XMEHRDADX 7514 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۸۹ راستش من فکر می کردم جواب شما رو دادم! ظاهرا منظور بنده رو متوجه نشدین.من نگفتم ساختاری بده! گفتم هر کدوم مزایای خودشون رو دارن و هدف من از ایجاد این تاپیک هم بررسی مزایای فرآیندی شدن هست و نه سرکوب تز ساختاری! بله تا ساختاری نباشه و مسئولیت ها مدون نباشه فرآیند ها هم پا در هوا هستن. شما از من سوال پرسیدی یا دارین منو امتحان میکنین؟ متشکر nazfar عزیزاگه متوجه نشدم بزار به حساب خنگی من،در مورد امتحان کردن هم باید بگم من هیچوقت چنین جسارتی نمیکنم.امید وارم سوء تفاهم نشه. 2 لینک به دیدگاه
nazfar 8746 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 مرداد، ۱۳۸۹ nazfar عزیزاگه متوجه نشدم بزار به حساب خنگی من،در مورد امتحان کردن هم باید بگم من هیچوقت چنین جسارتی نمیکنم.امید وارم سوء تفاهم نشه. نه بابا.این حرفا چیه. خوشحالم حسم اشتباه گفت. فکر می کنم تا چند روز نتونم بیام امیدوارم شما تاپیک رو ادامه بدین.قبول زحمت کنین خوشحال میشم.فقط لطف کنین توش جمله از سایت ها نذارین و بیشتر بحث باشه. سپاس فراوان لینک به دیدگاه
nazfar 8746 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 شهریور، ۱۳۸۹ بچه ها اگر مایل باشین از امروز به بعد راجع به برخی علائمی که در برخی نرم افزار های مربوطه به کار میره صحبت کنیم؟ 1 لینک به دیدگاه
nazfar 8746 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 21 اردیبهشت، ۱۳۹۰ راستش فکر کردم و دیدیم که بهتره جای این کار توضیحاتی که در مورد روش های مختلف و متدولوژی های مختلف مهندسی مجدد گفته شده بیان شه و بعد دنبال آموزش بریم. متدولوژي هاي گوناگون مهندسي مجدد از آنجا كه نظريه مهندسي مجدد، نظريه نسبتا جديدي براي بهبود كسبوكار است، روش ها و رويكردهاي آن همچنان در حال توسعهاند و از آنجا كه كاربرد مفاهيم مهندسي مجدد ميتواند فرمهاي مختلفي به خود بگيرد، متدولوژي هاي آن نيز از يكديگر متمايز اند، زيرا تاكيد بر روي برخي فاكتورها در يك پروژه مهندسي مجدد تا پروژه ديگر فرق خواهد داشت. رويكردها و متدولوژي هاي متفاوتي توسط محققان براي مهندسي مجدد ارائه شده است كه ميتوان دستهبندي هاي مختلفي براي آنها در نظر گرفت. يك روش براي دستهبندي پروژههاي مهندسي مجدد، چگونگي تاكيد و تمركز آنها بر روي فاكتورهايي از قبيل فناوري اطلاعات، استراتژي، مديريت كيفيت، عمليات و منابع انساني است. يك روش ديگر، چگونگي نگرش متدولوژي ها به ماهيت ابداعي مهندسي مجدد و ذاتيبودن آن است؛ به عنوان مثال هامر و چمپي درجه وابستگي مهندسي مجدد به خلاقيت، ابداع و تفكر نو را بسيار بيشتر از وابستگي به تجربيات جاري و گذشته ميدانند؛ چنانكه معتقدند براي مهندسي مجدد، سازمان ميبايست با يك صفحه سفيد آغازي دوباره داشته باشد. با چنين نگاهي تعريف يك رويكرد ساختيافته براي مهندسي مجدد غيرممكن است. از طرف ديگر افرادي چون داونپورت، شورت، هاريسون و فيوري معتقد به تعريف چارچوبي مشخص براي مهندسي مجدد هستند و استفـاده از تجربيات در مهندسي مجدد را لازم دانسته و معتقدند براي انجام پروژه مهندسي مجدد، ارائه طرح ها و برنامههاي كاري به همراه آموزش و انگيزش افراد الزامي است؛ در اين گام تلاش ميشود تا بعضي متدولوژي هاي ساختيافته به طور خلاصه شرح داده شود؛ به طور كلي، متدولوژي مجموعهاي سازمانيافته از روش ها، تكنيكها و ابزارهاست كه به منظور دستيابي به اهداف از پيش تعيينشده، توسعه يافته است. براي اجراي مهندسي مجدد متدولوژي هاي ساختيافته بسياري پيشنهاد شده است كه اغلب آنها اجزاء مشتركي داشته و اجراي مهندسي مجدد را به عنوان پروژهاي كه در سازمان از بالا به پايين تعريف ميشود نشان ميدهند. متدولوژيهاي معروف مهندسي مجدد عبارتند از: متدولوژي مهندسي مجدد كلين (Kelien,1994) گام هاي آن عبارتند از : آمادهسازي: در اين گام اعضاي پروژه مهندسي مجدد سازماندهي و فعال ميشوند . تشخيص: توسعه مدل هاي مشتريمدار براي فرايندهاي كسبوكار . انتخاب : انتخاب فرايندها براي مهندسي مجدد و تنظيمات لازم جهت طراحي مجدد . راه حل :تعريف نيازهاي فني براي فرايندهاي جديد و توسعه جزئيات برنامه اجرايي . انتقال : اجراي مهندسي مجدد . متدولوژي مهندسي مجدد فيوري (Furey,1993) تشخيص نيازهاي مشتري و تنظيم اهداف . اندازهگيري و نقشهكردن فرايندهاي موجود . تجزيهوتحليل فرايندهاي موجود . الگوبرداري از بهترين عملكرد . طراحي فرايندهاي جديد . اجراي فرايندهاي باز مهندسي شده. متدولوژي مهندسي مجدد گاها (Guha,1993) چشمانداز : به تصوير كشيدن پروژه مهندسي مجدد توسط تعهد مديريت، تشخيص، فرصت هاي مهندسي مجدد، همراستايي با استراتژي هاي كسبوكار و تعريف هاي لازم جهت استفاده از فناوري اطلاعات. اقدامات اوليه: سازماندهي تيم مهندسي مجدد و تنظيم اهداف عملكرد . تشخيص : مستند كردن فرايندهاي موجود و تشخيص شكاف ها در عملكرد . آلترناتيوها : تعريف جايگزين ها، نمونههاي اوليه و انتخاب زير ساخت هاي فناوري اطلاعات . احيا و نوسازي :اجراي مهندسي مجدد و نصب مولفههاي فناوري اطلاعات و تشخيص ديگر مولفههاي كسبوكار . مانيتورينگ : تشخيص اندازهگيري هاي عملكرد و بهبودهاي مستمر . متدولوژي مهندسي مجدد جوهانسون (Gohansson,1993) كشف : تنظيم استراتژي ها و چشمانداز براي كسبوكار . طراحي مجدد : طراحي مجدد كليه فعاليت ها، مهارت ها و فرايندها . تحقق :تكنيك هاي مديريت تغيير، سازماندهي تيم مهندسي مجدد، ارتباطات، اندازهگيري عملكرد و مديريت تغيير. متدولوژي مهندسي مجدد پتروزو و استپر (Stepper & Petrozzo,1994) كشف: تشخيص مساله، تنظيم اهداف، تشخيص فرايندها براي طراحي مجدد و شكلدادن تيم مهندسي مجدد. جستجو و جمعآوري: تجزيهوتحليل فرايند، مستندسازي، الگوبرداري و تشخيص نيازهاي فناوري اطلاعات. نوآوري و ساخت: تفكر مجدد در خصوص فرايندها. سازماندهي مجدد، آموزش مجدد و ابزارسازي مجدد: اجراي فرايندهاي جديد و آموزش فناوري نوين . متدولوژي مهندسي مجدد داونپورت و شـــورت(Davenport & Short,1990) چشمانداز : توسعه چشمانداز كسبوكار و اهداف فرايند . تشخيص : تشخيص فرايندهايي كه نياز به طراحي مجدد دارند . درك : درك فرايندهاي موجـود و اندازهگيري آنها . تشخيـص : تشخيص قابليت ها و نيازسنجی هاي IT . طراحي نمونه اوليه : طراحي نمونه اوليه فرايندهاي جديد . متدولوژي مهندسي مجدد هاريسون و پرات (Harrison & Pratt,1993) انتخاب مسير : انتخاب مسير و تنظيم جهت براي تلاشهاي مهندسي مجدد. الگوبرداري : تجزيهوتحليل فرايندهاي موجود و ارزيابي فرايندها در برابر مشتريان والگوبرداري. چشمانداز فرايندها : خلق چشمانداز براي فرايندهاي آينده. حل مساله: تشخيص بهبودهاي انفجاري و شناخت راهحل براي حالات مختلف تغيير. برنامهريزي : برنامهريزي جامع براي بهبود فرايندها. اجرا : اجراي برنامهريزي مهندسي مجدد. بهبود مستمر : بهبود مستمر فرايندها و انعكاس اندازهگيري عملكرد. متدولوژي مهندسي مجدد بارت (Barrett, 1994) دوران نهفتگي : انتخاب اعضاي تيم، تشخيص بهترين فعاليت و تعريف نيازهاي فناوري اطلاعات . تفكر هدفمند : تشخيص فرصت هاي بهبود و راهكارهاي جايگزين طراحي مجدد فرايندها . كشف حقيقت : انتخاب روش اجرايي، انگيزش تيم و تعهد . آزمايش و يادگيـري : شروع آزمايش با نمونههاي اوليه فرايندهاي پيشنهاد شده . متدولوژي مهندسي مجدد كتينگر (Kettinger,1997) چشمانداز: استقرار تعهد مديريت و چشمانداز ؛ كشف فرصت هاي مهندسي مجدد؛ تشخيص اهرم هاي فناوري اطلاعات؛ انتخاب فرايندها براي طراحي مجدد . اقدامات اوليه : اطلاعرساني به عناصر سازمان؛ سازماندهي تيم مهندسي مجدد؛ برنامهريزي پروژه؛ تشخيص مشتريان خارجي فرايند؛ نيازسنجي؛ تنظيم اهداف عملكرد . تشخيص : مستندكردن فرايندهاي موجود؛ تجزيهوتحليل فرايندهاي مجدد . طراحي مجدد: تشخيص و تجزيهوتحليل فرايندهاي جديد؛ تهيه نمونه اوليه و طراحي جزئيات فرايندهاي جديد؛ طراحي ساختار منابع انساني؛ طـراحي و تجزيهوتحليل سيستمهاي اطلاعاتي . نوسازي و احيا : سازماندهي مجدد قواعد مربوط به منابع انساني؛ اجراي مولفههاي سيستمهاي اطلاعاتي؛ آموزش كاربران . ارزيابي : ارزيابي عملكرد فرايندها؛ برنامههاي بهبود مستمر . متدولوژي مهندسي مجدد كوپرز و ليبرند (Coopers & Lybrand,1994) تشخيـص : فرايندهاي فعلي مشخص ميشوند . مدل كردن فرايندهاي جاري : با مدل كردن فرايندهاي جاري، نقاط قوت و ضعف آنها مشخص ميشود. انتخاب : راهكارهاي جايگزين موجود جهت طراحي آزمايـش شده و بهترين آنها انتخاب مـيگردد. اجرا : فرايندهاي طراحيشده به اجرا گذاشته ميشوند . متدولوژي مهندسي مجدد تگزاس اينسترومنت (Texas Instruments) آماده سازي . درك و تشخيص . طراحي مجدد. اجرا . متدولوژي مهندسي مجدد راسمن (Ruessemann,1994) تعريف مساله و سازماندهي آن . تجزيهوتحليل فرايند، تشخيص و طراحي مجدد . اجراي فرايندهاي جديد طراحيشده . متـدولـوژي مهندسـي مجـدد كنــدور (Condore) توسعه چشمانداز كسبوكار و اهداف فرايند . درك فرايندهاي موجود . تشخيص فرايندها براي طراحي مجدد . تشخيص اهرم هاي تغيير (فناوري اطلاعات) . بكارگيري فرايندهاي جديد . عملياتي كردن فرايندهاي جديد . ارزشيابي فرايندهاي جديد . بهبود مستمر . متدولوژي مهندسي مجدد ابلنسكي (Obolenesky,1994) بدانيد كه چه ميخواهيد: درك نياز و دگرگون كردن؛ تحليل ذينفعان كليدي و نيازهاي آنان؛ چارچوبي براي موفقيت. برنامهريزي كنيد: تهيه رئوس برنامه پيشنهادي؛ فرايند برنامهريزي . اجرا كنيـد : تكنيك هاي فني؛ تكنيك هاي فرهنگي. سنجـش و ارزيابي برنامهريزي دگرگوني: كنترل و بازيابي عمليات؛ كنترل نتايج. دستيابي به دگرگوني مداوم: دگرگوني در خود دگرگوني؛ كنترل نتايج. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده