچ پر نموده که تأثیری عمیق و واقعی به آن بخشیده است. استخری عجیب که بازدیدکنندگان آن حتی مرطوب هم نشده اند.
  4. Mahnaz.D

    تجربه های معمارانه

    دروووووود به همه ی دوستان خوبم. بی مقدمه میرم سر اصل مطلب ببینید ما همه دانشجو هستیم...بعضیامون هم درسمون تموم شده و یه تجربه هایی داریم. چه توی درسهای تئوری و چه تو درسهای عملی. خواهش می کنم تجربیاتتون رو در اینجا بگذارید تا همه بتونن ازش استفاده کنن. حالا از رنگ ماژیک گرفته تاااااااااااا انتخاب مقوا برای ماکت باور کنید جای دوری نمی ره. پیشاپیش از همکاریتون سپاسگزارم * درخواست هاتون رو در این تاپیک نذارید. * لطفا" از کار هم ایراد نگیرید...خیلی ها تجربیاتشون مفیده. * پست های اسپم حذف می شه.
  5. Alireza Hashemi

    تجربه های کاری

    با سلام یه مدتیه میخوام شروع کنم کارهای روزانمو دسته بندی کنم و از تجربه هام استفاده کنم با توجه به اینکه اکثرا بعد از کارم مجبورم به دلیل مسئولیتم تو انجمن ساعاتی باشم تصمیم گرفتم درسهایی رو که در روابط اجتماعی در حیطه کاری و تجربه های مدیریتی دیداری رو که خودم روزانه دارم لمس میکنم رو اینجا بنویسم تا بعدا یه گنجینه برای خودم و دیگران داشته باشم از دوستانی هم که در هر شغلی مشغول هستن میتونن بیان و از تجربه هاشون بگن تا بقیه استفاده کنیم از اولش میگم هروقت زمانش رو داشتم به مرور تکمیلش میکنم در حال حاضر در سال 91 در یه شرکت عمرانی هستم و مسئولیت فروش و اجرای سقف های اصلی ساختمان و محاسبه و طراحی رو شروع کردم خدارو شکر از کارم راضی هستم ولی نمیخوام یه جا ثابت بمونم واسه همین همواره سعی میکنم بهترین باشم و مطمئنم بازم این تنها کاری نباشه که بخوام ادامه بدم از اولین تجربه ام میگم روزی که واسه استخدامی رفتم پیش مدیر عامل شرکت همیشه هرجایی میرفتم ممکن بود از رزومه کاریم بگم از توانایی هام بگم و شاید هم بعضی وقتها یه سری بزرگ نمایی های رو انجام بدم که طرف رو راضی و مجاب کنم حداقل تو 2تا شرکت قبلی که بودم اولش همه این حرفارو میزدم ولی این بار خودم هم زیاد حوصله نداشتم با اینکه خیلی مشتاق این کار بودم اما نمیخواستم زیاد حرف بزنم یادمه مدیر عامل یه سوالی ازم پرسید که فکر کنم جواب من به اون سوال 90 درصد کار رو ردیف کرد ازم پرسید از خودت بگو چیکار میخوای بکنی و چه جور آدمی هستی منم گفتم ازکارایی که نمیخوام بکنم براتون میگم یکم تعجب کرد و با لبخند پرسید مثلا چه کارایی نمیکنی منم گفتم تا وقتی من اینجام 2 تا چیز از من نمیبینی 1.دزدی 2.هیزی این 2تا کار رو نمیکنم خیلی خوشش اومد همون موقعه دست داد و گفت حله همین بسه این اولین تجربه من توی این کار بود که همیشه حرافی و زبون داشتن کار رو راه نمیندازه گاهی وقتا 2 تا کلمه کار 2 ساعت حرف رو انجام میده و اینکه اعتقاد به این دو اصل مد نظر خیلی از مدیرا و کارفرماهاست پس دوستان سعی کنیم هر جایی هستیم این 2تا رو رعایت کنیم ..... ادامه دارد
  6. spow

    تجربیات صنعتی

    سلام بسیاری از دوستان تجربه کار درمحیط های صنعتی یا تجربیات کاری مرتبط یا غیر مرتبط با تحصیلاتشون رو داشتند. برخی از دوستان هم دردوره های کاراموزی یا کارورزی شاهد وناظر محیط های صنعتی بوده اند دراین تاپیک قصد داریم درمورد تجربیات صنعتی وتجربیاتی از محیط کار صحبت کنیم انتقال تجربه یکی از بهترین شیوه های اموزش وانتقال داده در تئوری های مدیریتی ودرسازمانهای صنعتی میباشد منتظر نوشته های وزین دوستان گرامی هستیم.
  7. Just Mechanic

    ****تجربه****

    یه مسافر بود و یه جاده که هیچ کس نمی دونست آخرش به کجا می رسه ولی مسافر شجاع قصه ی ما مسیرشو انتخاب کرد و با ساکی که توی دستش بود راهیه جاده ای شد که تابلو های ایستش ا ز بین رفته بود و اونقدر رفت ..... که خاطره ی دستایی که به نشونه ی خدا حا فظی تکون می خوردن توی ذهن کسی جا موند که اول جاده ایستاده بود و آروم آروم اشکاشو پاک می کرد که مسافرش بهش نگه: ( پشت سر مسافر گریه شکوه نداره ) شاید جاده بی راهه داشت که مسافر راه برگشتشو گم کرد شاید هم ...... ولی یه کسی که هنوز هم سر خط ایستاده تنها حرفش اینه که : ای مسافر عزیزم اینجا منتظر می مونم تو یه روز ی بر می گردی اینو خیلی خوب می دونم مدتی می شه نگاهم ته خط رسید عزیزم تجربه شد واسه چشمام پشت پات اشکی نریزم
  8. soheiiil

    پیشنهادات

    در این تاپیک دوستان لطف میکنن از تجربه گرانبهاشون ما رو مستفیض میکنن بیشتر در رابطه با نت و وب گردی باشه لطفا ممنون
×
×
  • اضافه کردن...