رفتن به مطلب

آرزوهای بچگیتون چی بودش؟؟


Cinderella

ارسال های توصیه شده

سالام علیکوم!!! 29dz8zk.gif

چطور مطورید؟

راستش میخاستم بدونم آرزوی بچگیاتون چی بوده؟؟

من خودم عاشقه آمپول زدن بودن انقده مورچه ها خفت میکردمو با تیخ کاکتوس آمپول میزدم یا به عروسکم ....rollingf.gif

ولی الان مثه نمی خام بگم ازش میترسم....:banel_smiley_52:

یکی دیگه از آرزوهامم این بود که دوس دختره سوباسا میشدم! 6.gif

  • Like 22
لینک به دیدگاه
  • پاسخ 231
  • ایجاد شد
  • آخرین پاسخ

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

بهترین ارسال کنندگان این موضوع

سالام علیکوم!!! 29dz8zk.gif

چطور مطورید؟

راستش میخاستم بدونم آرزوی بچگیاتون چی بوده؟؟

من خودم عاشقه آمپول زدن بودن انقده مورچه ها خفت میکردمو با تیخ کاکتوس آمپول میزدم یا به عروسکم ....rollingf.gif

ولی الان مثه نمی خام بگم ازش میترسم....:banel_smiley_52:

یکی دیگه از آرزوهامم این بود که دوس دختره سوباسا میشدم! 6.gif

حالا موفق شدي آمپول بزني؟؟؟ دوس دختر سوبا چي؟ شدي؟ :ws47:

 

الان كه فكرشو ميكنم ميبينم بشگيام بي آرزو بودم كلا cryingbig.gif

  • Like 5
لینک به دیدگاه
یکی دیگه از آرزوهامم این بود که دوس دختره سوباسا میشدم! 6.gif

 

:there::w36:

 

میگم سیندرلا جون شما فعلا تعریف کن

آروزهات خیلی با نمک بودن :2rqfst4:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
حالا موفق شدي آمپول بزني؟؟؟ دوس دختر سوبا چي؟ شدي؟ :ws47:

 

الان كه فكرشو ميكنم ميبينم بشگيام بي آرزو بودم كلا cryingbig.gif

 

آره بابا تا دلت بخواد مورچه نفله کردم!! :persiana__hahaha:

عروسکمو که بگو شانس آوردم بدنش پارچه ای و پنبه ای بود والله کلی جای سوزن رو بدنش میموند!!:persiana__hahaha:

دوس دخترشم تو تصوراتم شدم....راستشو بخوای به همش رسیدم!! :Ghelyon:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
:there::w36:

 

میگم سیندرلا جون شما فعلا تعریف کن

آروزهات خیلی با نمک بودن :2rqfst4:

 

:TAEL_SmileyCente::TAEL_SmileyCente:

ای جان والله دیگه چی بگم ....از زوروام خوشم میومد البته وختی بی عرضه بازی در میومردو میگرفتنش از اون پادشاهه خوشم میومد!!!:persiana__hahaha:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
چی شده سجاد جان!! :ws47:

نکنه دوس داشتی جای سوباسا باشی.... 34efamg.gif

 

خب نه

خیلی باحال گفتی

راستش من مورچه وهرچی حشره جلوم بودرو اذیت میکردم!دی:

این مورچه های قرمز هستن گاز میگیرن

مینداختمشون به جان هم یا یه چوبی به یه جای بدشون وصل میکردم ومیخندیدم

یا بال مگسارو میکندم یا یه بالشو

اونقدر خنده دار میشد

ولی خب این ارزو نبود که حشره ازاری بود

دوست داشتی من جای سوباسا بودم؟:icon_redface:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
خب نه

خیلی باحال گفتی

راستش من مورچه وهرچی حشره جلوم بودرو اذیت میکردم!دی:

این مورچه های قرمز هستن گاز میگیرن

مینداختمشون به جان هم یا یه چوبی به یه جای بدشون وصل میکردم ومیخندیدم

یا بال مگسارو میکندم یا یه بالشو

اونقدر خنده دار میشد

ولی خب این ارزو نبود که حشره ازاری بود

دوست داشتی من جای سوباسا بودم؟:icon_redface:

 

آره خب ولی مثلا 3سالم بود در حده آرزو بود چون از مورچه میترسیدم :banel_smiley_52: ولی 4 سالم که شد به واقعیت پیوست!!:Ghelyon:

سوباساااااا؟؟!!! :pichak:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

یکی دیگه از آرزوهامم این بود که دوس دختره سوباسا میشدم! 6.gif

 

سوباسا ؟؟ :ws28: :ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28:آخییییییی...خیلی باحال بود!

دلم می خواست موهام اندازه اون زنه که عکسش روی جعبه شامپو بود بلند بشه :ws37:

  • Like 4
لینک به دیدگاه
سوباسا ؟؟ :ws28: :ws28::ws28::ws28::ws28::ws28::ws28:آخییییییی...خیلی باحال بود!

دلم می خواست موهام اندازه اون زنه که عکسش روی جعبه شامپو بود بلند بشه :ws37:

 

اوخـــــــــــــی!!! :ws47:

نازززززززززززی حالا بلند نشد موهات؟!! :persiana__hahaha:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
من دم مارمولکای حیاطمونو میکندم که برقصن.....:icon_pf (34): :icon_pf (34):

خدا منو ببخشه!!!:ws21:

 

یا خداااااااا :banel_smiley_52:

من هنوزم که هنوزه از مارمولک میترسم!!:banel_smiley_52:

دمشونو با چی میکندی؟؟ :banel_smiley_52:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
یا خداااااااا :banel_smiley_52:

من هنوزم که هنوزه از مارمولک میترسم!!:banel_smiley_52:

دمشونو با چی میکندی؟؟ :banel_smiley_52:

 

با پام یا چوب .....:ws3:

کلا خیلی وخته ترسم از هر نوع جونوری ریخته....:ws37:

الان دیگه فقط از آدما میترسم...:banel_smiley_52:

  • Like 2
لینک به دیدگاه

وای مارمولک گفت یاد یه چیزی افتادم

اخه سراینارو که قطع کنی بازم میتونن تا یه مدتی بدوون

بعد چندتا شونو میگرفتیمو سرشونو میکندیم

میزاشتیم تا باهم مسابقه بدن اونقدر خنده دار میشد

الان ولی یخورده چندشم میشه از این چیزا...دی:

  • Like 3
لینک به دیدگاه

ولی جدا یه ارزو بود برام اینکه بتونی تو زمان جابجا بشی

همون قضیه تبدیل انرژیه ولی یه بچه 7-8 ساله از این چیزا که سردرنمیاره

دوست داشتم هرجایی که میخوام دران واحد بتونم برم حتی توی زمان

  • Like 3
لینک به دیدگاه

 

با پام یا چوب .....:ws3:

کلا خیلی وخته ترسم از هر نوع جونوری ریخته....:ws37:

الان دیگه فقط از آدما میترسم...:banel_smiley_52:

 

عجب!!! :banel_smiley_52:

  • Like 1
لینک به دیدگاه
وای مارمولک گفت یاد یه چیزی افتادم

اخه سراینارو که قطع کنی بازم میتونن تا یه مدتی بدوون

بعد چندتا شونو میگرفتیمو سرشونو میکندیم

میزاشتیم تا باهم مسابقه بدن اونقدر خنده دار میشد

الان ولی یخورده چندشم میشه از این چیزا...دی:

 

باز خوبه فقط من دمشونو میکندم....:ws37:

عجب جانی هایی بودیماااا....:banel_smiley_52:

  • Like 2
لینک به دیدگاه
ولی جدا یه ارزو بود برام اینکه بتونی تو زمان جابجا بشی

همون قضیه تبدیل انرژیه ولی یه بچه 7-8 ساله از این چیزا که سردرنمیاره

دوست داشتم هرجایی که میخوام دران واحد بتونم برم حتی توی زمان

 

 

گفتی زمان یاد ساعت برنارد افتادم....:girl_in_dreams:هنوزم به این ارزوم نرسیدم...:w74:

  • Like 4
لینک به دیدگاه

×
×
  • اضافه کردن...