جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'تجربه های کاری'.
1 نتیجه پیدا شد
-
با سلام یه مدتیه میخوام شروع کنم کارهای روزانمو دسته بندی کنم و از تجربه هام استفاده کنم با توجه به اینکه اکثرا بعد از کارم مجبورم به دلیل مسئولیتم تو انجمن ساعاتی باشم تصمیم گرفتم درسهایی رو که در روابط اجتماعی در حیطه کاری و تجربه های مدیریتی دیداری رو که خودم روزانه دارم لمس میکنم رو اینجا بنویسم تا بعدا یه گنجینه برای خودم و دیگران داشته باشم از دوستانی هم که در هر شغلی مشغول هستن میتونن بیان و از تجربه هاشون بگن تا بقیه استفاده کنیم از اولش میگم هروقت زمانش رو داشتم به مرور تکمیلش میکنم در حال حاضر در سال 91 در یه شرکت عمرانی هستم و مسئولیت فروش و اجرای سقف های اصلی ساختمان و محاسبه و طراحی رو شروع کردم خدارو شکر از کارم راضی هستم ولی نمیخوام یه جا ثابت بمونم واسه همین همواره سعی میکنم بهترین باشم و مطمئنم بازم این تنها کاری نباشه که بخوام ادامه بدم از اولین تجربه ام میگم روزی که واسه استخدامی رفتم پیش مدیر عامل شرکت همیشه هرجایی میرفتم ممکن بود از رزومه کاریم بگم از توانایی هام بگم و شاید هم بعضی وقتها یه سری بزرگ نمایی های رو انجام بدم که طرف رو راضی و مجاب کنم حداقل تو 2تا شرکت قبلی که بودم اولش همه این حرفارو میزدم ولی این بار خودم هم زیاد حوصله نداشتم با اینکه خیلی مشتاق این کار بودم اما نمیخواستم زیاد حرف بزنم یادمه مدیر عامل یه سوالی ازم پرسید که فکر کنم جواب من به اون سوال 90 درصد کار رو ردیف کرد ازم پرسید از خودت بگو چیکار میخوای بکنی و چه جور آدمی هستی منم گفتم ازکارایی که نمیخوام بکنم براتون میگم یکم تعجب کرد و با لبخند پرسید مثلا چه کارایی نمیکنی منم گفتم تا وقتی من اینجام 2 تا چیز از من نمیبینی 1.دزدی 2.هیزی این 2تا کار رو نمیکنم خیلی خوشش اومد همون موقعه دست داد و گفت حله همین بسه این اولین تجربه من توی این کار بود که همیشه حرافی و زبون داشتن کار رو راه نمیندازه گاهی وقتا 2 تا کلمه کار 2 ساعت حرف رو انجام میده و اینکه اعتقاد به این دو اصل مد نظر خیلی از مدیرا و کارفرماهاست پس دوستان سعی کنیم هر جایی هستیم این 2تا رو رعایت کنیم ..... ادامه دارد