aida.comix 1809 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 آره. یه فیلم دیدم که توش دختره خجالت میکشید از اینکه هنوز ویرجینه... این فرهنگیه که بخوای نخوای جا میافته. مثل اون زمانایی که اگه دختر پسرا با هم بودن همه بد میگفتن حالا اگه نباشن میگن بی عرضه ان. اتفاقا من الانم میبینم دخترایی طرفدار دارن که دوست پسر ندارن!!! 2
lady bayat 63 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 اخه بالاخره باید یه فرقی بین دختر و زن باشه دیگه من می گم ادم دوست شه ولی نه این جوری من با حسین کاملا موافقم قبلا در موردش خیلی صحبت کردیم به نظر من ادم بودن شرط نه اون بکارتی که تو اون رو اصالت یه دختر میدونی خدای نکرده همچین اتفاقی برا شما بیافته دوس داری از جامعه ترد شی؟ 1
lady bayat 63 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 اتفاقا من الانم میبینم دخترایی طرفدار دارن که دوست پسر ندارن!!! شما دوست پسر رو چی معنی می کنی؟
aida.comix 1809 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 شما دوست پسر رو چی معنی می کنی؟ دوست مثلا فابریک کسی که یه عمر به پاش بشینی بعد مثل آدامس بندازتت بیرون!!!:w00: 1
lady bayat 63 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 اتفاقا من الانم میبینم دخترایی طرفدار دارن که دوست پسر ندارن!!! عزیز من بحث ما در مورد کسی نیس که شرافت و انسانیتش رو فراموش کرده بلکه در مورد اون کسایی که ذاتا این مشکل رو دارن حتی خود من چندتا دوس دارم که به خاطر موتور سواری این به قول شما اصالت رو از دست دادن من می گم چرا باید ادمای جامعه ما شرط ادمیت یک دختر رو به این مسئله ربط بدن اره حکمتی داشته که خدا اون رو افریده ولی باید جامعه یالانمون رو درک کنیم 1
lady bayat 63 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 دوست مثلا فابریککسی که یه عمر به پاش بشینی بعد مثل آدامس بندازتت بیرون!!!:w00: هیچ وقت هیچ ادمی کسی رو چندین سال دوسش داشته رو مثه ادامس بیرون پرت نمی کنه این شرایط جامعه ی ماس که باعثش میشه امیدوارم یه روزی عاشق بشی معنی زندگی رو بفهمی 2
aida.comix 1809 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 عزیز من بحث ما در مورد کسی نیس که شرافت و انسانیتش رو فراموش کرده بلکه در مورد اون کسایی که ذاتا این مشکل رو دارن حتی خود من چندتا دوس دارم که به خاطر موتور سواری این به قول شما اصالت رو از دست دادن من می گم چرا باید ادمای جامعه ما شرط ادمیت یک دختر رو به این مسئله ربط بدن اره حکمتی داشته که خدا اون رو افریده ولی باید جامعه یالانمون رو درک کنیم بابا من چیکار دارم به اون قضیه!!! هر کی بکارت نداره با خودشه!! حتما یه جواب منطقی داره براش!!! 1
aida.comix 1809 ارسال شده در 6 شهریور، 2010 هیچ وقت هیچ ادمی کسی رو چندین سال دوسش داشته رو مثه ادامس بیرون پرت نمی کنه این شرایط جامعه ی ماس که باعثش میشه امیدوارم یه روزی عاشق بشی معنی زندگی رو بفهمی یا تو خیلی خوش بینی!! یا یکی و داری که اطمینان داری تا آخر باهاش میمونی!! بقیه ول معطل!!!
Fakur 9754 ارسال شده در 7 شهریور، 2010 چرا ما عادت کردیم فقط زندگی دیگرون رو از نزدیک ببینیم اما هرگز نخواستیم شرایط اونارو درک کنیم چن ماه پیش یادمه کاربری وارد باشگاه مهندسان شد که به خاطر خصوصیت جالبی که لااقل واسه من داشت بهش نزدیک شدم اعتراف می کنم کنجکاو بودم بدونم اون چگونه به زندگی نگاه می کنه و......... اما درست بعد چن روز اون از رازی از زندگیش برام پرده برداشت که برام اصلا غیر قابل درک بود شاید او واقعا منو محرمی میدونست تا دردهای درونشون التیام ببخشه اما من اعتراف می کنم زیاد باورش نکردم یعنی بیشتر فکر می کردم چنین چیزایی فقط تو فیلما هس اون داره فیلم واسم تعریف می کنه بنابراین سعی کردم ازش دوری کنم پیش خودم گفتم اون دچار توهم شده و اصلا به من چه من چه کاری می تونم واسش انجام بدم ............... ازش دوری کردم حتی اسمشو از لیست دوستام پاکش کردم اما .............. به نظرتون من کار خوبی کردم یا بد شما جای من بودید چیکار می کردید شناخت انسان ها خصوصآ از سوی خانمها همیشه درست در میاد. خانمها دارای یک حس خاص هستند که قبل از وقوع اتفاق اونو حس میکنند. بنابر این شما بهترین کار ممکن را انجام داده اید. اینکه انسانها چه موجودات خیالبافی هستند , خدا عالمه. آنچنان داستانی میسازند و آنچنان بال و پری بهش میدن که بقول شما دست فیلم هندی رو از پشت می بندند. حس شما قبول نکنه , لابد قبول نکردنیه. اونم تو دنیای مجازی که اصلآ نمیشه بهش اعتماد کرد. حتی برای گفتگوی بیش از حد. این افراد خیال میکنند که میتونن شریکی برای اوهام خود پیدا کنند. غالبآ هم موفق میشن. اما طرف مقابل بعد از مدتی احساس میکنه که نمیتونه ادامه بده و همونی میشه که شما انجام دادید. کاره تون بسیار درست بوده . 2
Fakur 9754 ارسال شده در 7 شهریور، 2010 مفهوم زبان درونی در روابط اگر تاکنون " قدرت خارق العاده بازتاب دادن" را تـجربه نکرده ایـد، حـالا فرصت خوبی است که این کار را انجام دهید چرا که "زبان هـای درونی" حـالـت پیشرفته بازتاب هـای درونی افراد می باشند. با بازتاب دادنهای اولیه، فرد با طرف مقابل خـود ارتـباط برقرار می کند و این احساس را در آنها بـوجـود می آورد که می توانند به او اعتماد کنند. مرحله بعدی درک "زبان درونی" آنـهاست تـا بتـوانـید بــا زبان خودشان با آنها صحبت کنید و آنها را به طور کامل متوجـه منــظورتان کنید. در روابط عاشقانه و قرارهای ملاقات ما نمی توانیم به راحتی "ارتباط" برقرار کنیم. حتی زن و شوهرها که یکدیگر را خیلی خوب می شناسند، باز هم توانایی برقراری ارتباط مناسب با یکدیگر را ندارند، به این خاطر که هیچ گاه یاد نگرفته اند که زبان درونی یکدیگر را درک کنند. در اینجا مثالی می زنیم؛ مردی می خواهد سالگرد ازدواجشان را جشن بگیرد. به این منظور میزی را در یک رستوران مناسب رزرو می کند. او غذای مورد علاقه خانم را سفارش می دهد و شام فوق العاده ای را ترتیب می دهد. او به خودش اطمینان دارد که همه کارها را به بهترین وجه انجام داده. از سوی دیگر خانم حال مناسبی ندارد و خسته از محل کار برگشته. این سورپرایز برایش اصلاً جالب نیست و نهایتاً با سر درد شدید از رستوران به خانه باز می گردد. چه اتفاقی روی داده است؟ کاملاً واضح است. زبان درونی آقا دیداری است و زبان درونی خانم، شنیداری. رستوران شلوغ بوده و میز آنها اگر چه دورنمای خوبی داشته، اما نزدیک به آشپزخانه بوده. آقا در هنگام صرف شام به غروب خورشید نگاه می کرده و مانند خیلی از مشتری های دیگر به هیچ وجه متوجه شلوغی نشده. خانم متوجه می شود که میز آنها یکی از بهترین میزها بوده و می خواهد به خاطر آن از همسرش تشکر کند، اما متاسفانه سر و صدایی که از آشپزخانه به گوش می رسد، اعصاب او را بهم می ریزد و شب او را خراب می کند. خانم احساس می کند که شکایت کردن نشان دهنده بی احترامی و بی حرمتی است، اما به فکر فرو می رود و با خودش می گوید: "این مرد چش شده؟ چطور می تونه فکر کنه این جای مزخرف، رمانتیکه؟!" این زوج تا زمانیکه پایشان به سمت مشاور کشیده نشود، متوجه نخواهند شد که زبان درونی هم وجود دارد. زمانیکه متوجه تفاوت های درونیشان بشوند، تمام حساسیت های میان آنها قابل درک و حل شدنی خواهد شد. خانم می تواند از چشم های آقا که زیبایی ها را می بینند، تشکر کند و آقا هم از گوش های خانم که زیبایی ها را می شنوند. از آن به بعد برای آنها تصمیم گرفتن در مورد مکان مناسب برای صرف شام خیلی راحت تر می شود. آنها به آسانی می توانند بر سر هزاران مسئله دیگر که قبلاً غیر قابل بحث بوده، به توافق برسند. 1
سارا-افشار 36437 مالک ارسال شده در 7 شهریور، 2010 داشتم فکر می کردم بحث در مورد چی بود و به کجا کشید امان از دست تو داداش تی:w00: 1
سارا-افشار 36437 مالک ارسال شده در 7 شهریور، 2010 شناخت انسان ها خصوصآ از سوی خانمها همیشه درست در میاد. خانمها دارای یک حس خاص هستند که قبل از وقوع اتفاق اونو حس میکنند. بنابر این شما بهترین کار ممکن را انجام داده اید. اینکه انسانها چه موجودات خیالبافی هستند , خدا عالمه. آنچنان داستانی میسازند و آنچنان بال و پری بهش میدن که بقول شما دست فیلم هندی رو از پشت می بندند. حس شما قبول نکنه , لابد قبول نکردنیه. اونم تو دنیای مجازی که اصلآ نمیشه بهش اعتماد کرد. حتی برای گفتگوی بیش از حد. این افراد خیال میکنند که میتونن شریکی برای اوهام خود پیدا کنند. غالبآ هم موفق میشن. اما طرف مقابل بعد از مدتی احساس میکنه که نمیتونه ادامه بده و همونی میشه که شما انجام دادید. کاره تون بسیار درست بوده . فکور جون بحث من اینه ماها چرا می خوایم به زندگی و حریم خصوصی یکی وارد بشیم ولی بعد که دیدیم اوضاع اونجوری نبود که ما فکر می کردیم خیلی راحت بدون اینکه سعی کنیم برا چن لحظه خودمونو جای اون شخص بزاریم ترکش کنیم من کار خوبی نکردم قبول دارم چون الان که فکر می کنم می بینم تو جامعه فعلی ما اونم با این شرایط خفگان چیزایی که اون بهم گفت می تونست درست باشه اون شخص پدر مادرشو در اثر یه توطئه تو حادثه رانندگی از دست داده بود...................... می خوام بدونم یعنی جواب این سوالمو می خوام بگیرم ما تاچه حدی می تونیم به اطرفیان خودمون اعتماد کنیم؟ اصلا تو شرایط فعلی جامعه ما آیا میشه به همدیگر اعتماد کرد ؟
*--T--* 1699 ارسال شده در 7 شهریور، 2010 امان از دست تو داداش تی:w00: باور کن خودمم فک نمیکردم انقد دل بچه ها از این قضیه پر باشه . . ! :icon_pf (34): 1
سارا-افشار 36437 مالک ارسال شده در 7 شهریور، 2010 باور کن خودمم فک نمیکردم انقد دل بچه ها از این قضیه پر باشه . . ! :icon_pf (34): نظرتو در مورد بحث اصلی تاپیک بگو در مورد این چرندیات تا حالا تو باشگاه مهندسان 120000تا صفحه مطلب و پست رفته آخرشم همه برسر عقاید خود بودن 1
*--T--* 1699 ارسال شده در 7 شهریور، 2010 نظرتو در مورد بحث اصلی تاپیک بگو در مورد این چرندیات تا حالا تو باشگاه مهندسان 120000تا صفحه مطلب و پست رفته آخرشم همه برسر عقاید خود بودن خب من نظرم همونی بود که گفتم دیگه . . .! بچه ها سوء استفاده کردن . . . به من چه . . .! :w00:
سارا-افشار 36437 مالک ارسال شده در 7 شهریور، 2010 خب من نظرم همونی بود که گفتم دیگه . . .! بچه ها سوء استفاده کردن . . . به من چه . . .! :w00: عجب بابا آخه بکارت داشتن نداشتن چه ربطی به عنوان تاپیک داشت:w00::w00::w00::w00: 1
*--T--* 1699 ارسال شده در 7 شهریور، 2010 عجب بابا آخه بکارت داشتن نداشتن چه ربطی به عنوان تاپیک داشت:w00::w00::w00::w00: اینم یه نوع بی توجهی به شرایط فرده خب . . .! :w00::w00: 1
ارسال های توصیه شده