ENG.SAHAND 31645 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ سوال: من دختری هستم 24 ساله وبه دلیل زیبا نبودن ظاهرم هیچ خواستگاری ندارم.من قصد ازدواج دارم.من چادری هستم وججابم را خوب رعایت میکنم. ولی بعضی وقت ها وسوسه میشم که ارایش یا مو درست کردن من رازیبا تر میکند اما من هیچ وقت این کارهارو نکردم به امید این که خدا ازم راضی باشه. اما من واقعا دارم بدبخت میشم.توروخداکمکم کنید.به خداارزوی مرگ میکنم.تا حالا خواستگار نداشتم.هیچ جا م.رد تاییید نیستم.کمکم کنید پاسخ:خواهر عزیزمهمه ی روانشناسان معتقدند که زیبایی یک امر نسبی است. یعنی ممکن است کسی از نظر خیلی ها زیبا باشد اما از نظر بعضی ها نیز خیر.پس باور نازیبا بودن تلقینی است که شاید اطرافیان به شما وارد کرده اند و یا اینکه این باور از کمی ،اعتماد به نفس شما ناشی می شود.شما تحصیلاتتان چیست؟ اخلاقتان چطور است؟ ایمان ظاهری دارید و یا واقعا با تقوا هستید؟ چقدر اطرافیانتان را دوست دارید؟ رابطه تان با اطرافیانتان چطور است؟ شما هم می توانید با کمی توجه به اطرافتان کسانی را بیابید که شاید از زیبایی ظاهری بی بهره هستند اما همه دوستشان دارند و در زندگی فردی نیز انسان های موفق و تاثیر گذار هستند. من کسی را می شناسم که نیمی از صورتش ماه گرفتگی دارد! اما آنقدر هنر دارد و آنقدر زیبا و مهربان برخورد می کند که هم ازدواج موفقی داشته و هم توانسته خانواده همسرش را مجذوب خود کند بطوریکه هر کس کاری و یا مشکلی دارد به او رجوع می کند و او همیشه با مهربانی و توانایی هایش پذیرای همه است.من قبول دارم که این روزها ملاک های ازدواج اشتباه شده است و زیبایی سهم زیادی در انتخاب خانواده های پسر دارد اما این را نیز باور دارم که اخلاق نیکو و نور ایمان در چهره چیزی است که هیچ کس منکر آن نخواهد بود . شما اگر می خواهید طرف مقابلتان کسی باشد که دنبال زیبایی ظاهری است می توانید آن راه را انتخاب کنید که گاهی به انجامش وسوسه می شوید ! اما اگر نه ، می خواهید کسی باشد که با ایمان باشد و ملاکش تقوا باشد مطمئن باشید که آن را ه به همچین ازدواج های معنوی ختم نخواهد شد.می دانم که در این دوره و زمانه ازدواج نکردن مهری سیاه است بر پیشانی دختر . اما این را باید اول از خودمان بپرسیم که چرا می خواهیم ازدواج کنیم؟ ازدواج فقط برای ازدواج؟! هدفمان از ازدواج چیست؟ آیا خلا های درونی ما با ازدواج پر می شود؟می توانیم دو جور رفتار کنیم :1- بنشینیم و غصه بخوریم که چرا خواستگار نداریم ؟ چرا خدا ما رو اینطور خلق کرد؟ چرا ... و بگذاریم زمان بگذرد بدون اینکه ما رشدی کرده باشیم فقط با غم و غصه بیشتر چهره خود را خموده کرده ایم و کم کم ایمانمان را به حکمت های خدا و قسمت های خدا از دست خواهیم داد که مطمئنا این راه از مکر شیطان است و بس.2- اما می توان هر لحظه به لطف و مهربانی خدا ایمان داشت و مدام شاکر او بود و توانایی های دیگر خود را پرورش داد و آنقدر به رشد و بالندگی مادی و معنوی رسید که اگر حتی هیچ گاه فرصت ازدواج برایمان فراهم نشد باور داشته باشیم که هیچ چیزی را از دست نداده ایم و خدایی که از مادر مهربان تر است حتما صلاح ما را بهتر می دانسته .چند پیشنهاد :- تحصیلات علمیتان را افزایش دهید ، مدرک بگیرید!! ( شاید این حرف تعجب آور باشد ! اما واقعیت این است که شما به افزایش اعتماد به نفس احتیاج دارید.)- هنر ارتباط جمعی را بیاموزید (گاهی یک لبخند ساده و همیشگی می تواند به جذابیت شما بیفزاید.)- زیر چادر لباسهای مرتب و زیبا با رنگ هایی زیبا بپوشید (حجاب کامل هیچ تناقضی با خوش لباس بودن و زیبا و مرتب لباس پوشیدن ندارد)- دایره دوستان و نزدیکانتان را زیاد کنید و بگذارید دیگران بیشتر شما را بشناسند و بیشتر با ویژگی های خاص و خوب شما آشنا شوند.- هنرهای خاص خانم ها را بیاموزید.همه این پیشنهادات برای افزایش اعتماد به نفس و افزایش جذابیت شماست. اما واقعیت بزرگتری نیز هست ، اینکه با اتکا به حکمت خداوند و ایمان به فضل و مهربانی او می توانید بیشترین اعتماد به نفس را داشته باشید.دوست عزیزم نگاه زیبا به نعمت زندگی و شادابی و نشاط و تلاش در جهت رشد ، بهترین شکر و بهترین عبادت خواهد بود...خدا پشت و پناهت شما جوابی براش دارین؟؟؟؟ 8 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ نکته جالبی مدام باهاش برخورد میکنم در مشاهداتم تو جامعه این هست چرا برخی از دخترا سرنوشت ، آینده و زندگیشون رو به ازدواج گره زدن ، واقعا غیر قابل درکه برام ، وضعیت اسفناک جامعه در برخوردبا زنان رو کتمان نمیکنم اما قبول ندارم راه حل این معضلات ازدواج هست باید قبول بکینم ازدواج میتونه یک بخش از زندگی باشه اما تمام زندگی نیست بهتره به اینجور آدما گفت بجای تلف کردن عمرت با فکرو خیال به این موارد جنبه دیگه زندگیت رو تقویت کن پ ن: ... 13 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ سوال:من دختری هستم 24 ساله وبه دلیل زیبا نبودن ظاهرم هیچ خواستگاری ندارم.من قصد ازدواج دارم.من چادری هستم وججابم را خوب رعایت میکنم. ولی بعضی وقت ها وسوسه میشم که ارایش یا مو درست کردن من رازیبا تر میکند اما من هیچ وقت این کارهارو نکردم به امید این که خدا ازم راضی باشه. اما من واقعا دارم بدبخت میشم.توروخداکمکم کنید.به خداارزوی مرگ میکنم.تا حالا خواستگار نداشتم.هیچ جا م.رد تاییید نیستم . . . . جوابی که میدم فرض بر اینه که انگار خودش این سوال رو ازم پرسیده . یعنی خطاب به دختره میگم: کلا نگرش شمابه هستی و انسان و خدا و همه چی غلطه . بذار اول این نظرم رو اثبات کنم بعد بهت میگم چیکار کنی . 1- اولا 24 سال سن زیادی نیست. 2- دلیل زیبا نبودن هات چیه که فکر میکنی زیبا نیستی؟ 3- خوب قصد ازدواج داشتن شرایط لازم داره ( شرایطش رو بعدا میگم.) 4-خوب رعایت کردن حجاب که میگی رو باید بیشتر توضیح بدی تا ببینم چه شکلیه . 5 چرا فکر میکنی آرایش کردن مو یه نوع وسوسه است؟ 6- چرا تو این 24 سال هیچوقت مو هاتو آرایش نکردی ؟ 7- چه ارتباطی بین آرایش و رضامندی خدا برای آرایش نکردن وجود داره که میگی؟ 8- دارم بدبخت میشم که میگی , یعنی چی ؟ بدبختی و خوشبختی انسان به چه چیزائی بستگی داره ؟ 9- قسم مان میدی که کمکت کنیم ولی نمیگی تو چه موردی؟ 10- میگی بخدا آرزوی مرگ میکنی . به چه دلیل ؟ 11- کجا ها بودی و میری و ارتباطات اجتماعی ات تا کجاست که تا حالا خواستگاری نداشتی؟ 12- چرا میگی هیچ جا مورد تایید نیستی ؟ شما سه خط نوشته بودی که 12 تا سئوال از توش در اومد . همشم مربوط به نگرش منفی شما در زندگیتونه که لابد تو رفتارتون هم تجلی پیدا میکنه و به همین علت بقول خودتون مورد تایید واقع نمیشید. اگر جوابهاب منو بدهید من در راستای جوابهاتون شما رو راهنمائی میکنم که نگرش خودتون رو به دنیا و ما فیها بهتر کنید که در اینصورت خوشبختی به شما لبخندخواهد زد . البته همین الان هم خیلی خوشبختید ولی نمیتونید اینو درک کنید. 5 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ نکته جالبی مدام باهاش برخورد میکنم در مشاهداتم تو جامعه این هست چرا برخی از دخترا سرنوشت ، آینده و زندگیشون رو به ازدواج گره زدن ، واقعا غیر قابل درکه برام ، وضعیت اسفناک جامعه در برخوردبا زنان رو کتمان نمیکنم اما قبول ندارم راه حل این معضلات ازدواج هست باید قبول بکینم ازدواج میتونه یک بخش از زندگی باشه اما تمام زندگی نیست بهتره به اینجور آدما گفت بجای تلف کردن عمرت با فکرو خیال به این موارد جنبه دیگه زندگیت رو تقویت کن پ ن: ... دقیقا این مسئله هم مستقیما برمی گرده به غیر مستقل بار آوردن دخترا (دختر ولی و قیم و وصییش یا پدر/ پدربزرگ/ برادر/ عمو / دایی / ....شوهرش هستش ) این تفکر تو ناخودآگاه دخترای جامعه ما و اکثر جوامع ثبت شده ....... پ.ن یک : در ضمن این دختر خانوم به احتمال زیاد ساکن یه شهر کوچیک و سنتی / روستا هستش که برای ادامه تحصیلاتش پاشو گذاشته به کلان شهرا و از این منظر دچار تناقض فکری و رفتاری شده ( تناقض بین تربیت خانواده و محیط و سبک زندگیش و جامعه ای که توش پا گذاشته ) توی شهرای کوچک / روستاها هنوز این مسئله و پدیده ازدواج کردن / نکردن مهم باقی مونده والا توی این دوره زمونه هرکی که یه خرده به اوضاع جامعه بلد باشه میدونه ازدواج کردن زیان آورترین کار ( هزینه های ازدواج + هزینه های روحی و روانی ) تو کشورهایی با ویژگی های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و قوانین مثل ایرانه . پ.ن دو : بد نیس درمورد ازدواج سپید که از کشور اشتباه نکنم سوئد شروع شد (دقیقا هم موقعی که روستایی ها برای کار توی کارخانه ها به سمت شهرا مهاجرت کردند و قوانین سوئد در مورد ازدواج و مباحث مالی اون خیلی خشک و غیر قابل انعطاف بود ) به اضافه فصل هفدهم از کتاب موج سوم آلوین تافلر (که من بشدت عاشق این پیرمردم ) بخونید که در مورد خانواده های آینده بحث می کنه چیزی که شاید 30 -40 سال پیش نوشته شده ولی آثارش تو کشورهایی مثل ایران که نه نوگرا که سنتی ِمدرن زده هس کم کم داره دیده میشه پ.ن سه : دختر خانومایی هم که مثل این خانوم به این مسایل اجتماعی و سیستمی از دیدگاه فردی نگاه می کنن و فکر می کنن چه میدونم صرفا به خاطر چادری / نازیبا بودن هنوز نتونستن ازدواج کنن اگه دیدگاه خودشونو تغییر ندن و به مسایل امروز جامعه ایران از بالا نگاه نکنن خیلی خیلی زود آسیب می بینن 6 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ دقیقااین مسئله هم مستقیما برمی گرده به غیر مستقل بار آوردن دخترا (دختر ولی و قیم و وصییش یا پدر/ پدربزرگ/ برادر/ عمو / دایی / ....شوهرش هستش ) این تفکر تو ناخودآگاه دخترای جامعه ما و اکثر جوامع ثبت شده ....... جالبه اونروز خواهرم با دوستش داره تلفنی صحبت میکنه جدیدا استخدام شده ، بهش میگه کار که اوکی شده یه شوهر خوب هم پیدا کنی دیگه به آرامش میرسی ، آرامش در گرو یک شوهرخوب!!!!!!!!!!!!!!! 5 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ جالبه اونروز خواهرم با دوستش داره تلفنی صحبت میکنه جدیدا استخدام شده ، بهش میگه کار که اوکی شده یه شوهر خوب هم پیدا کنی دیگه به آرامش میرسی ، آرامش در گرو یک شوهرخوب!!!!!!!!!!!!!!! خب ببین همه ما از همون اول بچگی جلو یه تابلو نقاشی وایستادیم توی یه گالری که پره از کلی تابلو های زیبا و پرمعنی دیگه ولی ما رو جلوی همون تابلو گذاشتن گفتن بهمون ببین ایده آل یه آدم موفق اینه اول درس بخونه ( نمیشه حین درس مثلا میکانیکی و نقاشی .. یاد بگیره ) بعد دانشگاه و سربازی برای پسرا و بعد کار و ماشین و موبایل و یه واحد آپارتمان و بعدش ازدواج و یه سال بعدش هم یه بچه این اون تابلویی بود که جلو چش خیلی از ماها (بخصوص دهه شصتی ها ) قرار دادند علت خیلی از نارضایتی از زندگی فردی ما ها هم همینه بخاطر شرایط سیاسی ، اقتصادی و صد البته تغییرات خیلی خیلی سریعی که تو حوزه فرهنگی اتفاق افتاد نتونستیم شکل اون تصویر ایده آل بشیم اینجاست که شروع می کنیم به سرزنش خودمون که ... حتما من فعلا چیز رو رعایت نکردم که نتونستم شبیه اون تصویر ایده آل بشم و بدتر از در حال مقایسه خودمون با کسایی هستیم که اتفاقا از خیلی جهات از نظر توانمندی ها از ما کمتر بودن و هستن ولی شکل اون تصویر ایده آل شدند و این هم یه نوع حس نفرت به هم نوع و هم وطن رو ایجاد می کنه و هم بشدت باعث میشه دید ما محدود بشه محدود به خودمون به ضعف هامون غافل از اینکه این یه مسئله اجتماعیه ............ حالا مشکل این خانوم ازدواجه مشکل من نوعی که فوق لیسانسم کارمرتبط با تخصصم تو یه محیط مناسبه با حقوق کافی و عادلانه هس مشکل یکی دیگه ممکنه مالی باشه مشکل اون یکی ، مُهر طلاق خوردن بر پیشونیش و دست و پنجه نرم کردن با دید منفی که جامعه نسبت به این قشر از افراد جامعه داره والی آخر ................. تو حوزه های اقتصادی و اجتماعی وقتی آمار یه پدیده به بالای یک درصد رسید دیگه اونو مشکل فردی نمی دونن بلکه فورا هشدارهای نخبگان اقتصادی و اجتماعی بلند میشه که این پدیده یه مشکل جمعیه و باید دولت (متولی امور ) فورا دست بکار بشه برای بررسی علل پدید اومدن این مشکل جمعی و راه حل های حل و رفع مشکل شده با تغییر قوانین شده با وضع قوانین جمعی شده با آموزش شده با تغییر رویه اشتباه ولی متاسفانه تو سیستم هایی مثل سیستم ایران ، قانون از آسمون نازل شده و قابل تغییر نیس و همه مشکل از خودشونه و باید خودشون تغییر بدن و بشن شکل اون چیزی که اونا بش میگن صراط مستقیم 6 لینک به دیدگاه
Sepandarmaz 1327 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ نکته جالبی مدام باهاش برخورد میکنم در مشاهداتم تو جامعه این هست چرا برخی از دخترا سرنوشت ، آینده و زندگیشون رو به ازدواج گره زدن ، واقعا غیر قابل درکه برام ، وضعیت اسفناک جامعه در برخوردبا زنان رو کتمان نمیکنم اما قبول ندارم راه حل این معضلات ازدواج هست باید قبول بکینم ازدواج میتونه یک بخش از زندگی باشه اما تمام زندگی نیست بهتره به اینجور آدما گفت بجای تلف کردن عمرت با فکرو خیال به این موارد جنبه دیگه زندگیت رو تقویت کن پ ن: ... موافقم 100% ! ازدواج هم یک بخش از زندگیه اما همه اش نیست . نباید فکر کنیم اونایی که متاهلن ، کاملن و کمبود ندارن . مطمئنا اونا هم دغدغه های خاص خودشون رو دارن . چون ما همه ماده هستیم و درگیر قواعد دنیای مادی ، مدام در حال تغییر . ... هر کدوم از ما یه دونه هستیم ، اون دوست عزیز هم باید به خودش رجوع کنه و به بقیه جنبه های زندگی بپردازه . و انشاله که مشکلش حل میشه . کسی چه میدونه شاید به زودی یه ازدواج موفق داشته باشه . زندگی پر از اتفاقات غیر قابل پیش بینیه .... با احترام 3 لینک به دیدگاه
sara kia 3158 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ سوال:من دختری هستم 24 ساله وبه دلیل زیبا نبودن ظاهرم هیچ خواستگاری ندارم.من قصد ازدواج دارم.من چادری هستم وججابم را خوب رعایت میکنم. ولی بعضی وقت ها وسوسه میشم که ارایش یا مو درست کردن من رازیبا تر میکند اما من هیچ وقت این کارهارو نکردم به امید این که خدا ازم راضی باشه. اما من واقعا دارم بدبخت میشم.توروخداکمکم کنید.به خداارزوی مرگ میکنم.تا حالا خواستگار نداشتم.هیچ جا م.رد تاییید نیستم.کمکم کنید شما جوابی براش دارین؟؟؟؟ من نمیدونم آخه درست کردن مو و آرایش برا یه دختر چه اشکالی داره؟؟؟ هستن خانواده هایی که به دخترا اجازه نمیدن تا موقع ازدواج دست به ابرو و موهاشون بزنن یا حداقل یه آرایش ساده داشته باشن. چرا؟؟؟ چون دختری که آرایش میکند دختر خوبی نیست و دختری که تا روز ازدواج یه تار مو از ابروش کم نشده است دختر نجیبی است! بابا دختر جوونه دل داره میخواد آرایش کنه میخواد رنگ موهاش رو عوض کنه میخواد رنگی بپوشه. میخواد زیبا باشه، اگه این کار بهش حس خوبی میده و اعتماد به نفسش رو افزایش میده هیچ مشکلی نداره. اصلا معمولش هم همینه، میتونه این کارها رو ضمن حفظ حجاب کامل هم انجام بده. حالا این دختر خانوم بر این باوره که این رفتار خلاف رضای خداست ولی از یه طرفی هم بر این باوره که انجام دادن این کارا باعث تسهیل ازدواجش میشه! تناقض عجیبیه، خدا چه مشکلی با زیباتر شدن و آراسته تر شدن داره؟ اینا همش تلقین ها و خرافه های اجتماعی ماست. 3 لینک به دیدگاه
sara kia 3158 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ نکته جالبی مدام باهاش برخورد میکنم در مشاهداتم تو جامعه این هست چرا برخی از دخترا سرنوشت ، آینده و زندگیشون رو به ازدواج گره زدن ، واقعا غیر قابل درکه برام ، وضعیت اسفناک جامعه در برخوردبا زنان رو کتمان نمیکنم اما قبول ندارم راه حل این معضلات ازدواج هست باید قبول بکینم ازدواج میتونه یک بخش از زندگی باشه اما تمام زندگی نیست بهتره به اینجور آدما گفت بجای تلف کردن عمرت با فکرو خیال به این موارد جنبه دیگه زندگیت رو تقویت کن پ ن: ... با احترام و تایید نظر شما از نقطه نظر تئوریک باید بگم از اونجایی که شما ایستادید ارائه این فرضیات آسون هستش. فکر کنم از دیدگاه یک مرد درک احساسات یک زن و خواسته هاش کار فوق العاده دشواری باشه و راه حل های ارائه شده هم بیشتر شعاره تا درمان مشکلات موجود. بهتره در نظر بگیرید که ایشون احتمالا در چه شرایطی زندگی میکنن. 5 لینک به دیدگاه
afshin18 11175 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۳ منم با فکور موافقم و مطمئن هستم دختره توی اکثر سوالاش می مونه چون فقط خواسته پیرو جامعه باشه بدون اینکه فکر کنه چرا 3 لینک به دیدگاه
Mohammad-Ali 9729 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 مهر، ۱۳۹۴ نکته جالبی مدام باهاش برخورد میکنم در مشاهداتم تو جامعه این هست چرا برخی از دخترا سرنوشت ، آینده و زندگیشون رو به ازدواج گره زدن ، واقعا غیر قابل درکه برام ، وضعیت اسفناک جامعه در برخوردبا زنان رو کتمان نمیکنم اما قبول ندارم راه حل این معضلات ازدواج هست باید قبول بکینم ازدواج میتونه یک بخش از زندگی باشه اما تمام زندگی نیست بهتره به اینجور آدما گفت بجای تلف کردن عمرت با فکرو خیال به این موارد جنبه دیگه زندگیت رو تقویت کن پ ن: ... درست ولی بعضی ها واقعا احساس می کنند به یک تکیهگاه نیاز دارند. 2 لینک به دیدگاه
VINA 31339 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 مهر، ۱۳۹۴ اممم ازدواجو کار ندارم اما همه ادما حتی اگه کتمانشم کنن دنبال یه عشقن حالا عشق به فرزند عشق به جنس مخالف تو ایرانم فرزند یعنی ازدواج:icon_razz: 1 لینک به دیدگاه
RAPUNZEL 10430 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۴ اولا بدبختی و خوشبختی به خواستگار داشتن و نداشتن نیست ...خواستگار دیگه چه کوفتیه تو خوشبختی رو ینی فقط در خواستگار و شوهر کردن و این حرفا میبینی که میگی بدبخت میشم؟ ... این خیلی بده که یک انسانی خوشبختی رو تو یک چیز ببینه!! خوشبختی تو خیلی چیزا و چندین فاکتور مختلف میتونه باشه ...درس بخون -شغل خوب پیدا کن - به خونوادت به خودت برس، زندگی کن ...بعدم تو خودت یه پسری سر و ته بسته بیاد پیشت معلوم نیست شله! کجه لوچه ! هیکلش چطوره زنش میشی؟ چطور ما دخترا تا یه پسر بهمون نزدیک میشه هفت جدشو درمیاریم اسکنش میکنیم مبادا یک نکته داشته باشه از چشم ما پنهون بمونه بعدا پشیمان بشیم بعد انتظار داری اونا همینطوری ندیده قبولت کنن؟ صد هزار و اندی البته اخلاق مهمه اما بعد از اخلاق از ظاهر نمیشه چشم پوشی کرد این خودخواهیه ... لامصب لپ لپ نمیخواد بخره که 2 لینک به دیدگاه
ENG.SAHAND 31645 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۴ اولا بدبختی و خوشبختی به خواستگار داشتن و نداشتن نیست ...خواستگار دیگه چه کوفتیه تو خوشبختی رو ینی فقط در خواستگار و شوهر کردن و این حرفا میبینی که میگی بدبخت میشم؟ ... این خیلی بده که یک انسانی خوشبختی رو تو یک چیز ببینه!! خوشبختی تو خیلی چیزا و چندین فاکتور مختلف میتونه باشه ...درس بخون -شغل خوب پیدا کن - به خونوادت به خودت برس، زندگی کن ...بعدم تو خودت یه پسری سر و ته بسته بیاد پیشت معلوم نیست شله! کجه لوچه ! هیکلش چطوره زنش میشی؟ چطور ما دخترا تا یه پسر بهمون نزدیک میشه هفت جدشو درمیاریم اسکنش میکنیم مبادا یک نکته داشته باشه از چشم ما پنهون بمونه بعدا پشیمان بشیم بعد انتظار داری اونا همینطوری ندیده قبولت کنن؟ صد هزار و اندی البته اخلاق مهمه اما بعد از اخلاق از ظاهر نمیشه چشم پوشی کرد این خودخواهیه ... لامصب لپ لپ نمیخواد بخره که افرین نصیحت خوبی بود به دختره اون تیکه اخری لپ لپ خیلی باحال بود ..... 2 لینک به دیدگاه
alimec 23102 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۹۴ درود موافق و مخالف نظرات دوستان(خانوم افشار و مخ و امثالهم) نيستم ولي از متن سوال ميشه فهميد طرف ما زياد با اعتماد به نفس و عزت نفس آشنا نيست و روحيه فردي گرايي پاييني داره و درمان ريشه اي بعضا خارج از توان چنين افرادي هست و لذا سه تا مسكن ميدم: جراحي بيني و.. و دومي: در معرض ديد ديگران قرار گرفتن.( كار ساده در يه شركت. دانشجو شدن اگه هيچ خاصيتي نداشته باشه اين مواقع ميتونه مفيد واقع بشه و موارد مشابه) و آخري: مشاوره و بعضا استفاده هاي داروهايي كه اعتماد به نفس رو بالا ميبره با سركوب كردن اضطراب و احساس گناه و.. ............... پيشنهاد كتاب: نظزيه انتخاب گلاسر كه شايد درنهايت يه جورايي به ذهنيت افرادي نظير خانوم افشار و مخ و امثالهم برسين كه لزوما برگ برنده نيست.. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده