sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۴ اشکال نداره . ما دارم حرف میزنیم. همدیگه رو بوس که نمیکنیم. راحت باش. من تو جمعی که نتونمسیگار بکشم نمی ام.... الکی هم نگو... 2 لینک به دیدگاه
nastaran1r 263 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۴ بحث خیلی جالبی هست........ به نظرم ارزشها عوض شدن چیزایی برای مردم ارزش شدن که واقعا بی ارزشن البته نباید بگم بی ارزش ولی به نظرم تو این دوره بیشتر همه به فکر خودشونن و با کسی دوست میشن که بهشون خیلی سود بده مثلا دیگه خبری از فداکاری و گذشت و کمک و خاکی بودن و... اینا نیست نمیدونم ما فقط اینطوری شدیم یا کشورای دیگه هم ....!!!! ولی کلا فرهنگ زندگی جنگلی باید اسمشو گذاشت چون کسی به فکر کسی نیست ........ دوستای من که اغلب دروغ میگفتن تا از کارشون خبری نداشته باشیم :icon_pf (34):ولی باز پیدا میشن کسایی که واقعا مفهوم واقعی دوست هستن البته الان دیگه کم هست به نظرم بعضی از موقعیت های اجتماعی و امتحانات هم جامعه ما رو بیش از حد مریض و دروغ گو کرده همه دوستدارن دروغ بگن تا فقط خودشون موفق شن 5 لینک به دیدگاه
yanāl 2221 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۴ من با همه ارتباط برقرار میکنم دوست صمیمی چند نفر هم هستم چون تو خوشی و ناراحتی کنارشونم حرف دلشونو بگن تو دعوا برعلیه شون استفاده نمیکنم امااااا هیچ کدومشون دوست صمیمیم نیستن یعنی ترجیح میدم اگه مُردم همه بیان سرقبرم و بگن که دوست صمیمیشون بودم ولی هیچ کدومشون از اسرار وجودم با خبر نباشن.....فکر نکنم 100سال پیش بدنیا میمودم جور دیگه ای رفتار میکردم 5 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 خرداد، ۱۳۹۴ بحث جالبی بود. درسته شاید دوستی ها نسبت به گذشته کمرنگ تر یا کمتر شدن. علتهای مختلفی هم گفته شد که تأثیر گذاره، منفعت طلب تر شدن مردم، تغییر یه سری ارزش ها، بی اعتمادی، کمبود وقت نسبت به گذشته به خاطر دغدغه های بیشتر .... به نظرم این مسئله چیزی نیست که فقط تو دوستی ها باشه. تو روابط خانوادگی هم این تغییرات نسبت به گذشته محسوسه. روابطی که با فامیلا هستش. ولی هنوز دوستای ناب و اون روابط فامیلی خوب هستش. شاید از نظر تعداد کمتر شده باشه، ولی وجود داره. خود من هم خدا رو شکر از این نعمت بی بهره نیستم. ضمن اینکه به نظر من اگه تعداد دوستا هم زیاد باشن ولی باز دوستای خیلی صمیمی آدم کلاً خیلی زیاد نمیشه. هرکدوم حریم های خودشونو دارن. به خودمونم خیلی بستگی داره که دیدمون چطوره و چطور حریما رو حفظ کنیم. گذشت زمان، ماهیت اون دوستی رو جلا میده و روشن تر میکنه. فقط نباید با بی اعتمادی و توقع نابجا جلوش رو بگیریم. زمان یا اون دوستی رو ناب و ناب تر میکنه یا در حد یه دوستی خیلی معمولی نگه میداره. 10 لینک به دیدگاه
imostafa 65 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۴ به قول برخی اعضا هنوزم دوستای خیلی خوب و موندگار پیدا میشن اما خب به نظرم باید فداکاری باشه :) والا من دوست داشتنو تقریبا از تو فرهنگ لغتم حذف کردم چون دوست و دوست داشتن چیزیه که تو این چند سال خیلیاشون راحت حذف شدن و برام معنای خیلی عمیقی نداره، همین چندتا دوستی که برام مونده هم تقریبا همشون توانایی حذف شدن دارن :)) 3 لینک به دیدگاه
sigari 704 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۴ به نظر من یکی از دلایلی که دوستیها رنگش فرق کرده این فناوری های جدید مخصوصا موبایل و آپلیکشین های اونه قبلا ها این جوری نبود که 1 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 21 خرداد، ۱۳۹۴ درود ب همه. چرا انقد سخت میگیرن نمیدونم دوستی مرده است او را سحرگاه گردن زدند مشکل شاید تو خودت من نوعی باشه. المان ی مثال دارن "همسایه ات رو دوس داشته باش ولی دیوار بین خونه خودت و اون رو خراب نکن" خیلی سادس. حدود! حریم شخصی قائل باشیم و (اولا) ب خودمون و دیگران اخترام بزاریم. من رفقایی دارم بارها ثابت کردن ک از هیچی دریغ نمیکنن. اما این هیچی نباید این باشه ک من انتظار بیجا داشته باشم و بگم فلانی بیا دستت قطع کن بده من باید سعی کنم خودم رو درس کنم. ته کلام رو بگم، از کوه یاد گرفتم همیشه خودم باشم، تنها و قدرتمند اما سخاوتمند و مهربان نباید توقع بیجا داشت و همینطور باید انسانهای اطرافمون روطبقه بندی کنیم و ب همون میزان بهشون اجازه نزدیک شدن بدیم در پناه حق 6 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۴ درود ب همه.چرا انقد سخت میگیرن نمیدونم دوستی مرده است او را سحرگاه گردن زدند مشکل شاید تو خودت من نوعی باشه. المان ی مثال دارن "همسایه ات رو دوس داشته باش ولی دیوار بین خونه خودت و اون رو خراب نکن" خیلی سادس. حدود! حریم شخصی قائل باشیم و (اولا) ب خودمون و دیگران اخترام بزاریم. من رفقایی دارم بارها ثابت کردن ک از هیچی دریغ نمیکنن. اما این هیچی نباید این باشه ک من انتظار بیجا داشته باشم و بگم فلانی بیا دستت قطع کن بده من باید سعی کنم خودم رو درس کنم. ته کلام رو بگم، از کوه یاد گرفتم همیشه خودم باشم، تنها و قدرتمند اما سخاوتمند و مهربان نباید توقع بیجا داشت و همینطور باید انسانهای اطرافمون روطبقه بندی کنیم و ب همون میزان بهشون اجازه نزدیک شدن بدیم در پناه حق از کجا معلوم که این طبقه بندی که میگید معقول و بحق هستش؟ 2 لینک به دیدگاه
S.F 24932 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 خرداد، ۱۳۹۴ از کجا معلوم که این طبقه بندی که میگید معقول و بحق هستش؟ خیلی جواب ها می تونه داشته باشه. مغلطه امیز. من میگم مرکز زمین اینجاست، شما اثبات کن نیست جدا از هزارترفند فرار، مث جواب بالا. تشخیص حق و عدالت بحث نسبی ه. یعنی ممکنه تو 5سالگی ی موضوع ب نظرت عدالت بیاد تو 50 سالگی نه! من در لحظه زندگی می کنم و برای خودم. خوب پس طبقه بندی خودم رو دارم. ضمن اینکه ب قول فیزکدانان ها گاهی برای ساده سازی با المان محدود میشه از ی سری چیزا صرف نظر کرد دوم کلا درباره کلمه معقول ه! ک بحث ش زیاده و خارج از حوصله من 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده